همه وظیفه داریم
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
فصل سوّم: از شنبه 30 خرداد
تا مراسم تنفیذ در 12 مرداد 1388
یک قدم از قانون فراتر نمیرویم | در همین قضایای جاری هم بنده مُصر بودم و هستم و خواهم بود بر اجرای قانون؛ یعنی یک قدم از قانون فراتر نخواهیم رفت؛ قانون کشورمان، قانون جمهوری اسلامی. مطمئنّاً نه نظام، نه این مردم به هیچ قیمتی زیر بار زور نخواهند رفت. نقطه مقابل قانونگرایی و انقیاد در مقابل قانون، دیکتاتوری است. این هم دوستان حتماً میدانند و بدانند _ اگر نمیدانند _ که در زمینه روحىِ همه ما یک میل به دیکتاتوری وجود دارد؛ این را باید سرکوب کنید. همینطور که عرض کردیم، این فیلِ مستِ درون را با چکّش قانون و دین و تعبّد دائماً سربهراه نگه داریم. اگر خود ما علاج نکنیم، علاجش مشکل خواهد شد. اگر انقیاد به قانون نبود، روح دیکتاتوری یواشیواش بروز خواهد کرد. در جوامع، دیکتاتوری همینجور بهوجود میآید. (3 تیر 1388)
فصل چهارم: از تنفیذ تا 22 بهمن 1388
چگونگی تصمیمگیری کلان رهبری در قضایای فتنه | در قضایایی به این اهمّیّت، با حدس و گمان و شایعه و این چیزها نمیشود حرکت کرد... نمیتوانیم تداوم این نظام را و حرکت کلّی این نظام را در سطحی که تصمیمگیری کلان رهبری در او لازم است، به حدس و گمان و این چیزها مبتنی کنیم. این را شما بدانید، هیچگونه اغماضی از جرم و جنایت وجود نخواهد داشت؛ منتها ما نمیتوانیم حکم کنیم که باید دستگاه قضا اینجور قضاوت کند؛ نه، دستگاه قضا باید نگاه کند، اگر دلایلی برای مجرمیّت کسی، چه در زمینه سیاسی، چه در زمینه اقتصادی، چه در زمینه مفاسد گوناگون پیدا کرد، برطبق او حکم کند. این شایعاتی که شما شنیدهاید، بنده هم خیلی از این شایعات را میشنوم؛ ممکن است بسیاری از این شایعات مطابق واقع هم باشد و انسان شواهد و قرائنی هم برایش داشته باشد؛ امّا قرینه و شاهد متفرّق نمیتواند جرمی را علیه کسی اثبات کند. به این نکته توجّه داشته باشید. لذا اینجور نیست که فرض کنیم یک مجرم قطعىِ پشت پردهای وجود دارد که دستگاه بنا دارد از جرم او به یک دلیلی بگذرد. نکته دیگری در کنار این هست: کارهایی که نظام در سطح کلان با جنبهی شمولی که بعضی از مسائل دارد، انجام میدهد، بایستی با ملاحظه همه جوانب باشد؛ یکبعدی نمیشود به مسائل نگاه کرد. فکر میکنم اگر شما با این ملاحظات نگاه کنید، آنچه که تاکنون انجام گرفته و آنچه در آینده انجام خواهد گرفت، هر ذهن باانصافی را قانع خواهد کرد.
(4 شهریور 1388)
با تخلّفات و جنایات برخورد خواهد شد|
تخلّفات یا حتّی جنایاتی... در خلال این حوادث از سوی نیروهای ناشناس انجام گرفته. شما اشاره کردید به مسائل کوی دانشگاه یا ازاینقبیل مسائل یا مثلاً قضیّه کهریزک را گفتند. این قضایا واقعاً یکی از آن مشکلات و معضلات کار دستگاههای اجرائی است. اوّلاً این را بهطور قاطع بدانید که با اینها برخورد خواهد شد. حالا نمیخواهیم جنجال بکنیم که دستور بدهیم، این دستور توی رسانهها پخش بشود، باز یک پیوست زده بشود، باز یک پیرو زده بشود. من دوست ندارم کار تبلیغاتی انجام بگیرد؛ امّا از اوّلین روزها دستور داده شده و کسانی دنبال هستند؛ منتها کارها باید درست بادقّت و با مراقبت پیش برود. در کوی دانشگاه، در آن شب معیّن، قطعاً تخلّفات بزرگی انجام گرفته، کارهای بدی انجام گرفته. ما گفتهایم پرونده ویژهای برای این کار تهیّه شود و بهطور دقیق دنبال بگردند و مجرمان را پیدا کنند و وقتی پیدا کردند، به وابستگیهای سازمانی آنها هم هیچ نگاه نکنند و باید مجازات شوند. این را من بهطور قاطع گفتم. من از فعّالیّتهای پلیس امنیّتیمان، پلیس انتظامیمان، دستگاه بسیجمان تشکّر میکنم. اینها خیلی کارهای بزرگی کردند، کارهای خوبی کردند؛ لیکن این یک بحث جدا است. اگر کسی در وابستگی به هرکدام از این سازمانها یک تخلّفی انجام داده، یک جرمی انجام