kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۹۱۵۲
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۷
مروری بر حماسه خلبانان محمود اسکندری و اکبر زمانی

عملیات پل پیروزی چگونه به وقوع پیوست؟

 

سید محمد نورایی، مجید ترابی

قریب به 40 سال از آزادسازی خرمشهر می‌گذرد و شاید کمتر کسی با دیدن منظره گمرک خرمشهر باور کند که بتوان روی این رود پلی نصب کرد و آن‌را در روز به زیر آب برده و در شب برای تردد و پشتیبانی از آن بهره برد.
کشف این امر به معجزه دوربین‌های عکاسی k72 هواپیماهای RF4 نهاجا ممکن شد که توسط گردان 11 شناسایی تاکتیکی که عبارات «شجاع، نترس، غیر مسلح» بر تارک آن می‌درخشد ممکن گردیده است. البته این همه ماجرا نیست. معجزه بزرگ‌تر اینکه انهدام این پل توسط تیزپروازان نیروی هوایی ارتش در مرحله سوم عملیات بیت المقدس به تاریخ 27/2/61 توسط خلبانان زنده یاد سرهنگ محمود اسکندری و ستوان یکم اکبر زمانی، باعث می‌شود تا تنها راه پشتیبانی و عقب‌نشینی بعثی‌ها از بین برود و در ادامه با حماسه آفرینی رزمندگان اسلام ضمن آزاد سازی خرمشهر، قریب به 19هزار نیروی عراقی به اسارت درآید. پل پیروزی روایت عملکرد صحیح خلبانانی شجاع در کسری از ثانیه است.
31 شهریور 1359 صدام حسین با هیبتی عربی و دستاری قرمز بر سر، فرمان تهاجم سراسری را صادر نمود. خوزستان از سه محور شمالی، میانی و جنوبی مورد تهاجم یگان‌های پرشمار زرهی و پیاده عراق قرار گرفت. در محور جنوبی به رغم مجاهدت و ایثارگری رزمندگان مدافع شهر، پس از 16 روز، نیروهای عراقی خود را از شلمچه به پل نو و از آنجا به گمرک و محوطه بندر خرمشهر رساندند. همان بندر پر رونقی که روزگاری رقیب بندر بصره عراق بود و آن‌را از میدان به در کرده بود. و حال با انبار‌های مملو از کالا و چهار خودروی وارداتی، به دست عراقی‌ها افتاده بود. چاره‌ای نبود و باید قبل از غارت اموال و دارایی‌های موجود در گمرگ کاری کرد.
امیر سرتیپ خلبان علیرضا نمکی که در آن روز با درجه سرگردی در پایگاه ششم شکاری بوشهر خدمت می‌کرد و درعملیات انهدام گمرک خرمشهر حضور داشت در این باره چنین روایت می‌کند: در تاریخ 1/8/1359 ماموریت انهدام گمرک خرمشهر که به دست نیروهای عراقی افتاده بود را دریافت کردیم. با توجه به اینکه قرار بود اقلام و خودروهای وارداتی که در گمرک دپو شده بود را بمباران کنیم لذا متناسب با چنین هدفی بمب آتش زای ناپالم حمل کردیم و در یک دسته دو فروندی که لیدر آن من، و شماره دو آن ستوان یکم محمد علی اعظمی بود، روی هدف قرار گرفتیم. پس از رها کردن بمب‌ها و اصابت دقیق آنها به هدف، با حسرت و ناراحتی آسمان گمرک و خرمشهر را ترک کردیم و تلخ‌ترین گزارش بعد از پرواز را نوشتیم.
به یاد دارم یک بار دیگر ساختمان اداری چهار طبقه گمرک که دشمن بر آن مسلط شده و از طریق آن شهر را پایش می‌کرد و با نصب جنگ افزار روی این ساختمان تا فواصل دور را زیر آتش و دید خود قرار داده بود، به عنوان هدف در منطقه گمرک تعیین شد. مجددا در یک دسته دو فروندی با نصب شش عدد بمب 500 پوندی تاخیری ضد استحکامات (مجموعا 12 بمب) که
شهید عباس دوران و حیدری‌ها شماره دو و هم بال من در این پرواز بودند از مبدا پایگاه ششم شکاری بوشهر به سمت هدف پرواز کردیم.
