پرسش و پاسخهای غدیری (پرسش و پاسخ)
ابن ابیالحدید مینویسد که فضلابن جنید گفته: آنچه باعث کوتاهی مردم در حمایت از علی(ع) شد، مسئله عدالت اقتصادی او بود، و دیگر آنکه حضرت اشراف را بر دیگران برتری نمیداد، همچنان که عرب را بر عجم برتر نمیشمرد. (شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج 7، ص 182)
شدت عدالت
در روایتی آمده است که زنی قریشی از حجاز به کوفه آمد و با زنی فارسیزبان که تازه ساکن کوفه شده بود، روبهرو شد، و چون از مقدار سهم او از بیتالمال پرسید؛ فهمید که با سهم آن زن از بیتالمال یکسان است. همراه با آن زن نزد امام علی(ع) آمد و در حالی که صدایش را بلند کرده بود از امام پرسید: آیا این از عدالت است که میان من و کنیز فارسیزبان یکسان عمل میکنی؟ امام علی(ع) نگاهی به آن زن قریشی کرد و مشتی از خاک برداشت و به آن نگاه کرد و آن را در دست خود گردانید و فرمود: اجزای این خاک بر یکدیگر برتری ندارند. و ابن ابیالحدید به نقل از مدائنی مینویسد که مهمترین علتی که مردم امام علی(ع) را رها کردند و اطراف معاویه گرد آمدند، مسئله پول و اموال بود؛ زیرا امام علی(ع) در تقسیم مال کسی را بر دیگری برتری نمیداد ولی معاویه اینگونه نبود.(همان، ج1، ص180)
ابن ابیالحدید مورخ بزرگ اهل سنت و شارح نهجالبلاغه مینویسد: یکی دیگر از اقدامات علی(ع) این بود که بر اثر خلافکاریهای عثمان و کارگزارانش، اموال فراوانی گردآوری شده بود، امام خود را ملزم میدانست که آنها را به بیتالمال برگرداند، لذا در دومین روز پس از بیعت مردم با آن حضرت یکی از برنامههای کاری خود را اینگونه اعلام کرد و فرمود: هر مالی را که عثمان به کسی بخشیده و هر زمینی را که در اختیار کسی قرار داده، همگی باید به بیتالمال بازگردد.(همان، ج1، ص90) امام بعد از این خطبه دستور داد هر سلاح و شتر و اسبی را که در خانه عثمان بود(به جز سلاح و مرکب شخصی عثمان) همه را به بیتالمال بازگردانند همچنین فرمان داد که هرچه را عثمان به دیگران بخشیده بود، به بیتالمال برگردانند.
وقتی این خبر به عمروعاص رسید، در نامهای به معاویه اینگونه نوشت: هر کار و فکری که داری به کار بگیر زیرا که پسر ابوطالب هر ثروت و اموالی را که داری از تو خواهد گرفت، همانطوری که پوست را از چوب جدا میسازد.(همان، ص90)
در منطق قدرت امام علی(ع) حکومت وسیله است
نه هدف غایی
روزی ابنعباس در دوران خلافت امام علی(ع) بر امام وارد شد و مشاهده کرد که امام با دستان خود کفش کهنهاش را وصله میزند. امام با دیدن ابنعباس از او پرسید: قیمت این کفش چقدر است؟ ابنعباس عرض کرد: هیچ ارزشی ندارد! امام فرمود: ارزش همین کفش کهنه در نظر من از حکومت بر شما بیشتر است، مگر اینکه به وسیله آن عدالتی را اجرا کنم و حقی را به صاحبش برسانم یا باطلی را از میان بردارم.(همان، خطبه 32)
ترک خلافت به خاطر فقدان حضور مردم
پس از آنکه مردم بعد از عثمان با امام علی(ع) بیعت کردند، حضرت در مسجد بر منبر بودند که شخصی از میان جمعیت صدا زد: چرا در گرفتن خلافت مسامحه کردی «ما الذی ابطابک الی الان؟» حضرت در پاسخ این فرد خطبهای ایراد فرمودند که به «شقشقیه» معروف شده است. آنگاه امام در بین کلام خود فرمود: اگر نبود جمعیت بسیاری که گرداگرد مرا گرفته بودند و به یاریم قیام کرده بودند(حکومت شما را نمیپذیرفتم) ولی از این جهت حجت تمام شده است.
(نهجالبلاغه - خطبه 3)