ضرورت آداب اجتماعی از منظر اسلام
جمال ربانی
برای هر چیزی ادبی است که اگر رعایت شود، شکل بسیار زیبا و جذابی پیدا میکند. در حقیقت ادب آرایههایی است که کارها به آن آراسته میشود و زیبایی تمام و کمالی مییابد. به یک معنا به جا آوردن ادب هر چیزی به معنای آراستن کار به آرایههای پسندیده و جذابی است که خداوند از آن به «احسنها، نیکوترین» تعبیر کرده است. اگر رفتارهای اجتماعی به آداب آراسته شود، چنان تاثیرگذار و زیبا و دلپسند میشود که همگان گرایش مییابند تا شخص دارنده آداب را الگوی خود قرار دهند. در آیات قرآنی هر چند واژه ادب و مشتقات آن نیامده، ولی مصادیقی از نیکوترین اعمال و رفتار بیان شده که گواه روشنی بر توجه و اهتمام خداوند به مفهوم ادب در زندگی بشر است. در مطلب پیش رو برخی از آداب اجتماعی را که در آموزههای اسلامی آمده مطرح شده است.
آداب و آرایههای نیک در رفتار
هر کاری را میتوان به اشکال گوناگون انجام داد. در سخن گفتن میتوان ساده و بیآرایه سخن گفت و مطلبی را بیان کرد؛ اما میتوان آن را به آرایههای ادبی آراست، بهگونهای که گوش و دل را مینوازد و قلب را مسحور خود میسازد. آرایههای ادبی بر شیوایی و رسایی و شیرینی سخن میافزاید و تاثیر آن در شنونده بسیار افزایش مییابد. کسانی که سخندان و سخنور هستند به سبب بهرهمندی از آداب سخن گفتن، در دلها نفوذ میکنند و مشتاقان و هواداران بسیاری دارند و آنان گاه به سبب همین ادب درکلام حتی جانشان را تقدیم میدارند.
در آیات قرآنی از بلاغت و فصاحت سخن به میان آمده که بیانگر همین مفهوم ادب در کلام است. خداوند برای کلام نیک و نیکو سخن گفتن دهها ویژگی بیان میکند. از آنجایی که رسالت و پیامبری نیازمند فصاحت و بلاغت است، حضرت موسی(ع) خواهان آن میشود و به هنر هارون(ع) در این زمینه نیز اشاره کرده و همراهی او را در امر رسالت درخواست میکند. (قصص، آیه 34)
پیامبر گرامی(ص) به سبب همین فصاحت در سخن گفتن و تاثیر شگرف کلامش متهم به سحر و جادو میشود؛ آن حضرت خود میفرماید که در سخن گفتن به زبان عربی چنان مهارت داشته و از فصاحت و بلاغت و آداب آن بهرهمند است که کسی را همانندش نمیتوان یافت. ایشان میفرماید: انا افصح من نطق بالضاد؛ من در تکلم به عربی و نطق ضاد فصیحترین هستم. (ر.ک: بحارالانوار، ج 16، ص 105 و ج 17، ص 158) در حقیقت ایشان میفرماید که من در زبان عربی افصح هستم؛ زیرا این حرف منحصر به زبان عرب است و از همین جهت عرب را ناطق بالضاد خوانند که قرب مخرج این حرف با «ظاء» دشواری اداری آن را دو چندان کرده است. پس کسی که افصح به ضاد است در حقیقت در زبان عربی افصح است.
آموزههای قرآنی مصادیق نیکوترین رفتار و اعمال را بیان کرده و انسانها را به آن دعوت نموده است. اینکه پیامبر(ص) میفرماید که ایشان برای مکارم اخلاقی برانگیخته شده به این معناست که نیکوترین و برترین و پسندیدهترین رفتار اخلاقی را پیامبر(ص) دارا بوده و به آن دعوت میکند. از این رو خداوند ایشان را اسوه حسنه (احزاب، آیه 21) معرفی کرده و خواهان آن شده تا از سنت و سیره پیامبر(ص) آداب زندگی را بیاموزند تا رستگار و محبوب خداوند شوند.
