کدام معصیت را انجام دادی که اینگونه اشک میریزی؟! (فانوس)
خاطرهای از مداح شهید محمد رضا تورجیزاده فرمانده گردان یا زهرا از لشگر امام حسین علیهالسلام:
آخر هفته ها همیشه از پادگان به خانه میآمد. آن زمان من در مقطع دبیرستان مشغول بودم. با هم سر سفره بودیم. من خیلی خسته بودم. بعد از شام رفتم و سریع خوابیدم. نیمههای شب بود . حدود ساعت سه . با صدایی از خواب پریدم! از جا بلند شدم. با تعجب از اتاقم بیرون آمدم. با چشمانی گرد شده به اطراف نگاه میکردم. به دنبال علت صدا بودم. یک نفر با حالتی محزون گریه میکرد! صدا از داخل اتاق محمد بود. ناله جانسوزی داشت. مرتب گریه میکرد و میگفت: الهی العفو ... از صدای او خواهرانم هم بیدار شدند. محمد مشغول نماز شب بود. حال عجیبی داشت. حال او تا موقع اذان صبح به این صورت بود. بعد هم نماز صبح را خواند. بعد از نماز تا زمان طلوع آفتاب مشغول زیارت عاشورا و قرآن شد. البته محمد همیشه اینگونه بود اما این اواخر تهجد و عبادت او بیشتر شده بود. ساعتی بعد وقتی برای صبحانه آمد حالتش متفاوت بود. شاد بود. میگفت و میخندید. برای من عجیب بود. گریهها و ناله های نیمه شب و ... حالا هم خنده! بعدها در کلام بزرگان دین این مطلب را خواندم: نماز شب و گریه از خوف خدا، نشاطِ در روز را به همراه دارد ... مدتی از این ماجرا گذشت. رفتار و نحوه نماز شب محمد برای خواهرم خیلی عجیب بود. برای همین نامهای برای او نوشت. صبح وقتی میخواست از خانه خارج شود نامه را به محمد داد. در نامه نوشته بود: برادر عزیزم، نماز شبهای شما خواهرانت را با این عمل مقدس آشنا نمود و با توفیق خدا اهل نماز شب کرد. اما سؤالی برای من ایجاد شده. علت این همه نالهها و گریه ها چیست ؟! کدام گناه کبیره را مرتکب شدهای؟! کدام معصیت را انجام دادی که این گونه اشک میریزی؟! محمد در جواب نوشته بود: خواهرم. مگر باید گناه کبیره کرد و بعد به درگاه خدا بازگشت. این که انسان به راحتی از نعمتهای پروردگار استفاده میکند و شکر او را بهجا نمیآورد بالاترین معصیت است. مگر امام سجاد (علیهالسلام) گناهی کرده بود. مگر امام عزیز ما نماز شب طولانی ندارد. انسان وقتی با اشک و ناله به سراغ پروردگار میرود عجز و ناتوانی خود را در محضر حق اثبات میکند.
خاطره به روایت برادر شهید، کتاب یا زهرا، ص 109، نشرامینیان