کد خبر: ۳۱۶۰۲۹
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۲

چند نکته درباره کارنامه و مسئولیت جدید آقای لاریجانی (نگاه)

1) انتصاب آقای علی لاریجانی به عنوان «دبیر شورای عالی امنیت ملی» (شُعام) از سوی رئیس‌جمهور، بحث‌های گوناگونی را در فضای رسانه‌ای برانگیخت.
برخی او را نماد عقلانیت و اعتدال معرفی کردند؛ عده‌ای نشان از تجدید نظر در سیاست‌های کلان نظام خواندند(!) برخی گفتند نشانه عقبگرد و دور شدن پزشکیان از طیف تندرو اصلاح‌طلبان است؛ کسانی رد صلاحیت وی در انتخابات را یادآور شدند؛ و گروهی هم نقش وی در تصویب برجام را برجسته کردند.
2) به نظر می‌رسد نگرش صفر و صدی، و قالبی، نتواند دقت لازم را به مخاطب برای تحلیل بدهد. باید عنایت داشت که تعیین دبیر شورا در هر دوره‌ای بنا بر سلیقه رئیس‌جمهور وقت و در هماهنگی با رهبر انقلاب انجام می‌شود و آقای لاریجانی هم از این رویه مستثنا نیست. از این منظر، احتمالا حضور او می‌تواند در جبران برخی نواقص و ضعف‌های موجود در دولت پزشکیان مفید باشد.
لاریجانی دارای تجارب کلان مدیریتی در سپاه پاسداران، وزارت ارشاد، ریاست 
صدا و سیما، دبیری شورای عالی امنیت ملی و ریاست مجلس است. او همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی، و مشاور رهبر انقلاب بوده است. طبعا مانند هر شخصیت دیگری، کارنامه آقای لاریجانی در این موقعیت‌ها و مناصب یکسان نبوده است. مدیریت او در صدا سیما و پخش برخی برنامه‌های روشنگر از جمله درباره کنفرانس برلین، با خشم افراطیون مدعی اصلاحات در اواخر دهه هفتاد مواجه شد، تا آنجا که شعار دادند «سیمای لاریجانی، تعطیل باید گردد»!
3) از نظر تاریخی، یکی از نقاط عطف کارنامه آقای لاریجانی، دبیری شعام در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد است. لاریجانی در انتخابات سال ۱۳۸۴ نامزد «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» بود، اما این احمدی‌نژاد بود که توانست اعتماد بخش مهمی از نیروهای انقلابی و توده مردم را کسب کند. اتفاق مثبت در این مقطع، انتصاب لاریجانی به دبیری شعام بود. همدلی مردم و حاکمیت و نیروهای انقلاب در این دوره موجب موفقیت‌های مهم بین‌المللی شد.
لاریجانی دو سال بعد به خاطر برخی اختلافات از جایگاه دبیری شعام کناره‌گیری کرد و در انتخابات مجلس هشتم به عنوان نماینده مردم قم راهی مجلس شد. نکته جالب توجه اینکه نمایندگان انقلابی مجلس، برای حمایت بیشتر از دولت، آقای لاریجانی را جایگزین آقای حداد عادل در ریاست مجلس جایگزین کردند.
اما به مرور در اثر برخی اختلاف‌ها‌(و نقش‌آفرینی منفی برخی عناصر )، دولت و مجلس در برخی مسائل مقابل هم قرار گرفتند. اوج تنش‌ها، جنجال استیضاح وزیر رفاه و کار در بهمن سال ۱۳۹۱ بود که با تحرکات برخی عناصر مشکوک، به ملکوک کردن حیثیت دولت و مجلس انجامید. بد اخلاقی طرفین، کام مردم را تلخ کرد و توبیخ رهبر انقلاب را به دنبال داشت.
