20 درصد شهرهای کشور با تنش آبی مواجه است
به گزارش خبرگزاری فارس، در حال حاضر از مجموع 1368 شهر کشور، 101 شهر از منظر تنش آبی در وضعیت قرمز قرار دارند، 64 شهر در وضعیت نارنجی هستند و 139 شهر نیز حضور در وضعیت زرد تنش آبی را تجربه کنند.
بر مبنای همین آمار در شرایط فعلی مراکز استان و برخی از شهرهای مهم کشور نظیر اصفهان، خرمشهر، آبادان، اهواز، زاهدان، مشهد، همدان، کرمانشاه، سنندج و کرمان در وضعیت تنش آبی به معنای ناترازی عرضه و تقاضای آب به سر میبرند.
سدهای کشور چقدر آب دارند؟
بر همین اساس، بررسی اطلاعات برخی از سدهای کشور که در تامین آب شرب نقش دارند، بیانگر شرایط نامناسبی است. برای مثال چهار سد دوستی، چاه نیمه 4، استقلال و شمیل و نیان در سال آبی جاری نسبت به سال آبی گذشته با کاهش بیش از 90 درصدی مواجه شدهاند.
از سوی دیگر سد زایندهرود به عنوان یکی از مهمترین منابع تامینکننده آب در مرکز کشور در سال آبی جاری 50 درصد کمتر از سال آبی گذشته ورودی آب داشته است. همین مسئله در کنار الگوهای نامناسب برداشت آب با توجه به خشکسالی زمینه تخلیه قابل توجه حجم این سدها را فراهم کرده است. در همین راستا، 17 سد کشور که در تامین آب شرب نقش دارند با مسئله تخلیه بیشتر از 50 درصدی مواجه هستند و بیش از نیمی از مخازن این سدها تخلیه شده است. بر همین اساس، سد زایندهرود با تخلیه بیشتر از 82 درصدی مخزن مواجه شده و سد سفیدرود نیز
87 درصد از ظرفیت خود را خالی میبیند. همچنین سد لتیان به عنوان یکی از مهمترین سدهای تامینکننده آب شرب پایتخت با ظرفیت مخزن خالی 56 درصدی مواجه شده است.
نکته قابل توجه در تعیین ظرفیت سد مسئله حجم مرده است که کمتر به آن پرداخت میشود، به عبارت دیگر بخش قابل توجهی از حجم آب پشت سد به دلایل فنی قابل تخلیه نیست. این یعنی حجم باقیمانده موجود به معنای میزان استفاده آب نیست و چه بسا سدی نزدیک به 50 درصد ظرفیت آب داشته باشد اما این آب به دلایل متعدد قابل استفاده
نباشد.
خلأ حکمرانی موثر آب
نکته قابل تامل در این شرایط مسئله مدیریت منابع آب است. طبیعتا زمانی که خشکسالی زمینه عرضه منابع آبی را با مشکل مواجه میکند، مدیریت منابع آبی باید دقیقتر از گذشته حساب سانتیمتر مکعب از این مایع حیات را داشته باشد و به دنبال آن برنامهریزی برای بهترین استفاده را در دستور کار قرار دهد.
خلأ وجود حکمرانی موثر در حوزه آب سبب شده تا نه تنها شاهد برنامهریزی دقیق در این حوزه نباشیم، بلکه نوعی ولنگاری مدیریتی نیز در این حوزه دیده شود. برای مثال در حوضههای آبریز مختلف به جای اینکه شناسایی دقیق مصارف و دلایل مصرف بیش از حد مورد بررسی قرار گیرد، طرحهای بدون مطالعه و هزینهبر در دستور کار قرار گرفته که نه تنها به حل مشکل کمک نمیکند، بلکه زمینه پیچیدهتر شدن مسئله را فراهم میکند.
نکته قابل تامل در این مسئله آن است که میزان آورد آبی کشور و شرایط اقلیمی به سویی پیشرفته که دیگر شرایط برای استقرار سیستم مدیریت نامطلوب وجود ندارد و هر تصمیم غلط در این حوزه، بازخورد منفی در مدت زمان کوتاه با خود به همراه خواهد داشت.