در دفاع از صهیونیسم، در جهت ایرانستیزی
احسان رشیدی
«آمریکا با بهرهبرداری از جنایات هیتلر بهویژه موضوع «یهودکشی» از آن بهعنوان ابزاری برای حضور خود در غرب آسیا و سیطره بر مستعمرههای سابق فرانسه و انگلیس سود برد، این امر البته از طریق راه دیگری صورت گرفت...تأسیس یک جانبه رژیمی بیگانه از منطقه که هیچ ارتباطی به غرامت دادن جنایت هیتلر ندارد... این درست نیست. متأسفانه تحریفی در تاریخ رخ داده است.»
(روژه گارودی)
مقدمه
فیلم «درسهای فارسی» به اعدام دستهجمعی یهودیان و وحشیگریهای آلمانها، هولوکاست و آدمسوزی نازیها در جنگ جهانی دوم میپردازد و سعی دارد تشکیل کشور جعلی اسرائیل را موجه جلوه دهد، وادیم پرلم کارگردان فیلم درسهای فارسی است، او این فیلم را بر اساس داستان کوتاهی از ولفگانگ کوهلهاس ساخته و نگارش فیلمنامه آن را ایلیا زوفین بهعهده داشته است. این فیلم به عنوان نماینده اسکار بلاروس در سال 2020 شرکت کرده است.
خلاصه داستان و نقد فیلم
در آغاز فیلم درسهای فارسی تاکید میشود «فیلم بر اساس حوادث واقعی» ساخته شده است. داستان فیلم سال 1942 فرانسه در جنگ جهانی دوم را روایت میکند و آلمان نازی فرانسه را به تصرف خود درآورده است و یهودیها را اعدام میکنند. یک یهودی بنام ژیل پسر خاخام از بلژیک (با بازی ناهوئل پرز بیسکایارت)، بههمراه دیگر یهودیانی که در تلاش برای فرار به سوئیس بودند دستگیر و به اردوگاه ترانزیتی منتقل میشود. ژیل از اعدام گروهی با معرفی خود به عنوان ایرانی تجات پیدا میکند و به افسر نازی بنام کوخ که دنبال یک فرد ایرانی میگردد تحویل میدهند، ژیل افسر نازی را متقاعد میکند که ایرانی و نامش رضا است، کوخ آرزو دارد بعد از جنگ به ایران برود و رستورانی آلمانی در تهران باز کند و برای موفقیت در این کار باید زبان فارسی را بیاموزد، ژیل با استفاده از این نقطه ضعف امتیازاتی میگیرد و در اردوگاه ترانزیتی به غذا و جای راحت در آشپزخانه میرسد او به خاطر آموزش زبان فارسی به یك افسر مستبد اساس، به نام كلاوس كوخ (با بازی لارس آیدینگر) زنده میماند، در حقیقت، ژیل یک کلمه فارسی نمیداند زبانی که او برای آموزش استفاده میکند ساختگی و نامفهوم است، او با وحشت مداوم از لو رفتن زندگی میکند، وی یکی از کلماتی را که ابداع کرده فراموش میکند و فرمانده متوجه دروغگویی او میشود و وی را تا سرحد مرگ کتک میزند و به معدن سنگ تبعید میکند.
نکتهای که وجود دارد افسر آلمانی سؤالات خیلی راحت و پیش و پا افتادهای برای اثبات ایرانی بودن ژیل از او میپرسد که پایتخت ایران چیست؟» «آنها به چه زبانی صحبت میکنند» و... که حتی روزنامه گاردین نیز به این مطلب با عنوان سؤالات خندهدار و پیش و پا افتاده اشاره کرده است.
فیلم پر از سکانسهای کمدی و تراژیک است و ارتباط نزدیکی بین افسر کخ و ژیل برقرار میشود و با اون به زبان فارسی ابداعی ژیل (که خود را رضا معرفی کرده) در اواسط فیلم حرف میزنند و از فقر دوران زندگی خود و علاقه به آشپزی میگوید، کخ برادرش در ایران زندگی میکند و به همین دلیل او نیز به ایران علاقمند شده است.
