اخبار ویژه
ادعای انتخاباتی اصلاحطلبان چرا پذیرفتنی نیست؟!
چرا ادعاهای انتخاباتی طیف موسوم به اصلاحات و اعتدال درباره نداشتن نامزد و عدم امکان رضایت در انتخابات مسموع نیست؟
اخیراً در پی اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده، برخی اصلاحطلبان و همچنین روابط عمومی جبهه اصلاحات اعلام کردند که با توجه به رد صلاحیتهای انجام شده، نامزدی در انتخابات ندارند و نمیتوانند نامزدی را به مردم معرفی کنند. این اظهارات به چند دلیل مخدوش است. نخست اینکه دو چهره سیاسی اصلاحطلب، هم اکنون در میان نامزدهای تأیید شده حضور دارند. یکی آقای همتی عضو حزب کارگزاران و رئیس کل فعلی بانک مرکزی که در دولتهای سازندگی و اصلاحات به مدت 12 سال، ریاست بیمه مرکزی را هم برعهده داشت و دیگری آقای مهرعلیزاده، با سوابق معاونت رئیسجمهور در دولت اصلاحات و استاندار خراسان و استانداری اصفهان در دولت روحانی.
نکته دوم این است که هم طیف حامی خاتمی و هم طیف حامی مرحوم هاشمی همواره ادعا کردهاند روحانی از خود رأیی نداشت و آنها بودهاند که با تأیید و تکرار توانستهاند رأی روحانی را از 3 درصد (یا 11 درصد) به بالای 50 درصد برسانند. معنای دیگر ادعا این است که طیف مذکور از هر کس حمایت کنند، بیچون و چرا انتخاب میشود. بسیار خوب! اکنون نه شخصیتی با وزن بینظیر هاشمی بلکه چهرههایی چند پله پایینتر تأیید صلاحیت نشدهاند و طبعاً طیفی که ادعا میکند از شوک عدم تأیید صلاحیت هاشمی بیرون آمد و با «تکرار میکنم» خاتمی توانست روحانی را دوباره به ریاست جمهوری برساند، باید عیار واقعی ادعای خود را با حمایت از همتی یا مهرعلیزاده نشان دهد.
برخلاف ادعای مذکور، طرح برخی وعدههای خلاف واقع اما فریبنده، نقش مهمی در پیروزی ائتلاف مدعیان اصلاحات و اعتدال داشت و اکنون که عیار قلابی اغلب آن ادعاها معلوم شده، طبعاً نمیتوان با تکرار همان ادعاها، اعتماد دوباره مردم را جلب کرد بلکه طبق نظرسنجیها، فقط 7 درصد مردم همچنان دولت روحانی را مقبول میدانند. در چنین شرایطی طبیعی است که طبق نظرسنجیهای خبرگزاری و مراکز رفتارسنجی دولتی، عمده نامزدهای احراز صلاحیت نشده این طیف 3 درصد (و بعضاً زیر یک درصد) مقبولیت مردمی داشته باشند. در همین نظرسنجیها مثلاً رأی آقای رئیسی بالای 42 درصد بوده است.
همچنین 56/8 درصد مردم، اولویت ترغیب کننده به مشارکت در انتخابات را «داشتن برنامه جدی برای مبارزه با فساد»، 56 درصد «برنامه جدی برای رفع بیکاری» و 49/1 درصد هم «داشتن برنامه جدی برای بهبود وضعیت اقتصادی» را به عنوان گزینههای مد نظر خود معرفی کردهاند.
از سوی دیگر گفتنی است با وجود رد صلاحیت آقایان هاشمی و احمدینژاد به عنوان دو چهره سیاسی معروف در انتخابات 92 و 96، مشارکت مردم در انتخابات بالای 72 و 73 درصد بود که نشان میدهد ارتباط چندانی میان رد صلاحیتها و کاهش مشارکت مردم وجود ندارد. اگر هم اکنون دلزدگی در میان برخی اقشار دیده میشود به خاطر ناکارآمدی دولت و خلف وعدههای 8 ساله است که موجب شده دولت برآمده از ائتلاف مدعیان اعتدال و اصلاحات، پایینترین میزان محبوبیت را حائز شود.
بالاخره مردم باید در بورس سرمایهگذاری میکردند یا نه؟!
سخنگوی دولت در حالی مشکل بورس را «ورود مردم در اوج بازار بورس» میداند که رئیسجمهور در همین اوج بازار مردم را برای سرمایهگذاری در بورس تشویق کرد!