4) موضوع بعدی، ماجرای مذاکرات هسته‌ای است. آقای لاریجانی دو دهه قبل درباره توافق سعدآباد (دولت خاتمی/ روحانی) که موجب دو سال کلاهبرداری و طلبکاری بیشتر تروئیکای اروپایی شد، گفت: «دُرّ غلطان دادیم و آب نبات گرفتیم». لاریجانی در آن دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی و در مذاکرات هسته‌ای با خاویر سولانا، موفق عمل کرد. هر چند که اروپا در این دوره هم به چهارچوب توافق شده برای بررسی ابهامات و بستن پرونده هسته‌ای (مدالیته) پایبند نماند. اما لاریجانی ده سال بعد، حامی تصویب بیست دقیقه‌ای برجام در مجلس شد و حال آن که کمیسیون تخصصی مجلس، پس از ۴۴ روز بررسی دقیق با حضور متخصصان، بندهای متعددی از توافق تدوین شده را دارای خلل‌ها و خسارت‌های بزرگ برای ایران ارزیابی کرده بود.
5) غلامحسین کرباسچی، در این مقطع (۷ آذرماه ۱۳۹۴) ضمن نام بردن از افرادی مانند علی لاریجانی،‌ به روزنامه شرق گفته بود: «ما بعد از انتخابات ۱۳۹۲ روش نامعقول به کار نگرفتیم. دولت‌(روحانی) از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلاً در سیاست خارجی و برجام،‌ در مجموع بازی طرفداران دولت در گروه‌‌های سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم می‌تواند اتفاق بیفتد».
این رویکرد دوگانه، ذیل رویکرد بزرگ‌تری بود که نشریه صدا به قلم «عباس- ع» (محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان)، ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ لو داد: «مهم‌‌‌ترین هدف اصلاح‌طلبان، تعمیق شکاف در حاکمیت است. مهم‌‌‌ترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران فرآیند ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت اصولگرایان است. نهائی کردن شکاف میان جناح حاکم، به لحاظ تاریخی مهم است. اصلاح‌‌‌طلبان باید نقش «گُوِه»‌ای را بازی و این شکاف را به جدایی کامل برسانند».
6) هر چند شورای نگهبان، صلاحیت آقای لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری را تایید نکرد، اما او با حکم رهبر انقلاب، عضو نهادهای بالادستی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی بوده است. رهبر انقلاب ۸ خرداد ۱۳۹۹ ضمن صدور حکمی، دکتر علی لاریجانی را به عنوان مشاور خود و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند. آقای لاریجانی، آبان سال گذشته در جایگاه مشاور رهبر انقلاب، به لبنان و سوریه سفر کرد و اخیرا نیز با رئیس‌جمهور روسیه، در مسکو دیدار و مذاکره داشت.
7) او در ماجرای جنگ اخیر، تحلیل‌های قوی و محکمی در مهار عملیات روانی سنگین دشمن و تبیین اقتدار پیروزمندانه جمهوری اسلامی ایران ارائه کرد. بسیاری از این مواضع در هفته‌های اخیر، همان مواضع جریان‌های انقلابی بوده است:
«- اگر ایران بپذیرد که تسلیم آنها شود، همه مسائل حل می‌شود ولی ایرانیان یک سابقه تمدنی بزرگی دارند و زیر بار حرف زور نمی‌روند.
- روز اول جنگ به تلفن مقامات کشور، از جمله خودم زنگ زدند که ۱۲ ساعت وقت دارید از تهران خارج شوید وگرنه به سرنوشت آقایان رشید و باقری مبتلا می‌شوید؛ جواب درخوری دادم.
- رهبر انقلاب، روز اول با به دیوار کوبیدن حرف نتانیاهو، او را ساقط کرد.
- می‌خواستند تهران را تخلیه کنند، اما خودشان روزهای آخر اعتراف کردند تل‌آویو خالی از سکنه شده و در حال ذوب شدن است.
