آلسعود و منطقِ شمشیر و تبر
۱. وهابیت و صهیونیسم هر دو فرزندان نامشروع استعمار و بازوهای اجرایی استکبار جهانی در منطقه هستند که وجوهاشتراک متعددی بینشان وجود دارد از جمله:
- آنها هر دو مروج خشونت، افراطیگری، تجاوز، قتل و کودککشی هستند. منطق وهابیت و صهیونیسم زور و سلاح است و رحم و عطوفت در قاموسشان راه ندارد. تاریخچه این دو فرقه، مملو از غارت، وحشیگری، قتل عام و ریختن خون مسلمانان مظلوم و بیگناه است و هم اینک که جهانیان شاهد سلاخی ملتهای مظلوم فلسطین و یمن هستند، مجامع بینالمللی در سکوت مرگبار خود مهر تأييد بر نسلکشی این دو رژیم جنایتپیشه میزنند.
- آنها نسبتی با دین ادعایی خود ندارند. به عبارت دیگر، ملت یهود از تفکر صهیونیسم منزجر است و مسلمانان راستین (شیعه و سنی) نیز از آیین وهابیت برائت میجویند. در حقیقت، دین برای این دو فرقه، وسیله رسیدن به حاکمیت و پوششی بر جنایات است و آنها اعتقادی به خداوند تعالی و تعالیم پیامبران عظام ندارند.
- هر دو توسط استعمار انگلیس بنیانگذاری شدهاند و تداوم حیات ننگین خود را مرهون حمایتهای همهجانبه غرب و به ویژه آمریکا هستند. با این تفاوت که صهیونیسم جهانی بر اقتصاد و سیاست و دیگر شئون قدرت در آمریکا سیطره دارد و بدون تأييد او هیچ رئیسجمهور و نماینده کنگرهای به عرصه سیاست راه نمییابد. اما برای وهابیت جاهل همین اندازه که گاو شیرده آمریکا باشد کافی است!
- آنها هر دو، رژیمهاییاشغالگر هستند که مکانهای مقدس مسلمانان را به تصاحب درآوردهاند. اولاد یهودا، سرزمین قدس؛ قبلهگاه نخستین مسلمانان را غصب نموده و فرزندان عبدالوهاب بر حرم امن الهی و روضه مطهر نبوی(ص) خیمه تصرف و مالكيت زدهاند.
۲. اساس وهابیت بر تفکر افراط و تکفیر است. اسلامِ این فرقه، مکتبی تهی از جاذبه و مملو از خشونت و ارعاب است. آیین نفرتانگیز وهابیت، جمله مسلمانان اعم از شیعه و سنی را کافر و مشرک میداند مگر آنکه به این فرقه بپیوندند و قید اطاعت مفتیان آلسعود را بر گردن نهند. از سوی دیگر، اشرافیگری، ثروتهای افسانهای و لولیدن در شهوات و تباهیها، تصویری است که این فرقه از اسلامِ خود به جهانیان ارائه میکند. آری سکه وهابیت دو رو دارد تکفیر و عیّاشی! همچنین تفکر وهابیت خاستگاه گروههایی دوزخی همچون القاعده، طالبان و داعش میباشد.
آلسعود با اتکا بر عقاید ابن تَیمیه حکومت خود را تأسيس نمودهاند. آنان خود را سَلَفی مینامند به این معنا که اعتقادات خویش را به مسلمانان سلف و صدر اسلام منسوب کرده و با تحریف حقایق تابناک اسلام، مسلمانان را به شرک و خروج از اسلام متهم مینمایند. آنان رفتارهای شیعیان پاک را که برخاسته از مکتب نورانی اهل بیت(ع) است مردود دانسته و اعتقاد به توسل و زیارت را شرک میدانند.
