kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۶۸۸۱
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۳
نبایدهای روابط همسران

بدزبانی نکنیم




 محمدمهدی رشادتی
ورود به بهشت ممنوع
از جمله بداخلاقی‌های فراگیر و بسیار زشت که کانون گرم یک خانواده را می‌تواند به سردی و تلخی بکشاند، مسئله بدزبانی و ناسزاگویی است. این صفت و رفتار ناپسند از طرف هرکس که باشد،‌ اعم از زن یا مرد، به طور یقین قدر و منزلت و احترام خانواده را کاهش می‌دهد. قشنگی و مهربانی را از آن‌ها می‌گیرد. ناراحتی و غم را به ارمغان می‌آورد و...
در آموزه‌های اسلامی به این آسیب رفتاری بسیار توجه شده است. پیامبراکرم(ص) فرمود: «برادرم جبرائیل آن‌قدر به من سفارش زن را کرد که گمان نمودم، مرد حق ندارد به همسرش- اف- بگوید. «اف کوچک‌ترین کلمه توهین است) (ازدواج در اسلام، علی مشکینی، ص 133)
«خداوند بهشت را بر هر فحاش و بدزبان بی‌شرمی که باکی ندارد چه می‌گوید و چه می‌شنود، حرام کرده است.»
امام علی(ع) فرمود: «انسان بزرگوار هرگز دشنام نمی‌دهد.»
امام صادق(ع) فرمود: «دشنام‌گویی و بدزبانی و دریدگی از نشانه‌های نفاق است.» (میزان الحکمهًْ، ری شهری، ج 2ص 793)
نقل می‌کنند: شخصی به محضر پیامبر(ص) رفت و گفت: یا رسول‌الله مرا راهنمایی کن. حضرت فرمود: زبان خود را کنترل کن. وی تا سه بار تقاضای موعظه کرد و در هر سه مرتبه پیامبر(ص) همان توصیه را فرمود که زبانت را کنترل کن. سپس فرمود: وای بر تو، آیا غیر از این است که زبان، انسان را با صورت در درون شعله‌های آتش دوزخ می‌افکند؟ (تحف‌العقول، شعبهًْ‌الحرانی، ص 55)
توهین نکنیم
یکی از حقوقی که زن و شوهر باید آن را رعایت کنند، دوری از بدگویی و بدزبانی است. چرا که نتیجه آن زدودن محبت و عشق زن و شوهر نسبت به یکدیگر است و چنین رفتار ناپسندی ریشه محبت را خشک می‌کند. اگر زن در برابر شوهر بدزبانی کند، همان جمله اولش احساس مرد را جریحه‌دار می‌سازد. و اگر مرد چنین رفتاری انجام دهد به محبت همسر خود صدمه وارد کرده است. و اگر این تندخویی و بدزبانی از طرف هر دو ادامه پیدا کند، قطعا حرمت‌ها شکسته می‌شود و ممکن است، محبت به نفرت تبدیل شود، در حالی که ستون اصلی بر پایی خانواده محبت است. به هر حال چنین الفاظی توهین محسوب می‌شود و هیچ‌کس حتی زن و شوهر، حق توهین به دیگری را ندارد.
چنانچه زن و شوهری این عبارات ناشایست را به یکدیگر گفتند، از این کار خود «توبه» کنند و ناراحتی‌های هم را جبران نمایند و عذر دیگری را پذیرا باشند. (ناصر مکارم‌ شیرازی، استفتائات جدید، ج 1 ص 244 به نقل از سایت اسلام کوئیست)
واضح است که منشاء بدزبانی و ناسزاگویی، پستی و فرومایگی انسان است. امیرالمومین علی(ع) فرمود: «انسان بزرگوار هرگز فحش نمی‌دهد.»‌(اخلاق شبر، عبدالله شبر، ص 228)
سلام یهودی
عایشه همسر رسول اکرم(ص) در حضور پیامبر نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای «سلام علیکم» گفت: السام علیکم، یعنی مرگ بر شما.
طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد. او هم گفت: السام علیکم. معلوم بود که تصادفی نیست. بلکه نقشه‌ای است که با زبان، رسول اکرم را آزار دهند.
عایشه سخت خشمناک شد و فریاد برآورد که «مرگ بر خود شما و...»
پیامبر(ص) فرمود: ای عایشه، ناسزا مگو. ناسزا اگر مجسم گردد، بدترین و زشت‌ترین صورت‌ها را دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هر چه گذاشته شود، آن را زیبا می‌کند و زینت می‌دهد و از روی هر چیزی برداشته شود از قشنگی و زیبایی آن می‌کاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟
عایشه گفت: مگر نمی‌بینی یا رسول‌الله که اینها با کمال وقاحت و بی‌شرمی به جای سلام چه می‌گویند؟
حضرت فرمود: چرا، من هم در جواب آنها گفتم: «علیکم» برخود شما، همین مقدار کافی بود.( داستان راستان، شهید مطهری، ج 1، ص128)
رفاقتی که بریده شد
شخصی آنقدر با امام صادق(ع) دوست بود که به «رفیق امام صادق» معروف شده بود. روزی به اتفاق امام داخل بازار کفش دوزها شدند. غلام و خادم سیاه پوست آن مرد نیز پشت سرش حرکت می‌کرد.
