kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۱۰۷
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۴

اخبار ویژه

تشکیلات ندا برای عبور از خاتمی و هاشمی؟!
تلاش طیفی از اصلاح‌طلبان جوان برای ایجاد تشکلی جدید و دفاع از «نو اصلاح‌طلبی» با واکنش منفی خاتمی و اعضای حزب منحله مشارکت مواجه شد.
صادق خرازی اخیرا تشکیلاتی موسوم به ندا (نسل دوم اصلاح طلبان) را راه‌اندازی کرد اما طیف مخالف با حالتی قیم‌مآبانه و انحصارطلبانه با موضوع مواجه شده‌اند، شبیه رفتاری که در ترور شخصیت محمدرضا عارف و سپس حذف وی از انتخابات سال 92 داشتند. آنها آن زمان عارف را اصلاح‌طلب قلابی و تحریک شده نهادهای امنیتی خواندند.
خاتمی در واکنش به ایجاد تشکل ندا و تصریح آنان بر نواصلاح‌طلبی گفته است: حضور تشکل‌های مختلف در ذات اصلاح طلبی است و گروه‌های مختلف می‌توانند فعال باشند، البته اولویت من فعال شدن تشکل‌های موجودی بود که بعضی از آنها محدود شده‌اند.
وی ادامه می‌دهد: یادآور شده بودم، این طور تلقی نشود که اصلاح طلبی بد بوده است و حالا قرار است اصلاح طلبی خوب ایجاد شود، اما متاسفانه این شائبه ایجاد شده که باید اصلاح‌کنند و ان‌شاءالله دارند اصلاح می‌کنند.
همزمان احد شیرزاد از افراطیون مجلس ششم (فراکسیون مشارکت) به روزنامه اعتماد گفت: آنها نباید مدعی چیزی باشند که نماینده‌اش هستند. هویت جریان جدید باید مشخص شود. برخی فکر می‌کنند اگر قالب جدید ایجاد شود بهتر می‌توانند مجوز بگیرند و فعالیت کنند. این امر قابل درکی است اما نیاز نیست که در این مسیر پیشینیان و خاستگاه سیاسی را نقض کنند. اصلاح‌طلبان به اندازه کافی معارض و مخالف تریبون‌دار دارند، دیگر نیازی نیست جریانات جدید و نوظهور که خود را اصلاح‌طلب نیز می‌دانند، به این مسئله دامن بزنند. از دید من باید جایگاه افراد و مؤسسین اعلام شود. بگویند هیئت مؤسس چه کسانی هستند. بیان نام نسل دوم اصلاح‌طلبان کافی نیست، به آقای خرازی نمی‌خورد که لیدر نسل دوم اصلاح‌طلبان باشد. فاصله محسوسی بین آقای خرازی و سایر دوستان تشکل ندا وجود دارد.
وی افزود: تجربه نشان می‌دهد دیپلمات‌ها سیاستمداران خوبی نیستند.
همچنین محسن صفایی فراهانی از اعضای مرکزیت حزب منحله مشارکت گفته است برای اصلاح‌طلبی تشکیلات جدید شروطی وجود دارد. هر گروه جدیدی که در عرصه سیاسی بخواهد فعالیت کند، باید دارای شناسنامه باشد و با هویت و تعریفی جامع وارد میدان شود. نه اینکه فقط در شب انتخابات متولد شود و بعد از رای آوردن کاندیدای مورد نظر خود ناپدید شود.
وی درباره تشکل جدید «ندا» که متشکل از «نسل دوم اصلاح‌طلبان» است، توضیح داد: راه‌اندازی تشکل ندا به آن معناست که اصلاحات باید با یک نگاه جدید وارد عرصه سیاست شود و به نظر من این تعریف کاملا اشتباه است.
وی افزود: اصلاحات، نیاز به بازنگری ندارد و از مشی سیاسی خاصی برخوردار است.
در همین حال صادق زیبا کلام در مصاحبه با آریا اظهار داشت: تشکیلات ندا برای عبور از هاشمی و خاتمی راه‌اندازی شده است.
