kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۸۹۱۰
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۳

آمریکا برجام را به بن‌بست کشاند اما شکست خورد(خبر ویژه)

مرکز پژوهش‌های الجزیره قطر در گزارشی خاطر نشان کرد: اختلاف درباره مفهوم برداشتن همه تحریم‌ها و نبود ضمانت برای خارج نشدن دوباره آمریکا از توافق هسته‌ای، سبب بن‌بست در مذاکرات برجامی شده است.


این اندیشکده در گزارش خود می‌نویسد: تهران خواهان برداشتن همه تحریم‌هایی است که پس از برجام اعمال شده است. این در حالی است که دولت بایدن در نشان دادن حسن نیت پس از خروج یکجانبه ترامپ از توافق تعلل کرده و برای فراهم کردن فضا جهت مذاکره، اقدام عملی را در دستور کار قرار نداده است.
مذاکرات جدید به دلیل تغییراتی که در تیم مذاکرات ایران رخ داده و ادامه تحریم‌های ضدایرانی واشنگتن آسان نخواهد بود. یک تحلیل این است که راهبرد ترامپ برای مقابله با ایران نتایج ایده‌آلی به دنبال نداشت و نتایج معکوسی در عرصه امنیتی، اقتصادی و ساختار سیاسی ایران به دنبال داشت. دومین تحلیل آن است که تعلل ایران برای بازگشت به مذاکرات، به دلیل آن است که هیچ تضمینی برای خارج نشدن دوباره آمریکا از توافق هسته‌ای و اعمال نکردن تحریم‌ها وجود ندارد و درباره لغو تحریم‌ها و سازوکار تحقق برداشتن همه تحریم‌ها در عرصه عمل اختلاف وجود دارد. سومین تحلیل هم آن است پس از شکست رویکرد روحانی رئیس‌جمهور سابق ایران در دادن امتیازهای بسیار برای رسیدن به امتیازهای اقتصادی، اکنون تهران در شرایطی برای مذاکره به وین خواهد رفت که نظریه غنی‌سازی بالا (۶۰ درصد و بیشتر) را در پیش گرفته تا بتواند امتیاز بگیرد و شکست مذاکرات در وین، ایران را به سوی نظریه بازدارندگی کارآمد سوق خواهد داد و این کشور را به باشگاه کشورهای هسته‌ای وارد خواهد کرد.
آمریکا از زمان خروج از توافق در بیش از هزار و ۷۳۳ مورد، ایران را تحریم کرد. این تحریم‌ها بخش‌های نفتی، بانک‌ها، افراد و بخش هواپیمایی ایران را هدف قرار دادند. این تحریم‌ها در چارچوب فشار حداکثری با هدف مجبور کردن تهران برای مذاکره دوباره درباره برنامه هسته‌ای و برنامه موشکی و نقش ایران در منطقه صورت گرفت. اما این تحریم‌ها در بعد سیاسی و امنیتی نتایج معکوسی به دنبال داشتند.
«رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به شکست سیاست فشار حداکثری اعتراف کرده است. او اعتراف کرده اقدامات ترامپ، به جای آرام کردن تنش‌ها، مصیبت‌هایی به دنبال داشت. اما با وجود اینکه از این سیاست‌های ضدایرانی انتقاد می‌شود بازهم دولت «بایدن» تحریم‌های ضدایرانی را ادامه داد.
در عرصه سیاسی نمی‌توان گفت سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران در بعد ساختار سیاسی ایران به اهداف رسیده است. ترامپ تا آخرین روزهای حضور خود در
