اخبار ویژه
ماستمالی عهدشکنی آمریکا به روش هایکو ماس آلمانی
وزیر خارجه آلمان میگوید: منتظریم ببینیم رئيسجمهور منتخب ایران آیا از مذاکرات وین حمایت میکند یا نه؟
هایکو ماس با بیان اینکه مذاکرات وین در مرحله حساسی قرار دارد، گفت حصول موفقیت در این رایزنیها میتواند بر وضعیت یمن تاثیرگذار باشد.
وی در کنفرانس خبری مشترک با وزیر امورخارجه دولت مستعفی یمن در برلین، به مذاکرات وین اشاره کرد و گفت: اگر مذاکرات هستهای موفقیتآمیز باشد میتواند یک پیشزمینه برای گفتوگو با ایران درخصوص نقش این کشور در یمن با این هدف باشد که تضمین شود چیزهایی در آنجا تغییر خواهد کرد.
وی مذاکرات وین را دشوار و حساس توصیف کرد و گفت: با این حال، رایزنیها به صورت گام به گام در حال پیشروی است و باید ببینیم آیا رئیسجمهور منتخب ایران از مذاکراتی که تاکنون انجام دادهایم حمایت خواهد کرد یا نه.
همزمان با این سخنان، فرانک والتر اشتاین مایر رئیسجمهور آلمان در آستانه سفر به تلآویو گفت: هدف مشترک ما و اسرائیل جلوگیری از رسیدن ایران به بمب اتمی است، هرچند نظر دو طرف درباره بهترین راه رسیدن به این هدف همواره یکسان نیست.
فرانک والتر اشتاین مایر، گفت: «آلمان و اسرائیل در رابطه با ایران یک هدف استراتژیک دارند: ایران نباید به سلاح اتمی دست پیدا کند.»
اشتاینمایر در گفتوگو با روزنامه هاآرتص تصریح کرد: آلمان نیز خواهان آن است که برنامه موشکی ایران و نیز فعالیتهای بیثباتکننده این کشور در منطقه محدود شود.
اشتاین مایر گفت: از نظر آلمان بهترین راه احیای توافق اتمی با ایران، «این است که راه ایران برای رسیدن به بمب اتمی، به طور قابل تایید و قابل راستیآزمایی مسدود شود».
یاوهگویی مقامات آلمانی در حالی است که اولا؛ مذاکرات وین، معطل خباثت دولت آمریکا و دنبالهروی تروئیکای اروپا از بدعهدی آمریکاست. بالغ بر پنج ماه است که دور جدید مذاکرات در وین برای مجاب کردن آمریکا به بازگشت نسبت به تعهداتش آغاز شده اما آمریکاییها از یکسو حاضر نیستند تضمین بدهند که دوباره بدعهدی را تکرار کنند، از طرف دیگر حاضر نیستند حتی تحریمهای ضدبرجامی ترامپ را لغو کنند و از جنبه سوم، بهجای عذرخواهی و جبران کوتاهیهای خود میگویند محدودیتهای رو به پایان فعالیتهای هستهای ایران باید تمدید شود و مضاف بر آن، ایران، مذاکرات درباره توانمندی نظامی، نفوذ منطقهایاش را هم بپذیرد!
ثانیا؛ دولت آلمان (و فرانسه و انگلیس) سه سال است دولت روحانی را در مذاکرات سر دوانده و حتی به وعدههای به مراتب پایینتر از برجام (در قالب کانال مالی اسپیدی و اینستکس) هم برای مبادلات غذایی و دارویی عمل نکردهاند. آنها در 5 ماه گذشته نیز نشان دادند به هیچ وجه حاضر نیستند کمترین فشاری به آمریکا بیاورند بلکه به عنوان پارسنگ آمریکا در فشار و چانهزنی عمل میکنند.