ریتم کار در برخی سکانسها کند میشود و حفرههایی در فیلمنامه وجود دارد که برای مخاطب باورپذیر نیست و حتی منتقدین روزنامههای مختلف خارجی نیز زبان به اعتراض گشودند.
اهداف فیلم
فیلم درسهای پارسی، با هدف مظلومنمایی یهودیان و تایید هولوکاست تلاش میکند جنایات صهیونیستها را موجه جلوه دهد و آن را حق طبیعی یهودیان میداند، اشتیاق افسر آلمانی برای رفتن به ایران را به کشور ایران نسبت میدهد و ایران را نیز اینگونه توصیف میکند و به زبان فارسی توهین و آن را زبانی من درآوردی معرفی میکند، کارگردان فیلم سابقه حمله به اسلام و ایرانستیزی را در فیلمهای خود داشته که وادیم پارلم در فیلم سابق خود، خانهای از شن و مه که با تمجید آکادمی اسکار و آمریکاییها مواجه شد، یک فیلم سطحی با میانمایههای ضد اسلام وانقلاب را ساخت، در زبان فارسی نیز با انتخاب اسم رضا، به دروغها و توهینهای خود ادامه میدهد.
مهمترین هدف سازندگان فیلم معرفی تفکر آلمان نازی در مورد الزام نابودی قوم یهود و کشتار گروهی و بیرحمانه یهودیان، از یکطرف، و علاقه افسر مستبد آلمانی نسبت به ایران و اقامت برادرش در ایران و تلاش برای فرا گرفتن زبان فارسی، را موذیانه زمینه ذهنی برای مخاطبان و نوعی تفاهم اندیشه به آنها القاء مینماید.
استفاده ابزاری زنان در ارتش غرب
در فیلم درسهای فارسی نکتهای که وجود دارد استفاده ابزاری و جنسی از سربازان زن است و فقط برای تبلیغ که مردها به جبههها ترغیب شوند حضور دارند و سوءاستفاده جنسی فرمانده در فیلم وجود دارد، در غرب چه در آلمان نازی چه در آمریکا زن برای سوءاستفاده در ارتش بکارگیری میشوند و نمونههای زیادی گزارش شده است که این مطلب را اثبات میکند شعار برابری زن و مرد در غرب دروغی است که مسیر سوءاستفاده از زنان را هموار میکند.
فاشیزم صهیونیستی
خاخام «اسحاق گینزبورگ» رهبر جنبش فوق راستگرا و افراطی «کاخ» در اسرائیل، زمانی گفته بود:
«اگر شما دو نفر را دیدید که در حال غرق شدن هستند، یک یهودی و یک غیریهودی، تورات میگوید که شما جان یهودی را اول نجات دهید. اگر هر سلول ساده بدن یهودی دارای تقدّس است، بخشی از خداوند است، آنگاه هر رشته دیانای این بدن هم بخشی از خداوند است. بنابراین، چیزی خاص در دیانای یهودی است. اگر یهودی نیازمند به کبد است، آیا شما میتوانید برای نجات او کبد یک غیریهودی بیگناه را بردارید؟ تورات احتمالا چنین اجازهای میدهد. حیات یهودی ارزش بیاندازهای دارد.»
در سال 2010، بیبیسی و رسانههای اسرائیلی، از دستگیری یک حلقه بزرگ قاچاق اعضای بدن در اسرائیل خبر دادند. یکی از دستگیرشدگان، ژنرال بازنشسته ارتش صهیونیستی و دارنده مدال افتخار جنگ یوم کیپور، معیر زَمیر، بود. مردان جوان زیادی از روستاهای فلسطینی دزدیده میشدند و پنج روز بعد پیکر بیجان آنها با شکافهای عمیق دوختهشده روی بدنشان به خانوادهها بازگردانده میشد، صهیونیسم ادامهدهنده راه نازیسم و فاشیزم صهیونیستی است و جان انسانها برای آنها مهم نیست و فقط به نجات هم کیشان خود هستند حتی به وسیله سرقت اعضای بدن مظلومان.
