پرده افتاد؛ صحنه خاموش
عماد رضايي
تحريم هاي پياپي ايالات متحده عليه رسانههاي مخالف با تفكرات امپرياليستي آمريكا بار ديگر اين حقيقت ملموس را نزد افكار عمومي جهان به خوبي روشن ساخت كه تمام ادعاهاي غرب مبني بر پاسداري از ارزش آزادي بيان دروغي بيش نبوده و استفاده ابزاري آمريكا از مقوله احترام به تفكرات مخالفان در مفهوم دگرانديشي سياسي آنچنان نخنما شده كه آبرويي براي سران كاخ سفيد باقي نگذاشته است. نگارنده نيز به همين جهت تيتر يادداشت را از بيت مشهور جناب سايه قرض گرفته است كه پرده افتاد و صحنه خاموش.
پرده رياكاري ايالات متحده در سالن نمايش دفاع از آزادي بيان با تحريمهاي گسترده شبکههایی چون پرستیوی، رسانههای حزبالله عراق، حزبالله لبنان و انصارالله يمن به شكلي رسواكننده فرو افتاد تا جهانيان چهره عريان كاخ سفيد را بدون روتوش به نظاره بنشينند كه در پس ظاهر دموكراتيك روسايجمهور آمريكا، ديكتاتورهايي بدتر و مشمئزكنندهتر از ديكتاتوري استالين و هيتلر شكل گرفته است.
وزارت دادگستری آمریکا، شامگاه یکم تیر دست به توقیف دامنه سایت رسانههای مقاومت زد و در این راستا، دامنه داتکام شبکه پرستیوی، یکی از شاخصترین رسانههای این جریان را نیز مسدود ساخت. اقدامی که واکنش شدید و اعتراض پرستیوی را درپی داشت و در حرکتی هوشمندانه، به سرعت با جایگزینی دامنه داتکام با دامنه ایرانی آیآر و دیگر دامنههای محلی خنثی شد.
آمريكاييها تصور ميكنند كه با تحريم پرستیوی و توقیف دامنه اینترنتی آن، صحنه اطلاعرساني گروههاي آزاديخواه عليه نظام امپرياليستي آنان خاموش ميشود؛ حال آنکه اين صدا به جهت سلطه قوي آنان بر فناوريهاي روز اينترنتي و ماهوارهاي كمفروغ ميشود، ولي خاموش هرگز.
مردم فلسطين بدون داشتن رسانهاي قدرتمند بارها و بارها در برابر نژادپرستهاي اسرائيلي ايستادگي كردند. از انتفاضه سنگ شروع كردند تا به انتفاضه پرتاب راكتهايي كه تلآويو را هدف قرار داد، رسيدند. وجدانهاي بيدار بشري از طريق دوربين موبايلهاي فلسطيني فيلمهاي ضبط شده از غرور مقاومت سلحشورانه فلسطينيها را بهويژه در جنگ اخيرشان با اشغالگران قدس شريف ديدند و جنايات ددمنشانهاي كه نتانياهوي رواني مرتكب شد. آمريكاييها هم به خوبي متوجه شدند كه همين پرستیوی كه بارها در شبکههای اجتماعی محدود و مسدود شده و حتی در مقاطعی از دستيابي به ماهواره هم محروم شده بود، از راههای گوناگون، آن فيلمها را به سمع و نظر جهانيان رساند تا شاهد شكلگيري تظاهرات تاريخي در پاريس، هامبورگ، مادريد و حتي نيويورك عليه صهيونيستها باشيم. همان اعتراض گسترده وجدانهاي بيدار بشري بود که خانه عنكبوتي نتانياهو را بر سرش خراب كرد تا به تعبير خميني بت شكن، روانه زبالهدان تاريخ شود.
آزادي بيان تا مادامي براي غرب و آمريكا مقدس است كه مروج عقايد استكباري آنان باشد و البته اگر چنين شد، رسانه حق دارد تا فقط در دفاع از بايدن، ترامپ را تحقير كند يا در دفاع از ترامپ، بايدن را رسوا سازد؛ ولي اگر پرستیوی فرياد زد كه ترامپ و بايدن به قول ما ايرانيها سر و ته از يك كرباس هستند و دست به خون بيگناهان خاورميانه فرو بردهاند، آن وقت آزادي بيان حرف مفتي بيش نخواهد بود و صدای پرستیوی بايد تحت هر شرايطي در گلو خفه شود.
به هر حال نظام فعلي سلطه كه ابزارهاي قدرت فناورانه و رسانهاي را در اختيار دارد، متوسل به همين روشهاي غيرانساني و ناجوانمردانه ميشود و اين جريان مقاومت در برابر نظام امپرياليستي ايالات متحده به رهبري ايران است كه بايد ماهوارههاي تخصصي رسانهاي خود را بدون اتكا به هاتبرد به راه اندازد و از پلتفرمهای معتبری كه وابسته به گوگل و ياهو نيستند، بهره ببرد.
تا آمريكا و اسرائيل هستند، صحنه جنايت عليه بشريت هرگز خاموش نميشود و تا صحنه جنايت نظامي و رسانهاي عليه انسانهاي مظلوم در جهان فعال است، جريانهاي آزاديخواه رسانهاي همچون پرستیوی بايد با پيداكردن ابزارهاي مناسب و كارآمد فناورانه، صداي مظلوميت مستضعفان عالم را به جهانيان مخابره كنند و اين تكليفي است كه معمار كبير انقلاب اسلامي بر عهدهمان گذاشتهاند. قطعا پرستیوی و ساير رسانههاي شریف جريان مقاومت راه خود را پرقدرتتر از هميشه طي خواهند كرد و جهان فراموش نمیکند که چگونه در نخستین روز تیرماه 1400، تشت رسوايي آمريكا در دفاع از آزادي بيان با مفتضحانهترین شکل ممکن از پشتبام كاخ سفيد به پايين پرتاب شد.