ثالثا؛ و از همه بدتر، رفتار ریاکارانه و متناقض آلمان با بمب اتمی رژیم صهیونیستی و فعالیت هستهای صلحآمیز ایران است. که نشان میدهد مشکل غرب، نه بمب اتمی، بلکه بستن راه پیشرفتهای علمی و فنی ایران و افزایش قدرت منطقهای آن است.
نهایتا اینکه توافق برجام 3 سال است رسما از سوی آمریکا باطل (منقضی) اعلام شده و حالا هم مقامات دولت بایدن از آن به عنوان «توافق سابق»! یاد میکنند. بنابراین مشکل مذاکرات کذایی وین، نه تغییر دولت در ایران، بلکه در بیصفتی آمریکا و 3 دولت اروپایی است. یادآور میشود همزمان با اظهارات هایکو ماس وزیر خارجه آمریکا هم مدعی شده بود که اکنون توپ در زمین ایران است(!)
آقای روحانی! تقصیر خود را گردن این و آن نینداز
یک روزنامه حامی دولت از روحانی خواست مسئولیت سوءمدیریت خود را بپذیرد و تقصیر همهچیز را گردن ترامپ و کرونا نیندازد.
سردبیر آفتاب یزد در سرمقاله این روزنامه مینویسد: بنده به واقع تمایل ندارم در این روزهای پایانی علیه شخص رئیسجمهور و دولت وی وجیزهای قلمی کنم. آنقدر در این راستا نوشتیم و آنقدر این دولت، خود را به نشنیدن زده که دیگر نه توانی مانده و نه انگیزهای.
لیکن سخن اخیر حسن روحانی از آن سخنهایی بود که نمیشود به سادگی از کنار آن گذشت. او گفته اگر ترامپ و کرونا نبودند دلار اکنون زیر 5 هزار تومان بود. این جمله رئيسجمهور نشان میدهد که وی اصلا و ابدا سهمی برای سوءمدیریتها و بیتدبیریها قائل نیست. در واقع وی یقین دارد هر آنچه شده از مدیریت و کنترل دولت خارج بوده و چهبسا این دولت نبود شرایط بدتر نیز میشده است.
البته همانطور که پیشتر هم گفته شده بود اهل انصاف و تقوا میدانند و تایید میکنند که ترامپ دیوانه و کرونای منحوس تاثیر مهمی بر وضعیت اقتصادی کشور گذاشتهاند اما نباید این سهم را به قدری بزرگ کرد که این امر بر دولتیها مشتبه شود که آنان خیلی نایس و کول تشریف داشتهاند! خیر؛ این دولت مشکل زیاد داشته است. از بخش رسانه گرفته تا برخی محافظهکاریهای بلاوجه و ایضا بیتوجهی محض به مطالبات و درخواستهای مردم علیالخصوص در دولت دوم که گوشهای از لیست نواقص و اشتباهات دولت روحانی است.
رئيسجمهور محترم به نوعی از انصاف رسانهها و کارشناسان سوءاستفاده کرده و همه کاسه و کوزهها را بر سر ترامپ و کرونا شکسته است.
به هر حال از منظر فنی نیز ادعای سنگین روحانی قابل بررسی است. کما اینکه فیالمثل قبل از اینکه کرونایی در کار باشد دلار به مرز 20 هزار تومان رسیده بود.
همچنین این نکته کاملا درست است که رفتن اوباما و آمدن ترامپ برجام را با چالش مواجه کرد ولی پس مدیریت و کنترل اوضاع برای چیست؟! آن روزی که آمریکا رسما از برجام خداحافظی کرد، روحانی پشت تریبون اعلام نموده که چه بهتر! زیرا یک عضو مزاحم رفت و برجام با اروپا ادامه پیدا میکند. اما چنین نشد و دلار قد برافراشت.
محرز است که مشاوران رسانهای او، وی را در دام اطلاعات غلط انداختهاند وگرنه روحانی میتوانست اصلا عددی به زبان نیاورد که این چنین اظهاراتش دستمایه اعتراض و استهزا شود.