به گزارش روزنامه جوان، سخنگوی دولت اخیرا مشکل بورس را این دانست که عدهاي در اوج بازار، سهام خريداري كردند. بد نيست آقای ربيعي، مروری بر سخنان سال گذشته آقای روحاني داشته باشد كه در اوج بازار، مردم را به سرمايهگذاري در بورس تشويق كرد. رئیسجمهور در اواخر مردادماه 99 در اوج بازار سرمايه از مردم خواست كه همه چيز را به بورس بسپارند و بازار سهام را بازار مناسبي براي سرمايهگذاري معرفي كرد و حتي بعد از آغاز ريزش بازار نيز رئيس دفتر رئيسجمهور در رسانه ملي از بازگشت يا تثبيت بازار سخن گفت، امروز بعد از 10 ماه ريزش بازار سهام و مالباخته شدن ميليونها سهامدار در كشور سخنگوي دولت گفت مشكل بورس اين بود كه مردم در اوج وارد شدند.
ريزش بيسابقه بورس در حالي از مرداد 99 آغاز شد و همچنان ادامه دارد كه طبق اذعان كارشناسان اقتصادي، روند غلط مديريتي دولت و وزارت اقتصاد باعث زيان ميليونها سهامدار در بازار بورس اوراق بهادار و فرابورس شده است. امروز شاخص كل بورس اوراق بهادار تهران كه در اوج بيش از 2 ميليون واحد را به خود ديده بود در مرز يك ميليون و 100 هزار واحدی بهسر ميبرد.
نوساني كه بازار سرمايه طي دو سال گذشته به خود ديده، نوسان بسيار قابل ملاحظهاي بوده، زيرا برخي از سهامداران سودهاي اتفاقي قابل ملاحظهاي به دست آوردند و بسياري از سهامداران كه به دعوت دولت دير وارد بازار سرمايه شدند در واقع بخش زيادي از ارزش دارايي خود را از دست دادهاند.
طي 10 ماهه اخير انتظار ميرفت دولت كه مردم را براي سرمايهگذاري در اين بازار دعوت كرده و گفته بود مردم همه چيز را به بورس بسپارند، مانع از وقوع چنين فاجعهاي در بورس شود، اما در مرحله عمل چنين اتفاقي نيفتاده است.
با اين حال سخنگوي دولت در نشست خبري در اظهاراتي قابل تأمل گفت: «متأسفانه عدهاي از هموطنان صرفاً در مقطع اوجگيري بورس وارد بورس شدند و امروز مسئله ما حمايت از اين افراد است، بهرغم اينكه نقش دولتها در همه كشورها در بازار سرمايه نقش ضامن نيست و نقش حاميگري دارد.»
سخنگوي دولت در حالي مردم را مقصر وضعيت فعلي بازار سرمايه دانسته و مدعي شده كه مردم در مقطع اوج بورس وارد اين بازار شدهاند كه دقيقاً در آن مقطع، عده زيادي از مردم به دعوت شخص رئيسجمهوري راهي بورس شده بودند.
روحاني در سخنرانيهاي متعددی مردم را تشويق به حضور در بازار سرمايه کرد، ولي يكي از اين سخنرانيها به 22 مردادماه 99 برميگردد. بسياري از سهامداران كه سال قبل وارد بازار سرمايه شده بودند، تاکنون حداقل 80 درصد از سرمايه خودشان را از دست دادهاند. بنابراين بايد از آقاي ربيعي سؤال كرد: چه كسي مردم را در روزهاي اوج به بورس دعوت كرد و باعث شد سرمايههاي اندك سهامداران خرد به راحتي پودر شود؟
مهمترين نقدي كه به عملكرد دولت در بازار سرمايه وارد است، به روش دولت براي جبران كسري بودجه در سال 99 برميگردد؛ آنطور كه شخص وزير اقتصاد در اسفندماه اعلام كرده بود، دولت حدود 30هزار ميليارد تومان از بورس كسب درآمد كرده است، اين در حالي است كه ماليات دريافتي از خريد و فروش سهام نيز گويا حدود 18هزار ميليارد تومان ارزيابي شده است.
گزارش همشهری از کاری که دولت با بورس کرد
آمارهای رسمی نشان میدهد که عمده سهامداران بورس در سال اخیر زیان کردهاند.
در حالی که آقای روحانی ادعا میکند «بورس را به اوج رساندیم»، روزنامه همشهری در گزارشی نوشت: در طول 9ماه گذشته بازار سهام 3هزار و 700 میلیارد تومان، معادل 160میلیارد دلار، ارزش خود را از دست داده، با این حال روند نزول بازار در سالجاری تشدید شده و به افزایش رقم زیان سهامداران منجر شده است بهطوری که میتوان ادعا کرد تقریبا هیچ سهامدار برندهای در بازار سهام وجود ندارد. تازهترین اطلاعات آماری نشان میدهد که میانگین نزول 10صنعت بزرگ بورس بیش از دو برابر نزول شاخص کل بورس تهران بوده که به خوبی نمایانگر ابعاد زیان سهامداران است.