صادق خرازی پیش از این درباره تشکیلات جدید گفته بود: اگر قرار باشد که اصلاحات در صحنه اجتماعی و سیاسی باقی بماند، چاره‌ای ندارد که رفتار خود را بازنگری کند و پوست‌اندازی کند. چاره‌ای ندارد که از موقعیت خودش و از موقعیت اصلاحات و اصلاح طلبان باز تعریف جدید ارائه کند.

دولت فرافکنی نکند اینها مطالبات قانون اساسی است
پی‌ریزی اقتصاد عادلانه و رفع تبعیضات ناروا مطالبات قانون اساسی از دولت است اما برخی دولتمردان از این امر طفره می‌روند.
در پی اظهارات رئیس جمهور در اردبیل، وبسایت فردا خاطرنشان کرد: براساس اصولی که در قانون اساسی خصوصاً در اصول مربوط به وظایف دولت آمده دولت باید در جهت ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی، بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی، آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان، محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‌های مادی و معنوی، ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور، پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه، تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها، تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، فراهم کردن زمینه برای خانه‌دار شدن مردم و جوانان بخصوص کارگران و قشر روستایی و ... اقدام کند.
نویسنده می‌افزاید: اینها اصولی است که وظیفه دولت را تشریح می‌کند و اجرای این موارد جزو وظایف دولت محسوب می‌شود و این مسئله بدون هیچ قید و بندی باید انجام گیرد اما این موضوع از سوی رئیس جمهور طوری مطرح شده است که گویی اجرای این اصول برنامه‌ای خارج از وظایف دولت است و دولت آن را به عنوان ابزار تنبیهی عده‌ای که از اجرای آن عصبانی می‌شوند، مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد.
فردا می‌نویسد: با بررسی نحوه عملکرد دولت‌های گذشته نیز متأسفانه این آسیب دیده می‌شود که دولت‌ها بخشی از قانون اساسی را پر رنگ کرده و براساس منافع سیاسی به آن نگریسته و به طور جامع به آن نپرداخته‌اند. به عنوان مثال در دولت خاتمی بحث آزادی مدنی و سیاسی از میان دیگر اصول قانون اساسی مورد توجه قرار گرفت و دیگر موارد مغفول ماند. این در شرایطی است که امروزه نیز بسیاری از افراد شاخص دولت اصلاحات بیان می‌دارند که هنوز هم مسائل سیاسی از نان شب برای آنها واجب‌تر است. به نظر می‌رسد در دولت یازدهم نیز چنین روندی بوجود آمده است و این دولت نیز بدون توجه جامع به این مسئله به طور موردی وظایف خود در قانون اساسی را مورد اشاره قرار می‌دهد. این در حالی است که مسائل دیگری چون تأمین معیشت و رفاه مردم و زدودن فقر و... از جمله وظایف دولت است که در قانون اساسی بدان تصریح شده است.

اسرائیل در جنگ فرسایشی گرفتار شده است
مطبوعات صهیونیستی می‌گویند؛ مقاومت اسلامی فلسطین جنگ غزه را به نبرد فرسایشی علیه اسرائیل تبدیل کرده است.
روزنامه یدیعوت آحارونوت تصریح کرد: اسرائیل هر چه زودتر بفهمد که پایش به یک جنگ فرسایشی کشیده شده و در نتیجه برای مقابله با آن اقدامی مناسب را آغاز کند، این جنگ زودتر خاتمه می‌یابد. آنچه که تصور می‌شد یک عملیات یا حمله نظامی باشد به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده است.
این روزنامه افزود: بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر، موشه یعلون وزیر جنگ و بنی گانتس رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل خواستار چنین اتفاقی نبودند و ساکنان جنوب اسرائیل از پدید آمدن چنین شرایطی واهمه داشتند، شرایطی که به آنها اجازه ندهد به خانه‌ها و زندگی عادیشان بازگردند.
به اعتقاد نویسنده، حماس تا زمانی که بتواند به پرتاب راکت و خمپاره ادامه دهد، نقش نیروی مبارزی را بازی می‌کند که دست از مقاومت نمی‌کشد. حماس دیگر نیازی ندارد تا خسارت و آسیب بیشتری بر اسرائیل وارد کند. خمپاره‌ای که یک اسرائيلی را کشت کافی است تا ضربه احساسی سنگینی به ما وارد کند.