- دشمن پس از خسارات فراوان، از طریق واسطه‌ها درخواست آتش‌بس داد.
- از ۱۴ موشک ایران، ۶ موشک به پایگاه آمریکا خورد، محکم هم خورد و هرکدام ۴۰۰ کیلوگرم سر جنگی داشت. ما خودمان می‌دانیم چه شده، اما بگذارید ترامپ با اوهامش صفا کند.
- پس‌ از جنگی که علیه ما رخ داد، دیگر مطلقاً به آمریکا اعتماد نداریم.
ایران باید در مورد دو چیز تجدید نظر کند؛ یکی مذاکره، یکی تعامل با آژانس. سه کشور اروپایی در جنگ پشت اسرائیل بودند؛ هیچ کاری برای ما نکردند. آژانس هیچ تکلیفی در قبال تکالیف ما انجام نداد».
لاریجانی همچنین پس از موشکباران پایگاه آمریکا در قطر، خطاب به ترامپ نوشت: «پرگویی و توهین‌های ترامپ به ملت بزرگ ایران- عظمت دادن! به تشییع جنازه سربازان آمریکایی در منطقه».
8) نکته دیگری که باید عنایت داشت، تداوم فعالیت اثرگذار آقای سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی، به عنوان یکی از دو نماینده رهبری در این شوراست. برخی افراطیون ورشکسته وانمود می‌کردند که لازمه آمدن لاریجانی، حذف جلیلی از شورا است. اما این فضاسازی هم با انتشار خبر «تشکیل معاونتی جدید (با ماموریت‌های ویژه) و رفتن آقای احمدیان از شورا به دولت»، ابطال شده است.
9) هدف از تحول اخیر در شعام، (بر خلاف انگاره‌سازی موهوم افراطیون مدعی اصلاحات)، تقویت اقتدار ملی ناظر به نقش دولت در شورا است و نه محروم کردن شورا از فرد صاحب‌نظری مثل آقای جلیلی. بنابراین نباید در تله مجادله انگیزان و اختلاف افکنان افتاد. درباره بی‌اخلاقی و خباثت باطن برخی افراطیون مدعی اصلاحات، باید گفت ک که نفاق آنها به آقای لاریجانی محدود نمی‌شود.
10) تعبیر کرباسچی را به یاد بیاورید. چهار سال بعد (۱۳ شهریور ۱۳۹۸)، حسین مرعشی دبیرکل بعدی حزب کارگزاران درباره احتمال حمایت از لاریجانی در انتخابات مجلس، در روزنامه اعتماد نوشت: «چه لزومی دارد به سمت اصولگرایان معتدل برویم. در دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط می‌بندند. کارگزاران هم روی اسب بازنده شرط‌بندی نمی‌کند. آنها بازارشان را از دست داده‌اند».
این طیف، یک روز آقای عارف را تا عرش بالا برده و روز دیگر، او را «اصلاح‌طلب قلابی» و «برانگیخته نهادهای امنیتی» خوانده‌اند. آنها به حدی افراطی و موهن رفتار کردند که عارف و موسوی لاری مجبور شدند از ریاست و معاونت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، و بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات استعفا دهند. دو بار در انتخابات از آقای روحانی حمایت کردند، اما ضمنا او را «نامزد اجاره‌ای» نامیدند و خواستار استعفا یا عبور از وی شدند. خاتمی را قدیس اصلاحات وانمود کردند، اما مدتی بعد، اُردک لنگ لقب دادند و خواستار استعفای وی یا عبور از خاتمی شدند. رفتار آنها با آقای ‌هاشمی نیز بخش شرم‌آوری از این رفتار منافقانه است. 
با ملاحظه جمیع مباحث، می‌توان گفت که مرزبندی صریح و قاطع با این طیف آلوده و ناسالم، نقش پررنگی در موفقیت هر مسئولی از جمله در سطح دولت و شورای عالی امنیت ملی خواهد داشت.