kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۰۷۳۶
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۷
نگاهی به کارنامه رؤسای‌جمهور آمریکا در قبال ایران

سیاهکـاران در کـاخ سفیـد




سید ابوالحسن موسوی طباطبایی
کارتر (دموکرات)- ریگان (جمهوری‌خواه)- بوش پدر (جمهوری‌خواه)- کلینتون (دموکرات)- بوش پسر (جمهوری‌خواه)- اوباما (دموکرات)- ‌ترامپ (جمهوری‌خواه).
این سیاهه سیاه‌کاران کاخ سفید و رؤسای‌جمهور آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است که یکی پس از دیگری به زباله‌دان تاریخ پیوستند‌. عده‌ای از آنها جمهوری‌خواه بودند و تعدادی هم دموکرات. اما چه تفاوتی دارد؟ خباثت و شرارت، خواه مجمل و پوشیده، خواه به تفصیل و آشکار مگر فرقی هم می‌کند؟
آنها با همه دعواهای جناحی و حزبی‌ و اختلافات سیاسی خود، اما در دو راهبرد اساسی با یکدیگر اتفاق نظر و سازگاری تام داشته و دارند؛ یکی تعهد نسبت به حمایت و حفظ رژیم جعلی اسرائیل و دیگری توطئه و ایجاد چالش برای براندازی نظام اسلامی ایران. آنها در تمام این چهل و دو سال، از هیچ اقدام و جنایتی در مسیر به زانو درآوردن ملت مظلوم ایران، فروگذار نکرده‌اند و این مبارزه نفسگیر بی‌وقفه ادامه دارد.
پیشینه شوم آمریکا در دشمنی با ملت ایران به بعد از انقلاب اسلامی منحصر نمی‌شود که به چند دهه قبل از آن برمی‌گردد. در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ کودتایی ننگین در ایران شکل گرفت که در پی آن دولت قانونی مصدق سرنگون شد و شاه فراری به میهن بازگشت. این کودتا که در آمریکا از آن به عملیات آژاکس یاد می‌شود، با هماهنگی کامل سرویس اطلاعاتی بریتانیا و سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و همراهی ارتش ایران صورت پذیرفت. [عده‌ای از اوباش و افراد بدنام نیز در غائله آن روز نقش داشتند] در نتیجه، اراده و خواست ملت در سرنوشت خود نادیده انگاشته شد و در سایه سیاه این کودتای آمریکایی، سلطنتی نفرت‌انگیز بر ملت تحمیل گردید و استبداد پهلوی استمرار یافت.
ارتباط آمریکا و رژیم پهلوی، مراوده‌ای دو سویه و داد و ستدی طرفینی بود که در قبال حمایت واشنگتن از تاج و تخت شاه، منافع آمریکا از نفت و موقعیت ژئوپلتیکی ایران تأمين می‌شد ولی ملت و منافع کشور در این معامله هیچ جایگاهی نداشتند. واشنگتن به بهانه جلوگیری از نفوذ شوروی در ایران روز به روز روابط نظامی و تسلیحاتی خود را گسترش می‌داد و شاه با صدور نفت به آمریکا جنون‌آمیز، ابزارآلات نظامی و جنگی این کشور را وارد می‌ساخت تا جایی که ایران تبدیل به انبار تسلیحات آمریکایی گردید.
اصلاحات آمریکایی موسوم به انقلاب سفید شاه و ملت از موارد دیگر دخالت آمریکا در ایران محسوب می‌شود که در دولت کِنِدی بر محمدرضا تکلیف گردید. همچنین حضور هزاران مستشار نظامی آمریکایی در ایران- تصویب قانون کاپیتولاسیون و مصونیت سیاسی ارتشیان آمریکایی مستقر در ایران- همکاری سیا در تشکیل سازمان جهنمی‌ساواک و آموزش‌ شکنجه‌های وحشیانه و قرون وسطایی توسط آمریکا و اسرائیل به مأموران ساواک، نمونه‌های دیگری از خصومت‌ بی‌امان آمریکا با ملت ایران در پیش از انقلاب است.