پارسال در چنین روزهایی شاخص بورس به سرعت در حال رشد بود و این ایده که بازار سهام با چاه نزول عمیقی مواجه میشود در بازار سهام وجود نداشت، اما در بیستم مرداد پارسال، زمانی که شاخص بورس به محدوده 2میلیون و 100هزار واحد رسید، زمان نزول شاخص بورس هم فرارسید و بازار سهام بهسرعت با افت مواجه شد. شدت نزول به حدی بود که از پارسال تاکنون شرکتهای بورس 40درصد از ارزش سهامشان، یعنی معادل 3هزار و 700میلیارد تومان را از دست دادهاند. این نزول که برابر با 160میلیارد دلار است، در تاریخ 50ساله بازار سهام بیسابقه است، سهامداران در هیچ دورهای چنین نزولی را تجربه نکردهاند. از آن زمان تاکنون شاخص کل بورس تهران که بیانگر میزان بازده سرمایهگذاری در بورس است، 45درصد افت کرده، این عدد نشان میدهد که میانگین کل زیان سهامداران در 9ماه گذشته 45درصد بوده است.
آمارها نشان میدهد که شاخص کل بورس تهران از ابتدای امسال تاکنون 205هزار واحد کاهش یافته و از یک میلیون و 310هزار واحد به یک میلیون و 105هزار واحد رسیده؛ یعنی سهامداران بورس تهران بهطور متوسط از ابتدای امسال تاکنون 15درصد زیان کردهاند. با این حال محاسبه دقیقتر ارقام، حاوی اطلاعات تازهتری است. اطلاعات موجود از میزان بازده صنایع از ابتدای امسال تاکنون نشان میدهد که میزان زیان تقریبا 10صنعت بورس که عمدتا صنایع بزرگ بورس نیز هستند، بیش از میانگین نزول شاخص و حتی در برخی صنایع تا دوبرابر میانگین نزول بورس است. این ارقام که یکچهارم از صنایع بورس را شامل میشود به خوبی بیانگر میزان زیان واقعی سهامداران است.
اطلاعات موجود نشان میدهد که سهامداران صنایع فرآوردههای نفتی، استخراج معادن، استخراج نفت و گاز، منسوجات، مخابرات، حملونقل و ارتباطات، خدمات فنی و مهندسی و خودروسازی از اول امسال تاکنون بهطور میانگین بین 20تا 30درصد زیان دیدهاند.
در این میان سهامدارانی که در گروه استخراج سایر معادن، سرمایهگذاری کردهاند، بزرگترین زیاندیدههای سالجاری هستند زیرا این صنعت بهطور میانگین بیش از 30درصد از ارزش خود را در 2ماه گذشته از دست داده که دو برابر میانگین زیان کل بازار سهام است.
اعتدال و توسعه از همتی حمایت میکند؟
سخنگوی حزب اعتدال و توسعه میگوید: باید از شوک رد صلاحیت نامزدهایی مثل لاریجانی و جهانگیری و پزشکیان و هاشمی خارج شد و از شخصیت توسعهگرایی مثل آقای همتی در انتخابات حمایت کرد.
غلامعلی دهقان در پاسخ به این سوال نامهنیوز که «جریان اصلاحات و اعتدال چه تصمیمی درباره انتخابات و نامزدهایی مثل همتی و مهرعلیزاده میگیرد، گفت: برای پاسخ به این سؤال باید یک خاطرهای را نقل کنم. هفته اول خرداد۱۳۹۲ بود. به مناسبتی در دفتر فاطمه هاشمی در ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام بودم. برخلاف همیشه وی را بسیار ناراحت دیدم. معلوم شد ساعتی قبل علی لاریجانی پیغامی از سوی شورای نگهبان آورده مبنی بر اینکه هاشمیرفسنجانی برای انتخابات صلاحیتش احراز نشده است! و بهتر است انصراف دهد؛ اما آقای هاشمی قبول نکرد. وی افزود: خبر عجیبی بود. واقعا شوک بود. دو سه روز بعد که اسامی نهایی اعلام شد، معلوم شد خبر درست است. جامعه هم در تعجب که چگونه رئیسجمهور دو دوره کشور و رئیس مجمع تشخیص نظام برایش عدم احراز صادر شده است. اما این پایان کار نبود.
