kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۴۹۴۶
تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۹:۵۰
نگاهی به عوامل، آثار و راه درمان ریا

ریا و ریاکاری آن روی شـرک و نفـاق



محسن خدامی
ریا ضد اخلاص، نوعی شرک و نفاق است. ریاکار با ریا می‌کوشد تا مردم از اعمال نیک او آگاه شوند و در‌باره او گمان خیر و نیک برند. بنابراین، همواره یا کارهایش را به نیت خوشنامی می‌کند یا اینکه افزون بر رضایت خدا، خوشنامی را نیز در کارش شرکت می‌دهد.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا این گونه رفتار انسانی را بر اساس آموزه‌های اسلامی تبیین و آثار آن را بیان نماید.
مفهوم‌شناسی ریا
واژه ریا در زبان عربی از ماده «روی» یا «رای» به معنای تظاهر و ظاهرسازی است.(معین، محمد؛ فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۷۰۰) صاحب مجمع‌البیان نیز ریا را مشتق از رویت دانسته است.(ابی علی الفضل بن الحسن الطبرسی؛ مجمع البیان، بیروت، ۱۴۰۸ ه.ق، چاپ دوم، ج۲، ص۶۵۰) ریا ورزیدن یا ریا کردن عملی را برای چشم دید مردم انجام دادن است. حافظ می‌سراید:
گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود.
ریاورزی، به معنای این است که شخص کاری را به انگیزۀ جلب توجه مردم انجام دهد.(معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۴۷۳) و نیز به معنای تظاهر و نشان دادن به غیر است.(قاموس قرآن، قم، ج ۳، ص۳۰)
و در اصطلاح به معنای این است که انسان کار خوبی انجام دهد و قصدش تظاهر و نشان دادن آن به مردم باشد نه برای خدا، خواه این کار عبادی محض باشد مانند نماز و خواه غیر آن باشد مانند انفاق.
فیومی در مصباح در بیان معنای اصطلاحی آن می‌نویسد که ریا به معناى آشکار کردن عمل در نزد مردم تا آن را ببینند و به او گمان خیر پیدا کنند.(المصباح، ج ۱ – ۲، ص ۲۴۷، «روى»)
برخی ریا را به معنای آن دانسته‌اند که انسان بخواهد با ارائه کارهای نیک خود، مقام و منزلتی در دل مردم پیدا کند. البته باید توجه داشت که این شیوه اگرچه در تمامی کارهای خوب امکان دارد، ولی نام ریا در اصطلاح شرعی، مخصوص است به اینکه آدمی در انجام عبادات، چنین قصدی داشته باشد.(فهری، احمد؛ بحثی پیرامون ریا و عجب، تهران، انتشارات نهضت زنان مسلمان، ۱۳۵۹، چاپ چهارم، ص۶)
البته از بیان برخی علمای اخلاق استفاده می‌شود که ریا اختصاص به اعمال عبادی نداشته و شامل سایر افعال غیر عبادی انسان نیز می‌شود.
امام خمینی(ره) در این باره می‌فرمایند: «ریا عبارت است از نشان دادن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده و یا اعمال حقه به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و ‌اشتهار پیدا کردن نزد آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی».(موسوی خمینی، روح‌الله؛ شرح چهل حدیث، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۸۵، ص۳۵)
برخی دیگر، ریا را طلب منزلت و مقام در قلب‏هاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال دانسته‌اند. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می‌شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مى‏شود. شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مى‏دهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.
شرایط تحقق ریا
ریا با شرایطی خاص تحقق می‌یابد: ۱. اینکه قصد و نیت ریا داشته باشد؛ ۲. کار با در نظر گرفتن اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم یا از طریق محبوبیت کسب ثروت و ریاست انجام شود؛ ۳. کار و عمل در امور عبادی بویژه امور عبادی مستحب باشد.
بنابراین هر تظاهر و نشان دادنی ریا نیست؛ زیرا خداوند واجب دانسته تا برخی از اعمال به شکل تظاهر و آشکار انجام گیرد که از آن جمله انجام نمازهای واجب به شکل جماعت است.