ژنرالی که از سفر خود طرفی نبست
در جریان انقلاب اسلامی و اوج مبارزات مردمی، آمریکا که یک‌بار کودتا را در ایران آزموده بود، با احساس خطر سقوط سلطنت، به ژنرال ‌هایزر مأموريت داد با کودتایی نظامی مانع پیروزی انقلاب اسلامی‌شود.‌ هایزر در انجام این مأموريت به طور کاملاً محرمانه در ۱۴ دی ماه ۵۷ وارد تهران شد و دو روز پس از ورود امام(ره) در ۱۴ بهمن کشور را‌ ترک کرد. وی در طول اقامت یک ماهه خود طرح وسیعی برای کنترل اوضاع و مقابله با جریان انقلاب ریخت که مجموعه اقدامات او در صورت عملی شدن، منجر به کودتایی خونین می‌گردید اما رهبریِ پیامبرگونه حضرت امام(ره)، این توطئه را چون نقشه‌های دیگر ناکام گذاشت و‌هایزر از این سفر خود طرفی نبست.
ایران اسلامی به جهت ماهیت استقلال‌طلبانه و استکبارستیز انقلاب خود، تصمیم گرفته بود کشوری مستقل و بدون وابستگی باشد. او اراده کرده بود که برای اداره کشور، بی‌نیاز از اجازه اجانب، به قدرت خود اعتماد کند و روی پای خود بایستد. گوهر استقلال و آزادی، رایگان به دست نیامده بود که در مبارزه‌ای سخت و خونین با رژیم جنایتکار پهلوی حاصل شده بود. اما از اولین روزهای به ثمر نشستن درخت انقلاب، شیطان بزرگ دامن جهد به کمر بست تا شهد پیروزی را با شرنگ نیرنگ و توطئه خود به کام ملت تلخ کند.
برخی از کنش‌های آمریکا در مبارزه با انقلاب اسلامی را مرور می‌کنیم:
پس از پیروزی انقلاب، آمریکا دست از مداخله‌گری در امور ایران برنداشت بلکه از طریق سفارت خود که تنها پایگاه باقی‌مانده این کشور در خاک ایران بود، اقدام به فرماندهی حرکت‌های توطئه‌آمیز در نظام نوپای ایران می‌کرد. اما با اقدام انقلابی و خودجوش دانشجویان پیرو خط امام، این مرکز تسخیر شد و به تعبیر امام راحل، انقلاب دوم رقم خورد. از جمله کارهای ارزنده دانشجویان پس از‌ اشغال لانه جاسوسی، افشا کردن اسناد و مدارک سرّی این نهاد مخوف بود که مشخص شد آمریکایی‌ها در پوشش سفارت، مبادرت به جمع‌آوری اطلاعات و ارتباط‌گیری با جاسوسان می‌نمودند.
رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده کارتر در واکنش به تسخیر سفارت خود، ابتدا قطع روابط آمریکا با ایران را اعلام کرد و سپس طی حمله نظامی پیچیده‌ای موسوم به عملیات پنجه عقاب، کماندوهای خود را به بیابان طبس گسیل کرد. وی قصد داشت همراه با آزاد‌سازی گروگان‌ها، تهران را بمباران کند و مناطق حساس کشور مانند بیت امام، مجلس و مکان‌های مهم دیگر را بکوبد. اما به لطف خدای قهار، این عملیات با توفان شن شکست سختی خورد. کارتر دموکرات تصمیم گرفته بود برای انتقام از‌ اشغال سفارت خود، یک کشور را به آتش و خون بکشد.
