قرآن و نهجالبلاغه، منبع زاد و توشه ابدی(خوان حکمت)
وجود مبارک حضرت امير(ع) درخطبهاي بعد از تلاوت آیه:
«أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ»(1) دُرفشاني کرد، برزخ را معنا کرد، قيامت را معنا کرد. ابنابيالحديد در شرح اين خطبه ميگويد: اين خطبه آنقدر دلپذير و دلنشين است که من از پنجاه سال قبل تا الان بيش از هزار بار اين خطبه را خواندم و هر بار اين خطبه را ميخواندم «إلا و أحدثت عندي روعهًْ و خوفا و عظهًْ»؛ (هر بار که آن را خواندم، بدنم لرزیده (اصلاً عبارات این خطبه کهنه نشده است) و هربار برایم موعظه بوده است). يک مطلب تازهاي از آن استفاده کردم. بعد ميفرمايد: اين خطبه از آن خطبههاي بلند علوي است که اگر خطبهشناسان و اديبان و کلامشناسان و فصاحت و بلاغتشناسان را يکجا جمع بکنند و اين خطبه را بر آنها بخوانند، آنها ميفهمند که اين خطبه سجده دارد.(2) همان طوري که قرآن سُوري دارد که بعضي از سور، آياتش سجده دارد، عليبنابيطالب(ع) خطبي دارد که بعضي از خطبهها سجده دارد. اين را ابنابيالحديد معتزلي ميگويد؛ منتها ميگويد کارشناسان ادب لازم است.
بیانات علی(ع) و آیات قرآن ، دوروی یک سکه
اين را که ما در شرح نهج البلاغهًْ ابنابيالحديد ديديم، به عرض استاد مرحوم علامه طباطبايي رسانديم. عرض کرديم اين اغراق نيست؟ ما آنچه شنيديم ،سجده بر آيات قرآن کريم است، در غير قرآن سجده نيست! اين ابنابيالحديد چطور اين حرف را ميزند که اين خطبه سجده دارد؟ مرحوم علامه طباطبايي فرمودند: نه اين اغراق نيست، اين در حقيقت سجده براي آيات قرآن کريم است، زيرا همان آيات قرآن کريم از زبان حضرت امير به اين صورت درآمده است و اگر آن آيات قرآن کريم نبود، حضرت امير اين سخنان را نميتوانست بگويد. اينها هر چه دارند از قرآن و از وحي الهي است.
ميبينيد همان آيات قرآن کريم به صورت نهجالبلاغه جلوه کرده است. خود حضرت امير وقتي قرآن را معرفي ميکند، ميفرمايد:«فَتَجَلَّي لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه» (خداوند سبحان برای مردم در کتابش، قرآن بدون اینکه دیده شود تجلی کرد.)(3)؛ خدا در قرآن براي بندگانش تجلّي کرد، حرف نزد. مردم بايد متکلّم را ببينند، نه اين صدا را بشنوند.اين کاتب است از يک نظر، قرآن کتاب است از يک نظر، اين متکلم است از يک نظر، قرآن کلام است از يک نظر، اين متجلّي است از يک نظر، قرآن جلوه اوست از يک نظر، تا خواننده قرآن چه کسي باشد! تا مطالعهکننده قرآنچه کسي باشد! اين بيان لطيف سيدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبايي که اين اغراق نيست؛ يعني همان مطالب بلند قرآن کريم است که از زبان مطهّر علي بن ابيطالب درآمده است.
موجود ابدي، عمل ابدی ميخواهد
بنابراين ميبينيد ما درسخوان زياد داريم؛ اما کمتر کسي به آن عالم ربّاني بودن ميرسد.(4) اينکه آنگونه شاگرد و استاد کم داريم، براي اين است که اين درسهايي که ما ميخوانيم درسهاي عملياتي است که چه کار بکنيم و چه کار نکنيم! اما درسهايي که مربوط به شناخت جهان است، شناخت انسان است، شناخت روابط بين انسان و جهان است، به ابديت ما برميگردد، ما چون يک موجود ابدي هستيم، نه يک تاريخ ميلياردي و ده ميلياردي و صد ميلياردي داريم که ما صد ميليارد سال ميخواهيم زنده باشيم؛ ما يک موجود ابدي هستيم. اگر موجود ابدي هستيم فکر ابد ميخواهد، عمل ابد ميخواهد طرح ابد ميخواهد. اين نه در فقه ماست، نه در اصول ماست، نه در بحثهاي ديگر ماست، اين در قرآن است و در نهجالبلاغه. اگر ما با مُردن ميپوسيديم مشکلي نبود؛ اما با مُردن از پوست به در ميآييم و ابدي ميشويم. اگر ابدي شديم بايد افکار ابدي داشته باشيم، زاد و توشه ابدي داشته باشيم، آنجا هيچ خبري نيست که کسي به داد ما برسد، چيزي به ما بدهد: إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابَ وَ غَداً حِسابٌ وَلا عَمَلَ، امروز روز عمل است و حسابى در كار نيست و فردا روز حساب است و مجالى براى عمل نيست.(5)
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله) در جلسه درس اخلاق؛ 19/11/96
مرکز اطلاعرسانی اسرا
____________________________
1. تکاثر، 1 .
2. شرح نهجالبلاغهًْ لابن أبي الحديد، ج11، ص153.
3. نهجالبلاغهًْ صبحي صالح، خطبه147.
4. همان، حکمت 147
5. همان، خطبه42.
خوان حکمت روزهای یکشنبه منتشر میشود.