شکست و ناتوانی در جنگ میدانی؛ عامل حمله آمریکا به جریان آزاد اطلاعات!
آرش فهیم
بعد از ظهر سهشنبه اول تیر در آمریکا گزارش شد که دامنه 36 سایت منتسب به جبهه مقاومت از کار افتاد. شبکههای آمریکایی نیز پیشتر به نقل از یک مقام امنیت ملی آمریکا که نامش را منتشر نکردند، گفته بودند که دامنه دهها سایت مرتبط با ایران توقیف شده است و روی سه دامنه وبسایت «پرس تیوی» ، تلویزیون «العالم» و «الکوثر»، عبارت «این وبسایت توقیف شده» قرار گرفت.با استناد به چندین مورد قوانین کیفری آمریکا، این اقدام توسط دو اداره زیرمجموعه وزارت بازرگانی و پلیس فدرال آمریکا انجام شده است.
پیش از این نیز در اکتبر گذشته آمریکا اعلام کرد 92 وبسایت ایرانی و همچنین برخی دیگر از پایگاههای اطلاعرسانی مستقل را بسته است. در یکی دو سال گذشته هم شبکههای به اصطلاح اجتماعی گوگل، فیسبوک و توئیتر و... صدها حساب کاربری که بنا به گفته مسئولین این شبکهها علیه آمریکا و اسرائیل و آلسعود مطلب منتشر میکردند، بسته شد.
نمونههای فوق، فقط بخشی از سانسور و محدودیت آزادی بیان و رسانه در غرب است که به طور رسمی اعلام شده است. علیرغم تبلیغات وسیع و پروپاگاندای سرسامآور شبکههای غربی/صهیونیستی/ سعودی درباره آنچه فیلترینگ در ایران خواندهاند.
نکته مهم این است که امروز، شبکههای ماهوارهای از وب سایت و فضای مجازی به عنوان مکمل برنامههایشان استفاده میکنند. اما آمریکا علاوه بر اینکه طی یک دهه اخیر بارها به سانسور و قطع شبکههای برون مرزی ایران اقدام کرده، امروز به جایی رسیده که حتی وب سایتهای این شبکهها را نیز مسدود میکند. اقدامی که میتوان آن را جنگ علیه جریان آزاد اطلاعات دانست.
جنگ یکطرفه رسانهای
محدودیت روزافزون غرب علیه فعالیت رسانههای ایران درحالی است که آنها میدان را هر روز برای رسانههای ضدایرانی بازتر میکنند. طوری که امروزه شاهد فعالیت دهها شبکه رادیویی، صدها شبکه ماهوارهای و میلیونها پایگاه اینترنتی و صفحه مجازی با سرمایهگذاری و مدیریت نظام سلطه –شامل دولتهای غربی و رژیمهای مرتجع عربی و رژیم صهیونیستی- علیه ایران هستیم. آمار دقیقی از این شبکهها در دست نیست. سال 1393 اعلام شد که حدود 260 شبکه ماهوارهای فارسیزبان قابل دریافت است! در آمار دیگری که 30 شهریور سال 1399 اعلام شد، تعداد این شبکهها به 360 رسیده است. در مقابل این حجم از رسانه ضدایرانی اما جبهه متخاصم با ایران حتی تحمل فعالیت تعداد انگشت شماری رسانه برون مرزی ایران را هم ندارد!
دکتر علیرضا داوودی، کارشناس رسانه و مدرس دانشگاه به گزارشگر کیهان میگوید: «من تأکید میکنم که اگر یک میلیونم این تلاشهای رسانهای که امروز برضد ایران درحال انجام است، علیه خود آمریکا و اروپا و هم پیمانهای آنها انجام شود، آنها نابود میشوند. فقط به چند مصداق توجه کنید؛ دربرابر بازتابهای رسانهای که درخصوص بحث نژادپرستی و ماجرای جرج فلوید صورت گرفت، آمریکاییها خودشان را باختند؛ اروپاییها نیز در برابر موج انتقادات خبری درخصوص کرونا خودشان را باختند. دیدیم که آن همه ادعای امپراطوری رسانهای در مواجهه با چند موج رسانهای چگونه بود!»