در همین حال تحلیلگران صهیونیست معتقدند ترور رهبران مقاومت تنها برای لحظاتی روحیه صهیونیست‌ها را بالا می‌برد و این مسئله از نقطه نظر امنیتی اقدامی بیهوده است و تأثیری بر قابلیت‌های نظامی حماس ندارد.
«نخمان تال» رئیس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در مصاحبه‌ای با تلویزیون این رژیم گفت: «در طول تاریخ هر زمان که ما پس از اینکه برای به قتل رساندن یک رهبر حماس خوشحالی کردیم به زودی دریافتیم که چقدر در ابراز خوشحالی خود اغراق کرده‌ایم.» این آشکارترین تایید تل‌آویو درباره این است که قتل سه رهبر گردان‌های القسام هیچ تأثیری بر قابلیت‌های نظامی حماس نمی‌گذارد.
روزنامه صهیونیستی معاریو نیز به قلم «یوسی ملمن» تحلیلگر اطلاعاتی خاطرنشان کرد: تجربه نشان داده است که همیشه شخصی که جانشین رهبر به قتل رسیده می‌شود اثبات کرده است که کیفیت و قابلیت‌های بالا یا بالاتری دارا است.
«یفتاح شاپیر» رئیس پروژه توازن نظامی خاورمیانه هم در مصاحبه خود با کانال 7 تلویزیون رژیم صهیونیستی گفت: حماس دارای یگان موشکی ویژه‌ای است که این گروه مقاومتی را قادر ساخته از اکنون تا چندین ماه آینده نیز به جنگ خود ادامه دهد.

مشکل دولت آنتن نیست عملکرد و پیام است
«آقای روحانی در اردبیل از صداوسیما بشدت انتقاد کرده و گفت حتی رسانه‌های خارجی توفیقات دولت را منعکس می‌کنند اما رسانه ملی خدمات دولت را منعکس نمی‌کند.»
روزنامه وطن امروز درباره اظهارات رئیس‌جمهور در اردبیل نوشت: 46 روز قبل، آقای روحانی به کابینه دستور داد عملکرد خود را طی یک سال اخیر بررسی و با وعده‌های دولت مقایسه کنند و در صورت عدم تحقق وعده‌ها، از مردم عذرخواهی شود. 46 روز از این دستور آقای رئیس‌جمهور گذشت اما هنوز کسی در کابینه درباره میزان تحقق وعده‌ها سخنی نگفته است. بیش از یک سال از دولت یازدهم گذشت. موعد پاسخگویی است.
نویسنده ادامه می‌دهد: سراغ خود آقای روحانی برویم. آقای رئیس‌جمهور 46 روز پس از دستور علنی به کابینه، آیا گزارشی از مردان خود گرفته است؟ آقای روحانی همانگونه که وعده داد، باید درباره یک سال اخیر به مردم پاسخگو باشد. بنابراین بدیهی است لیست توفیقات و خدمات دولت روی میز یا درون کشوی میز آقای رئیس‌جمهور باشد. آیا آقای روحانی آن زونکن خدمات دولت را برای اطلاع‌رسانی به مردم، در اختیار رسانه ملی قرار داده و صدا و سیما از انعکاس آن استنکاف کرده است؟
در ادامه این تحلیل خاطرنشان شده است براساس آمار، فقط تا خردادماه امسال، حدود 4 هزار ساعت آنتن صدا و سیما در اختیار مدیران ارشد و میانی دولت یازدهم قرار گرفته است. البته در این مدت زمان، گفت‌وگوهای زنده آقای رئیس‌جمهور، اخبار مربوط به دولت و... محاسبه نشده است. حقیقتا رسانه ملی دربست در خدمت آقای روحانی است. در یک سال اخیر ترافیکی از حضور دولتمردان در رسانه ملی مشاهده شده که بی‌سابقه است. کدام مقام مسئول دولتی برای حضور در زمان طلایی برنامه‌های تلویزیونی با مانع مواجه می‌شود؟ خب! رسانه ملی در قرق دولت یازدهم است. پس چرا خود دولتمردانی که دائماً روی آنتن رسانه ملی هستند، خدمات و توفیقات دولت یازدهم را تبیین نمی‌کنند؟ حداقل 4 هزار ساعت برای تبیین خدمات دولت تا خردادماه امسال مدت زمان اندکی است؟