کاخ سفید راهبرد خود درباره ایران را توضیح نداد. او مشخص نکرد که آیا به دنبال سقوط نظام است یا اینکه می‌خواهد درباره پرونده‌های مورد اختلاف به امتیازهایی دست یابد. اما ۱۲ شرطی که «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه ترامپ وضع کرد و نشست‌های دوره‌ای «جان بولتون» مشاور ترامپ با مخالفان نظام ایران و اظهارات وی درباره جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که هدف از سیاست تحریم‌ها از بین بردن مشروعیت طبقه سیاسی حاکم و کشاندن مردم به خیابان‌ها با هدف سقوط نظام بود. اما هیچ یک از این اهداف تحقق پیدا نکرد. این سیاست‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تاثیر آشکاری داشت و این موضوع اوضاع را به سود جریان اصولگرا تغییر داد. همچنین ادامه سیاست فشار، بر روی دیدگاه مردم ایران درباره احیای توافق از طریق مذاکره با دولت بایدن تاثیر ناگواری گذاشت. با افزایش دامنه تحریم‌ها علیه ایران، این کشور به سوی بازارهای دیگر گرایش پیدا کرد. این کشور در سپتامبر گذشته به عضویت سازمان همکاری‌های شانگهای در آمد. عضویت ایران در این سازمان بیانگر پیروزی دولت رئیسی طی مدت کوتاه است. ایران با پیشنهاد تشکیل باشگاه انرژی وابسته به سازمان همکاری‌های شانگهای تلاش می‌کند با پیوستن به این سازمان در بازارهای انرژی نقش مهمی را بازی کند و دیوار تحریم‌های غربی علیه انرژی این کشور را بشکند. همچنین پیوستن ایران به سازمان همکاری‌های شانگهای سبب حضور گسترده‌ ایران در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد شد.
با وجود اینکه دولت بایدن ادعا می‌کرد که در تعامل با پرونده هسته‌ای ایران دارای راهبردی است، اما واقعیت کاملا چیز دیگری است. دولت بایدن به طور کامل در نشان دادن حسن نیت درباره پرونده هسته‌ای ایران پس از خروج ترامپ از برجام، تعلل کرده و برای فراهم کردن فضای مذاکره، اقدام عملی را در دستور کار قرار نداده است. او به کشورهای عراق، کره جنوبی، ژاپن برای پرداخت بدهکاری ایران که بیش از ۱۰ میلیارد دلار است هیچ چراغ سبزی نشان نداد. او حتی در زمینه مسائل انسان دوستانه هم اقدامی نکرد بلکه سیاست فشار حداکثری را ادامه داد.
یکی دیگر از موضوع‌های محوری که سبب شده است ۶ دوره مذاکره صورت گیرد و پس از آن ایرانی‌ها در بازگشت به وین تعلل کنند بند ۳۷ مربوط به توافق هسته‌ای است. در این بند از توافق هسته‌ای به عنوان توافقی قانونی و چندجانبه نام برده شده است که سازوکار حل اختلاف میان طرف‌های امضاء‌کننده درآن تضمین شده است. در این بند اگر یک طرف احساس کند که طرف دیگر به تعهدات خود پایبند نبوده است باید به کمیسیون مشترک برجام و شورای مشورتی و شورای امنیت مراجعه کند و طی مدت زمان معقولی به حق قانونی خود برسد. اما چالش در بخشی از سازوکار است که اگر طرف‌های نزاع نتوانستند به توافق برسند شورای امنیت سازمان ملل برای اجرای این خواسته تصمیم گیری می‌کند. این سازوکار که به «مکانیسم ماشه» معروف است که در آن کافی است که یکی از اعضای حاضر در برجام رای مخالف بدهد تا بار دیگر تحریم‌های سازمان ملل برگردد. ترامپ خواستار اجرایی شدن این سازوکار بود. اما شورای امنیت به ادامه تحریم‌ها رای نداد. زیرا آمریکا آن زمان بخشی از برجام نبود. آنچه سبب تردید ایران در بازگشت به مذاکرات شده، آن است که آمریکا بار دیگر به عنوان عضوی از برجام شود که در این صورت، بدون ارائه دلیل آشکاری درباره نادیده گرفتن برجام، حق اجرایی سازی مکانیسم ماشه را خواهد داشت.