نابسامانی بازار گوشت و مرغ نتیجه بیتوجهی به هشدارهای سازمان بازرسی
سازمان بازرسی کل کشور طی ۴ گزارش در تاریخهای ۲۶ اسفند ۹۸، ۱۸ خرداد ۹۹، ۲۸ مهر ۹۹، ۳۰ آذر ۹۹ و ۶ اسفند ۹۹ نسبت به بروز فاجعه در صنعت گوشت مرغ، به حسن روحانی و وزرای او هشدار داده بود.
به گزارش رجانیوز، مسئله بیتدبیریها و مدیریت ضعیف در سالهای اخیر مشکلات فراوانی را برای کشور بوجود آورده است. از یکسو مردم با گرانیهای هر روزه و افزایش قیمت کالاهای اساسی دست و پنجه نرم میکنند و از سوی دیگر همان کالاها در گمرکات کشور وجود دارد و عدم پیگیریهای دولت و بانک مرکزی و رفع مشکلات آنها باعث شده تا به مرز فاسد شدن برسند. وضعیت حادتر این بیمدیریتی جایی است که هشدارهای فراوان قبل از وقوع چنین چالشهای جدی به مقامات دولتی داده شده و برخی راهکارها نیز در اختیار آنان قرار گرفته اما با این وجود اقدامات لازم صورت نگرفته است. رجانیوز برای اولینبار برخی از این هشدارها به دولتمردان را به اطلاع مردم میرساند.
سازمان بازرسی کل کشور طی ۴ گزارش نسبت به بروز فاجعه در صنعت گوشت مرغ، به حسن روحانی و وزرای او هشدار داده بود. اهم موارد اشاره شده در این گزارشها که بهمنظور پیشگیری از بحران و کمبود مرغ تنظیم شده، به این شرح است: مدیریت دلالان و رانتهای ایجاد شده برای چند واردکننده خاص، ضرورت رفع انحصار از واردات نهادههای دامی، عدم تخصیص و تامین بهموقع ارز ترجیحی و تاثیر آن در تامین نهادهها و ضعف جدی در توزیع و نظارت، عدم نظارت بر زنجیره تولید تا مصرف، عدم واردات به موقع نهادههای دامی، عدم ترخیص بهموقع ذرت و کنجاله سویا در بنادر کشور، احتمال وقوع و تشدید بحران در تامین نهادهها و به خطر افتادن امنیت غذایی مردم، ضرورت افزایش تولید جوجه یک روزه، اتخاذ تمهیدات لازم جهت پیشگیری از شیوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان.
در این هشدارها به نقش پررنگ دلالان و ایجاد رانت برای چند واردکننده خاص اشاره شده و آمده بود: «نه تنها اهداف غایی سیاست تخصیص ارز ترجیحی به کالاهای اساسی درخصوص نهادههای دامی محقق نشده است بلکه آثار و تبعات منفی مترتب بر این امر موجب تضعیف تولید داخلی در سال جهش تولید ملی و نیز عدم انتفاع دهکهای پایین جامعه شده است» و همچنین برای رفع مشکلات پیش آمده راهکارهای کارشناسی نیز به رئیسدولت، وزارت صمت، جهادکشاورزی و بانک مرکزی داده شده که البته مورد پیگیری جدی و استقبال قرار نگرفته است.
متاسفانه عدم نظارت دولت بر بازار و زنجیره تولید تا مصرف باعث شده تا هر روز مردم شاهد گرانفروشی، احتکار، ایجاد بازار سیاه و قاچاق باشند و در تامین مواد مورد نیاز زندگی خود دچار مشکل شوند.
