توهین به مقدسات از نگاه قرآن
منصور پورخلیلی
در هر جامعهای اموری به عنوان امور مقدس وجود دارد که احترام و تکریم آن از سوی همه افراد آن جامعه بلکه جوامع دیگر لازم است؛ زیرا بیحرمتی به این گونه امور، موجبات گسست اجتماعی را فراهم میآورد و واگرایی را در میان افراد جامعه یا جوامع بشری موجب میشود. از این رو هتک حرمت قداستها و اهانت به این امور از سوی همگان ناپسند و زشت دانسته شده و عقلانیت، آن را برنمیتابد. قرآن به عنوان راهنمای زندگی بشر به این مسئله توجه شایان داشته و بخشی از آموزههای خود را به ابعاد و مباحث آن اختصاص داده است. نویسنده در این مطلب تحلیل قرآن را در این مسئله تبیین کرده است.
***
قداستهای معنوی و اجتماعی
قداستها در هر جامعهای تابوهایی است که تکریم آن از سوی همگان مورد تأکید است و بر همه افراد آن جامعه بلکه جوامع دیگر است که احترام و حرمت آن را نگه داشته و از هتک و اهانت نسبت به آن بپرهیزند. هر چند که همه ارزشها و اصول و مبانی هر جامعهای دارای بار ارزشی است که آن را در جرگه امور مقدس قرار میدهد و شکستن و تجاوز به آن ناپسند و زشت شمرده میشود، اما برخی از امور در هر جامعه در جایگاه بسیار والایی مینشیند که کوچکترین تعرض به آن
نه تنها زشت بلکه جرم تلقی شده و متعرضان، به شدت مجازات و تنبیه میشوند.
خداوند در آیه 231 سوریه بقره احکام و قوانین الهی را که از آن به آیات الله یاد کرده، از امور مقدس دانسته که هتک آن ناروا و بیاحترامی نسبت به آن جرم و گناه است. به این معنا که قوانین اسلامی در حکم امور مقدس و محترمی است که نمیتوان نسبت به آن بیاحترامی کرد و هر گونه تمسخر و استهزای آن با سخنان ناروا و یا عمل برخلاف آن، جرم و گناه شمرده میشود. (نگاه کنید: (مجمعالبیان، شیخ طبرسی، ذیل آیه. وی احکام و قوانین الهی را به عنوان آیات الله دانسته است.) بنابراین حتی احکام و قوانین اسلامی و الهی در حکم مقدسات دانسته شده و بیاحترامی و هتک آن امری ناروا بلکه جرم و گناه دانسته شده است و به کسی اجازه داده نمیشود که نسبت به آن سخن و یا عملی ناروا مرتکب شود. براین اساس اموری دیگر که در مراتب بالاتری از احکام و قوانین قرار میگیرند، بسیار مقدستر و محترمتر دانسته میشود و بر همین اساس هر گونه اهانت و هتک آن، گناهی سنگینتر و جرمی بدتر میباشد و به همان اندازه نیز مجازات آن تشدید میشود.
امور مقدس هر جامعهای باید نه تنها از سوی افراد همان جامعه پاس داشته شوند، بلکه از سوی جوامع دیگر نیز میبایست رفتارهای مناسب به دور از تحقیر و توهین انجام گیرد. به این معنا که اگر جامعهای برخی از امور مقدس جوامع دیگر را امری باطل و یا خرافی بداند، نمیتواند رفتاری را در پیش گیرد که تحقیرآمیز و اهانتآمیز باشد.
به سخن دیگر، لازم نیست که هر کس و یا هر جامعهای، همه مقدسات جامعه دیگر را بپذیرد و یا از آن تکریم نماید ولی میبایست با دیده احترام به آن بنگرد و از رفتارهای اهانتآمیز خودداری کند؛ زیرا اگر امری چون بت و بت پرستی از نظر جامعهای باطل و خرافی و ضد عقلانی میباشد، اگر لازم نیست که نسبت به آن تکریم داشته باشد، در عین حال هم جایز نیست که نسبت به آن توهین روا دارد؛ زیرا رفتار توهینآمیز، واکنشهای توهینآمیزی را به دنبال خواهد داشت و نه تنها اجازه روشنگری را سلب میکند بلکه توهین شده را به واکنش شدیدتر وادار میسازد و به خشونت دامن میزند. اینگونه است که واگرایی میان افراد جامعه یا میان جوامع پدید میآید و نفرت و بیزاری را در میان آنان افزایش میدهد و حتی به جنگ و خونریزی و تباهی جامعه یا جوامع میانجامد.