ریاورز دارای ظاهری زیباست ولی باطنی زشت دارد. امام امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: المرائی ظاهره جمیل و باطنه علیل؛ ریا کار ظاهر عملش زیبا و باطنش زشت و بیمار است!» (غررالحکم، ج ۱، ص ۶۰، شماره ۱۶۱۴) آن حضرت(ع) همچنین فرمود: ما اقبح بالانسان باطنا علیلا و ظاهرا جمیلا؛ چه زشت است که باطن انسان خراب و بیمار و ظاهرش زیبا باشد»! (غررالحکم، ج ۲، ص ۷۴۹، شماره ۲۰۹)
به نظر می‌رسد که در آخر زمان نقش بازی کردن و تظاهر و ریاورزی بیشتر خواهد شد. از این رو امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند که ایشان فرمود: سیاتی علی الناس زمان تخبث فیه سرائرهم و تحسن فیه علانیتهم، طمعا فی الدنیا لایریدون ما به عند ربهم یکون دینهم ریاء، لایخالطهم خوف یعمهم الله بعقاب فیدعونه دعاء الغریق فلایستجیب لهم؛ زمانی بر مردم فرا می‌رسد که باطن آنها آلوده و ظاهرشان زیبا است و این به خاطر طمع در دنیا می‌باشد، هرگز آنچه را نزد پروردگارشان است اراده نمی‌کنند، دین آنها ریا است، و خوف خدا در قلبشان نیست، خداوند مجازاتی فراگیر بر آنها می‌فرستد و آنها همچون فرد غریق او را می‌خوانند ولی دعای آنان را اجابت نمی‌کند! (کافی، ج ۲، ص ۲۹۶)
واژۀ «ریا» در قرآن پنج مرتبه تکرار شده است که سه مرتبه به صورت مصدر و دو بار به صورت فعلی است. کاربرد واژه در تمامی این موارد، مقصود همان معنای اصطلاحی آن است. از جمله این آیات، آیه ۶ سوره ماعون است که خداوند در آن می‌فرماید: الذینَ هُم یَرَاءُون؛ همان کسانی که ریا می‌کنند.
اقسام و انواع ریا
هر چند که به نظر می‌رسد ریا تنها در حوزه عمل باشد، ولی محدود به آن نیست؛ زیرا می‌تواند ریا در عقیده نیز شکل بگیرد؛ ریا در عقیده همان نفاق است که در این صورت از ریای اصطلاحی خارج است.
اما ریا در عمل می‌تواند در اعمال واجب و مستحب باشد؛ چنانکه می‌تواند به شکل گفتاری، شکل هیئت رفتاری و مانند آن انجام گیرد.(نراقی؛ احمد؛ معراج السعاده، قم، انتشارات طوبای محبت، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص ۵۱۵؛ مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه ، ۱۳۹۷ه.ق، چاپ دوم، ج ۷۲، ص ۲۶۷ تا ۲۶۸)
خداوند در قرآن از ریا در عبادت به عنوان شرک یاد کرده است.(کهف، آیه ۱۱۰) از امام صادق(ع) نقل شده، این شرک که در این آیه گفته شده همان شرک در ریا است. (البرهان، ج ۳، ص ۶۸۹ ، ح ۳؛ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۴۵) به این معنا که انسان در اعمال عبادی به جای اینکه اخلاص را مراعات کند، با تظاهر، دیگران را شریک اعمال عبادی خود می‌کند و این گونه نه تنها اعمال را احباط می‌کند بلکه خود را در معرض تهدید یا عذاب الهی قرار می‌دهد؛ چرا که خداوند بهترین شریک در هستی است و هر چیزی که بوی شراکت از آن برخیزد، از سهم خود می‌گذرد و همه را به شریک می‌بخشد؛ زیرا تنها اعمال خالص را می‌پذیرد.(انعام، آیه ۱۳۶)
حضرت پیامبر(ص) می‌فرماید: یقول الله سبحانه انی اغنی الشرکاء فمن عمل عملا ثم‌اشرک فیه غیری فانا منه بری ء و هو للذی‌اشرک به دونی؛ خداوند سبحان می‌فرماید: من بی‌نیازترین شریکانم، هرکس عملی به‌جا آورد و غیر مرا در آن شریک کند من از او بیزارم و این عمل از آن کسی است که شریک قرار داده نه از آن من! (میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۰۱۷، چاپ جدید)
از نظر خداوند ریا در جهاد(انفال، آیه ۴۷)، نماز(نساء، آیه ۱۴۲؛ ماعون، آیات ۱ تا ۶) و انفاق‌های مالی (بقره، آیه ۲۶۴) و مانند آن کاری بس ناپسند، حرام و ممنوع است و انسان می‌بایست در همه کارها حتی این اعمال عبادی بویژه از هر گونه شرک و ریا ورزی پرهیز کند.
