تنها گزینه عربستان در جنگ یمن (نگاه)
سید محمد امینآبادی
2449 روز معادل(6 سال و 8 ماه و 11 روز) از شروع جنگ یمن میگذرد. جنگی که «محمد بن سلمان» ولیعهد کنونی عربستان در بامداد پنج شنبه (6 فروردین 94 ) دستور آغاز آن را صادر کرد و قول داد که ظرف
2 هفته کار انصارالله را یکسره کند. این جنگ با اجماع معنیدار و یک ائتلاف طبیعی بین آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و حتی گروههای تروریستی سلفی تکفیری آغاز شد. حمله به یمن با چراغ سبز جناح غربی شورای امنیت انجام شد و این تجاوز نظامی 2 روز بعد از پایان سفر «فیلیپهامون» وزیر امور خارجه وقت انگلیس به ریاض آغاز شد. وی آخرین مقام غربی بود که با مسئولان سعودی پیش از حمله به یمن دیدار کرده بود. مقامات آمریکایی نیز اعلام کردند که واشنگتن در جریان این حمله بوده و با عربستان همکاری اطلاعاتی و لجستیکی داشته است. «باراک اوباما»، رئیسجمهور اسبق آمریکا نیز در یک تماس تلفنی با پادشاه عربستان، از تجاوز هوایی این کشور به یمن حمایت کرد.« دیوید کامرون» نخستوزیر وقت انگلیس نیز در تماس تلفنی با ملک سلمان تأکید کرد« انگلیس تمامی آنچه در توان دارد را برای حمایت از عربستان انجام خواهد داد». در کنار اروپا، آمریکا، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیجفارس، گروههای تروریستی متحد القاعده و داعش نیز از حامیان این جنگ بودند.گروه تروریستی تکفیری موسوم به «جیش الاسلام» در صفحه اختصاصی خود در پایگاه اجتماعی توییتر همان زمان اعلام کرد «در حمله به یمن در کنار عربستان قرار دارد». روزنامه عبری زبان «یلی» به نقل از «امیر ایشیل» فرمانده وقت نیروی هوایی رژیم صهیونیستی نیز فاش کرد که «یک اسکادران از جنگندههای اسرائیلی به کشورهای عربی برای سیطره بر یمن کمک کرده و به اهدافی در این کشور عربی حمله میکنند.» براساس برخی گزارشهای درز کرده از منابع اطلاعاتی منطقه پيش از حمله نظامی به یمن، كارشناسان نظامي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي مدلي جامع از چگونگي حمله و حواشي آن را از طريق سعود الفیصل به عربستان منتقل كرده بودند.
این جنگ با گذشت بیش از 6 سال به هیچ یک از اهداف خود نرسیده است نه انصارالله نابوده شده و نه منصورهادی به صنعا بازگشته است. در نقطه مقابل جنبش انصارالله در حال فتح سنگر به سنگر مواضع ائتلاف سعودی در مناطق و استانهای استراتژیک یمن است. مقامات دولت مستعفی منصورهادی نیز یکی پس از دیگری بر ضرورت پایان جنگ اعتراف میکنند و مقامات آمریکایی نیز بر اساس اخبار و گزارشها صراحتاً به مقامات سعودی گفتهاند که آنها قادر به شکست انصارالله نیستند و باید جنگ یمن را پایان دهند. سعودیها ناتوان در جنگ زمینی بار دیگر به تاکتیک حملات هوایی کور و بیهدف روی آوردهاند. طی روزهای گذشته بر اثر این حملات وحشیانه دهها زن و کودک در شهرهایی مثل صنعا و تعز به شهادت رسیدهاند. همین دیروز نیروهای جان بر کف انصارالله در واکنش به حملات وحشیانه هوایی سعودیها به شهرهای یمن با 25 پهپاد و چندین موشک مواضع نظامی حساس و حیاتی در ریاض، جده، طائف، جیزان، نجران و عسیر را هدف قراردادند. وزارت دفاع عربستان و شرکت آرامکو در جده نیز از جمله این اهداف بودند. سعودیها به خوبی میدانند که حملات هوایی قادر به تغییر معادله جنگ بر روی زمین نیست و آنها چارهای جز قبول شکست و عقبنشینی از خاک یمن را ندارند و این تنها گزینه آنها در جنگ یمن میباشد.
