اخبار ویژه
فایننشالتایمز: رئیسی میتواند مردم را پای صندوقها بیاورد
یک روزنامه انگلیسی در گزارشی پیرامون انتخابات ایران نوشت: سید ابراهیم رئیسی، برگ برنده نیروهای طرفدار انقلاب در انتخابات و او با رویه مبارزه با فساد میتواند مردم را به آمدن پای صندوقهای رای تشویق کند.
فایننشالتایمز نوشت: «ابراهیم رئیسی» دو سال است که رئیس قوه قضائیه ایران است و در این مدت تلاش کرده آقازادههای فاسد را به دست عدالت بسپارد. همین مبارزه؛ محبوبیت قابل توجهی برای رئیسی در میان مردمی که از فساد ذلّه شدهاند جلب کرده است. چند ماهی است که رئیسی بیشتر از آنکه در حوزه اصلاحات قضایی مشغول به خدمت باشد، ترجیح داده است وارد عرصه سیاستهای اقتصادی بشود. رئیسی ۶۰ ساله میگوید: «بعضی از سیاستمداران جلساتی را برگزار میکنند تا ببینند چه چیزی از غربیها میتوانند بگیرند. اگر آنها در داخل خود کشور جلساتی درباره چگونگی تقویت تولید و رفع موانع تولید تشکیل داده بودند، تا به حال خیلی از مشکلات حل شده بود». چند ماه دیگر دوره ریاستجمهوری «حسن روحانی» تمام میشود. روزگار سخت معیشتی ایرانیان و مهمتر از آن؛ سوءمدیریت، از دلائل اصلی دلسرد شدن مردم نسبت به «انتخابات» است.
رئیسی؛ بیشتر دوران کاریاش را در دستگاه قضایی ایران گذرانده است و مدتی هم تولیت «آستان قدس رضوی» در شهر «مشهد» را برعهده داشته است. «احمد امیرآبادی فراهانی» از تندروهای شناختهشده عضو پارلمان «گفته است: «رئیسی باید بیاید و در انتخابات شرکت کند تا بتواند اجماعی از گروهای سیاسی درست کند و از این محمِل یک دولت «قوی و فسادناپذیر» تشکیل بدهد و این بنبستی که در کشور ایجاد شده است را بشکند». از دیگر نامزدهای احتمالی میتوان به «محمدباقر قالیباف» رئیس مجلس و همچینن به «علی لاریجانی» رئیس سابق مجلس اشاره کرد.
پارلمان ایران در دست تندروهاست. اکثریت این نمایندگان روز یکشنبه در نامهای از رئیسی خواستند خودش را برای ریاستجمهوری نامزد کند. رئیسی امروز؛ با رئیسی سال ۲۰۱۷ یعنی دوره پیشین انتخابات ریاستجمهوری ایران کاملاً فرق دارد که در تبلیغات انتخاباتی از سوی روحانی متهم شد. او همصحبت مردم عادی میشود و به استانهای محروم سفر میکند حتی در دوران شیوع پاندمی کرونا، تا از نزدیک در جریان مشکلات اهالی این شهرها قرار بگیرد. طبق اعلام قوه قضائیه؛ به لطف اصلاحاتی که رئیسی در این دستگاه ایجاد کرده است، تعداد احکام جدید زندان ۱۱ درصد کاهش یافته است و در طول سال گذشته ایرانی موارد عفو محکومان در مقایسه با سال ما قبل تقریباً دو برابر بیشتر بوده است. به علت شیوع کرونا، رئیسی به ۱۰۰ هزار زندانی مرخصی داد.
رئیسی در «سند توسعه قضایی» که اواخر سال گذشته منتشرش کرد، تأکید کرده که دو اولویت اصلی جمهوری اسلامی باید مبارزه با فساد و بالا بردن کارآمدی نظام باشد. این سند ۶۹ صفحهای بر اهمیت تکنولوژی و بر اتخاذ یک رویکرد دموکراتیک و کمتر سخت گرفتن بر مردم تأکید میکند. سند دلالت بر آن میکند که؛ مردم باید آزادی برگزاری اجتماعات مسالمتآمیز را داشته باشند. آزادی رسانهها باید بیشتر شود. و دادگاههای سیاسی باید علنی برگزار بشود.