رفیق امام سه مرتبه به پشت سرش نگاه کرد و خادم خود را ندید. بار چهارم که او را دید با خشم به وی گفت: مادر فلان، کجا بودی؟
تا این جمله از دهانش خارج شد، امام صادق(ع) به علامت تعجب دست خود را بلند کرد و محکم به پیشانی خویش زد و فرمود:
سبحان‌الله ، به مادرش دشنام می‌دهی؟ به مادرش نسبت ناروا می‌دهی؟ من خیال می‌کردم تو مرد پرهیزکاری هستی. معلوم شد که تقوا نداری.
رفیق گفت: یابن رسول‌الله، این غلام اصلا سندی است و مادرش هم از اهل سند است. خودت می‌د‌انی که آن‌ها مسلمان نیستند. مادرش یک زن مسلمان نبوده که من به او تهمت ناروا زده باشم.
حضرت فرمود: مادرش کافر بوده که بوده. هر قومی سنتی و قانونی در امر ازدواج دارند. وقتی طبق همان سنت و قانون رفتار کنند، عملشان زنا نیست و فرزندانشان زنازاده محسوب نمی‌شوند.
سپس امام فرمود: دیگر از من دور شو. دیگر کسی ندید که امام صادق(ع) با او راه برود. (اصول کافی، کلینی، ج 4 ص 15)
دعای ناسزاگو به اجابت نمی‌رسد
امام صادق(ع) فرمود: در بنی‌اسرائیل مردی بود که سه سال پیوسته دعا می‌کرد که خدا به او پسری عطا کند. اما دعایش قبول نمی‌شد. روزی به خدا شکایت کرد، پروردگارا، آیا من از تو دورم و تو سخن مرا نمی‌شنوی یا تو به من نزدیکی و پاسخ مرا
نمی‌دهی؟
در عالم خواب به او گفتند: تو سه سال تمام خدا را با چنین رفتاری با مردم یعنی «زبانی بد و هرزه و قلبی سرکش و گناه‌کار و نیتی نادرست» می‌خوانی.
بنابراین اگر می‌خواهی دعایت پذیرفته شود باید «ناسزاگویی» را کنار بگذاری و دلت پرهیزگار شود و نیت خود را نیز اصلاح نمایی. آن مرد به دستور الهام شده عمل کرد و بعد از آن دعا نمود و خداوند نیز به او پسری مرحمت فرمود. (همان، ص 16)
خلاصه و جمع‌بندی
خواهر و برادر گرامی، چه زیباست که محیط امن و آرام زندگی‌مان را به کلمات قشنگ و زیبا آراسته کنیم. آیا رفتار اهانت‌آمیز چیزی را عوض می‌کند؟ آیا ناسزا گفتن به رشد و کمال و همسر و فرزندانمان می‌انجامد؟
پرخاشگری و دشنام و استفاده از واژه‌های زشت، علاوه بر این که شأن و منزلت گوینده را کاهش می‌دهد، نفرت و کینه را در مخاطب شعله‌ور می‌سازد و موجب افزایش دل‌سردی و کدورت وی می‌گردد.
از روز اول زندگی و یا از همین الان تصمیم قاطع بگیریم و از خدای مهربان به جد بخواهیم تا به ما توفیق دهد، هیچ‌گاه از عبارات دارای بار معنایی زشت و تحقیر‌‌آمیز و... استفاده نکنیم. در کنار اسم یکدیگر یک لقب زیبا قرار دهیم مانند آقا، خانم، عزیزم، بزرگوار و... آن وقت ببینیم زندگی‌مان چقدر شیرین و زیبا می‌شود.
شاید بپرسید: بعضی از زنان و مردان به ناسزاگویی عادت کرده‌اند و ممکن نیست از این خصلت‌ها دست بکشند؟
در پاسخ باید گفت: هیچ صفت زشت و زیبایی به یک باره تولید نمی‌شود. بلکه با تکرار کردن و در طول زمان به تدریج و آهسته آهسته جزء شخصیت ما می‌گردد.
ویژگی‌های ناپسند جزء ذات و فطرت انسان نیست بلکه همه آنها اکتسابی بوده و در محیط‌های ناسالم تربیتی، جزء رفتار و عادت ثانویه آدمی می‌شود.
صرف‌نظر از عواملی که موجب پیدایش خصلت ناسزاگویی و فحاشی می‌شود، برای علاج واقعی و درمان همیشگی این آفت زشت فردی و اجتماعی، شایسته است از روش‌ها و راه‌کارهای زیر استفاده شود:
1- کمک خواستن از خدای مهربان.
2- توسل نمودن به اهل بیت(ع)
3- آگاهی پیدا کردن از عواقب ناگوار ناسزاگویی
4- آگاهی یافتن از زیبایی‌ها و منزلت‌های خوش‌زبانی و بیانی.
5- اراده جدی و تصمیم قاطع و همت بلند و امیدواربودن به اصلاح خود.
6- تلاش و پشت‌کار و مداومت خستگی‌ناپذیر
7- حرکت رو به جلو به صورت گام به گام، مرحله به مرحله و رعایت تدریج.
8- تشویق و همیاری اطرافیان به ویژه همسر (به عنوان یکی از مهمترین عوامل تسریع کننده)