چرایی کریم اهل بیت(ع)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا امام حسن(ع) را به عنوان صفت برجسته کریم اهل بیت(ع) خطاب میکنند و در مورد سایر ائمه(ع) چنین توصیفی به عمل نمیآید؟
پاسخ:
ائمه طاهرین ما علاوه بر آنکه مظهر کمالات انسانی در تمامی ابعاد و مصداق بارز انسان کامل هستند، اما هرکدام در عین حال در یک صفت برجستگی و تلألو خاص دارند. امام حسن(ع) در رابطه با جود و سخا و بخشش و اطعام و انفاق و فریادرسی به محرومان به عنوان کریم اهل بیت(ع) شناخته شده است که در اینجا گوشههایی از سیره آن حضرت را در این رابطه بیان میکنیم:
1- اطعام طعام و انفاقات بینظیر
مورخان و محدثان در شرح حال و زندگانی بابرکت امام حسن مجتبی(ع) در ارتباط با اطعام طعام به گرسنگان و انفاقات بینظیر و بسیار بزرگ مالی آن حضرت، مسائلی را ثبت کردهاند که در تاریخ زندگانی هیچیک از بزرگان به چشم نمیخورد و این خود حکایت از کمال زهد بینظیر آن حضرت و بیاعتنایی و عدم وابستگی او به مظاهر فریبنده مالی و دنیوی دارد. سفره آن بزرگوار در صبح و نهار و شام همیشه پهن بود، حاضر و مسافر و هر گرسنهای بر خوان کرم آن کریم اهل بیت(ع) اطعام میشدند. حتی غذاهای مطبوع و متنوع را به دیگران اطعام کرده و خود نیز به نان و نمکی قناعت میکرد. نقل شده روزی امامحسنمجتبی(ع) به اتفاق برادرش امامحسین(ع) در باغهای ابن عباس در کنار جویی نشسته بودند... غذا قرص نانی با نمک و شاخهای سبزی بود، غذای خوبی هم آورده شد. امامحسن(ع) همان قرص نان و نمک را خورد و دستور داد غلامان و کارگران را جمع کردند و غذای خوب را آنان خوردند (تاریخ ابن عساکر، ج 4، ص 212)
آن بزرگوار اموال فراوانی را در راه خدا انفاق کرد، در طول عمر خود چندین بار تمام اموال و دارایی خود را (سه بار) در راه خداوند به فقرا داد. ابی نعیم در حلیه الاولیاء مینویسد: «قاسم الله ماله ثلاث مرات حتی لیعطی نعلاً و یمسک نعلاً» یعنی امامحسن(ع) سه بار، ثروت خود را برای خدا (میان فقرا تقسیم کرد) حتی نعلین و کفش خود را (ج 2، ص 37). سیوطی در تاریخ خود مینویسد: حسنابنعلی(ع) مردی سخی و بخشنده و مورد ستایش مردم بود.
2- رسیدگی به محرومان
امام حسنمجتبی(ع) از نظر دستگیری محرومان و درماندگان و تامین احتیاجات آنها بسیار کوشا و فریادرس بود و روش آن حضرت در این جهت زبانزد خاص و عام بود. وجود آن بزرگوار آرامبخش دلهای دردمند و پناهگاه مستمندان و بینوایان بود. هیچ فقیری از در خانه او دست خالی برنمیگشت. هیچ آزرده دلی شرح پریشانی خود را نزد آن حضرت بازگو نمیکرد جز آنکه مرهمی بر دل آزرده او مینهاد. آن بزرگوار از تمام امکانات خود برای رفع نیاز حاجتمندان استفاده میکرد. گاهی که کمک مستقیم برای آن حضرت مقدور نبود، به طور غیرمستقیم در رفع نیازمندیهای آنها کمک کرده و تلاش میکرد گره از مشکلات گرفتاران بگشاید. به عنوان نمونه روزی مرد فقیری درخواستی از آن بزرگوار کرد، و آن روز امام حسن(ع) چیزی در دست برای کمک نداشت، و از طرفی هم نمیخواست فرد مستمند از در خانهاش ناامید برگردد، لذا فرمود: آیا حاضری تو را به کاری راهنمایی کنم که به مقصودت برسی؟ و آن این است که امروز دختر خلیفه از دنیا رفته و خلیفه عزادار شده است، ولی هنوز کسی به او تسلیت نگفته است. نزد خلیفه برو و با سخنانی که به تو یاد میدهم به وی تسلیت بده و از این طریق به هدف خود میرسی. او گفت: چگونه تسلیت بدهم؟ حضرت فرمود: وقتی نزد خلیفه رفتی بگو؟ «الحمدلله الذی سترها بجلوسک علی قبرها، و لاهتکها بجلوسها علی قبرک» یعنی شکر خدا را که دخترت پیش از تو ازدنیا رفت و در زیر خاک پنهان شد و زیر سایه پدر بود. ولی اگر خلیفه پیش از او از دنیا میرفت، دخترت پس از مرگ پدر بلاتکلیف میشد و ممکن بود مورد هتک قرار گیرد! آن فقیر این چنین تسلیتی را به خلیفه گفت و این جملههای عاطفی در روحیه خلیفه اثر کرد و از حزن و اندوه او کاست و دستور داد به او جایزه بدهند. آنگاه خلیفه پرسید: این سخن از تو بود؟ گفت: نه حسنابن علی(ع) آن را به من آموخت. خلیفه گفت: راست میگویی او کانون سخنان فصیح و شیرین است. با این تدبیر خردمندانه امام حسن(ع) گره از مشکلات آن فرد بینوا گشود. (زندگانی امام حسن(ع)، ص 26)