طبقه متوسط به پای صندوق رای نخواهد آمد و تندروها دارند تلاش میکنند طبقه فقیر را جذب انتخابات کنند. به هر حال؛ روحانی و طیف او بعد از هشت سال اداره کردن کشور، امتحانشان را پس دادهاند و امروز این رئیسی است که بیشتر رایدهندگان را جذب خودش کرده است. «خدیجه» نظافتچی ۳۵ ساله میگوید: «من ممکن است به رئیسی رأی بدهم. شوهرم میگوید ممکن است رئیسی بیشتر برای ما کار کند. رئیسی مرتباًً به استانهای فقیر کشور سفر میکند تا مشکلاتشان را برطرف کند». کارگر یک مغازه میوه و ترهبار هم میگوید: «من اصلا نمیخواهم رای بدهم. اما اگر رئیسی نامزد بشود شاید نظرم را عوض کنم. بهنظر میرسد رئیسی از سایر سیاستمداران بهتر است و با فساد مبارزه کرده است.
کنایه آفتاب یزد به یک بام و دو هوای مرغی روحانی
«حسن روحانی» حالا مشکل مرغ را مرتبط با تحریمها میداند اما وی زمانی که سکاندار دولت نبود گرانی مرغ را نتیجه سوء مدیریت دانسته بود. وی سال 91 گفته بود: «وقتی در مقطعی قیمت مرغ ناگهان از 3 هزار تومان به 7 هزار تومان افزایش مییابد، میتوان عدم برنامهریزی مناسب را مشاهد کرد.»!
این تحلیل کنایهآمیز را روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد منتشر کرده و نوشت: در تازهترین اظهارات، حسن روحانی خواستار مصرف گوشت ماهی بهجای مرغ و گوشت قرمز شد و همین امر تیتر نخست بیشتر رسانهها شد؛ آنچه مورد نقد قرار گرفت «گرانی گوشت ماهی» در مقایسه با مرغ بود. اما بعد روحانی در سخنانی که کوشید گرانی گوشت مرغ را به تحریم مرتبط کند نیز باب تازهای را به مباحث مرغی در کشور گشود. وقتی به سخنان حسن روحانی در سال ۱۳۹۱ در واکنش به گران شدن مرغ نگاهی میکنیم که گفته بود: «وقتی در مقطعی قیمت مرغ ناگهان از ۳ هزار تومان به ۷ هزار تومان افزایش مییابد، میتوان عدم برنامهریزی مناسب را مشاهده کرد.» یا وقتی در سال ۱۳۸۷ در یک سخنرانی گفته بود: «نیاز کشور در سال آینده نسبت به گوشت مرغ ۱.۶ میلیون تن است که به راحتی مرغداریها قادر به تولید ۲ میلیون تن هستند. همچنین نیاز به تخممرغ حدود ۸۰۰ هزار تن و گوشت قرمز حدود ۹۰۰ هزار تن است که در کشور، امکان تولید یک میلیون تن برای هریک از آنها وجود دارد و...»
گویای این است که مسئولان در مقاطعی که سکان مجریه را در دست ندارند توپ مشکلات را به گردن تحریم نمیاندازند. اگرچه در دیده انصاف، قطعا تشدید تحریم در سالهای اخیر قابل مقایسه با گذشته نیست، اما در کل مسئله برنامهریزی و همچنین اصرار به مداخله در بازار هم یکی از مسائل بغرنج صنعت طیور کشور بوده که تا کنون راه علاجی نیافته است! کما اینکه در بازار گرم گرانیها که برای مردم ایران از آفتاب تابستان هم داغتر شده است.
