kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۳۵۰۵
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۱

چه کسانی مانع پیوند سینما با جبهه مقاومت هستند؟

 

مهدی امیدی
تقریبا همه کشورهای صاحب صنعت سینما طی سال‌های اخیر آثاری درباره درگیری‌های جنگی و نظامی غرب آسیا طی یک دهه اخیر ساخته‌اند. حتی سینمای هند هم فیلمی درباره داعش تولید کرد. این در حالی است که در سینمای ما طی بیش از
10 سال نبرد مستقیم قوای دفاعی کشورمان با داعش، غیر از چند نمونه انگشت‌شمار، هنوز فیلم‌های بزرگ و مطرحی درباره این موضوع دیده نشده است. هر چند که فیلم «به وقت شام» یک استثنا محسوب می‌شود؛ اما چه شده که سینمای ما از این جبهه نبرد بازمانده است؟ این مسئله به یکی از هشدارهای رهبر معظم انقلاب در یک دهه قبل برمی‌گردد؛ مظلومیت فرهنگ!
انقلاب اسلامی ایران تنها انقلاب بزرگ عصر جدید است که به دنبال تاریک اندیشی غرب مدرن، ندایی نو در گوش تاریخ انداخت و فرهنگی تازه ایجاد کرد. فرهنگی که زیربنای آن کتاب آسمانی، مبنای عملش مدینه نبوی و حکومت عدل امام علی(ع)، پشتوانه حرکتش قیام امام حسین(ع) و چشم‌اندازش ظهور امام زمان(عج) بوده است. همین فرهنگ بود که راه استقلال، مقاومت و آزادی را هموار کرد و به ظهور مردان بزرگ و حماسه‌های بی‌بدیلی منجر شد. در سال‌های پیروزی انقلاب و دفاع مقدس نیز فضای فرهنگی ایران، متأثر از این جریان بود. با این حال در سال‌های پس از جنگ، این رویکرد در عرصه هنری کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شد. به همین دلیل هم رهبر معظم انقلاب اسلامی مفهومی به نام «مظلومیت فرهنگ» را مطرح ساختند؛ چرا که فرهنگ واقعی و اصیل، زیر ستم فعل و انفعالات و سودجویی‌های سیاسی و اقتصادی قرار گرفته بود. جشنواره‌های کم‌خاصیت و بدون تأثیرگذاری مثبت که بیشتر برای دستیابی به غنائم اقتصادی راه‌اندازی می‌شوند، با قدرت تمام کار می‌کنند؛ اما جشنواره‌های متعهد و انقلابی یا تعطیل می‌شوند یا در تنگنا برگزار می‌شوند؛ نشریات زرد و شبه‌روشنفکرانه یکی از پس از دیگری و با حمایت‌های خاص، روی دکه می‌آیند و حتی از سوی رسانه‌ها و صداوسیما و شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند؛ اما نشریات ارزشی، بایکوت و منزوی می‌شوند؛ بودجه سریال‌سازی صداوسیما به طور عمده در اختیار نورچشمی‌هایی قرار می‌گیرد که انگیزه‌های انقلابی ندارند و... در این میان وضعیت سینما اسفناک‌تر است. تمام سیاست‌های دولتی و حمایت‌های خارجی و پروپاگاندای رسانه‌ای و اکران، در سلطه فیلم‌های نازل و مبتذل یا شبه‌روشنفکرانه است، حتی گروهی هم که با بودجه دولت برای حمایت از فیلم‌هایی با مخاطب خاص راه‌اندازی شده و به نام «هنر و تجربه» شناخته می‌شود نیز باز منحصر به فیلم‌های جشنواره‌ای و به ظاهر روشنفکرانه است.
نکته تأمل برانگیز این است که فرهنگ انقلاب در شرایطی در مظلومیت به سر می‌برد که هنرمندترین و فرهیخته‌ترین رهبر سیاسی در جهان، در رأس نظام ما قرار دارد. شاید در هیچ کشوری نتوان یافت که همچون امام خامنه‌ای یک رهبر تا این حد اهل فرهنگ و هنر و ادب باشد. با این حال بیشتر مدیران، به ویژه در رده‌های میانی انس و الفت پایینی با فرهنگ و هنر دارند و همین مسئله، دلیل اصلی مظلومیت فرهنگ مقاومت است.
اصلاح مدیریت فرهنگی، نخستین گام برای رفع مظلومیت از فرهنگ مقاومت است. ابتدا باید نگاه و تصور دست‌اندرکاران این عرصه در پارادایم منافع ملی شکل بگیرد.
نگاه جناحی و باندی‌ـ اینکه مسئولان فکر می‌کنند فقط باید در خدمت هنرمندانی باشند که حامی سیاسی آنها هستند‌ـ و رویکرد صرفاً اقتصادی و کاسبکارانه که در سینما بیداد می‌کند، از آفت‌هایی هستند که باید زدوده شوند. قدم بعدی، تعیین راهبرد کلان برای حمایت از فرهنگ مقاومت است.
برای نمونه، هنوز هم مشخص نیست که نسبت جشنواره فیلم فجر با جبهه مقاومت چگونه است! حتی در بخش مستند نیز هیچ جایگاه قابل اعتنایی برای آثاری با این رویکرد تعریف نشده است.
یکی از راه‌حل‌ها، ایجاد اتحادیه هنری بین کشورهای جبهه مقاومت است. برای مقابله با تهاجم فرهنگی آمریکایی و غربی، همان‌طور که در عرصه سیاسی پیوندی گرم بین سیاستمداران کشورمان و سیاستمداران جبهه مقاومت جهانی‌ـ عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و برخی از کشورهای آمریکای لاتین‌ـ در جریان است، در زمینه فرهنگی و هنری نیز باید این ارتباطات به وجود بیاید و استمرار یابد. باید برگزاری همایش‌ها و جشنواره‌هایی با حضور اندیشمندان و هنرمندان ضد امپریالیست،
ضد استکبار و ضد صهیونیست جهانی در کشورمان افزایش یابد.
به خوبی به یاد داریم که برگزاری یک جشنواره در این زمینه به نام مسابقه جهانی کاریکاتور هولوکاست، تا چه حد وحشت آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها را برانگیخت. حال حساب کنید که اگر این‌گونه جشنواره‌ها در دیگر رشته‌های هنری و به ویژه در زمینه سینما برپا شود چه خواهد شد.