جبران شکست در میدان
اما چرا آمریکا و به طور کلی جهان غرب، با این همه ادعای آزادی بیان و حقوق بشر، در مقابل رسانههای جبهه مقاومت، این چنین سرکوبگر ظاهر میشوند تا آنجا که حتی اجازه فعالیت سایتها و پایگاههای اینترنتی رسانههای این جبهه را نیز نمیدهند؟
داوودی در این باره نیز میگوید:«رسانههای جبهه مقاومت در سالهای اخیر، مفاهیم مرتبط با نحوه مواجهه با آمریکا که در دنیای رسانه نوعی تابو تلقی میشود را شکسته و اثبات کردهاند که آمریکاییها در واکنش به این تابوشکنی هیچ کاری از دستش بر نمیآید. رسانههای مقاومت همچنین نشان دادهاند که اجماع رسانهای ضدآمریکایی یک امر شدنی و تحققپذیر است. یکی از مهمترین کارکردهای اتحادیه رادیو تلویزیونهای جهان اسلام همین بود که اثبات کرد که این اتحادیه نه تنها قابل شکلگیری و عملیاتی شدن است و بلکه خروجیهای مهمی هم از دل آن ارائه میشود. سومین اتفاق، ایجاد پروسه آموزش، راهاندازی، تجمیع، تصویب و نهایتا تخصصی شدن رسانههایی است که زمینه و بنمایه قرار گرفتن در مقابل جبهه ضدمقاومت را دارند.»
وی ادامه میدهد: «این اتفاقات به نقطهای میرسد که آمریکاییها احساس میکنند وقتی در میدان و روی زمین توان مقابله با جبهه مقاومت را ندارند- مثل جنگ 12 روزه که شاهد شکست رژیم صهیونیستی در مقابل فلسطین بودیم-
در عرصه رسانه سعی در جبران دارند. چرا که در جهان رسانه ما شاهد یک زد و خورد به شدت جدی میان این دو جبهه بودهایم اما در این زمینه نیز آمریکا و متحدانش نتوانستند از پس جبهه مقاومت بر بیایند. برای همین هم آخرین کاری که از دستشان بر میآید این است که این رسانهها را از دور خارج کنند.»
این پژوهشگر رسانه تصریح میکند: «اقدام آمریکاییها برای مسدود کردن پایگاههای اینترنتی جبهه مقاومت یک ترجمه از قول آمریکا و متحدانش بیشتر ندارد. گویی آمریکا و متحدانش با این اقدام این سخن را فریاد میزنند:«ما هم در جنگ میدانی و هم در جنگ رسانه باختهایم که مجبوریم با رسانهها مواجهه فیزیکی داشته باشیم.»
فروپاشی مدل رسانهای مرکز-پیرامون
یکی از مدلهای رسانهای کهنه و فرسوده که دولتهای غربی همواره بر آن تأکید کردهاند، مدل «مرکز-پیرامون» بوده است. به این معنی که برخی رسانهها به عنوان جریان خبری اصلی تعیین میشوند و دیگر کشورها و رسانهها موظف به پیروی و بازنشر اخبار آنها هستند. این درحالی است که رسانههای جبهه مقاومت، خارج از این مدار فعالیت کردهاند. این رسانهها به مثابه «سانسور شکن» عمل میکنند. یعنی بخش اعظم اطلاعات واقعی که توسط رسانههای مرکز جهان سانسور شده یا تحریف میشوند را به گوش و چشم مردم جهان میرسانند. به همین دلیل هم رسانههای جبهه مقاومت، موجب فروپاشی مدل مطلوب امپریالیسم رسانهای یعنی «مرکز-پیرامون» شدهاند.
دکتر هادی البرزی، پژوهشگر رسانه به گزارشگر کیهان میگوید: «تا چند سال قبل، رسانههای غربی به اخبار واطلاعات در جهان خطدهی میکردند و خبرنگارهای آنها در خبرهای کشورهای مختلف هم جریانسازی میکردند. بعد از توسعه رسانههای جریان مقاومت و سایر رسانههایی که مستقل از جریان غربی محسوب میشوند و در مقابل رسانههای جریان اصلی غرب قرار گرفتهاند، مدل رسانهای «مرکز- پیرامون» شکست خورد. غربیها دیگر قادر به روایت یکطرفه از اتفاقاتی که در غرب آسیا و در جریان مقاومت میافتد، نیستند. در واقع این رسانههای جبهه مقاومت هستند که این جریان یکطرفه خبری را به هم زدهاند.»