بعد از شکست طبس، آمریکا در اقدامی دیگر دست به کودتای نقاب مشهور به نوژه زد. کودتاچیان با برنامه‌ریزی دقیق و طولانی و زیر نظر مأموران سیا که مخفیانه وارد ایران شده بودند، آموزش‌های لازم را دیدند. اما در لحظه‌ای حساس و پیش از شروع عملیات، یکی از خلبانان متنبه شد و نقشه کودتا را به آیت‌الله خامنه‌ای گزارش داد و بدین‌ ترتیب این توطئه نیز خنثی گردید.
اطمینانی که آمریکا به صدام داد
طرح بعدی آمریکا واداشتن رژیم بعث عراق به جنگ با ایران بود. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر در دیدارهای متعدد و محرمانه‌ای که با سران رژیم عراق داشت، اعلام کرد هدف اصلی از این جنگ سرنگونی حکومت ایران است و این اطمینان را به صدام داد که آمریکا با همه توان خود از او پشتیبانی خواهد کرد. بدین ‌ترتیب جنگی گسترده با حمایت‌ ۸۰ کشور جهان علیه ایران آغاز شد. غرب و شرق در اتحادی نامیمون و هزینه‌ای بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار و آوردن پیشرفته‌ترین تجهیزات، هواپیماهای جنگی، بالگرد، موشک و دیگر تسلیحات، به میدان رویارویی با ایران پا نهادند.
از سوی دیگر با فشار بین‌المللی بر تحریم ایران و صدور قطعنامه‌های پیاپی علیه آن سعی داشتند جمهوری اسلامی را به عجز و تسلیم وادارند. اما رشادت‌ها و دلیرمردی‌های ارتش، ‌سپاه و بسیج در جبهه‌های نبرد، پیروزی‌های مکرر و درخشانی نصیب ما نمود و سرانجام جنگ بدون از دست دادن وجبی از خاک کشور به سود ایران خاتمه یافت و صدام خوار و زبون رهسپار دیار بوار شد.
یکی از راهکارهای مستمر آمریکا در مقابله با انقلاب اسلامی، حمایت از گروهک‌های ‌تروریستی است. آمریکا طی سال‌های متمادی، گروهک‌های ضدانقلاب را تجهیز و پشتیبانی نموده تا با ‌ترور، ارعاب، عملیات انتحاری، تجزیه‌طلبی، اغتشاش و دیگر ابزارهای فشار، انقلاب اسلامی را از درون، تهی و ناتوان کرده و سرانجام به بن‌بست برسانند. برخی از این گروهک‌ها عبارتند از:
گروهک فرقان [اسنادی وجود دارد که رهبر این گروهک با مقامات سازمان سیا دیدارهایی داشته است]- گروهک ‌تروریستی پژاک- گروهک ‌تروریستی ریگی- گروهک ‌تروریستی تندر [وابسته به انجمن پادشاهی ایران]- گروهک ‌تروریستی کومله- گروهک ‌تروریستی خلق عرب و گروهک ‌تروریستی منافقین.
یکی از جنایات خونین آمریکا، اسقاط هواپیمای مسافربری ایرباس بر فراز خلیج ‌فارس است که در زمان ریاست رونالد ریگان و معاون اولی جورج بوش پدر رقم خورد. در این حادثه همه ۲۹۰ سرنشین بی‌گناه هواپیما که ۶۶ نفرشان کودک بودند به شهادت رسیدند. این هواپیما در حال پرواز به مقصد دبی بود که ناو جنگی وینسنس با پرتاب موشکی هدایت‌شونده آن را هدف گرفت. آمریکا هرگز به‌خاطر این جنایت از جمهوری اسلامی عذرخواهی نکرد. جورج بوش پدر در این رابطه گفت من به نیابت از آمریکا عذرخواهی نمی‌کنم و هیچ اهمیتی نمی‌دهم که واقعیت چیست! وی پس از رسیدن به ریاست‌جمهوری به ناخدا راجرز، فرمانده ناو جنگی مدال لیاقت داد.