فرهاد مرادی کارشناس اقتصاد کشاورزی در گفتوگو با آفتاب یزد درخصوص اظهارات رئیسجمهوری مبنی بر تحریم مرغ ایران از جمله مرغ اجداد و... میگوید: در این رابطه هیچ تحریم رسمی صورت نگرفته است، کما اینکه به نظر نمیرسد هیچ کشور صادرکننده جوجه تمایل داشته باشد بازار ایران یا کشور دیگری را از دست بدهد.
این کارشناس اقتصاد کشاورزی با بیان اینکه موضوع پشت پرده صنعت طیور ایران در قالب تحلیلهای دیگری باید واکاوی و حتی افشاگری شود درخصوص اظهارات روحانی رئیسجمهوری مبنی بر تحریم مرغ میافزاید: به هر حال مواضع چهرههای سیاسی بعضا تحتتاثیر ملاحظات رقابتهای سیاسی است و الزاما برپایه شرایط واقعی یا مدنظر کارشناسان اقتصادی چه در حوزه کشاورزی یا غیر از آن نیست.
کما اینکه شاید اگر هنوز حافظه جمعی مردم ما به خاطر آورد در بهمن سال ۹۷ هنگامی که محمود حجتی وزیر جهادکشاورزی بود و در مقطعی قیمت مرغ رشد کرده بود، وی در یک برنامه تلویزیونی در واکنش به گران شدن مرغ و گوشت، وفور این محصولات در شرایط سخت تحریم را نیز گوشزد کرد، اما جامعه وقعی برای آن ننهاد و حتی به تمسخر آن پرداختند. اما واقع امر این است که تحریم به دلیل محدود کردن مناسبات مالی بین شرکتها و همچنین تاثیر محسوس بر نرخ دلار در افزایش بیشتر نرخ تمام شده موثر بوده است اما این دلیل نمیشود تا ضعف متولیان معاونت بهبود تولیدات دامی جهادکشاورزی در تامین نهاده با ارز ۴۲۰۰ تومان از طریق سامانه «بازارگاه» را نادیده بگیریم.
علت فشلی دیپلماسی ارتباطات آلوده خود شماست
ارتباطات مشکوک ظریف با مراکز غربی از جمله «گروه بینالمللی بحران» و «نایاک» از دیرباز محل نقد جدی بخش مهمی از نهادهای نظارتی نظام بوده است. مراکزی که با اعضای نشاندار صهیونیست از قبیل جورج سوروس و شیمون پرز ارتباطات روشن و اعلامشدهای دارد.
به گزارش رجانیوز، جواد ظریف در فایل صوتی منتشرشده، میگوید که در جمهوری اسلامی، در بسیاری از موارد این دیپلماسی بوده که فدای «میدان» میشده و او از بسیاری از اقدامات مهم بیاطلاع بوده و مواردی از جمله بیاطلاعی از حمله به عینالاسد و وضعیت جنگ سوریه را شاهدی بر ادعای خود ذکر میکند.
با اینکه ظریف در اظهارات خود سعی دارد تمام این دسته از اتفاقات را ناشی از اشتباه نظام در برتری دادن میدان نظامی به عرصه دیپلماسی بداند، اما اطلاعات روی زمین چیز دیگری میگوید. این ماجرا بخشهای ناگفتهای دارد که اتفاقا نه بهدلیل برتری میدان بر دیپلماسی، که به جهت شخص آقای جواد ظریف و ساختار معیوب وزارت خارجه باید مورد توجه قرار گیرد و حوادث دیگر مبتنی بر آن تحلیل شود.
ارتباطات نامتعارف ظریف با مراکز غربی از جمله «گروه بینالمللی بحران» و «نایاک» از دیرباز محل نقد جدی بخش مهمی از نهادهای نظارتی بوده است. مراکزی که با اعضای نشاندار صهیونیست از قبیل جورج سوروس، زیپی لیونی وزیر خارجه اسبق اسرائیل و شیمون پرز ارتباطات روشن و اعلامشدهای دارد.
