kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۴۳۸۳
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۶

افغانستان؛ صلح لرزان و جنگ بی‌پایان(نگاه)




سبحان محقق
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» با‌ اشاره به آخرین طرح آمریکا برای استقرار صلح در افغانستان، این طرح را شکست خورده اعلام کرد.
بر اساس گزارش این روزنامه، «زلمای خلیلزاد» نماینده واشنگتن در امور افغانستان، طی سفر اخیرش به کابل، «اشرف غنی» رئیس‌جمهور افغانستان، را در جریان طرح جدید آمریکا قرار داده بود. طبق این طرح، ‌اشرف غنی باید استعفاء می‌کرد و یک دولت موقت تشکیل می‌شد. سپس، این دولت یک انتخابات سراسری را با حضور طالبان برگزار می‌کرد. ‌اشرف غنی در واکنش به طرح مذکور، به خلیلزاد گفت که با برگزاری انتخابات موافق است، ولی پست ریاست‌جمهوری را ترک نمی‌کند. وی به نماینده آمریکا گوشزد کرد، تنها کاری که می‌تواند بکند این است که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آتی نشود.
در طرح جدید آمریکا، یک نکته مهم به عنوان پیش‌فرض وجود دارد؛ «سهیم کردن طالبان در قدرت». به عبارت دیگر، اگر قرار است در افغانستان جنگ پایان یابد و صلح برقرار شود، باید اجازه داد که نمایندگان طالبان در ساختار قدرت افغانستان حضور یابند. این کاری است که قبلا در مورد «گلبدین حکمتیار»، رهبر «حزب اسلامی»، انجام شده و نتیجه هم داده است. همین پیش‌فرض «مشارکت در قدرت» را می‌توان در ارتباط با توافق دوحه نیز درست دانست. این توافق اوایل دی سال 1398 میان نمایندگان آمریکا و طالبان در پایتخت قطر امضاء شده بود. اما، در آن زمان نیز ذهنیت پنهان طرفین و انتظاری که هر کدام از آنها در مورد صلح داشته‌اند، کاملا متفاوت بوده است.
مذاکرات در افغانستان جدای از اینکه آیا به نتیجه می‌رسد یا نه، سه‌قطبی است؛ قطب نخست را آمریکا تشکیل می‌دهد، نیروی ‌اشغالگری که قصد دارد پس از 20 سال نبرد در افغانستان، این کشور را با حفظ قدرت خود، سر و سامان بدهد. آمریکایی‌ها نسبت به افغانستان، یک نگاه راهبردی دارند؛ آنها می‌خواهند جنگ در افغانستان را به شکلی آبرومندانه، پایان دهند، ولی حضور خود را نیز در این کشور، نهادمند کنند و به حضور اطلاعاتی و امنیتی و حتی نظامی، ادامه دهند.
قطب دوم، دولت کابل است، نیرویی که جوامع شهری، گروه‌های سیاسی، تکنوکرات‌ها و ارتش را نمایندگی می‌کند. مقامات کابل می‌خواهند به هر ترتیبی که شده، کشور افغانستان را از یک جنگ مزمن 42 ساله خلاص کنند. سیاستمداران و حاکمان دولت حتی حاضرند به طالبان امتیاز هم بدهند، ولی این امتیاز آنها خط قرمز هم دارد و آن، نوع نظام سیاسی و قانون اساسی افغانستان است.
قطب سوم مذاکرات صلح افغانستان، گروه طالبان است. ذهنیت سران این گروه، با ذهنیت سران کابل در‌باره نتیجه مذاکرات صلح، فرق دارد؛ طالبان از طریق مذاکرات صلح، به دنبال مطالبات رادیکال و حداکثری خود است. سران طالبان از یک طرف، گرایش آمریکا به مذاکرات صلح را یک پیروزی برای خود می‌دانند و در این رابطه، سهمی برای کابل قائل نیستند. از طرف دیگر، طالبان برای خود، آرمانی دارد که می‌خواهد آن را عملی کند. پیش‌درآمد این آرمان نیز، کسب همه قدرت در افغانستان است.
در ماه‌های آتی باید دید که این مثلث ذهنی ترسیم شده از قطب‌های شریک در مذاکرات صلح افغانستان، تا چه وقت پایدار خواهد ماند و بازیگران مذکور تا چه اندازه حاضرند برای به نتیجه رساندن مذاکرات، از خود انعطاف نشان داده و امتیاز بدهند. آمریکا می‌خواهد به هر قیمتی که شده است، در افغانستان بماند. مقامات کابل شاید حضور محدود و تعریف شده آمریکا را در افغانستان بپذیرند، ولی به نظر می‌رسد که بر سر قانون اساسی و نوع نظام سیاسی در این کشور، معامله نمی‌کنند، زیرا این تغییر را با عدم خود برابر می‌بینند. اخیرا ‌اشرف غنی اعلام کرد تا زنده است نمی‌گذارد طالبان قدرت را در افغانستان قبضه کند. طالبان نیز روی کسب صد درصدی قدرت و ایجاد امارت مورد نظر خود در افغانستان، جدی است و ظاهرا از این خواسته‌اش کوتاه نمی‌آید.
در عرصه میدانی نیز بازار سیاست‌بازی گرم است؛ کابلی‌ها می‌خواهند مزه قدرت محدود را به سران طالبان بچشانند، تا شاید تشکیل امارت از یادشان برود! سران طالبان هم می‌خواهند به اصطلاح، پلتیک بزنند و از مذاکرات صلح، به عنوان یک راه میان‌بر استفاده کنند و به هدف(یعنی، ایجاد امارت) برسند. در این میان، آنچه که در واقعیت جریان دارد، جنگ خونین میان دو نیروی هم‌وزن است و به همین خاطر، این جنگ پرتلفات، تا آینده‌ای نامعلوم پایان نخواهد یافت.