خرید و فروش نهادههای دامی چند برابر قیمت دولتی و شکلگیری بازار سیاه در این خصوص آن هم برای کالایی که با ارز دولتی وارد شده بود از جمله همین مسائل و مشکلات است. با پیگیری دستگاه قضائی تعداد بالایی از جعل سند و پرداخت رشوه به مدیران استانی نشان داد که شبکهای از دلالان شکل گرفته که سهمیههای تخصیصیافته در استانها را در اختیار گرفته و در بازار آزاد به فروش رسانده یا احتکار میکردهاند که نقش عوامل دولتی و به خصوص در وزارت جهاد کشاورزی در این مشکلات غیرقابل چشمپوشی است.
در نهایت با ورود قوه قضائیه، ۱۳ تن از دلالان و جاعلان اسناد و رشوهدهندگان به مقامات دولتی در پنج استان تهران، خوزستان، مازندران، مرکزی و قزوین دستگیر شدند. یادآور میشود معاون فنی گمرک خبر داده هزاران تن کالای اساسی مردم در آستانه فاسد شدن است. وی میگوید ۸ هزار تن کالای اساسی در استان گیلان مشمول ارز ترجیحی متعلق به ۲۲ صاحب کالا بیش از ۸ ماه رسوب کرده است. همچنین در انبارهای مازندران نیز ۹۰ هزار تن کالای اساسی در محدوده زمانی ۸ ماه تا ۱۳ ماه رسوب کرده است.
این وضعیت در حالی است که بسیاری از مدیران دولتی علاقه دارند وانمود کنند که عدم ورود کالا به دلایل شرایط تحریم است اما در حقیقت این بیتدبیریهای گسترده و عدم تمهید امور در دولت روحانی در حالی است که چنین وضعیتی را رقم زده است.
سرریز درماندگیهای آمریکا در ادبیات بایدن و ترامپ
اقتصاد و جامعه آمریکا شرایط بسیار بغرنجی را سپری میکند. اخیرا جو بایدن رئیسجمهور آمریکا ضمن سخنرانی در ویسکانسین گفت در رابطه با موضوعات زیادی در آمریکا دچار شکاف هستیم.
بایدن گفت: زمانی که من ۵ ماه پیش مراسم تحلیف خود را به جای آوردم تمام تلاش خود را برای متحد کردن آمریکا انجام دادم. من مشکل بودن این موضوع را قبول دارم. بهنظرم برخی از دوستانم در رسانهها میگویند که این غیرممکن است. ما در رابطه با موضوعات زیادی دچار شکاف هستیم.
وی با اشاره به ساختار خرابی زیرساختهای کشورش گفت: از هر ۵ مایل بزرگراه و جاده در آمریکا یک مایل آن در وضع بد قرار دارد. البته وضع برخی از ایالتها به مراتب از این هم بدتر است. از ساخت حدود ۵۰ درصد از پلهای ما بیش از ۵۰ سال گذشته است. از نظر مهندسان بیش از هزار پل در ویسکانسین دچار مشکلات ساختاری هستند. تنها هزار پل در ویسکانسین این وضع را دارند. حالا ببینید که در سراسر کشور وضع چگونه است. بیشتر پلهای آمریکا به تعمیر و بازسازی نیاز دارند. عبور کامیون از روی بیش از ۶۰۰ پل در ویسکانسین ممنوع است.
وی افزود: برای مثال به شهر میلواکی توجه کنید. آب این شهر به سرب آلوده است. حتی مقدار کمی سرب میتواند آسیبهای زیادی به سلامتی افراد وارد کند.۱۰ میلیون خانه در آمریکا لولههای آب آنها به سرب آلوده است.۴۰۰ هزار مدرسه در معرض خطر آلودگی آب با سرب قرار دارند. این سخنان در حالی عنوان میشود که بنابر گزارشهای رسمی، میزان کسری بودجه آمریکا به رقم سه هزار هزار میلیارد دلار رسیده است. سخنان بایدن در حالی است که دونالد ترامپ پنج سال قبل، تبلیغاتش را با انگشت گذاشتن بر حجم خرابی، خسارت و دروغهای دولت اوباما بنا کرد. ترامپ گفته بود «هفت هزار میلیارد دلار در خاورمیانه هزینه کردیم. با پول این مداخلات نظامی میتوانستیم دو بار آمریکا را بازسازی کنیم. پلهای ما فرسوده شده و پول ساخت مدرسه در فرانکلین یا لسآنجلس را نداریم».