«هانس جی مورگنتا» از نظریهپردازان برجسته رئالیسم در کتاب «سیاست بین ملتها» مینویسد: «دولتها هرگز نباید خود را در موقعیتی گرفتار کنند که عقبنشینی از آن موقعیت به منزله از دست رفتن اعتبار و حیثیت آنها تلقی شود». مورگنتا 19 جولای 1980 فوت کرد اما اگر او امروز زنده بود ولیعهد سعودی را مهمترین مصداق این هشدار خود در شرایط کنونی معرفی میکرد. «بن سلمان» در باتلاق جنگ یمن گیر کرده و هرچه دست و پا میزند بیشتر در آن فرو میرود. تنها دستاورد جنگ هوایی نیز نابودی مدارس، بیمارستانها و خانهها و کشتار زنان و کودکان مظلوم بوده است، جنایتی که از دید افکار عمومی جهانی پنهان نمانده و اعتبار و حیثیتی برای دولت سعودی باقی نگذاشته است. ادامه جنگ نیز هزینههای کمر شکن و سنگین اقتصادی برای عربستان به دنبال داشته و دارد. بن سلمان نمیخواهد جنگ را بدون دستاورد ملموس نظامی پایان دهد اما در میدان جنگ نیز قادر به تحقق این هدف نیست. از سوی دیگر تن دادن به راهحل سیاسی نیز بدون پذیرش جنبش انصارالله به عنوان بازیگر مهم صحنه سیاسی یمن نیز ممکن نیست و این همان وضعیتی است که «بن سلمان» در آن گیر کرده است و نمیداند چگونه از آن بیرون بیاید.
روزنامه«واشنگتن پست» مارس 2015 (فروردین 1394)پس از شروع تهاجم نظامی عربستان به یمن در یادداشتی با نگاهی به تاریخچه مداخلات خارجی در یمن نوشته بود:«در سالهای دهه 1960، مصر به باتلاق نبردی طولانی و پرهزینه در یمن وارد شد و دولت قاهره بهای بسیار هنگفتی برای این مداخله نظامی در یمن پرداخت: بیش از 10 هزار سرباز مصری کشته شدند و بدهی بزرگی روی دست کشور ماند. این درگیری با عنوان «ویتنام مصر» لقب گرفت.هماکنون این داستان میتواند بیشتر از مصر، برای عربستان سعودی که در عملیات «توفان قاطع» شرکت کرده، قابل تامل باشد. «توفان قاطع» عملیاتی برای ایجاد ثبات در یمن نیست بلکه عملیاتی است که بناست غرور فرسوده شده سعودیها دربرابر سلطه رو به رشد ایران در منطقه را به آنها بازگرداند. اما ماجراجویی خارجیها در تاریخ یمن، به ندرت آنطور که برنامهریزی شده بود، پیش رفته است». حالا بعد از گذشت بیش از 6 سال از جنگ یمن تحولات جاری به خوبی نشان میدهد که پیشبینیها درست بود و یمن برای سعودیها نیز تبدیل به ویتنام دیگری شد و آنها نیز در باتلاق یمن گیر کردند.اندیشکده آمریکایی «استراتفور» در تحلیلی از جنگ یمن در همین زمینه مینویسد «فرصت دولت سعودی برای خروج از این جنگ بدون اینکه تمامی دستاوردهای خود را ازدسترفته ببیند، بهسرعت
رو به پایان است.حجم بالای تلفات بدون دستیابی به هیچیک از اهداف اولیه و بالا رفتن هزینههای سرسامآور گزینه پذیرش شکست و خروج از یمن را برای دولتمردان ریاض ناگزیر کرده است».