داده، او هم باید جداگانه بررسی شود. نه خدمت اینها را بهحساب جرم آنها ندیده میگیریم، نه جرم آنها را بهحساب خدمت اینها ندیده میگیریم؛ حتماً باید دنبال بشود و دنبال خواهد شد. همینطور قضیّه کهریزک، که حالا آن اعلام شد، پخش شد؛ قضیّه کوی دانشگاه هم دنبال میشود؛ حتّی افرادی که کسانشان در این قضایا یا به قتل رسیدند _ تعداد معدودی هستند _ یا آسیب دیدند، آسیب مالی دیدند؛ بنا شده برای هرکدام اینها پرونده جداگانهای تشکیل بدهند. دستور دادهایم، گفتهایم و این قضایا را دنبال خواهیم کرد. (4 شهریور 1388)
موضع رهبری درمورد رئیسجمهور و دولت |
دولت کنونی و رئیسجمهور محترم مثل همه انسانهای عالم، یک نقاط قوّتی دارد، یک نقاط ضعفی. من که حمایت کردم، از نقاط قوّت حمایت کردم. یک نقاط قوّتی وجود دارد، من از آن حمایت میکنم؛ در هر کی باشد، حمایت میکنم. کی هست که این گرایش، این جهتگیری، این تحرّک، این جدّیّت را از خودش نشان بدهد و بنده در حدّ مسئولیّتم از او حمایت نکنم؟ از شما دانشجوها که دنبال عدالتید، من حمایت نمیکنم؟ خب، چرا. آیا اگر از دانشجویی که عدالتخواه است و دنبال عدالت است، رهبری حمایت بکند، این معنایش این است که از نقاط ضعفی هم که احیاناً توی آن دانشجو هست، انسان حمایت میکند؟ مسلّماً نه. قضیّه این است. یک نقاط ضعفی وجود دارد، آن نقاط ضعف را بنده حمایت نمیکنم... حالا یکی از سؤالها این بود که چرا علنی موضع نمیگیرید؟ چون لازم نیست علنی موضع گرفتن؛ چه لزومی دارد؟ علنی موضع گرفتن نسبت به یک نقطهضعف در یک مسئول، شما خیال میکنید که چقدر کمک میکند به حلّ آن مشکل؟ هیچّی. گاهی اوقات هست که انسان اگر یک چیزی را بدون علنی کردن دنبال علاجش باشد، بهتر علاج خواهد شد، تا اینکه یک چیزی را انسان جنجالی کند. بله، یکوقت هست که هیچ چارهای جز علنی شدن نیست؛ آنجا بله، انسان علنی میکند؛ لیکن اینجور نیست که تصوّر بشود اگر چنانچه یک ایرادی، اشکالی در مجموعه مسئولین اجرائی کشور وجود دارد و رهبری با آنها مخالف است، حتماً بایستی این را در بلندگوها بیان کند؛ نه، گاهی اوقات مصلحت قطعی در این است که انسان یک چیزی را علنی نکند.
(4 شهریور 1388)
بنای نظام بر مجامله نیست | در طول این سالها گاهی اتّفاق افتاده که کسی تخلّفی از او سر زده. یک قول و یک نظر این بوده که بهخاطر خدماتی که این شخص کرده، از آن تخلّف
بگذریم.
یک حرف دیگر این بوده که ما تخلّف را در وزن خودش واندازه خودش محاسبه کنیم، به معنای واقعی کلمه؛ آثار تخلّف را هم بر آن بار کنیم؛ بهجای خود از خدمات هم تقدیر کنیم. بنای نظام و تصمیم نظام بر مجامله کردن نیست.
همانطور که ما با کسانی که با نظام دارند صریحاً مبارزه میکنند، بنای بر مجامله نداریم، معتقد به ایستادن در موضع قانون و موضع حق هستیم، عیناً همانطور اگر چنانچه در مجموعه منتسب به نظام یکوقت یک تخلّفی انجام بگیرد، کار بدی انجام بگیرد، خداینکرده جنایتی انجام بگیرد، بازهم اعتقاد من همین است. ما بر موضع قانون، بر موضع حق باید بایستیم؛ و خدای متعال کمک کند که بتوانیم چیزی را که میخواهیم، انجام بدهیم؛ و دارند مسئولین تلاش میکنند در این زمینه. انشاءالله که همین خواهد شد. (8 شهریور 1388)
دارم صحنه جنگ را میبینم| الان جنگ است. البتّه این حرف را من امروز نمیزنم، من از بعد از جنگ _ از سال ۶۷ _ همیشه این را گفتهام؛ بارها و بارها. علّت این است که من صحنه را میبینم؛ چه بکنم اگر کسی نمیبیند!؟ چهکار کند انسان!؟ من دارم میبینم صحنه را، میبینم تجهیز را، میبینم صفآراییها را، میبینم دهانهای با حقد و غضب گشودهشده و دندانهای با غیظ به هم فشردهشده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه این آرمانها و علیه همه آن کسانی که به این حرکت دلبستهاند را؛ اینها را انسان دارد میبیند، خب چهکار کند؟ این تمام نشده؛ چون تمام نشده، همه وظیفه داریم. (14 شهریور 1388)