از این روست که قرآن از مومنان میخواهد تا نسبت به مقدسات دیگر اقوام حتی مشرکان و کافران رفتاری اهانتآمیز در پیش نگیرند تا آنان در واکنش به مقدسات مسلمانان و مومنان اهانت نکنند. این بدان معناست که مومنان همانگونه که لازم نیست نسبت به بتان به عنوان یک مقدس احترام کنند و تکریم نمایند در عین حال هم نباید به گونهای رفتار کنند که اهانتآمیز باشد و موجبات گستاخی آنان را فراهم آورند.
خداوند در آیه 108 سوره انعام به صراحت اعلام میکند: چیزهایی را که آنان به جای الله میخوانند، دشنام مدهید که آنان نیز، بیهیچ دانشی، از روی کینهتوزی به الله دشنام دهند. اینچنین، عمل هر قومی را در چشمشان آراستهایم. پس بازگشت همگان به پروردگارشان است و او همه را از کارهایی که کردهاند آگاه میسازد.
در این آیه به وضوح در تعلیل عدم جواز اهانت به مقدسات دیگر اقوام و امتها به این نکته اشاره شده است که رفتار اهانتآمیز مومنان موجب میشود تا آنان به مقدسات شما توهین کنند، هرچند که شما میدانید که مقدسات آنان امری باطل و خرافی است ولی چون آنان نسبت به حقانیت مقدسات شما آگاهی ندارند، در واکنش به عمل شما به مقدسات حقانی، توهین و اهانت میکنند؛ زیرا از طبیعت و فطرت انسان است که نسبت به مقدسات خود به دیده احترام و تکریم بنگرد و هرگونه بیاحترامی و هتک حرمت را برنتابد.
اصولا خداوند انسانها را اینگونه آفریده است که نسبت به مقدسات خود علاقهمند باشند و آن را به دیده احترام بنگرند و در پاسداشت آن قیام کنند. تاکید خداوند بر اینکه ما عمل هر قومی را در چشمشان آراستهایم، به معنای این است که هر انسان و جامعهای به طور طبیعی و فطری اموری را مقدس میشمارد و آن را ارزشمند میداند و به طور طبیعی نسبت به اهانت و تحقیر آنها واکنش نشان میدهد.
بر این اساس است که هرگونه اهانت و تحقیری نسبت به مقدسات دیگر اقوام از نظر شریعت اسلام جایز دانسته نشده است؛ زیرا هر ملت و امتی امور مقدس خویش را برترین امور میداند و در پاسداشت و دفاع از آن تلاش میکند. بنابراین به طور طبیعی نسبت به اهانت و توهین و بیاحترامی واکنش نشان میدهد و مقدسات حق شما را نیز هتک کرده و به آن اهانت میورزد.
مصادیقی از امور محترم
چنانکه گفته شد اموری که محترم و مقدس هستند امور بیشماری است که از قوانین مکتوب و شفاهی گرفته تا نمادها و اشکال را شامل میشود.
خداوند در آیه 76 سوره یوسف از لزوم احترام به قوانین عمومی، حتی در جوامع غیردینی سخن به میان میآورد که نشاندهنده ارزش و جایگاه بلند و والای قانون در نزد خداوند و اسلام است. به این معنا که قانون هرچند که ناقص باشد بهتر از بیقانونی و فقدان آن است. از این رو احترام به قانون را به عنوان یک امر مقدس و تابو مورد توجه و تاکید قرار میدهد. قرآن در آیاتی از جمله آیه 2 سوره مائده و 30 و 32 سوره حج، نمادها و مناسک حج را به عنوان شعائر الهی دانسته و بر لزوم تکریم و پاسداشت و احترام آن تاکید کرده است. بر این اساس هرگونه بیاحترامی نسبت به آنها گناه و حتی در برخی از موارد جرم دانسته و مجازات بر آن مترتب میشود.
در این آیات بر رعایت شعائر الهی به عنوان یک وظیفه و مسئولیت تاکید شده و بر بزرگداشت آن به عنوان نشانه تقوا و پاکی شخص و یا جامعه توجه داده شده است؛ زیرا اصولا خیر و سعادت بشر و جوامع بشری منوط به تکریم و تعظیم شعائر الهی و تقدیس آن است. به نظر قرآن جامعهای که مقدسات را ارج میگذارد و در تعظیم و تکریم آن میکوشد، رنگ سعادت را خواهد دید؛ زیرا خیر مردمان در تکریم و تعظیم آن نهاده شده است. (حج آیه 30)
افزون بر قوانین و سنتها و مناسک و آیینها که در هر ملت و امتی به عنوان امور مقدس و محترم شناخته و معرفی شده است، امور دیگری نیز در میان ملتها و امتها مقدس و محترم است که میتوان به صندوق ودایع (تابوت) آل موسی و هارون (علیهما السلام) اشاره کرد که در نزد یهودیان دارای احترام خاص بوده است (بقره آیه 248)، در همین رابطه احترام به اماکن و سرزمینهایی چون خانه خدا (عنکبوت آیه 67)، مسجد (حج آیه 40 و بقره آیات 114 و 187)، صومعه (حج آیه 40) کلیسا و کنیسه (حج آیه 40) سرزمین طوی (طه آیه 12)، سرزمین فلسطین و مکه (بقره آیه 126)، مشعر (بقره آیه 198) و مانند آن مورد تاکید قرآن قرار گرفته است و هرگونه بیاحترامی و هتک حرمت آن گناه و گاه جرم دانسته شده است. به این معن که گاه مجازات دنیوی چون حدود و تعزیرات بر آن بار میشود هر چند که در تمامی موارد هتک، به سبب گناه، مجازات اخروی را به دنبال خواهد داشت.