«رابرت مالی» که اکنون اصلیترین رئیس میز ایران در وزارت خارجه آمریکا است، قبلا ریاست گروه بحران را برعهده داشته و در حقیقت مسئول همان گروهی است که متن از پیش آماده شده برجام را ماهها قبل از توافق به طرفهای مذاکره پیشنهاد کرده بود.
«تریتا پارسی» از اعضای ارشد نایاک در کتاب خاطرات خود مینویسد که هرگز برای او سخت نبوده که در دوران مذاکرات با محمدجواد ظریف گفتوگوهای طولانیمدت خصوصی در هتل محل اقامت وی داشته باشد! او همچنین در کتاب خاطرات خود نوشته که ۳۳ دیدار با مقامات کاخ سفید درباره توافق هستهای داشته که از جمله آن افراد «بنرودز» مشاور اوباما در کاخ سفید، مالی و «کالین کال» مشاور امنیت ملی «جو بایدن» معاون اوباما بودهاند.
گروه «رهپویان صلح» و انجمن «کاسمی» که در حکم خواهران دوقلوی «نایاک» فعالیت دارند، از دیگر مجموعههای مشکوکی هستند که با تیم مذاکرهکننده و هیات آمریکایی ارتباطات نزدیکی داشته و دارند. «هومن مجد»؛ شخصی که روی بالکن هتل محل مذاکرات در کنار جواد ظریف دیده میشد، مدیر گروه «رهپویان صلح» است.
«محمدعلی شعبانی» عضو دیگر نایاک از اعضای دوتابعیتی تیم مذاکرات هستهای بود که ظریف درباره وی گفته وطنپرستی و حمایت آنها از منافع ملی جای تردید ندارد. وی از کارآموزان نایاک بود که بعدها سفری مخفی به اسرائیل داشت و با افراد و نهادهای مختلفی دیدار کرد.
انتصاب «سحر نوروززاده» از اعضای نایاک به سخنگویی فارسیزبان وزارت خارجه آمریکا در دوره جان کری نیز از جمله موارد دیگری است که ارتباط این دو طیف را آشکار میکند. سحر نوروززاده همان کسی است که انتشار عکس او با «عبدالرسول دری اصفهانی» (متهم جاسوسی دستگیر شده) خبرساز شده بود.
العربی الجدید: رهبری ایران آمریکا را در منطقه شکست داد
یک روزنامه قطری تصریح کرد: ایران از عهده فشارهای آمریکا برآمده و رژیمهای عرب بودهاند که در مقابل ایران شکست خوردهاند.
العربی الجدید در یادداشتی نوشت: چندی پیش، ضاحی خلفان، معاون رئیس پلیس و امنیت عمومی دبی، با نوشتن توییتهای جنجالی و صریح، پذیرش شکست کشورهای خلیج فارس در برابر ایران را خواستار شد.
به گفته وی، ایران از همه جنگهای خود در منطقه موفقیتهایی به دست آورده، در حالی که زیانها و شکستهای دشمنان عرب این کشور، بعد از هر جنگی که ضد ایران شروع میکنند، بیشتر از پیش افزایش مییابد.
شاهدیم، که چگونه آمریکا با تمام عظمت خود به منظور بازگشت ایران به میز مذاکرات دست به دامان این کشور میشود و میبینیم که حوثیهای همپیمان ایران چگونه با اعتماد به نفس دست سعودیها را که برای آتشبس به سویشان دراز شده است را پس میزنند.
احساس ناامیدی در پایتختهای کشورهای عربی که دشمنی در مقابل ایران را به راه انداختهاند و در واقع جنگهای نیابتی را علیه ایران برافروختهاند، دیده میشود. این تهران بود که میان همه جنگهای پرهزینه، از جمله جنگ با آمریکا سربلند و پیروز بیرون آمد و کشورهای عربی میبینند؛ که این واشنگتن است که برای بازگشت به میز مذاکره با ایران تلاش میکند.