وقتی به روی ساختمان مذکور رسیدیم باز همان حالت به سراغم آمد گویی که خانه خود را هدف قرار می‌دادیم! به یاد دارم که بمب‌ها خیلی دقیق به ساختمان اصابت و آن را از حالت عملیاتی و فعال خارج کرد. فراموش نمی‌کنم در گزارش بعد از پرواز به دقت اصابت و ورود بمب به داخل ساختمان از طریق پنجره‌های آن‌اشاره کردم.
علیرغم 74 سورتی پرواز پشتیبانی رزمی در داخل و 119 سورتی پرواز رزمی توسط نیروی هوایی علیه اهدافی در عمق خاک عراق و همچنین مناطق تحت‌اشغال نیروهای عراقی؛ خرمشهر در ساعت 16:30 روز چهارم آبان 1359 به تصرف نیروهای عراقی در آمد.
تصرف خرمشهر توسط نیروهای بعثی که قرار بود طبق طرح اولیه آنها سه روزه انجام شود، 34 روز به طول انجامیده بود و این به لحاظ تاکتیکی نوعی شکست محسوب می‌شد؛ چراکه نیروهای مدافع نه به لحاظ عده و نه به لحاظ تجهیزات قابل مقایسه با دشمن متجاوز نبودند و بهای مقاومت را با ایثار و فداکاری و بذل جان می‌پرداختند.
بعثی‌ها جشن گرفتند که خرمشهر را محمره کرده‌ایم! و روی دیوار‌های شهر هم نوشتند «جئنی لنبقا» یعنی «آمده‌ایم که بمانیم»، از خرمشهر به بصره خط اتوبوس و تاکسی راه انداختند و صرافی افتتاح کردند تا ریال ایران را به دینار عراق تبدیل کنند. حتی در اخبارشان آب و هوای استان نوزدهم یعنی محمره را اعلام می‌کردند!
ارتش عراق قریب به 19 ماه در خرمشهر مستقر بود. در این مدت موانع بسیاری اطراف شهر ایجاد کرده بود. واحد‌های مهندسی سپاه سوم ارتش بعث بیشتر خانه‌ها و ساختمان‌های شهر را خراب کرد، اطراف شهر میدان مین ساخت و درون شهر کانال‌های زیرزمینی زد. در عکس‌های هوایی بعد از‌اشغال، جای یک سوم ساختمان‌های شهر خالی شده بود!
خرمشهر به سنگری بزرگ تبدیل شده بود که یک طرفش اسکله و تاسیسات دریایی بود و طرف دیگرش جاده اهواز-خرمشهر با خاکریز‌های اطرافش. عراق در حاشیه این جاده دژی نفوذ ناپذیر ساخته و طرح دفاع بیست ساله پیاده کرده بود!
از سال دوم جنگ، نیروهای انقلابی استراتژی جنگ را عوض کردند و سلسله عملیات‌های پیروز ایران شروع شد. در عملیات ثامن‌الائمه حصر آبادان را شکستند و بعد با عملیات طریق‌القدس بستان چذابه را آزاد کردند و در نوروز 61 با عملیات
فتح المبین، آزادی غرب، شوش و دزفول را به مردم ایران هدیه دادند. دیگر همه منتظر آزادسازی خرمشهر بودند.
عملیات الی بیت‌المقدس در تاریخ 10/2/61 با نام مبارک یا علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام که رمز آغاز عملیات بود شروع شد و رزمندگان با هدایت قرارگاه‌های قدس، فتح، نصر در چهار مرحله خود را به دروازه‌های خرمشهر رساندند.
نیروی هوایی تحت عنوان عملیات شبح سه با 130 سورتی پرواز به بمباران مواضع دشمن توسط هواپیماهای شکاری بمب‌افکن f5وf4 پرداختند. همچنین به وسیله هواپیماهای شکاری رهگیر، با 931 سورتی پرواز گشت‌های مراقبت مسلحانه هوایی، به پوشش هوایی و دفاع از منطقه نبرد پرداختند. ضمن اینکه از ماه‌ها پیش از آغاز عملیات، با ترابری سنگین هوایی، ضمن انجام 2494 سورتی پرواز، به انتقال تجهیزات، مهمات و رزمندگان به مناطق عملیاتی و تخلیه مجروحان به عقبه اقدام نموده و به مثابه پل هوایی بین شهر‌های بزرگ و مناطق عملیاتی جنوب عمل می‌کردند.