از نظر قرآن اصولا انسانها خود موجوداتی مقدس و مکرم هستند و باید به همین عنوان انسان بودن مورد تکریم و احترام باشند بیآنکه عناوین دیگری بر آنان بار شود. (مائده آیه 32 و سوره انعام آیه 151) بنابراین اگر انسانی افزون بر عنوان انسان، فردی خردورز باشد (رعد، آیات 19 و 23 و 24) یا از اهل بهشت و بهشتیان گردد (حجر، آیات 45 و 46 و نیز زمر آیه 73) یا قصد خانه خدا و لقای الهی کند (مائده آیه 2) و یا اینکه در جایگاه والدین باشد، باید مورد تکریم و احترام بیشتر قرار گیرد و در تعظیم و تکریم ایشان تلاش و کوشش بیشتری کرد. (اسراء آیات 23 و 24)
براساس آیات قرآن، عالمان و دانشمندان (مجادله آیه 11) قرآن (نساء آیه 140) حاجیان و طوافکنندگان (بقره آیه 125) و مانند آنان باید مورد تکریم و احترام قرار گیرند و از هرگونه بیاحترامی نسبت به آنان خودداری ورزید.
آثار اهانت و هتک حرمت مقدسات
اهانت به مقدسات چنانکه گفته شد گاه به عنوان جرم تلقی میشود و آثاری چون حدود و تعزیرات بر آن بار میشود. با این همه هرگونه اهانتی گناه دانسته میشود و مردمان را از آن برحذر میدارند؛ زیرا اهانت افزون بر اینکه رفتاری نابهنجار و زشت و ضداخلاقی است، از نظر حقوقی و فقهی رفتاری بیرون از دایره قانون تلقی میشود.
خداوند در آیات 7 و 12 سوره توبه، پیامد اهانت مشرکان و دشمنان به اسلام را لغو اعتبار پیمان صلح با آنان میداند و به مومنان و دولت اسلامی اجازه میدهد که در صورت اهانت دشمنان به اسلام یا حتی پیامبر(ص) در روابط و پیمانها تجدیدنظر کنند. این تجدیدنظر شامل لغو همه گونه قراردادها و پیمانهای صلح و غیر آن میشود.
در همین آیات این معنا مورد توجه و تاکید است که در پی پیمانشکنی و اهانت سران کفر و دشمنان به اسلام، دولت اسلامی مجاز است که علیه آنان به جنگ برخیزد و اهانتکنندگان را سر جایشان
بنشاند.
از نظر اسلام و قرآن، کسانی که به مقدسات اسلامی توهین و اهانت کنند میبایست خود را آماده مجازات و عقاب خداوند و مومنان کنند؛ زیرا اهانتکنندگان به اسلام، خدا و قرآن و پیامبر(ص) و جان آن حضرت که امیرمومنان (ع) و دیگر معصومان(ع) میباشند، در حکم محارب و معاند هستند و باید با آنان به شدت برخورد کرد.
تشدید مجازات نسبت به برخی از اهانتکنندگان به ارزشهای اساسی و بنیادین به معنای آن است که اگر این ارزشها به شکل تقدیسی حفظ نشود، جامعه دچار فروپاشی میشود، زیرا دیگر ارزشی برجا نمیماند و سنگی بر روی سنگ بند نخواهد شد؛ چون این امور مقدس سنگ بنای جوامع را تشکیل میدهند و تخریب آن از راه اهانت و هتک حرمت، موجب میشود که ارزشهای اساسی از میان برود و امور دیگری که بر پایه این اصول زیربنایی پدید آمده و در جامعه نقش ایفا میکنند نیز از میان
بروند.
هرگونه کوتاهی و تسامح و تساهل در حوزه ارزشهای مقدس میتواند موجب واگرایی اجتماعی شود و سنتها و آدابی را که جامعه بر اساس آن استقرار مییابد از میان میبرد. بر این اساس است که تشدید مجازات نسبت به هتاکان به معنای حفظ استقرار و ثبات جامعه از راه حفظ مقدسات و تکریم و تعظیم آنها میباشد.