یکی از سلاح‌های همیشگیِ مقابله ایالات متحده با ملت ایران، تحریم بوده است. اگر بخواهیم فقط فهرستی از تحریم‌های ظالمانه آمریکا را ذکر کنیم خود کتابی قطور خواهد شد. مقامات آمریکایی همواره اذعان داشته‌اند که تحریم‌های اعمال شده علیه ایران سخت‌ترین و فلج‌کننده‌ترین تحریم‌ها در طول تاریخ بوده است. اولین تحریم‌ها پس از‌ اشغال لانه جاسوسی از سوی کارتر اعمال شد. در جریان جنگ تحمیلی نیز تحریم‌ها تمدید شد و پس از آن هر یک از دولت‌ها به نوبه خود بر حجم تحریم‌ها افزودند. اما در زمان اوباما بیشترین محدودیت‌ها اعمال شد.
نشست‌های 5+1 که منجر به انعقاد برجام شد، به بهانه برداشته شدن تحریم‌ها بود اما با وجود اجرا شدن همه تعهدات از سوی ایران، کشورهای اروپایی و آمریکا با تعلل و از دست دادن زمان به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نکردند تا آنکه ‌ترامپ زمام امور را در دست گرفت و در اقدامی یک‌جانبه از برجام خارج شد و هر روز تحریم‌های ظالمانه را افزایش داد. تا جایی که تقریبا چیزی برای تحریم مجدد باقی نماند!
زمینه‌های تحریم، مختلف، متنوع و پرحجم است و همه ابعاد اقتصادی، تجاری، علمی ‌و نظامی را در بر می‌گیرد. مانند سامانه بانکی، کشتیرانی، انرژی، هواپیمایی، افراد حقیقی و حقوقی، شرکت‌های خصوصی و دولتی، صنایع فولاد، آهن، مس، آلومینیوم، دانشگاه‌ها، سپاه پاسداران، سازمان‌های فضایی، نیروهای مسلح، پتروشیمی، صنعت نفت، برخی وزارتخانه‌ها و...
از اغتشاشات و ناآرامی‌ها در ایران حمایت می‌کنیم!
یکی از اهرم‌هایی که واشنگتن به آن امید بسته است، اغتشاشات در داخل ایران است. برایان هوک رئیس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه‌ای صریحا اذعان داشت که ما از اغتشاشات و ناآرامی‌ها در ایران حمایت می‌کنیم. مسئولان دولتی آمریکا از آشوبگران می‌خواهند از ناآرامی‌ها فیلم بگیرند و برای آنان ارسال کنند.
در طول تاریخ انقلاب آشوب‌ها و اعتراضاتی در کشور به وقوع پیوسته است اما هیچ کدام به وسعت فتنه آمریکایی- صهیونیستی ۸۸ نبوده است. این فتنه از نظر ابعاد و نیز چالشی که برای نظام به‌وجود آورد بی‌سابقه بود. مقامات آمریکایی در این حادثه با همه قوا به میدان آمدند و پروژه براندازی نظام را در دستور کار خود قرار دادند. هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه وقت در کتاب خود؛ انتخاب‌های سخت می‌نویسد: ما ده‌ها میلیون دلار هزینه کردیم و بیش از پنج هزار فعال سیاسی را در سراسر جهان علیه ایران آموزش دادیم. نتانیاهو معترضان را بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل دانست. این اعتراضات که با رمز تقلب در انتخابات آغاز شد با ائتلاف مدعیان اصلاحات، منافقین، بهائیان، ملی مذهبی‌ها، مارکسیست‌ها، سلطنت‌طلب‌ها و دیگر جریانات معاند و محارب نظام خیلی زود به اغتشاشی مخرب تبدیل شد و رسانه‌های غربی با تجربه‌ای که از انقلاب‌های رنگی داشتند، سال ۸۸ را پایان عمر جمهوری اسلامی اعلام نمودند!