ابن تیمیه [احمد بن عبدالحلیم دمشقی م ۷۲۸ ق] عالمی افراطی بود که به سبب داشتن افکار انحرافی مورد طرد پدر و اساتید خود قرار گرفت. وی عقاید خرافی و بدعتهای فراوانی را در اصول و فروع دین وارد ساخت و اعمال و مناسک مسلمانان را محکوم به شرک کرد. ابن تیمیه بغض شدیدی با اهل بیت مکرّم پیامبر(ص) خصوصا امیر مؤمنان علی(ع) و حضرت زهرای اطهر(س) داشت و از سوی دیگر مدافعی بیپروا نسبت به بنیامیه بود. او جنایت هولناک یزید پلید در قتل سیدالشهدا(ع) را توجیه و اسارت اهل بیت مظلوم آن حضرت را انکار نموده و یزید ناپاکزاده را در رفتارهای ددمنشانهاش تبرئه کرده است.
عالمان منصفِ بسیاری از برادران اهل تسنن، عقاید افراطی ابن تیمیه را نقد کرده و مردود دانستهاند. اما وهابیت تکفیری با اتکا به فتاوای وی در سرزمین امن وحی به مسلمانانِ پاک جسارت نموده و آنان را مشرک و خارج از دین خطاب میکنند و با آنکه مسئولیت امنیت حجاج بر عهده آنان است، هر سال در ایام حج با اهمال و بیکفایتی ذاتی خود باعث تلفات فراوانی از حجاج میشوند که حمله به راهپیمایی برائت از مشرکین در سال ۱۳۶۶ و فاجعه منا در سال ۱۳۹۴ از جمله آن است. تنها بر اثر این دو حادثه، صدها تن از حجاج بیگناه به شهادت رسیدند اما پرونده وهابیها بسیار سیاه و سنگینتر از این است و تعداد کشتگان ایام حج در طول این سالها به هزاران نفر میرسد.
۳. آیات متعددی از قرآن کریم نافی اعتقادات منحرف و پلید وهابیت است و آنان که آشنایی مختصری با مکتب حیاتبخش اسلام داشته باشند به بطلان تفکر نامشروع این یهودیزادگانِ مسلماننما پیمیبرند. به عنوان مثال در موضوع مخالفت وهابیت با «ایجاد بنا بر قبور اولیای الهی» میتوان تنها به ذکر یک نمونه اکتفا نمود:
خداوند در آیه ۳۲ سوره حج میفرماید: «وَ مَن يُعَظّم شَعائِرَ اللهِ فَإنّهُ مِن تَقوى الْقُلُوب؛ هر که شعائر خداوند را بزرگ بشمارد این صفت، نشانه تقوای دلها است.» شعائر جمع شَعیره به معنای علامت است و مقصود از آن در آیه مذکور، نشانههاییست که خداوند آنها را برای اطاعت خود قرار داده و از مسلمانان خواسته است آنها را بزرگ بشمارند. قرآن کریم به عنوان نمونههای شعائر الهی از صفا و مروه(آیه ۱۵۸ بقره) و شترانی که برای قربانی در ایام حج به منا برده میشوند.(آیه ۳۶ حج) نام میبرد.
اهلبیت پیامبر(ص) خاندانی هستند که پروردگار عالم در لا به لای کتاب نورانی خود از آنان تجلیل فرموده و آنان را ستوده است. آیات متعددی در قرآن وجود دارد که به وصف اهلبیت عصمت و طهارت(ع) پرداخته مانند آیه تطهیر، آیه ولایت، آیه مباهله، آیه کلمات، آیه صادقین، آیات برائت، آیه اهل الذکر، آیات غدیر، آیه خیر البریه، آیه اطاعت، آیه نجوی، آیه مودت، آیه لیلهًْ المبيت، آیات هل اتى، آیه سابقون، آیه راسخان در علم، آیه بیوت، آیه سقایة الحاج، آیه صالح المؤمنين، آیه انذار، آیه حبل الله، آیه علم الكتاب وصدها آیه دیگر... با این مبنا چگونه میتوان تصور نمود حرمهای آن امامان هدایت از شعائر الهی محسوب نگردد بلکه زیارتشان حرام و توسل به ساحت قدسی آنان بدعت باشد و حرمهای ملکوتی آنان محکوم به تخریب..؟!