سخنگوی حزب اعتدال و توسعه یادآور شد: در انتخابات سال ۹۶ جامعه پس از شوک اولیه به خود آمد و به تدریج و طی مناظرات به شخصیتی دیگر اقبال نمود که به آرا و اندیشه هاشمی نزدیک بود. پس این دوره هم میتواند این اتفاق بیفتد.
وی ادامه داد: هرچند خبر عدم احراز صلاحیت جهانگیری و لاریجانی و حتی پزشکیان و محسن هاشمی برای جامعه و نخبگانش سنگین است. بااین وجود، باید از این شوک عبور کرد و راهی گشود. در میان شخصیتهای باقیمانده، دکتر همتی نشان داده شخصیتی توسعهگرا، دانا بخصوص در حوزه اقتصاد، باشهامت که مصداق آن ورود وی به بانک مرکزی در سختترین شرایط و مهار نسبی قیمت ارز بود. آنهم زمانی که صادرات نفت دومیلیون بشکهای به زیر صدهزار بشکه رسیده بود.
دهقان اظهار کرد: همتی با توجه به حضورش بهعنوان معاونت سیاسی سیما در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد از شمّ سیاسی خوبی هم برخوردار است. حضور یک اقتصاددان برجسته دانشگاهی آن هم با تخصص اقتصاد کلان فرصت مغتنمی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور است.
این فعال سیاسی ادامه داد: نباید ناامید شد. همیشه در ناامیدیها بسی میتوان امیدوار بود. هرچند کار سخت و راه ناهموار است اما برای شروع کار، همتی لازم است. یادآور میشود آقای همتی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است. او در عین حال در چند ماه اخیر درباره علت کسری بودجه و استقراض دولت، مجادلات لفظی با نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه (دبیرکل حزب اعتدال و توسعه) داشته است.
اوضاع نابسامان مردم آشی است که دولت پخت؟
یک سایت حامی دولت ضمن اعتراض به روحانی درباره وضعیت کشور و نابسامانیهای موجود نوشت: این آشی است که شما پختهاید!
«عصر ایران» با بیان اینکه روحانی امید مردم را ناامید کرد و نباید با بزرگ کردن ترامپ، برای ناکارآمدی دولت بهانهجویی کرد، مینویسد: ترامپ، بهانه خوبی برای ناکارآمدی دولت نیست. اقتصاد تحریم بود اما آیا در مسائل دیگر و تصمیمگیریها هم تحریم بودیم؟ آیا در مسائل فرهنگی هم ترامپ مقصر است؟ بحرانهای اجتماعی را هم ترامپ خلق کرد؟ نابسامانی در ورزش کشور هم کار آمریکاست؟
مردم عملکرد نمایندگان مجلس دهم را هم باید به نام ترامپ بزنند؟ در 4 سال عمر مجلس دهم چه قدمی در راستای شعارهایی داده شده بود برداشته شد؟
مقصر شرایط امروز، روحانی، دولت و مجلس دهم ]متهم به ریاست لاریجانی[ است. بله، کارشکنیها را هم میدانیم. اما انفعال حسن روحانی نقش بسزایی در شرایط امروز کشور دارد.
مردمی که با هزار امید پای صندوق رأی دادند، امروز با نهایت تأسف از ناامیدی حرف میزنند. کاش رئیسجمهور کمی به گذشته نگاه میکرد و میدید چگونه ممکن است رقبای او هم اکنون ریاست مجلس و احتمالاً ریاست جمهوری را هم در اختیار خواهند گرفت.
حالا که گذشت اما وقتی دوران ریاست جمهوری به پایان رسید و از سد دادگاه، دادگاه نمایندگان مجلس دهم که خود را انقلابی میدانند گذشتید، از شرایط کشور در زمان خودتان حرف بزنید. بگویید چه شد که از دولت موفق یازدهم به دولت دوازدهم رسیدیم که قیمتها لحظهای بالا میرفت و دولت صبح جمعه متوجه اتفاقات کشور میشد. واقعاً چقدر برای ما که به شما رأی دادیم سخت بود که بشنویم صد رحمت به زمان احمدینژاد! شرایط امروز مقصران زیادی دارد اما یکی از مهمترین آنها حسن روحانی است. اگر کار به درستی انجام میشد، بدون دردسر تفکر اعتدال میتوانست تداوم پیدا کند و داستان مجلس و ریاست جمهوری این چنین نوشته نشود.
بهتر است در سالهای پیشرو، جریان اصلاحات و اعتدال به فکر رسیدن به هوای تازه و آدمهای تازه با حرفهای تازه باشند که اگر به دنبال تکرار گذشته باشند، آش همان آش است و کاسه همان کاسه.