روژه گارودی منکر هولوکاست
در فرانسه برای توهین به ادیان هیچ قانونی نیست و نمونه بارز آن توهین به اسلام در روزنامه شارلی هبدو است که با کاریکاتورهای موهن، سعی در قبحشکنی و تمسخر دارند، در صورتی که فردی به انتقاد و حرفی مخالف هولوکاست بزند با جرایم سنگینی مواجه میشود که روژه گارودی یکی از همین افراد است، او تحقیقاتی راجع به این مسائل داشت که با خشم مقامات مواجه شد، گارودی منکر هولوکاست بود که در سال 1998 یک دادگاه فرانسوی وی را بهخاطر انکار هولوکاست مجرم شناخت و بهخاطر کتاب «اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل» 120 هزار فرانک فرانسه معادل
40 هزار دلار جریمه کرد.
گارودی در این کتاب با پذیرفتن دیدگاههای «رابرت فاریسون»، از انکار کنندگان هولوکاست اظهار میکند که در جریان هولوکاست یهودیان در اطاقهای گاز کشته نشدند.
این کتاب بهسرعت به 29 زبان زنده دنیا ترجمه شد و این موجب شد تا گارودی تأکید کند، ترجمه این کتاب به زبانهای مختلف دنیا نشان دهنده علاقه مردم به مبارزه با اسرائیل است.
روژه گارودی با مصاحبه با هفته الانتقاد در تاریخ 21/10/1385 :
هولوکاست ثمره میراث زیبای استعماری است، در کشورهای غربی کسی دوست ندارد تاریخ استعماری آنها را به آنان یادآوری کند همانند اینکه کسی در آمریکا دوست ندارد در مورد کشتار سرخ پوستان این کشور و یا در مورد کشتار مردم آفریقا که به نظرم چیزی حدود یکصد میلیون آفریقایی کشته شدند، سخنی مطرح شود، در مورد هولوکاست و آن رقم مقدس شش میلیون! که من چیزی در این باره نمیدانم باید گفت: که آنها در صدد بهرهبرداریهای سیاسی هستند. مشکل اینجاست که این امر در جنگی رخ داده که در آن نقض حقوق تمامی انسانها صورت گرفته است نه فقط یهودیان...من معتقدم اگر هم یک انسانی کشته شده این یک جنایت علیه حقوق بشر بطور کل است.» اما آنان با گزینش مرگ چند یهودی یک اسطوره ابدی خلق کردند، اسطوره تجاوزکارانهای که در خدمت به سیاستهای استعماری بیانتهای غرب و اسرائیل درمورد تصاحب سرزمین کشوری (دیگر) است، متأسفانه آنچه در جنگ جهانی دوم رخ داد تنها جنایتی که بشریت از آن سراغ داشته باشد نبود چه اینکه حتی اگر بپذیریم هولوکاستی علیه یهودیان انجام شده است آیا یهودیان این حق را دارند که از فلسطینیها انتقام بگیرند، فلسطینیها تحت استعمارکشوری بودند که بخش وسیعی از فلسطین را برای ایجاد اسرائیل در اختیار یهودیان قرار داد. اینجاست که فلسطینیها قربانی استعمار شدند و مشکل نیز اینجاست که از کسانی انتقام گرفته میشود که هیچ ارتباطی به یهودکشی در اروپا ندارند... آلمان در اینجا گناهکار است و بهای این گناه خود را در وقت مناسب خوب پرداخت خواهد کرد. فلسطینیها در هیچیک از ماجراها هیچ گناهی ندارند.
جمعبندی
هولوکاست، دروغ یا واقعیت باید درباره آن نویسندگان و پژوهشگران صاحب نظر تحقیق کنند، فلسطین کشوری است که تاوان کارهای آلمان نازی را پرداخت کرده است، تا وقتی درهای حقیقت به روی مخاطب در مورد هولوکاست گشوده نشود، هالیوود با این فیلمها به مظلومنماییهای صهیونیسم ادامه میدهد.
صهیونیسم و یهود با هم متفاوت هستند همانگونه که داعش با اسلام جدا است، صهیونیسم فرقهای مانند نازیها هستند که باوحشیگریهای خود به کودککشی در سرزمین فلسطین ادامه میدهند و صهیونیستها ادامه دهنده اس اسها و نازیها در دنیای مدرن هستند حامیان صهیونیسم با ساخت اینگونه فیلمها سعی دارند جای ظالم و مظلوم را تغییر دهند.