عوامل و موانع ریا
مهم‌ترین عامل در ریای اصطلاحی و غیراصطلاحی همان جهالت انسان، عدم شناخت و کفر به خدا دانست. از این رو خداوند در آیه ۲۶۴ سوره بقره و ۳۸ سوره نساء، رفتار ریایی انسان را به همان کفر او نسبت می‌دهد.
البته برخی از انسان‌ها با آنکه کافر به خدا نیستند، ولی نسبت به قیامت و رستاخیز کفر می‌ورزند و اعتقادی به معاد ندارند. همین مسئله موجب می‌شود که در عقاید و اعمال ریا ورزند و از دایره اخلاص خارج شوند.(بقره، آیه ۲۶۴؛ نساء، آیه ۳۸)
عامل دیگری که خداوند به عنوان عامل ریاورزی انسان بیان می‌کند، وسوسه‌های شیطانی است. قرآن در آیه ۳۸ سوره نساء، شیطان را موجب روى‌آورى انسان به ریاکارى در انفاق معرفی می‌کند.
پس می‌توان گفت که مهم‌ترین موانع در برابر ریاکاری انسان، همان شناخت واقعی به خداوند، ایمان به او و نیز ایمان به علم و آگاهی او نسبت به اعمال و نیات خفی و اخفای انسان (انفال، آیه ۴۷؛ نساء، آیات ۳۸ و ۳۹) ، اعتقاد به معاد حتی در حد و اندازه گمان و امید و احتمال (همان آیات؛ کهف، آیه ۱۱۰ به دلیل آنکه امام صادق(ع) شرک در آیه را به معنای ریاورزی دانسته است، تفسیر قمى، ج ۲، ص ۴۵) و در نهایت تقوا پیشگی و اجتناب از وسوسه‌های شیطانی است.(نساء، آیات ۳۸ و ۳۹)
حکم و آثار ریا در قرآن
خداوند هرگاه از ریا سخن به میان آورده، آن را عملی زشت، کاری ممنوع و حرام دانسته است.(بقره، آیه ۲۶۴؛ نساء، آیات ۳۶ تا ۳۸؛ انفال، آیه ۴۷؛ کهف، آیه ۱۱۰؛ ماعون، آیات ۱ تا ۶)
از مهم‌ترین آثاری که برای عملی ریایی بیان می‌کند اموری چون حبط عمل و از میان رفتن طاعات و نتایج اعمال نیک انسان است.(بقره، آیات ۲۶۴ تا ۲۶۸)
همچنین عذاب الهی در قیامت(نساء، آیات ۳۶ تا ۳۸؛ ماعون، آیات ۴ و ۶)، محرومیت از محبت خدا(نساء، آیات ۳۶ تا ۳۸)، محرومیت از هدایت الهی(همان؛ بقره، آیه ۲۶۴) و همدمی با شیطان در دنیا و آخرت (نساء، آیه ۳۸) از دیگر آثار ریاورزی است که در آیات قرآن بیان شده است.