نویسنده معتقد است: دولت حداقل 20 روزنامه همسو دارد. ده‌ها خبرگزاری رسمی و سایت اینترنتی نیز شبانه‌روز در حال حمایت از آقای روحانی هستند. حضور فعالانه رئیس‌جمهور و وزرا در شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس‌بوک و توئیتر نیز که مسجل است. براساس اظهارات آقای روحانی، رسانه‌های خارجی هم همراهی می‌کنند. خب! این امپراتوری رسانه‌ای آیا برای تبیین خدمات و توفیقات دولت در یک سال گذشته کافی نیست؟! آیا گزارش خدمات و توفیقات دولت در یک سال گذشته در اختیار رسانه‌های همسو با دولت قرار گرفته است؟ دلیل بی‌خبری جامعه از خدمات و توفیقات دولت چیست؟
وطن امروز می‌نویسد: به نظر می‌رسد زمان آن رسیده که مدیریت صداوسیما نسبت به مناسبات نادرست خود در ارتباط با دولت تجدیدنظر کند. مناسباتی که صداوسیما با دولت تعریف کرده به هر دلیل ولو تزریق قطره‌چکانی بودجه هم باشد، به جایگاه و تکالیف این رسانه خدشه وارد می‌کند. این مناسبات اشتباه آسیب‌های جدی به رسانه ملی وارد می‌کند. چرا حکم به محکومیت ایران در ماجرای کرسنت می‌دهد، بیژن زنگنه که باید در مقابل این فاجعه دولت افکن به مردم پاسخگو باشد، 2 بار آنتن زنده تلویزیون را در اختیار می‌گیرد؟!
این روزنامه می‌پرسد: رسانه ملی از بستن در صداوسیما روی منتقدان هسته‌ای دولت چه نتیجه‌ای گرفته است؟ آیا دولت قدرشناس بوده است؟

ایران 15 سال غنی‌سازی را محدود ‌کند لغو تحریم‌ها؟... مسکوت بگذارید!
عضو سابق تیم مذاکره کننده آمریکایی می‌گوید؛ ایران برای اعتمادسازی باید برای 15 سال غنی‌سازی خود را محدود کند.
رابرت آینهورن در نامه‌ای به تیم مذاکره‌کننده کشورمان خواستار یک دوره 15 ساله محدودسازی غنی‌سازی در ایران شد. وی که قبلاً مشاور ویژه وزیر خارجه آمریکا بوده می‌نویسد: شکاف موجود بین ایران و گروه 5+1 «بزرگ» است و این شکاف با اصرار ایران به گسترش ظرفیت غنی‌سازی در مقیاس صنعتی برطرف نخواهد شد.
وی می‌افزاید: اگر دو طرف مذاکره با همان مواضع قبلی خود که در ماه جولای در وین اتخاذ کرده بودند، در ماه سپتامبر به میز مذاکره بازگردند با این امید که طرف مقابل بالاخره از مواضع خود عقب‌نشینی کند، قطعاً هنگام فرا رسیدن ضرب‌الاجل در 24 سپتامبر بدون آن که به نتیجه مشخصی دست یافته باشند، یا باید تصمیم به پایان روند مذاکرات بگیرند یا مذاکرات را بار دیگر تمدید کنند که در آن صورت مورد انتقاد شدید قرار خواهند گرفت.
آینهورن پیشنهاد می‌کند دو طرف با یک «برنامه اقدام مشترک جامع (CJPOA)» توافق کنند و ایران به مدت 15 سال ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم خود را به چند هزار سانتریفیوژ نسل اول یا تعداد کمتری نسل دوم محدود سازد.
وی ادعا می‌کند: در مقابل، قدرت‌های جهانی نیز در این 15 سال به ایران برای پرداختن به فعالیت‌های مختلف غیرنظامی هسته‌ای کمک خواهند کرد و بعد از گذشت این مدت اگر ایران بار دیگر بخواهد تا ظرفیت غنی‌سازی خود را افزایش دهد، می‌تواند این کار را انجام دهد.
مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا در عین حال مشخص نکرد تکلیف تحریم‌های غیر قانونی چه می‌شود؟