به بهانه پخش مجموعه «ساخت ایران» از شبکه تهران
اثری فرهنگی یا کالایی تجاری؟ مسئله این است!
مهدی نوروزخانی
1-نگاه صرفا تجاری در حوزه فرهنگ و هنر از رویکردهایی است که محدوده زمانی و جغرافیایی خاصی ندارد و بحث درباره محق بودن آن همیشه موافقان و مخالفان متعصبی داشته است. البته نگاه سومی نیز وجود دارد که معتقد است؛ تبدیل یک آفرینش هنری و فرهنگی به کالایی تجاری و صرفا سرگرمی لزوما گرایشی کاملا غلط و یا درست نیست و نسبی است. نسبی بدین معنا که وجود آثار هنری - فرهنگی صرفا سرگرم کننده به میزان مشخصی و با رعایت و پایبندی به قواعد عرفی و اصول اخلاقی و اعتقادی می تواند مسبب پویایی و مهم تر، باعث استقلال در حوزه فرهنگ و هنر شود.
علی الظاهر این رویکرد سوم و دو ویژگی حائز اهمیت آن یعنی میزان و سهم مشخص و پایبندی به اصول، رویکرد و نگاه صحیحتری به نظر می رسد، اما از آنجا که اجرا و لحاظ دو شرط آن سلیقه ای و به نوعی نانوشته است، باعث می شود اجرا و التزام سختی داشته باشد. بسیار بدیهی است که کاسب و تاجر به میزان و سهم مشخصی هیچ گاه قانع نیست و همیشه برای در اختیار گرفتن تمامیت بازار عرضه تلاش می کند. از طرفی قرائتهای شخصی و مختلفی از اصول و قواعد و عرف وجود دارد و هر هنرمند و فعال فرهنگی می خواهد اثر و خروجی اش بر اساس تشخیص و نظام اعتقادی خودش باشد.
2-مجموعه «ساخت ایران» به کارگردانی محمد حسین لطیفی در سال 90 تولید شد و پس از «قلب یخی» و «قهوه تلخ» به عنوان سومین مجموعه در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. حضور سوپر استارهای سینمایی چون محمد رضا گلزار و امین حیایی و چهره تازه مطرح تلویزیونی آن زمان یعنی بهنام تشکر به انضمام بازیگران مشهور لبنانی و فیلمبرداری در سه کشور ایران، لبنان و فرانسه شاخصه هایی هستند که می توان این مجموعه را با اصطلاح سینمایی «بیگ پروداکشن» عنوان کرد. البته استفاده از اصطلاح مذکور دلیل بر خوش کیفیت و فاخر بودن نیست و دقیقا طبق معنای تحت اللفظی معمولا به آثاری گفته می شود که تولیدی عظیم به لحاظ هزینه کرد و حضور اسامی بزرگ تکنیکی و ستاره ها دارند. اضافه می شود که فاخر بودن این آثار در گرو محتوا و نوع پرداختی است که مجموعه نامداران یک تولید بیگپروداکشن از محتوا ارائه می دهند.
باری، از آنجا که مجموعه «ساخت ایران» محصولی دولتی نیست و با سرمایه بخش خصوصی ساخته شده است و داستان آن بارها و بارها در رنگ و لعاب های مختلف دیده شده و حتی می توان ادعا کرد پیرنگ داستانی آن از چند فیلم صامت دهههای اولیه تاریخ سینما قوام یافته است؛ باید اذعان داشت که این مجموعه یک اثر صرفا تجاری و سرگرم کننده است. اثری صرفا تجاری که پخش آن در شبکه نمایش خانگی و بهره مندی از تمام تدابیر تبلیغاتی و تکنیکهای خبرسازی علائم دیگری دال بر صرفا سرگرم کننده بودن آن است.
داشتن نقد و تحلیل بر محتوای این اثر، نوعی گزافه گویی است؛ چرا که بر یک کالای تجاری نمی توان نقدی فرهنگی و هنری داشت. هر چند که ممکن است سازندگان و مالکانش ادعاهایی در این زمینه داشته باشند که باید آنها در راستای ملزومات دراماتیکی و یا تمام تدابیر تبلیغاتی و تکنیکهای خبرسازی قرار داد. وقتی که در این مجموعه همه ایرانیها ، خنگ و مشنگ و دزد و قالتاق و... هستند، برای کدام مخاطب، مشت محمدرضا گلزار به چانه مرد عربی که نام خلیج فارس را با نام مجعولی می خواند باور پذیر است؟ مواردی از این دست که بیشتر قلقلک و تحریک باورها و اعتقادات مخاطب است که محتوا به حساب نمیآید.
بحث در ارتباط با مسائل فنی و فرمی نیز گزافه است؛ چرا که با حضور نامهای بزرگ و خبره در هر رشته از مسائل فنی و فرمی، مسلم است بهترین و یا حداقل بالاترین نوع کیفیت به نتیجه می رسد و حتی می تواند بسیاری از گیر و لنگهای محتوایی و روایی را رفع و رجوع کند.
3-اما نکته ای که سبب می شود بحث داغ پیش درآمد متن مبنی بر سره یا ناسره بودن نگاه تجاری به حوزه فرهنگ، مجدد پیش کشیده شود زمانی است که پخش مجموعه «ساخت ایران» بعد از شبکه بین المللی رسانه ملی، آیفیلم در شبکه تهران با مخاطبی میلیونی نیز آغاز شد. به ویژه آنکه از خصوصیات تولیدات فرهنگی در ایران آن است که هر نوع عرضه فرهنگی اقتضائاتی دارد که در بسیاری موارد جابه جایی در عرضه، تعارضاتی را به وجود می آورد. مثلا عرضه در تلویزیونی که میزان مخاطبی بالای 50درصد از مردم کل کشور را دارد قطعا و باید با عرضه در حوزه سینمایی که بالغ بر 7درصد مخاطب و یا شبکه نمایش خانگی که کمی بیشتر است تفاوت داشته باشد؛ غلط یا درست این جزو ویژگی های فرهنگی کشور است که تا زمان ساماندهی اساسی باید مدنظر قرار گیرد. به انصاف در اینجا نمی توان درباره صد در صد غلط و یا صحیح و یا نسبی بودن نگاه تجاری به حوزه فرهنگ و هنر حکمی صادر کرد اما باید گفت که عرضه در حوزه فرهنگ و هنر این کشور دارای قواعد و اصولی است و کالایی تجاری چون مجموعه «ساخت ایران» را که برای پخش در نمایش خانگی تولید شده است را با تیکه پاره کردن نمی توان به عنوان شگفتی و غافلگیری تلویزیونی در رسانه ملی پخش کرد.