«تبعیض مثبت»، لزوم سرکشی از محرومان و مدیریت هوشمند پروژههای محرومیت زدایی
سید محمد حسن میردامادی
«تبعیض» بین اشخاص جامعه، خلاف عدالت است و همگان باید به «یکسان» دیده شوند و نمیتوان دو نفر با شرایط مساوی را دو گونه دید اما تبعیض مثبت «عین عدالت» است. «تبعیض مثبت»، تخصیص سهمیه یا تبعیض جبرانی ((به انگلیسی: positive discrimination)-
(به انگلیسی آمریکایی: Affirmative Action)) به معنی در پیشگرفتن سیاست و روشی برای اصلاح رویههای تبعیضآمیز در برابر اقلیتهای نژادی، زنان، از کارافتادگان و سایر گروههایی است که در طول تاریخ، از برخی یا بسیاری مزیتهای اجتماعی بیبهره ماندهاند. این امر در همه موضوعات، حتی قضاوت نیز دیده شده و هرچند قاضی مکلف به «رعایت بیطرفی» است اما وکیل معاضدتی و راهنمایی و کمک به زنان، انسانهای معلول، فقیر و یا معسر، نمونههایی از «تبعیض مثبت» به نفع محرومین است.
سرکشی رئیسجمهور از مناطق محروم خوزستان و سیستان و بلوچستان و رفتن به کنار «کَپَر فقرا» و محرومان، میتواند «شعلههای امید» را به آینده «عدالتخواهی» روشن نماید، این کار لازم است همواره تا پایان دولت انجام شود و همگان بروند و از نزدیک ببینند که چگونه مردمی در فقر و فلاکت زندگی میکنند (شنیدن کی بود مانند دیدن)، دیدن از نزدیکِ این گونه صحنهها، بر روی ذهنیت مسئول، تاثیر مستقیم دارد و ناخودآگاه به او خواهد گفت که «همه جا مانند منزل و اتاق کار ما نیست که گرما و سرمای آن همواره مراعات میشود و...»؛ بلکه در این کشور اشخاصی هستند که در بدترین شرایط زندگی میکنند.
جمهوری اسلامی در راستای عدالت، اقدامات فراوان داشته است اما دیدن این وضعیت، نه زیبنده نظام جمهوری اسلامی و نه زیبنده مسئولین نظام است، به دنبال مقصر نگردید هر چه هست بخشی از واقعیت است (در کنار پیشرفتهای عظیم علمی در کشور و سازندگیها، این واقعیات تلخ هم هست).
در تهران اگر یک ساعت خاموشی داشته باشیم، همه مسئولین خبردار میشوند و همگان به فکر میافتند که مشکل را حل کنند اما اگر در سیستان و بلوچستان و یا در خوزستان، آب و برق برای ماهها نباشد، چه بسا کمتر کسی مطلع شود.
سالها و سالها امکانات به سمت شهرهای بزرگ و افراد مختلف در آن شهرها بوده است، بخش وسیعی از «درآمد سرانه»، به شهرهای برخوردار رسیده است و «هرکه بامش بیش برفش بیشتر بوده!» و فراوانتر از نعمتهای بیتالمال، منتفع شده است.
«تبعیض مثبت» به معنای آن است که امکانات را به سمت محرومین گسیل کند. در جمهوری اسلامی، برهههایی به بهترین شکل، «تبعیض مثبت» برقرار شد، سهمیههایی که در علم و دانش به مناطق محروم داده شد، افتخار آفرین است و معافیتهای مالیاتی برای مناطق مرزی و دیگر تصمیمات که در قوانین و رویهها وجود داشت، توانست برخی از مشکلات را حل کند هرچند، گاه آن تصمیمات، به ضد خود مبدل شد و فرصتطلبان، آن موقعیتها را به نفع خود مصادره کردند و طرح ایدهآل مناطق آزاد (که میتوانست رشد و توسعه در آن مناطق بیاورد)، به «حیاط خلوت» آقازادهها تغییر یافت و یا بسته به سلیقه دولتها و مسئولین محلی و وزارتخانهها، روش «محرومیتزدائی»، افزایش و کاهش یافت اما در مجموع، میتوانست به این مناطق کمک کند.
لازم است دولت جهت گیری خود را با «پیوست عدالت» به سمت این مناطق محروم ببرد، آنها چیز زیادی نمیخواهند، همان حقشان از بیتالمال داده شود کافی است، حقی که سالها و سالها در برخی تصمیمگیریها دیده نشد.
سفرهای میدانی رئیسجمهور به این مناطق، ارزشمند است مشروط به آنکه ثمره آن، بلافاصله در عمل مشاهده شود (این سخن به معنای آن نیست که گاز کشی فردا صبح پایان یابد، بلکه بدان معنی است که از فردا مردم ببینند که کار، واقعاً آغاز شده است و به سرعت در حال پیشرفت است).
دو اقدام ضروری برای عملیاتی شدن سفرها اگر این دیدارها انجام شود اما در عمل تغییری حاصل نگردد جز «ناامیدی» نخواهد داشت.
بر همین اساس، 1- ضرورت دارد تا نمایندگان ویژه رئیسجمهور، در هر موضوعی که مربوط به محرومان است به سرعت معرفی شوند و فرستادن تیمهای عملیاتی بعدی به این مناطق و سرکشیهای مستمر اشخاص کاردان و جهادی و به کارگیری همه نیروها برای رفع محرومیتها، حائز اهمیت است و صد البته گزارشدهی نوبهای به رئیسجمهور و...، سرکشی غیرمترقبه رئیسجمهور و بازدید از مراحل پیشرفت هر پروژه و راستی آزمایی آن با گزارشات واصله؛ خود میتواند از خبرهای غیرواقعی و اغراق، جلوگیری کند.
سفر رئیسجمهور برای تاثیرگذاری بوده، که از تعطیلات خود صرفنظر نموده و به دل جامعه محروم رفته است، لازم است دفتر و مسئولین مختلف وزارتخانهها و استانداریها و سازمانهای ذی ربط در هر مسئله به خط شوند و همگی برای رفع محرومیت «اقدام عملی» نمایند و با حضور در میدان، کار را به پایان برسانند تا ملت ثمره این حضور را بچشند.
2- بهره وری از «سامانههای علمی» در جهت مدیریت این مسائل است. زیرساختهای قوی برای کنترل همه پروژهها به صورت علمی وجود دارد و در کنار همه آنها، «گزارشات آنلاین» همراه با تصویر و فیلم مراحل پیشرفت هر پروژه و شفاف نمودن تمامی گزارشات مسئولین به همراه امکان ثبت نظر و «کامنت» مردم، از «گزارشات غیر واقعی»، پیشگیری میکند.
از این امکان عظیم پایگاه داده و سامانهها، غفلت نکنیم و به روشهای قدیمی، پروژهها را کنترل ننمائیم بلکه با چشم باز، پروژهها را ببینیم و هر ساعت پیگیری کنیم. ما میتوانیم.