ولیّستیزی، تأویل وتحریف
نبی گرامی اسلام(صلى الله علیه وآله) بارها از دشمنیها و دسیسههای مسلماننمایانِ زمانه با امیر مؤمنان(علیهالسلام) خبر دادهاند و «تأویل آیات قرآن» را از مهمترین شگردهای حقستیزی آنان پس از خود خواندهاند.1 پارهای از روایات نبوی، باطن دشمنان پیامبر
(صلى الله علیه وآله) را همانند باطن دشمنان امام علی(علیهالسلام) میدانند و تصریح میكنند كه نبرد آنان با پیامبر اسلام بر سر تنزیل قرآن بوده و پس از آن نیز در زمان امیر مؤمنان(علیهالسلام) بر سر تأویل قرآن خواهد بود.2
امیر مؤمنان(علیهالسلام) همانطور كه پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیشبینی كرده بود، پس از رحلت ایشان همواره با این دشمنانِ دین در ستیز بود و سرانجام نیز به دست همانان به شهادت رسید. ایشان همچنین ادامه یافتن ترفند تأویل و تحریف در دین و آموزههای قرآن را پس از خود، پیشبینی میكنند و میفرمایند:3
زمانی بعد از من خواهد آمد كه در آن، چیزی مخفیتر از حق، و آشكارتر از باطل، و فراوانتر از دروغ و افترا بر خدا و پیامبرش نخواهد بود. نزد مردم آن زمان كالایی كسادتر از قرآن یافت نمیشود، اگر درست تلاوت و تفسیر شود؛ و كالایی پرخریدارتر از آن نخواهد بود، هرگاه از معنای اصلی تحریف شود و به دلخواه تفسیر گردد. در شهرها چیزی ناشناختهتر از معروف و آشناتر از منكر نخواهد بود. حاملانِ قرآن، آن را به كناری نهاده، حافظان قرآن آن را فراموش خواهند كرد. در آن روزگار قرآن و اهل قرآن از میان مردم رانده و تبعید میشوند و همگام و همسفر یكدیگر در یك راهاند و هیچ پناهدهندهای آنان را پناه نمیدهد.
قرآن و اهلش در آن زمان (به ظاهر) در میان مردماند ولی (در واقع) در میان آنان نیستند، و با آنها هستند اما با آنان نیستند! زیرا گمراهی با هدایت همراه نمیشود گرچه در كنار هم باشند. مردم در آن روز، بر تفرقه و جدایی از یكدیگر اتفاق دارند، و از جماعت به پراكندگی میگرایند. گویا آنان پیشوای قرآناند و قرآن پیشوای آنان نیست. جز نامی از قرآن نزدشان باقی نمیماند و جز خطوط آن چیزی از آن نمیشناسند.4
تحریف معنوی حدیث غدیر
همانطور كه برخی از دشمنان انبیای الهی پس از آزمودن ترفندهای گونهگون خویش، به حربة شیطانیِ تحریف معنوی آموزههای وحی و فرمودههای فرستادگان معصومِ خداوند روی میآوردند، بسیاری از معاندان ولایت نیز پس از آنكه تلاشهای خود را در ضدیت با اهلبیت (علیهمالسلام) و انكار خلافت امام علی(علیهالسلام) و فرزندان معصومش(علیهمالسلام) شكستخورده یافتند، دست به كار تحریف معنوی اخبار و روایاتی شدند كه به ولایت و جانشینی امیر مؤمنان و دیگر امامان شیعه(علیهمالسلام) دلالت
یا تصریح دارند.
یكی از بزرگترین موانعی كه بر سر راه این گروه قرار دارد، واقعه و حدیث غدیر است. كثرت ناقلان واقعة غدیر و نیز ثبت حدیث شریف غدیر در منابع و متون مختلف تاریخی، روایی و تفسیری مانع از انكار و تكذیب و تحریف لفظیِ آن شده است.5 از این روی، تلاشهای فراوانی صورت گرفته است تا مفاد اصلی حدیث تحریف شود، و از این طریق، خلافت امام علی(علیهالسلام) پس از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نفی گردد. رایجترین شیوه برای این كار، تحریف در معنای كلمه كلیدی «مولی» در حدیث مزبور است.
مخالفانی همچون فخرالدین رازی (متوفای 606 ه. ق) در كتاب تفسیر كبیر و شاه ولیالله صاحب الهندی در كتاب التحفة الاِثنی عشریّه و برخی
دیگر - از قرنها پیش تا به امروز - با روشها و انگیزههایی گوناگون كوشیدهاند ثابت كنند كه «مولی» در این حدیث شریف به معنای «محب» و «دوست» و نه به معنای
«اولی بالتصرف» به كار رفته است و در نتیجه واقعه و حدیث غدیر، ارتباطی با جانشینی پیامبر و موضوع ولایت و امامت ندارد!
پانوشتها:
1- ر.ك: محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 32، ص 293، 296، 298، 300، 303، 307، 309.
2- ر.ك: همان؛ محمّدباقر محمودی، نهج السعادة فی مستدرك نهجالبلاغة، ج 1، ص 397.
3- دربارة پیشگویی امام علی(علیهالسلام) دربارة فتنههای فرهنگیِ پس از خود تا به امروز، و جایگاه بدعت در دین، مراجعه كنید به: محمّدتقی مصباح یزدی، تعدّد قرائتها، تحقیق و نگارش غلامعلی عزیزیكیا، ص 88 -102.
4- (نهجالبلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، خ 147.)
5- ...، و نیز از 84 نفر از تابعین و 360 دانشمند و 26 كتاب نقل كرده است (الغدیر، ج 1، ص14 - 158.)