در این بین نقش هواپیماهای شناسایی RF4 که تقریبا به تعداد روزهای عملیات بیت المقدس یعنی با 22 سورتی پرواز به تهیه عکس‌های هوایی می‌پرداختند، بسیار قابل توجه است.
در یکی از تصاویر به دست آمده در اثنای عملیات آزاد سازی خرمشهر تنها پل پشتیبانی عراق که به روی رودخانه اروند نصب و ساحل عراق را به ایران متصل می‌کرد شناسایی و بلافاصله
طرح ریزی برای انهدام آن آغاز گردید.
از آنجا که پل مزبور به شدت توسط پدافند زمین به هوای قوی عراق محافظت می‌شد؛ پدافند هوایی که بی‌اغراق یکی از قوی‌ترین سامانه‌ها و تجهیزات پدافند زمین به هوای با ترکیبی از جنگ افزار‌های پدافندی شامل توپ‌های ZU22 و موشک‌های سام مجهز بودند؛ لذا رسیدن به این هدف و انهدام آن ضمن برخورداری از مهارت، نیازمند شجاعت و مجاهدتی مضاعف بود.
سرهنگ خلبان محمود اسکندری از قهرمانان نبردهای هوایی که سابقه شرکت در عملیات‌هایی چون کمان 99، H3، انهدام پالایشگاه الدوره و برهم زدن کنفرانس جنبش عدم تعهد در بغداد را در کارنامه درخشانش داشت، مرد این میدان شد. و حضور ستوان یکم اکبر زمانی که در ماموریت‌های متعددی از جمله انهدام پالایشگاه الدوره در بغداد او را همراهی کرده بود ترکیبی با ابهت و امیدبخش به این ماموریت داده بود.
سرانجام در ساعت10 صبح 27 اردیبهشت 1361 درمرحله سوم عملیات آزادسازی خرمشهر، سه فروند هواپیمای F4E مجهز به بمب‌های 500 پوندی MK82 که از بوشهر به پایگاه امیدیه مامور شده بودند، از باند پایگاه برخاستند و با عبور از ساحل خلیج‌فارس و پشت سر گذاشتن رود اروند، پس از اقدام به رها سازی باک‌های خارجی، از هم جدا و به سوی اهدافشان عزیمت نمودند.
لیدر دسته پروازی با گردش به راست، در حالیکه سرعت سنج هواپیما سرعت 1100 ناتیکال مایل، یعنی سرعتی برابر با 300 متر بر ثانیه را نشان می‌داد می‌رفت تا پلی 400 متری را هدف قرار دهد.
با یک محاسبه کوتاه درمی‌یابیم که با چنین سرعتی، برای خلبانان کمتر از یک ثانیه فرصت وجود داشت تا حین عبور از روی پل، آن را هدف قرار دهند. اختلاف جانبی در مسیر حرکت به روی پل که حالا در ارتفاع بالا به خاطر عرض کمش به مانند یک خط باریک دیده می‌شد می‌توانست ماموریت را ناکام گذاشته و هواپیما و خلبانان گران بهایش را به ورطه نابودی بکشاند.
گویی که معجزه موسی (ع) بر روی نیل این بار به دستان محمود اسکندری و یار همیشگی‌اش اکبر زمانی به روی اروند تکرار شده بود که نه رودی بلکه پلی را می‌شکافت تا دشمنی را به ذلت بیاندازد.
سرانجام در میان طوفانی از شلیک‌های پدافند سنگین عراق پیرامون پل، خلبان محمود اسکندری و یار دیرینش، در کسری از ثانیه معجزه کردند؛ چنانچه عکس‌های هوایی، از ثبت افتخاری دیگر برای نیروی هوایی الهی خبر می‌داد.
با انهدام پل اروند و بسته شدن عقبه دشمن، قریب به 19 هزار نفر از نیروهای گرفتار در محاصره که تنها راه ارتباطی‌شان را ازدست داده بودند با پایان مرحله چهارم عملیات الی بیت‌المقدس، موج موج خود را تسلیم و خرمشهر را تقدیم صاحبانش نمودند.