یکی از خبیث‌ترین و جنایت‌کارانه‌ترین اعمال در دوره ریاست جمهوری ‌ترامپ، حادثه فرودگاه بغداد بود که طی آن فرمانده غیور، حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهانشان به شهادت رسیدند. ‌ترامپ از این جنایت اهداف مختلفی را دنبال می‌کرد اما شاید مهم‌ترین آنها این باشد که آرامش و صلح در منطقه برخلاف منافع آمریکا است و در طول این سال‌ها بیشترین تلاش آمریکا ایجاد جنگ و کشتار و ‌ترور در خاورمیانه بوده ‌است. ولی سردار سلیمانی با تدبیر و جهاد خود برای منطقه صلح و امنیت به ارمغان آورد و این عمل با استراتژی آمریکا مخالف بود.
دانش صلح‌آمیز هسته‌ای در ایران دانشی بومی‌و حاصل رنج دانشمندان سرزمین خودمان است. آنان که در همین مرز و بوم تحصیل کردند و به مراتب بالای علمی‌دست یافتند. سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل از اینکه ایران اسلامی در حال توسعه برنامه هسته‌ای خود است احساس خطر کردند و راه مقابله با آن را از میان برداشتن دانشمندان ما دانستند. متأسفانه به علت ضعفی که در حفاظت از دانشمندان در سازمان‌های حراستی وجود دارد باعث گردید که در طول ۱۴ سال، پنج تن از چهره‌های ممتاز هسته‌ای ‌را از دست بدهیم که آخرین آنها شهید والامقام دکتر محسن فخری‌زاده بود.
آمریکا طی چهار دهه با سرمایه‌گذاری عظیم و توطئه‌های مختلف قصد استیصال و اسقاط نظام اسلامی را داشته است. وی علاوه ‌بر توطئه‌هایی که فهرستشان گذشت، رفتارهایی ایذایی نیز داشته است مانند دمیدن در اختلافات قومی‌و مذهبی برای تجزیه کشور، حمایت از ضدانقلاب و سنگ‌اندازی در مسیر پیشرفت‌های کشور. با این وجود سال به سال تحت عنایات حضرت بقیهًْ‌الله ارواحنا فداه و رهبری داهیانه امام خامنه‌ای شاهد بالندگی بیشتر جمهوری اسلامی بوده‌ایم.
درست مثل گورباچف!
تفکر استکبار، جهانخوارگی و رويای شکست‌ناپذیری، آمریکا را به اقدام علیه ملت‌ها وامی‌دارد اما نکته قابل تأمل اینجا است که با روی کار آمدن هر دولتی در آمریکا، نقاط ضعف بیشتری از این ابر قدرت آشکار شده‌ و از هیمنه آن کاسته می‌شود تا آنجا که جهانیان مشاهده کردند، جمهوری اسلامی از داخل خاک خود پایگاه مهم و استراتژیک عین‌الاسد را هدف قرار داد و مسئوليت آن را هم پذیرفت. یعنی چنانچه آمریکا پس از این سیلی، مرتکب غلطی می‌شد سیل موشک‌ها تمام پایگاه‌های منطقه‌ و فرامنطقه‌ای او را با خاک یکسان می‌کرد. اما آمریکا با وجود آنکه تهدید کرده بود در صورت عکس‌العمل ایران ۵۲ نقطه کشور را خواهد زد، سکوت کرد و این سکوت بسیار قابل تأمل و ارزیابی است. آمریکایی که همیشه حمله‌گر و متجاوز بود این‌بار مقهور ماند و دست از پا خطا نکرد.
راستی این خبر هم مغفول نماند که مراسم تحلیف بایدن، در قفسی امنیتی برگزار شد. کسی چه می‌داند شاید او آخرین ریاست‌جمهوری ایالات متحده باشد درست مثل گورباچف!