بهر حال، چنانکه امیرمؤمنان(ع) میفرماید: لکل امر ادب؛ هر کاری، آداب و آیینی دارد. (غررالحکم، ج5، ص 13، ح 7280) دانستن آداب هر کاری میتواند در زیبایی و تاثیرگذاری آن کار نقش اساسی داشته باشد و مکارم آن را جلوهگر سازد، چرا که اجرای ظرافت کاری در هر کاری که از آن به آداب آن کار تعبیر میشود، همانند نازککاری ساختمان و آرایههای آن است که چشم نواز و دلآرا میشود؛ زیرا ادب به معنای ظرافت عمل و آراستگی کار است. (المیزان فیتفسیر القرآن، ج 6، ص 256)
از نظر اسلام ادب، سرمایه شکوفایی عقل، زیور جان و زبان، زینت حسب و نسب و عامل رشد همه فضایل اخلاقی در انسان است. (غررالحکم، ج 5، ص 257؛ آثار ادب).
روایات و احادیث اسلامی بیان میکنند که تفاوت انسان با جانوران در همین ادب است. امیرمؤمنان(ع) میفرماید: ما الانسان لولا الأدب الا بهیمه مهمله؛ اگر ادب نبود، انسان چیزی جز حیوانی افسارگسیخته نبود. (همان، ص 226، ح 56) آن حضرت همچنین میفرماید: ان الناس الی صالح الأدب احوج منهم الی الفضه و الذهب؛ مردم، به ادب نیکو نیازمندتر تا به سیم و زر. (همان، ص 222، ح 43)
انسان بایستی فرصت عمر خود را به آموزش آداب اختصاص دهد و در این زمینه کوتاهی نکند. امام صادق(ع) میفرماید: ان اجلت فی عمرک یومین؛ فاجعل أحدهما لادبک لتستعین به علی یوم موتک؛ اگر دو روز از عمرت باقی مانده بود، یک روز آن را به ادب (تربیت) خود اختصاص بده تا از آن برای روز مردنت کمک بگیری. (همان، ص 228، ح 60)
آداب سخنوری
در آیات قرآنی برای سخنوری آدابی گفته شده که از جمله آنها میتوان به آغاز سخن با سلام (هود، آیه 69؛ حجر، آیات 51 و 52؛ انعام، آیه 54)، اجتناب از بدزبانی و زشتگویی (نساء، آیه 148)، انشاءالله گفتن (کهف، آیات 23 و 24؛ صافات، آیه 102)، عفت در کلام بويژه در بیان مسایل جنسی (بقره، آیات 187 و 197 و 222 و 230 و آیات دیگر)، ملاطفت (اسراء، آیات 23 و 24)، ترک درگوشی سخن گفتن و نجوا کردن (نساء، آیه 114) اشاره کرد. امیرمؤمنان علی(ع) نیز میفرماید: بدزبان را ادب نیست. (غررالحکم: ج 6، ص 374، ح 10596) امام زینالعابدین(ع) نیز در بیان حقوق زبان به برخی از آداب آن اشاره داشته و میفرماید: حق زبان، این است که آن را با پرهیز از ناسزاگویی، بزرگ بداری و به سخن خوب عادتش دهی و آن را به ادب واداری. (تحفالعقول، ص 256، ح 3) امام صادق(ع) میفرماید: در راه ، با مردم زیاد سخن مگو که در این کار، بیادبی است. (بحارالأنوار: ج 76 ص 301 ح 1)
آداب دیدار و معاشرت اجتماعی
در آیات قرآنی به اموری اشاره شده که از آداب دیدار و معاشرت است. از جمله آنکه با دعوت بروید و سرزده نروید (نور، آیه 27) و در جایی که مشخص شده بنشینید، بر اهل خانه سلام کنید (هود، آیه 69)، از غذایی که آورده به مقداری بخورید (ذاریات، آیه 27)، بیش از اندازه نمانید که میزبان اذیت شود. (احزاب، آیه 53) امیرمؤمنان علی(ع) نیز میفرماید: گرفتگی در میان جمعی شادمان، سنگینی است و شادبودن در میان جمعی گرفته، سبک مغزی است. (شرح نهجالبلاغه لابن ابی الحدید: ج 20 ص 340 ح 896)
امام حسن عسکری (ع) نیز میفرماید: شادی کردن در نزد غمزده، از ادب به دور است. (بحارالأنوار، ج 78، ص 374، ح 28) ا زجمله آداب معاشرت، دادن هدیه ولو یک گل باشد. ابن شهرآشوب نقل میکند که کنیزی، با تقدیم یک دسته گل، به حسنبنعلی علیهالسلام تحیت گفت: امام (ع) به او فرمود: «به خاطر خدا تو آزادی». علت این کار او را جویا شدم، فرمود: «خدای متعال، اینگونه ما را ادب آموخته است؛ چرا که فرموده: «هرگاه به شما تحیتی گفته شد، شما به نیکوتر از آن، تحیت گویید» و از تحیت او بهتر، آزاد کردن او بود». (بحارالانوار، ج43، ص343، ح15)