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: «رسانه نقش بسیار بسزایی در سیاستهای غربیها دارد. برای مثال در جنگ اول خلیج فارس مشاهده شد که CNN در کنار نیروهای آمریکایی برای رژیم بعثی عمل میکرد و باعث میشد که عراق عقبنشینی کند. در واقع اینها از رسانه یا همان قدرت نرم در کنار قدرت سخت استفاده میکنند و اگر در قدرت رسانهای آنها خللی وارد شود، قدرت سخت آنها نیز تضعیف میشود. وقتی در عرصه میدانی و در قدرت سخت -مثلا در یمن- شکست میخورند و مشاهده میکنند که در عرصه جنگ نرم رقبایی پیدا کردهاند که میتوانند جریان مقاومت را متفاوت از آنچه غرب تمایل دارد روایت کنند، در نتیجه بر نمیتابند و راهی جز فیلتر و مسدود کردن نمیبینند.»
وی به ذکر چند مصداق میپردازد و بیان میکند:
«مثلا پرس تیوی در جریان اشغال وال استریت و جنبش 99 درصدی یا العالم در جریان حمله آمریکا به عراق خیلی موثر کار کردند و توانستند به قطبهای رسانهای در سطح جهان و بین بخشی از مردم دنیا تبدیل شوند. اما دولتهای غربی نمیخواهند جز خودشان صدای بقیه به گوش برسد و با مسدود کردن این رسانهها ثابت کردند که رسانههای جبهه مقاومت خوب عمل کرده بودند. همچنین این اقدام نشاندهنده این است که تمام شعارهایی که غرب درمورد آزادی بیان میدهد پوشالی است؛ همچنان که در جریان شهادت حاج قاسم سلیمانی هم اینستاگرام تمام پروفایلها و پستهای راجع به ایشان را حذف میکرد.»
نظر یک روزنامهنگار بریتانیایی
«ریچارد مدهرست»، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل غرب آسیا و اهل بریتانیا است که اجرای برنامه «اعلامیه با ریچارد مدهرست» را در شبکه پرس تیوی به عهده دارد.
وی در واکنش به مسدود شدن وبسایتهای این شبکه با انتشار توئیتهایی در حساب کاربریاش مینویسد:
«ظاهرا برنامه من و دیگر همکارانم تهدیدی غیرمعمول و خارقالعاده هستند.آمریکا سعی دارد تا صدای محور مقاومت را که بسیار موفق ظاهر شده، خاموش کند. چه چیزی به آمریکا این حق را میدهد تا تصمیم بگیرد که مردم جهان چه چیزی را میتوانند، بخوانند و وبسایتی را در ایران، علیرغم همه تلاشهایی که توسط همکارانم برای این شبکه صورت گرفته، توقیف کند؟ این اتفاق، دیدگاه ما در برابر رفتار جنایتکارانه و امپریالیست آمریکا را اثبات میکند. این حقیقت که بایدن از قانون «وضعیت اضطراری ملی» برای خاموش کردن پرس تیوی و دیگر شبکههای عربی و مسلمان استفاده میکند، نشان میدهد که آنها تا چهاندازه از افرادی که منتقد آمریکا هستند، واهمه دارند.»
این مجری بریتانیایی همچنین با انتشار ویدیویی در کانال شخصی خود در یوتیوب، با انتقاد از رویه آمریکا در توقیف و مسدود کردن دامنههای اینترنتی وبسایت رسانههای مقاومت، بیان میکند: «آنها میخواهند هیچکس از حقیقت باخبر نشود. آنها وبسایت پرس تیوی را توقیف کردند و مثل دزدهای دریایی آن را دزدیدند؛ چون ما از امپریالیسم آمریکا انتقاد میکردیم. به همین صورت و دقیقا به همین علت. ممنون که حرف ما را ثابت کردید.»