احتیاط در مواقع خطر
این تعقل که کار قلب است(حج، آیه 46) به انسان کمک میکند تا در کارها و زندگی خویش موضعگیریهای مبتنی بر علم و حق بگیرد و بیرون از دایره علم و حق نرود؛ بلکه عالمانه و عاقلانه به حقیقت حکم کرده و به سوی آن گرایش یابد و از هرگونه جهل علمی و جهالت عملی و بیعقلی
پرهیز کند.
اگر انسانی اینگونه عمل کند که فطرت به او آموخته و بدان گرایش دارد، زندگی دنیوی و اخروی خویش را آباد کرده و به سعادت میرسد؛ اما اگر خلاف آن عمل کند، دچار بدبختی و عذاب دنیوی و اخروی میشود.
یکی از چیزهایی که فطرت به آن حکم میکند احتیاط در امور خطری است. خدا از زبان مورچهای میفرماید: «مورچهاى به زبان خویش گفت: اى مورچگان، به خانههایتان داخل شوید! مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند». (نمل، آیه 18)
از این آیه دانسته میشود که هر موجودی هنگام احساس خطر احتیاط میکند و دیگران را نیز به احتیاط دعوت میکند. در آیه آمده که سلیمان به عالمانه و عامدانه به آنان آسیب نمیرساند، ولی ممکن است او یا کسانی از همراهان وی، بیآنکه خودشان متوجه باشند موجودات زیر پای خود را لگد کرده و موجب شکستن آنان شود؛ زیرا مورچه دارای ساختار شکننده است.
پس در جایی که مورچگان به همان حکم فطرت و شعور و درکی که دارند، اهل احتیاط هستند، انسانی که از نورانیت تمام عقل برخوردار است، باید به طریق اولی و به حکم فطرت و عقلانیت از هر خطری بپرهیزد و خود را در معرض هلاکت قرار ندهد.