امام صادق(ع) درباره آداب مسلمانی میفرماید: زنهار، زنهار! ای پاکمردان، آنکس را که به طاعت خدا فرمانتان میدهد، فرو مگذارید که خداوند، نعمتهایی را که به شما داده است، دیگرگون میسازد. کسی را که راه و رسم شما را دارد، از برای خدا دوست بدارید و آن را که مخالف شماست، از برای خدا دشمن بدارید. محبت و خیرخواهیتان را نثار کسی کنید که راه و رسم شما را دارد و آن را به پای کسانی که از راه و روش شما روی گردانند و بر سر آن با شما دشمنی میورزند و بدخواه شما هستند، نریزید. این ادب و راه و رسم ما، ادب خداوند است. پس به آن چنگ بزنید و آن را بفهمید و در آن بیندیشید و آن را پشت گوش نیندازید. (الکافی: ج8 ص12 ح1)
مروت داشتن از جمله آداب معاشرتهای اجتماعی است که در روایات بسیار بر آن تأکیدو حتی برترین ادب معرفی شده است. امام علی(ع) میفرماید: برترین ادب، حفظ مروت است. (غررالحکم: ج2 ص396ح 2987) امیرمؤمنان گلایه کردن را از مصادیق بیادبی میداند و میفرماید: زیاد گله مکن که این کار، کینه میآورد و به نفرت میانجامد. زیاد گله کردن، از بیادبی است. (تحفالعقول: ص84) پس وقتی پیش مردم رفتی نباید گلایه کنی و شکایت بسیار نمایی که چنین شد و چنان شد که اینگونه رفتار بیانگر بیادبی است.
آداب اقتصادی
در آموزههای قرآنی برای هر کاری آدابی بیان شده که از جمله میتوان به آداب اقتصادی اشاره کرد که باید در تعاملات اقتصادی مراعات شود. از جمله اینکه در خرید و فروش دیگران وارد نشوید، سر مال نزنید، در کمک مالی به دیگران بخل نورزید و زیادهروی نکنید که خودتان دست تنگ شوید. (اسراء، آیه29) چشم به مال مردم نداشته باشید (طه، آیه 131) با یاد و ذکر خدا خرید و فروش کنید (جمعه، آیه10)، بر معامله شاهد و گواه بگیرید (بقره، آیه 282)، مراعات حال گواه را بکنید (همان)، انصاف داشته باشید، تخفیف بدهید، آسانگیر باشید، دعا بکنید و طلب خیر نمائید، سوگند دروغ نخورید، تدلیس نکنید و عیب نزنید.
در منابع قرآنی و روایی میتوان موارد بسیاری را شناسایی کرد که به عنوان آداب و ظرافتهای کار بیان شده است. این آداب اختصاص به امور اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ندارد، بلکه حتی شامل اعمال عبادی میشود. امامان(ع) همواره تلاش داشتند که مردم را به این آداب آشنا و آنان را براساس آن پرورش دهند؛ زیرا داشتن آداب نشانه شخصیت آدمی است و مؤمن میبایست بگونهای باشد که زینت مجالس و مردمان باشد و هر کسی به او مینگرد گویی تجسم مکارم اخلاقی را در وی مییابد. از اینرو روایات بسیاری در جهت تشویق به آموزش و یادگیری آداب وارد شده و برای آداب آثار بسیاری بیان شده تا مردم به آموزش و پرورش و تربیت آداب تشویق و ترغیب شوند.
اگر بخواهیم آداب همه کارها را بیان کنیم نیازمند تدوین رساله و کتابی است، از اینرو، به همه آنها در این مقال نمیتوان پرداخت ولی میتوان گفت که آنچه در اسلام به عنوان مستحبات یا مکروهات مطرح شده در حقیقت جنبههایی از آرایههای هر کاری است که در این قالب بدان تشویق شده است. در حقیقت ظرافتهای هر کاری که به عنوان تکلیف بر مکلفان واجب شده در قالب مستحبات مورد تأکید قرار گرفته است. در توضیحالمسایل و دیگر منابع از جمله حلیهالمتقین علامه مجلسی میتوان آرایهها و آداب اعمال و رفتار را در امور شخصی و اجتماعی و نیز عبادی و غیرعبادی جستوجو و شناسایی کرد.