حضرت محمد(ص) فرمودند: لایقبل الله عملا فیه مقدار ذره من ریاء؛ خداوند عملی را که ذره‌ای از ریا در آن باشد قبول نمی‌کند!(معراج السعاده ص ۴۷۳؛ محجه البیضاء، ج ۶ ، ص ۱۴۱)
آن حضرت (ص) در سخنی دیگر فرمودند: در روز قیامت ریا کار را به چهار نام زشت می‌خوانند: ۱.‌ای کافر ۲.‌ای فاجر ۳.‌ای زیانکار ۴.‌ای خیانتکار ، عمل تو فاسد و اجر تو باطل شده و تو را امروز در پیش ما نصیبی نیست ، برو امروز مزد خود را از آن بگیر که عمل و کارت را از برای او می‌کردی. (معراج السعاده ص ۴۷۳)
بی گمان اگر مسلمانی ریا ورزد با این کار خودش اگر نگوییم نفاق باطنی خود را نشان داده و در جرگه منافقان خواهد بود، دست کم آن است که سست ایمانی خود را اظهار کرده است و نشان داده که اهل توحید نیست و گرفتار شرک خفی است. از همین رو پیامبر(ص) بر امت خویش از ریا می‌هراسید و می‌فرمود: اخوف ما اخاف علیکم الریا والشهوه الخفیه؛ خطرناکترین چیزی که از آن بر شما می‌ترسم ریاکاری و شهوت پنهانی است!(محجه البیضاء، ج۶، ص ۱۴۱)
یکی از اصحاب می‌گوید: پیامبر(صلی الله علیه و آله) را‌گریان دیدم، عرض کردم: چرا‌گریه می‌کنید؟ فرمود: «انی تخوفت علی امتی الشرک، اما انهم لایعبدون صنما و لا شمسا و لا قمرا و لا حجرا، و لکنهم یرائون باعمالهم؛ من بر امتم از شرک و چندگانه‌پرستی بیمناکم! بدانید آنها بت نخواهند پرستید و نه خورشید و ماه و قطعات سنگ را، ولی در اعمالشان ریا می‌کنند و از این طریق وارد وادی شرک می‌شوند.(همان پیشین)
آن حضرت(ص) همچنین می‌فرمود: ادنی الریاء شرک؛ کمترین ریا شرک به خداست.(محجه البیضاء، ج ۶ ، ص ۱۴۱)
از امام صادق (ع ) روایت شده که ایشان فرمود: کُلُّ رئاءٍ شِرْکٌ إنَّه مَنْ عَمِلَ لِلنّاسِ کان ثَوابُهُ عَلَی النّاسِ و من عَمِلَ للهِ کان ثوابُهُ عَلَی اللهِ؛ هرگونه ریایی شرک است، هر کس برای مردم کار کند پاداشش به عهدۀ مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خداست.(تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۶۵) منظور از شرک، شرک خفی است که با ایمان منافات ندارد بلکه با کمالِ ایمان در تعارض است.
رسول اکرم(ص) ریا را شرک اصغر دانستند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «بی تردید مخوف‌ترین چیزی که از آن برای شما بیمناکم شرک اصغر است. پرسیدند: شرک اصغر کدام است؟ حضرت فرمودند: ریا. خداوند در روز قیامت، هنگامی که جزای بندگانش را می‌دهد به ریاکاران می‌گوید بروید نزد آنان که برای آنان عبادت کردید و ببینید آیا پاداش اعمال خود را نزد آنان می‌یابید یا نه».(محمدی ری‌شهری، محمد؛ میزان‌الحکمه، ترجمه حمیدرضا شفیعی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۹،چ دوم، ج۴، ص۲۸)
از دیگر آثار ریا آن است که ریاکار وارد بهشت نمی‌شود و بهشت ورود ریاورز را بر خود حرام دانسته است.(زین الدین الجبل العاملی؛ التنبیهات العلیه علی وظایف الصلاه القلبیه، مشهد، انتشارات مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ص ۱۴۸) چرا که شرط ورود به بهشت اخلاص است که ریاورز آن را ندارد.