همچنین توماس فریدمن(تحلیلگر ارشد دموکراتها و مشاور دولت اوباما) آبان 1391 در گفتوگو با روزنامه ملیت ترکیه خبر داده بود: «ما دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت، توان مداخله نظامی در بحرانهایی مانند سوریه نداریم. البته میتوانیم پول و سلاح بدهیم اما مداخله مستقیم نه. آمریکا وارد دورهای شده که باید کمی هم به مشکلات داخلی خود بپردازد. اکنون بیت لحم پنسیلوانیا برای ما مهمتر از بیت لحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر بهای بیشتری میپردازند و بیش از هر دورهای میپرسند که نیروهای ما در فلان منطقه جهان چه میکنند؟... ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد. ما از ترکیه میخواهیم در حل این بحران ما را کمک کند. این اسمش التماس است و نه استفاده از ترکیه».
ایران: ناهماهنگی دستگاههای دولتی درباره بورس نباید تکرار شود
روزنامه دولتی ایران میگوید ناهماهنگی اقتصادی میان دستگاههای دولتی بر سر بازار بورس و سرمایه، نباید در دولت جدید تکرار شود.
روزنامه ایران از قول دبیر کانون نهادهای سرمایهگذاری نوشت: واقعیت آن است که در این سالها چند اشتباه جدی نسبت به بازار سرمایه اتفاق افتاد که بسیار موثر بود. موضوع مهمی که با ماهیت بازار سرمایه مرتبط است آن است که متولیان امر باید به این درک برسند که ساز و کار متناسب با بازار سرمایه بر این نهاد حاکم باشد. در حالیکه در برخی مقاطع با مسائلی همچون قیمتگذاری دستوری و حتی اراده به دستور به نهادهای مالی برای خرید و فروش هم مواجه بودیم که اساسا با ذات هر نوع بازاری در تضاد است حال این موضوع در مورد بازار سرمایه که ویژگی آن شفافیت و نقدشوندگی بالاست، بیشتر خود را نشان میدهد. زمانی که خارج از قواعد بازار سرمایه تصمیمگیری میکنیم این بازار کارکردهای خود را از دست می دهد. البته مواردی که مطرح میشود تنها مختص به دولت فعلی نیست بلکه در تمام دولتهای پیشین به عنوان یک رویه تکراری در بازار سرمایه رخ داده است اما به دلیل حساسیت بالای بازار سرمایه در سالهای ۹۸ و ۹۹ آسیبهای چنین رویه و تصمیماتی در دولت فعلی خود را بیش از گذشته نمایان کرد. نکته بعدی آنکه در تمام دولتها این سیاستها بسته به اقتضائات سیاسی مثلا اینکه به چه میزان کسری بودجه داشته اند، دوره های رونق و رکود را چگونه سپری کردهاند و میزان فروش نفتشان چقدر بوده است، اجرایی شدهاند.
این نگرانی وجود دارد که ناهماهنگی بیندستگاهی در دولت بعد هم وجود داشته باشد. علاوه بر اینها باید اضافه کرد که بخشی از نوسانات و مشکلات کنونی بازار سرمایه از اقتصاد کلان ناشی میشود. طبیعتا اگر در اقتصاد با شوکهای ارزی و تورم بالا مواجه باشیم حرکت جریان نقدینگی در بازارهای مختلف وجود داشته باشد سیاستگذاری در بازار سرمایه اقدام دشواری خواهد بود.