ایران با وجود تمامی این تلاشهای نافرجام برای منزوی کردنش، در دوران ترامپ موقعیت خود را با چنگ و دندان حفظ کرد، کشورهای خلیج فارس و همچنین جهانیان از خواب شیرین خود بیدار شدند، و متوجه شدند که چهار سال دیپلماسی توخالی هواداران ترامپ اتلاف وقت بود و این ایران بود که از رویارویی پیروزمندانه بیرون آمد.
سیاستهای مهار ایران توسط آمریکا در دوران جنگ خلیج فارس به نابودی صدام منجر شد؛ بزرگترین نیروی نظامی منطقه که توان محدودسازی ایران را داشت.
آمریکا اکنون تلاش میکند به مذاکرات با ایران بازگردد، ایرانی که امروز خود را در موقعیت مناسبتری میبیند و اینبار ایران است که شروط خود را بر بزرگترین قدرت جهان تحمیل میکند.
پس از گذشت 40 سال درگیری آشکار با ایران به منظور ساختن آن به تسلیم یا فروپاشی، و چهار سال تلاش برای انزوا و محاصره اقتصادی برای فشار آوردن بر مردمش و شورش علیه نظام، به نظر میرسد آنکه امروز پیروز تمام این میادین میباشد، ایران است؛ ایرانی که ثابت کرد معادله آسانی نیست و به راحتی نمیتوان از آن گذشت. اما بزرگترین بازندگان این میدان بیشک کشورهای عربی هستند، که از هیچ تلاشی دریغ نکردند تا ایران را شکست دهند و یا نظامش را تغییر دهند، و درگیری با ایران را برای بیش از چهار دهه به یک مبارزه حیاتی مبدل کردند.
ایران در طول این چهار دهه جنگ و درگیری و جنگ سرد با آمریکا، به شکل یکپارچه پیرامون رهبری، به کار خود ادامه داد، بلندپروازیهای منطقهای خود را گسترش داد، و پایبندی خود به برنامه هستهای را افزایش داد.
در زمین بازی حقیقی، ایران توانست، نفوذ سیاسی خود را از شام تا جنوب شبهجزیره عربستان(یمن) گسترش دهد. و امروز کلید حل تمام جنگهای منطقهای از عراق تا یمن و سوریه و جنگهای نیابتی در این کشورها به دست ایران است. ایرانی که امروز توان کنترل ثبات اقتصادی و سیاسی منطقه در دستان اوست. ایران، از طریق متحدان عقیدتی خود در چندین کشور عربی، حضور ملموسی دارد، و امروزه هیچ قدرتی در جهان توانایی خاتمه دادن به این حضور را ندارد، زیرا این حضور، حضوری ایدئولوژیک است، مبارزه با آن با سلاحهای مرسوم بسیار دشوار است.
این جنگهای ناموفق آمریکا و متحدانش در منطقه علیه ایران است که به تداوم ایدئولوژی انقلابی ایران دامن میزند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در پایان این تحلیل آمده است: جنگهای شکستخورده آمریکا و متحدانش در منطقه علیه ایران، باعث تداوم ایدئولوژی انقلابی ایران میشود، این جنگها که با هدف سرنگونی نظام ایران یا حداقل تغییر رفتار آن صورت گرفت، در پایان منجر به تقویت آن شده است.
با گذشت چهار دهه از انقلاب ایران، ثابت شده که ایران در بهرهوری از دشمنان داخلی و خارجیاش استاد است. ایران امروز، با تواناییها و موقعیت استراتژیک خود و همچنین توانایی در زمینه کنترل امنیت نظامی، هستهای، انرژی، الکترونیک و ایدئولوژیک نقش بزرگترین نماد قدرت در منطقه را بازی میکند. «آمریکاستیزی» و «اسرائیلستیزی» ایران، یکی از مهمترین دلایل برای پایداری نظام و گسترش آن در بیرون از مرزها شده است.