حمایت از میراث فرهنگی، وظیفه شورای شهر
با توجه به اینکه هر شهروندی به نمادها و میراث علمی، فرهنگی و غیره شهر و دیارش توجه دارد و به آنها افتخار میکند این موضوع مهم چه جایگاهی در تصمیمات شورای اسلامی شهر باید داشته باشد؟
قبل از پرداختن به وظایف فرهنگی شورای اسلامی شهر، لازم است متذکر شوم بازوی اجرایی شورای شهر، شهرداری است لذا شهرداریها صرفا وظیفه ندارند که به مسائل عمرانی و شهرسازی بپردازند بلکه سهم اجرایی آنها در پیوستهای فرهنگی شهر، در چارچوب تصمیمهای شورای اسلامی شهر متبلور میشود.
برای تبیین بهتر این موضوع به شرح وظایف شورای شهر در بندهای دوم، چهارم، پنجم و ششم ماده 80 قانون تشکیلات وظایف و انتخاب شوراهای اسلامی کشور میپردازم. در این بندها از جمله وظایف حوزه فرهنگی شورای شهر بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای فرهنگی و همکاری با مسئولین اجرائی و نهادها در زمینههای مختلف فرهنگی و همچنین برنامهریزی در خصوص مشارکت مردم در انجام خدمات فرهنگی و تشویق و ترغیب مردم در خصوص گسترش مراکز فرهنگی شمرده شده است.
ادارت زیرمجموعه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی صف نخست اجرای حفظ و احیای میراث معنوی، بناها و بافتهای تاریخی و همچنین توجه به موزهها میباشند اما سخن اینجاست که با همکاری شورای شهر چگونه میتوانیم فرهنگ اصیل اسلامی- ایرانی موجود در هر شهر و دیاری را به صورت بهتری به صورت محلی، ملی و حتی بینالمللی نشر دهیم؟
کشور ما دارای بیش از 600 موزه فعال، بیش از سه هزار حریم مصوب در حوزه میراث فرهنگی در سطح ملی و بیش از 460 مورد اثر ثبت شده در حوزه میراث طبیعی در فهرست آثار ملی میباشد. دارای بیش از 13 میراث ناملموس در سطح جهانی و هزار و 500 اثر در سطح ملی به صورت ثبت شده است اعم از ردیف موسیقی ایرانی تا مهارت فرش بافی کاشان و فارس و تعزیه و آیین پهلوانی و حتی فن پخت نان لواش و بازی چوگان و ساخت و نواختن کمانچه همگی این موارد در شهرهای مختلف کشور به صورت پراکنده قرار گرفته اند و حفظ و بقای آنها نیازمند حمایت صحیح و هدفمند است.
همچنین در این مقوله، آموزش، ترویج و حمایت از صنایع دستی بومی و محلی به منظور ایجاد اشتغال بومی و حرفه ای سازی آن و در نهایت ایجاد بستری مناسب برای بازاریابی آن در زنجیره کامل تولید تا فروش میتواند از گام های اساسی باشد .
اما همکاری شورای شهر با ادارات میراث فرهنگی چگونه میتواند باشد؟ به نظر میرسد مرمت و احیای آثار فرهنگی که در حوزه کارهای تخصصی ادارات میراث فرهنگی میباشد لازم است که توسط این مجموعه انجام پذیرند اما نگهداری و عرضه آنها برای استفاده عموم مردم می تواند به مجموعه شهرداری واگذار شود. به این ترتیب مشکل کمبود بودجه دولتی برای نگهداری این نمادهای فرهنگی هم تا حدودی مرتفع می شود هر چند که شهرداری ها زمانی صلاحیت انجام این وظیفه را دارند که موضوع توسط شورای شهر مورد تصمیم گیری واقع شده باشد.
خالی از لطف نیست که متذکر شوم مستند به بند 10 ماده 80 قانون تشكيلات، وظايف و انتخابات شوراهاي اسلامي كشور و انتخاب شهرداران مصوب 1375 تأیید صورت جامع درآمد و هزینه شهرداری هر 6 ماه یکبار و انتشار آن برای اطلاع عموم وظیفه شورای شهر برشمرده شده، نکته مهمی که موجب می شود شهروندان و اهل فن هر ساله بدانند چه عدد و رقمی در این زمینه هزینه شده و حتی ایدهها و پیشنهادات خود را نیز مطرح نمایند.
با این توضیحات در صورتی که هر ساله درصد مشخصی از بودجه شهرداریها برای حفظ میراث فرهنگی و معنوی شهر به معنی پیش گفته هزینه شود یعنی پس از تحویل گرفتن این آثار از میراث فرهنگی و در زمینههای عمرانی و اجتماعی هزینه گردد، علاوه بر افزایش انگیزه پرداخت عوارض توسط شهروندان، تاثیر مستقیم و مثبتی بر امور فرهنگی شهر، سایر درآمدهای شهرداری و تا حدودی اشتغال جوانان شهر خواهد داشت.
علیرضا رحیمی
کارشناس ارشد برنامهریزی شهری