بیتاب جهاد و شهادت(حدیث دشت عشق)
شهید نوذر شاهولی کوهشوری، چهارم مردادماه 1346 در خانوادهای کشاورز و متدین بهعنوان دومین فرزند در روستای کلدوزخ ایذه پا به عرصه حیات نهاد. پدرش سنجر پاسدار بود. دوران ابتدایی را در همان روستا با موفقیت پشت سر نهاد و با پیروزی انقلاب وارد دوره راهنمایی شد. از همان دوران نوجوانی عاشق امام خمینی(ره) بود. در روستایشان تا قبل از انقلاب مسجد نبود، اکثر اوقات بر بلندای درخت کهن سال توتی که در منزل پدری بود اذان میگفت. در دوران انقلاب که نوجوانی بیش نبود اعلامیهها و سخنرانیهای امام را در روستا توزیع میکرد. در سال 1360 به همراه خانواده به شهر ایذه مهاجرت کردند. خیلی مهربان و خانواده دوست بود و صدای زیبایی داشت که گاهی به مداحی هم میپرداخت. با شروع جنگ 13 ساله بود ولی بارها تلاش کرد وارد میدان مقابله با دشمنان شود که به دلیل پایین بودن سن اجازه حضور نیافت تا اینکه در سال 1364 به جبهه اعزام شد و دوره آموزشی را برای شرکت در عملیات والفجر 8 گذراند. در نخستین روزهای نبرد سخت فاو سنگرش مورد هدف گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به شدت مجروح شد که به دلیل این مجروحیت شدید دیگر نتوانست در جبهه حضور یابد و مدال جانبازی
70 درصد را به گردن آویخت. شهید نوذر شاهولی کوهشوری پس از سالها تحمل درد و رنج مجروحیت سرانجام در روز 27 اسفند سال ۱۳۹۰ در یکی از بیمارستانهای تهران شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش در یک تشییع باشکوه و کمنظیر در گلزار شهدای روضهالزهرا شهر ایذه آرام گرفت.