اُف بر این منطق خشن و فرقه نحس و فتنه برانگیز که چون دملی چرکین و تودهای بدخیم خود را منسوب به پیکره موزون و سراپا مهر و عقلانیت اسلام میکند.
۴. وهابیهای وحشی و بیابانگرد در سال ۱۲۲۱ ق با محاصره مدینه و قتل عام مردم این شهر به تخریب بقیع و غارت جواهرات حرم نبوی پرداختند. اما دولت عثمانی آنان را در نبردی سخت به عقب راند و بقیع بازسازی گردید. وهابیها در جنایت هولناک دیگری در عید غدیر ۱۲۱۶ به کربلای معلی حمله کردند و بسیاری از مردم را کشتند آنگاه به بارگاه سیدالشهدا(ع) حمله کردند و پس از غارت اموال نفیس و جواهرات، حرم حسینی(ع) را ویران کرده و از شهر خارج شدند. تعداد کشتگان مردم مظلوم کربلا را از دو هزار تا بیست هزار شمردهاند.
۵. سرانجام آن روز شوم فرا رسید و وهابیها بر مدینه مسلط شدند و مفتی مکه شیخ عبدالله بن بُلَیهِد را به مدینه گسیل داشتند تا با ارعاب و تهدید موافقت علما و سران مدینه را در تخریب قبور بقیع جلب کند. آنگاه به زور اسلحه، مردم مدینه را برای تخریب آثار دین به سوی بقیع حرکت دادند و آنچه گنبد و ضریح بود همه را با خاک یکسان کردند. آنان در اقدامی شرم آور قصد تخریب حرم رسولالله(ص) را داشتند که به علت فوران خشم مسلمین عقبنشینی کردند.
در بقیع آرامگاه مطهر بسیاری از شخصیتهای صدر اسلام وجود داشت از جمله قبر فاطمه بنت اسد، ام البنین، عمههای پیامبر، تعدادی از دختران آن حضرت و قبور همه اصحاب و نزدیکان و همسران رسولالله(ص) و بیتالاحزان. اما مهمترین بنای بقیع، حرم چهار تن از امامان شیعه(امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهمالسلام) بود که بنایی رفیع و زیبا و ضریحی اعجاب انگیز داشت. این ضریح توسط هنرمندان چیره دست اصفهان ساخته و ۲۴ سال پیش از آن بر روضه آن امامان بزرگوار نصب شده بود.
واقعه دردناک تخریب بقیع (یوم الهدم) در هشتم شوال ۱۳۴۴ قمری(۳۱ فروردین ۱۳۰۵ خورشیدی) اتفاق افتاد و عالم اسلام را یکپارچه عزادار ساخت و اعتراض مسلمانان را از سراسر جهان برانگیخت. مراجع عظام همواره بر زنده نگاه داشتن این روز تأكيد داشته و برخی آن را عاشورای دوم نام نهادهاند.
امروزه در سرزمین وحی جز حرمین شریفین تقریبا هیچ چیز از مظاهر اسلام وجود ندارد و همه آثاری که یادآور شکوه و عظمت اسلام بود ویران شده و در عوض برجهای بلند و بناهای لوکس به سبک اروپایی جای آنها را گرفته است.
اما مؤمنان امیدوار باشند که اسرائیل و آلسعود به پایان راه رسیده و از درون رو به اضمحلال هستند و به خواست خداوند به همین زودی قدس و سرزمین وحی از لوث وجود صهیونیسم و وهابیت پاک خواهد شد. به قول عزیزی که میگفت هنرمندان ما میبایست طراحی و ساخت ضریح ائمه بقیع علیهمالسلام را آغاز کنند تا پس از سقوط آلسعود وقفهای برای آبادانی مجدد بقیع این «قطعه بهشت بر زمین» پیش نیاید. إنّهُم یَرَونَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریبا.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی