نگاهی به فضایل شبهای قدر در مکتب علوی - بخش پایانی
علی(ع) شهید محراب عدالت طلبی!
گروه گزارش
ما در جمهوری اسلامی شعارمان عبارت است از توحید، از ولایتالله و ولایت اولیاءالله، عدالت اجتماعی، تکریم انسان؛ این شعارهایی که ما داریم و دنبالش هستیم، اینها است، و اینها دشمن دارد. ما با ظلم مخالفیم؛ کونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ عَونا؛ ما این مکتب را داریم؛ خصم ظالمیم، عون مظلومیم. این موضع، طبعاً دشمن به وجود میآورد، دشمنی به وجود میآورد، دعوا راه میاندازد؛ این هست. (رهبر انقلاب 24/12/1396)
امشب دومین شب از لیالی پرفضیلت قدر و فردا بیست و یکم ماه رمضان، روز شهادت مولای متقیان امیرمومنان علی(ع) است. در گزارش پیشرو ضمن پرداختن به اهمیت شبهای قدر و درک آن، اشارهای هم داشته ایم به موضوع عدالت محوری در حکومت عدل امام علی علیهالسلام.
الگوی حکمرانی در نظام اسلامی
چالش اصلی ما در بسیاری از موضوعات حکمرانی بهویژه در مسئله عدالت، الگوی حکمرانی ما است. ما به یک الگوی جامع حکمرانی هم در مسئله عدالت، هم در مسئله اقتصاد، هم در سیاست خارجی و هم در سیاستهای کلان نیاز داریم. ما در سیاست مدوّنی که با تغییر دولتها دائم تغییر نکند و بهصورت الگوی عملی درآمده باشد، ضعف جدی داریم و باید روی آن خیلی کار کنیم. ما یک ضعف نظری از مبانی دینی خودمان داریم که آن مبانی دینی تبدیل به الگوی حکمرانی نشده است، لذا گاهی سلیقهای عمل میشود. و خیلی اوقات وجهالمصالحه جنگهای سیاسی و انتخاباتی میشود.
حجتالاسلام والمسلمین حامد کاشانی، محقق و پژوهشگر تاریخ با بیان مطالب فوق اظهار میدارد: «البته سطح جامعه نسبت به سالیان گذشته خیلی رشد داشته است، امّا با توقعی که از انقلاب اسلامی میرود و با آرمانهایی که داریم خیلی فاصلهمان زیاد است. وقتی آقا میفرمایند الگوی ما حکومت امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه است، ما تصویر روشنی بهعنوان الگو از حکومت حضرت در ابعاد مختلف ارائه نکردیم که بخواهد ملاک قرار بگیرد. بلکه کار کاریکاتوری انجام شده است، و گاهی آن را هم وجهالمصالحه اتفاقات سیاسی کردیم. یک بخش دیگرش این است که گاهی سیاستهای ما چون از یک الگوی جامع برداشته نشده، تعارض زیادی با هم دارند. ما بعضی اوقات یا قانون نداریم، یا قانون زیادی داریم که معارضاند و باید در تفسیر و توجیه آن کار شود. مثلاً گاهی رفتارهایمان تولید فقر میکند. یا بحرانهایی مثل دستکاری قیمت ارز، طلا، افزایش چندبرابری قیمت مسکن، توزیع یارانه و... که بهشدت به زندگی مردم آسیب وارد میکند. عملاً قانون است، ولی غیرعادلانه است. ما قوانین غیرعادلانه کم نداریم. قوانین ما با هم سازگاری و یکپارچگی ندارند. وقتی الگوی حکمرانی جامع نداشته باشیم، معارض عمل میکنیم.»
به عقیده کارشناسان دینی، ما چون تجربه حکومت کردن به این گستردگی در زمان عالم مدرن و پستمدرن را نداشتیم، لذا نتوانستیم بهصورت کامل مفاهیم و معیارها و داشتههای دینیمان را به زبان الگوی حکمرانی امام علی(ع) دربیاوریم، اما با همه این فراز و نشیبها در جهان امروز موفق بوده ایم و خصوصا در منطقه غرب آسیا حرف میدانی جمهوری اسلامی حاکم است و حرف اول را ما میزنیم.
علی(ع)نمادحکمرانی عادلانه
امیرالمؤمنین(ع) نماد عدالت است، ولی در نگاه جامعه ما مدل حکمرانی امیرالمؤمنین یک خطّی است. حجتالاسلام و المسلمین کاشانی در این باره تصریح میکند: « گاهی اوقات میگویند اگر الان امیرالمؤمنین بود شمشیر میکشید. این با امیرالمؤمنین واقعی فاصله دارد. امیرالمؤمنین نماد عدالت و عقلانیت است. امیرالمؤمنینی که مظهر عدل است، گاهی برای اینکه یک ظلم بزرگتری رخ ندهد وارد وادی مصلحت شده است.»
او میافزاید: «نمونهاش همین روایت معتبر است که حضرت میفرمایند من باید صبر کنم تا جای پایم سفت شود، بعد بعضی چیزها را تغییر دهم. اقتضای عدالت در حالت عادی این است که همه را در یک روز عزل و نصب کنی، ولی حضرت این کار را نمیکند. امیرالمؤمنین بهدنبال تدریج است. اگر یک جایی امیرالمؤمنین مماشاتی کرده این بهخاطر عدلش برای جلوگیری از ظلم بزرگتری بوده است، والّا تحقق عدل بیشتر بوده است. چرا؟ چون مماشات را صرفاً مداهنه و سازشکاری میدانیم.»
برخی مصلحتها عین عدل هستند
اگر ما بخواهیم الگوی حکمرانی مثل الگوی امیرالمؤمنین داشته باشیم که حضرت آقا میفرمایند، اولین قدم این است که باید این الگو را کشف کنیم. برای اینکه این الگو کشف شود، لازمهاش این است که سیره امیرالمؤمنین را جامع و ابعادش را باهم ببینیم. فرق سیره حکومتی ایشان با دیگر روایات ائمه کجاست؟
حجتالاسلام والمسلمین کاشانی در ادامه میگوید: «من نمیخواهم به این معنا بگویم که دائماً بر اساس مصلحت عدل را زیرپا بگذاریم. بنا بر عدالت است. اتفاقاً این مصلحت خود عدل است، یعنی یک وقتی میگوید عدل یا ظلم؟ همه میگویند عدل. یک وقت میگوید من باید اشعث را عزل کنم و یک شخص دیگری را جایش بگذارم. از طرفی جامعه دچار یک بحرانی میشود که آن بحران لشکر امیرالمؤمنین را در آستانه نبرد صفّین تضعیف میکند. آن چیزی که ما در حکومت امیرالمؤمنین میبینیم این است که همواره برای عدالت تلاش میشد. امّا حضرت هزینه فایده هم میکردند. لذا ابوموسی را با اینکه خیلی مشکلساز بود، 6 ماه ابقا میکند. چرا؟ چون مردم کوفه او را میخواستند، حضرت نسبت به مردم کوفه میبیند برای اینکه مردم کوفه نباید از دست بروند یا جایگاه بعضی از سران نظامی ایشان آسیب میخورد تأمل میکند. اگر کسی این را یک خطّی ببیند میگوید این چه کارگزاری است که حضرت ابقاء کرده است، امّا اگر یک خطّی نبیند و ببیند حضرت یک ابقاء و یک جامعهای دارد که ممکن است این جامعه عده زیادی از آن ریزش کنند، به آن ریزشها که توجه میکند دیگر نسبت به ابوموسی یکجور دیگر رفتار میکند.
در مورد شریح قاضی حضرت وقتی میخواهد برکنارش کند، در جامعه سروصدا میشود. چون افراد جامعه امیرالمؤمنین متفاوتاند. عدالت اقتضا میکند که قاضی شما عادل باشد. این از واضحات عدالت است. ولی حضرت نمیتواند این قاضی را برکنار کند، چون اگر اغتشاش و ناامنی شود و فضای جامعه بههم بخورد، ظلمهای بزرگتری رخ میدهد. کسی که دلش برای جامعه میسوزد، آنکه پدر امت است نمیتواند بر سر مردمش معامله کند، پس حضرت چه کار میکند؟ شریح را برمیگرداند، منتها یک نامه مینویسند و میفرمایند فقط پست اسمی قضاوت داری، یعنی تو هیچ حکمی را تا قبل از اینکه من ندیدم تنفیذ نکن. اگر حکم میدهی و قضاوت میکنی باید من بخوانم و اگر تأیید کردم امضاء کن. عملاً یعنی تو قاضی نیستی. چون قاضی حکمش نافذ است. لذا قاضی هست ولی عملاً قاضی نیست.
چرا در تحقق عدالت عقب ماندیم؟
برای تحقق عدالت و رفع عقبماندگیها از جنبه دولتسازی اسلامی، اولویتها چیست؟ و چه اقداماتی باید در این زمینه انجام داد؟
حجتالاسلام والمسلمین کاشانی در پاسخ به این سؤالات اظهار میدارد: «اولین قدم این است که ما الگوی جامع داشته باشیم. اوّل باید یک الگویی باشد و بعد یک سازوکاری این الگو را اجرایی کند. تا وقتی که این اتفاق نیفتد، نمیتوانیم قدمی پیش ببریم. و همینجوری سلیقهای عمل میشود. یعنی افراد مختلف با برداشتهایشان میآیند. اصلاً یکی از مشکلات ما در فضای انتخابات ریاست جمهوری، نظریهپردازی کارگزاری است که میخواهد رئیسدولت شود. علت آن هم خلأ نظری هست. وگرنه رئیسجمهور نظریهپرداز نظام نیست، بلکه مجری کشور است.»
فرصت طلایی شبهای قدر
از وقایع و اتفاقات شب قدر این موارد را میتوان عنوان کرد: نزول قرآن، تقدیر امور، آمرزش گناهان، نزول فرشتگان.
زینب صفدریان یک کارشناس مذهبی برایمان در مورد اهم وقایع شبهای قدر چنین توضیح میدهد: «آیه اول سوره قدر و آیه سوم سوره دخان، بیانگر نزول قرآن در شب قدر است. محمد عبده از فقها واندیشمندان برجسته اسلامی معتقد است که آغاز نزول تدریجی قرآن در ماه رمضان بود اما بیشتر مفسران معتقدند در این شب، قرآن بهصورت یکباره از لوح محفوظ به بیتالمعمور یا قلب پیامبر (ص) نازل شده که به آن، نزول دفعی یا نزول اجمالی قرآن میگویند.»
امام باقر(ع) در توضیح آیه چهار سوره دخان میفرمایند: هرساله در این شب، تقدیر سال آینده هر انسانی نوشته میشود. بر همین اساس در برخی از روایات، شب قدر بهعنوان ابتدای سال دانسته شده است. علامه طباطبایی میگوید: «مراد از قدر، تقدیر واندازهگیری است و خداوند در این شب، اموری از قبیل زندگی، مرگ، روزی، سعادت و شقاوت انسانها را مشخص میسازد».
بر پایه برخی از روایات، ولایت امام علی(ع) و دیگر اهلبیت(ع) نیز در همین شب، مقدر و امضاء شده است.
وی ادامه میدهد: «بنا بر منابع اسلامی قدر، شب ویژه رحمت الهی و آمرزش گناهان است و شیطان در این شب به غلوزنجیر کشیده شده و درهای بهشت برای مؤمنان باز میشوند. از پیامبر اعظم (ص) روایت شده که «هر شخصی که شب قدر را احیا کند و مؤمن باشد و بهروز جزا اعتقاد داشته باشد، همه گناهانش بخشیده میشود.»
بر اساس آیات سوره قدر، فرشتگان الهی در شب قدر بر زمین فرود میآیند و طبق برخی احادیث، برای ابلاغ تقدیر سال آینده نزد امام عصر(ع) میروند و آنچه مقدر شده را به او ابلاغ میکنند.
وظایف فردی و اجتماعی
وظایف ما در این ایام باید در ابعاد فردی و اجتماعی صورت پذیرد و باید در سه محور مهم انجاموظیفه کنیم: خودسازی، رذیلت زدایی و اصلاحات اجتماعی.
رحیم حسینی یک کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی درباره خودسازی در فرصت شبهای قدر توضیح میدهد: «در خودسازی نخستین گام موفق شدن به مقام «شرح صدر» است. جان آدمی چون جهان طبیعت است؛ مواد این جهان، تا شکافته نشود، برکت آن، ظاهر نمیشود، هسته خرما تا به همبسته است، شاخه و برگ و ساقه و میوهای ندارد، اما همینکه شکفته شد، به درخت پرگل و با شاخوبرگ و میوه بسیار تبدیل میشود. روح آدمی نیز تا گرفته و در هم است نه میتواند خیری بگیرد و نه مطلع خیری شود. نه توان دارد، حقیقتی را بیان کند و نه حقیقتی را دریابد. اما از زمانی که به شرح صدر توفیق یابد، میتواند هم خوب بیندیشد و بفهمد، هم خوب بیان و عمل کند و هم دیگران را به نیکی رهنمون شود.»
وی در ادامه متذکر میشود: «در شبهای قدر به ۲ چیز باید توجه بیشتر کرد: سعادتمندی و قرارگرفتن در ردیف سعادتمندان و انسانهای خوش فرجام و دیگری دوری از شقاوت و بدبختی و ترک صفات زشت و ناپسند. از این رو است که پیوسته در دعاهای مخصوص شبهای احیاء میخوانیم: خدایا امشب نام مرا در میان سعادتمندان و روحم را با شهدای راه حق قرار ده.
با شرح صدر و گشادن دل و جان درون، درب سعادت به روی انسان گشوده میشود و با بستن دربهای عجب و غرور و صفات زشت دیگر درِ شقاوت را میتوان به روی خود بست. در این مسیر، بهترین راه، رجوع به ضمیر و عقل بیدار و وجدان سلیم است، باید پیوسته نفس را نکوهش کرد و از عملکرد نادرست گذشته اظهار ندامت کرد و تصمیم بر ترک بدیها در آینده گرفت.»
اصلاح دادن میان مردم، از توصیههای جدی و مؤکد قرآن کریم است که وساطت را در این مسیر عمل شایسته میداند و به طور مستقیم به آن امر میکند. اصلاح میان چند مسلمان که از هم فاصله گرفتهاند، پاداش بیحساب دارد و بنا بر فرموده پیامبر (ص) از انجام نماز و روزه مستحبی ارزشمندتر است؛ بهویژه اگر این عمل شایسته و انسانی در ایام رمضان مخصوصاً در ایام قدر صورت پذیرد، ارزش و اجر و پاداش مضاعفی مییابد. پنج خصلت پسندیده را باید در ایام قدر زنده کرد. آنها سرآمد صفات ممدوح آدمی هستند و داشتن این صفتها، مستلزم داشتن تمام صفات نیک و ملازم با حقیقت ایمان است. داشتن آنها، نفس را برای کسب تقوا و اصلاح ذات و اطاعت خدا و رسول (ص) آماده میکنند. این پنج خصلت عبارت است از: تأثیر قلبی از یاد خدا؛ یعنی دل از درون بترسد و تکان بخورد، فزونی ایمان با گوش سپاری به قرآن، توکل راستین به خدا، اقامه نماز، انفاق مالی به دیگران و مستمندان.»