شهیدی که علیه مدپرستی قیام کرد
انوشه میرمرعشی
شهید شیخ محمد خیابانی را که میشناسید؟
همان تاجرزادهای که دست از تجارت و شغل پدری کشید و در ابتدای جوانی تحصیل علوم حوزوی را در مدرسه طالبیه تبریز آغاز کرد. ابتدا پیشنماز مسجد محله «خیابان» تبریز و بعدها پیشنماز مسجد جامع این شهر شد.
شیخ اما، از آنجا که روحیه ظلمستیز و عدالتخواه داشت، با شروع جنبش مشروطهخواهی به صف مجاهدان پیوست و در دور دوم مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم تبریز انتخاب شد. سخنرانیهای آتشین او علیه استبداد داخلی و ارتش اشغالگر روسیه تزاری در مجلس شورای ملی، او را به یک نماینده انقلابی تبدیل کرد...
شیخ البته سر قرارداد ننگین 1919 وثوقالدوله و خیانت او به وطن، در تبریز و در فروردین 1299 دست به قیام زد. قیامی که هدفش نجات «وطن» از جور استبداد و استعمار بود.
در آن روزگار عدهای به دروغ تهمت تجزیهطلبی به هدف قیامش میزدند، در حالی که شعار اصلی قیامش «ایران را ایرانی باید آزاد کند»1 بود؛ و خود شیخ هم مدام در ارگان مطبوعاتی قیامش یعنی روزنامه «تجدد» این شایعه را تکذیب میکرد.
گرچه استبدادیون نوکر استعمار به تکذیبهای او کاری نداشتند و به دنبال به شکست کشاندن قیامش بودند. و در نهایت با سرکوب و شهادت شیخ در تاریخ 22 شهریور 1299 قیام شیخ محمد خیابانی به پایان رسید.
* * *
حالا جالب است که شهید شیخ محمد خیابانی در همان مدت کوتاه قیامش از مسائل بانوان غافل نبود و نسبت به شرایط و عملکرد آنها حساسیت داشت.
او نسبت به رواج مدپرستی و گرایش برخی بانوان به البسه و مدلهای لباس و مو فرنگی که با فرهنگ اسلامی و ایرانی ناسازگار بود؛ معترض بود. اما مسئول برطرف کردن این معضل را هم خود بانوان فرهیخته میدانست.
او در یک سخنرانی در تاریخ 12 سرطان [تیر] 1299 با عنوان «عالم نسوان» که در مجله «تجدد» - ارگان مطبوعاتی قیام شیخ- چاپ شده، گفته بود:
«عالم نسوان ما دارای یک اهمیت بزرگی است. نسوان ما هم یک جماعتی تشکیل میدهند که آن نیز در مقدرات این مملکت سهم و حصه بزرگی را مالک میباشند...
ما مشاهده میکنیم که مدپرستی در میان نسوان شدت به هم رسانیده و در اسراف و خراجی، یک نوع رقابت بهخصوص آورده است. ما نمیتوانیم لاقید مانده، و اصلاحات قیام باید در عالم نسوان هم نفوذ پیدا نماید...
خیلی خوب میشد هرگاه یک عده از خانمهای دانشمند در میان خودشان یک قراری گذاشته، یک مجلسی ترتیب بدهند و در آن مجلس با البسه معقول و به کلی عاری از تزئینات مفرطانه اسرافآمیز، حضور به هم رسانیده برای خواهران خودشان یک سرمشق عبرت تشکیل بدهند.»2
* * *
در واقع این روحانی اندیشمند و انقلابی که بانوان را پایهای مهم از ستونهای استقلال وطن میدانست، معتقد بود که همه ایرانیان باید برای حفظ استقلال ایران به درونی کردن فضائل اخلاقی اقدام کنند. زیرا عقیده داشت «استقلال ملتها را فقط فضائل اخلاقی عالیه میتواند محفوظ داشت... و حافظ و نگهبان استقلال هر ملتی شجاعت و قهرمانی اوست. و آزادی در گرو حقیقت، قانون، تقید، تعهد و آگاهی است.»3
پی نوشتها
1- «شرح احوال و اقدامات شیخ محمدخیابانی»، به قلم چند نفر از دوستان و آشنایان او، برلین چاپخانه ایرانشهر، چاپ 1304.ش، ص 58
2- همان، ص 57
3- همان، ص 58