حضرت پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: ان الملک لیصعد بعمل العبد مبتهجا به فاذا صعد بحسناته یقول الله عزوجل اجعلوها فی سجین انه لیس ایای اراد بها؛ فرشته عمل بنده‌ای را با شادی به آسمان می‌برد هنگامی که حسنات او را به بالا می‌برد خداوند عزوجل می‌فرماید آن را در جهنم قرار دهید، او عمل خود را به نیت من انجام نداده است! (کافی، ج۲، ص۲۹۵ )
راه درمان ریا
در بخش علل و موانع به برخی از راه‌های اصلی که در قرآن برای جلوگیری و درمان ریا آمده، ‌اشاره کردیم. برخی از نویسندگان با بهره‌گیری از منابع روایی و قرآنی ، راه‌هایی را برای درمان این رفتار ناپسند و زشت بیان کرده‌اند که در اینجا به آن‌اشاره می‌شود.
بی‌گمان راه مبارزه با پدیده زشت ریا همان کسب اخلاص در نیت و عمل است که خود از دشوارترین گردنه‌های راه ایمان است. کوتاهترین راه عقلى براى رسیدن به اخلاص و ریشه‏کن کردن «ریا» تقویت توحید در اندیشه و باور است. منظور از توحید در این مقام، توحید افعالى است؛ یعنى، انسان باور کند که فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نیست: « لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه». اگر براى ما روشن شود که هیچ‏کس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بى‏شریک مى‏باشد، دیگر دل به دیگران نمى‏بندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت. زیرا ریشه «ریا» یا طمع در مال و منافع دیگر انسان‏ها است و یا محبت و دوست داشتن مدح و ستایش انسان‏ها، و یا خوش نداشتن مذمت و ملامت مردم است.
اگر ریاکار این سه مشکل را حل کند، دیگر دلیلى براى خودنمایى در مقابل انسان‏ها وجود نخواهد داشت. انسان عاقل رغبت به کارى که براى او نفعى ندارد پیدا نمى‏کند و به امرى که به حال وى ضرر رساند بى‏میل مى‏باشد. ریا همان ضرر و نبود نفع است زیرا دل بستن به تعریف یا دلگیر شدن از نکوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلکه ریا موجب بطلان عبادت است و نیز ‌نظر مردم به اندک چیزى متغیر مى‏شود.
خشنودى آدمیان زودگذر و ناپایدار است و شخص ریاکار، مضطرب، دل نگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمینان و آرامش دل را افزون مى‏کند.
براى رسیدن به اخلاص و درک توحید افعالى، راه‏هاى زیر توصیه مى‏شود: ۱. مطالعه و تفکر راجع به یگانگى مطلق خداوند.
۲. توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات. ۳. تلقین این مطلب که مؤثرى در جهان غیر از خداوند نیست ۴. تفویض و توکل به خداوند در کارها و تمرین در جهت تقویت آن. ۵. توجه به بی‌اعتباری و آفات امور دنیوی از قبیل مال و جاه و بیرون کردن محبت دنیا و متعلقات آن از دل؛ ۶. مبارزه با حبّ نفس؛ زیرا ما خود را دوست داریم و همیشه مى‏خواهیم خواسته‏هایمان برآورده شود و مورد تکریم و ستایش دیگران واقع شویم؛ ۷. توجه به اینکه ریا، عمل و عبادت انسان را بی‌اثر می‌کند و بلکه اثر سوء پدید می‌آورد و صفت زشت نفاق را در دل
مى‏پرورد.
علماى علم اخلاق نیز در این زمینه‏ها توصیه‏هایى کرده‌‏اند: ۱ – تقویت مبانى توحیدى در ابعاد مختلف و درک این حقیقت که مؤثر اصلى تنها خداست و مبدأ و مرجع اوست و همه فقیر درگاه اویند و او غنى بالذات است. (فاطر/15)‏؛ ۲- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نیازمندى همه آنان به درگاه خداوند. ۳- پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره. ۴- پنهان کردن عمل در حد ممکن بخصوص در مستحبات. لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام شود، زیرا این کار خود موجب تزویج عمل خیر است. ۵- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن بخصوص آیات توحیدى. ۶- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. این کار با مطالعه زندگى اولیاى الهى
میسر است.