ریشه تفاوتها و نابرابریهای اجتماعی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا نابرابریها و تبعیضها و تفاوتهای اجتماعی مانند: ثروتمند و فقیر، سالم و بیمار و معلول، زیبایی و زشتی، ضعیف و قوی با استعداد و باهوش و کماستعداد و کمهوش و... با عدالت خداوند سازگاری دارد؟
پاسخ:
جایگاه عدالت در منظومه فکری مسلمان
در فرهنگ یک مسلمان به ویژه شیعه عدل یکی از اصول دین است. عدل الهی، یعنی اعتقاد به اینکه خداوند چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع، به حق و عدل رفتار کرده و به هیچکس و هیچچیز ظلم نمیکند. پرسشی که در مورد عدل الهی غالبا به ویژه در عصر حاضر اذهان برخی افراد را به خود متوجه میسازد، در برخی از نابرابریهای اجتماعی است. که به عنوان مثال وقتی ثروتمند و فقیر، سالم و بیمار و معلول زشت و زیبا و قوی و ضعیف و بااستعداد و بیاستعداد و... را میبینند، نمیتوانند تحلیل درستی از علل و اسباب آن داشته باشند و لذا فکر میکنند که اینگونه پدیدهها در عالم هستی با عدالت خداوند ناسازگاری دارد؟!
فرق تفاوت با تبعیض
فرق تفاوت با تبعیض آن است که در تبعیض چند موجود قرار دارند که همگی شایستگی و حق یکسان دارند، اما به یکی داده میشود و به دیگری داده نمیشود، یا کمتر داده میشود،ولی تفاوت این است که در شرایط نامساوی بر اساس همان شرایط نامساوی فرق گذاشته شود.
به عبارت دیگر تبعیض از ناحیه دهنده و تفاوت مربوط به گیرنده است. با این تعریف مشخص میشود که حکمت و عدالت الهی اقتضا نمیکند که خداوند تبعیض روا دارد و تمامی افعال الهی با حکمت و عدالت انطباق دارد.
دلایل مبنایی این پرسش
1- عدم توجه به کیفیت جریان قضا و قدر
ریشه این سوال و ابهام دو چیز است: یکی عدم توجه به کیفیت جریان قضا و قدر الهی. زیرا سوالکنند خیال کرده قضا و قدر الهی، مستقیما عمل میکند. مثلا ثورتها مستقیما بدون وساطت هیچ علل و اسبابی از خزانه غیب الهی حمل میشود، و به در خانه مردم تقسیم میشود، و همچنین سلامتها، زیباییها، قدرتها، مقامها، محبوبیتها، فرزندان و سایر موهبها نیز این چنین میان مردم توزیع میشود.
این در حالی است که به این نکته توجه نشده است که هیچ نوع رزق و روزی چه مادی و چه معنوی مستقیما از خزانه غیب تقسیم نمیشود، بلکه قضای الهی، یکم نظام و علل و اسبابی را به وجود آورده است و منشأ یک سلسله سنتها و قانونها شده است. هرکسی هر چه بخواهد و از خدا طلب کند، باید از مجرای همان نظام و همان سنتها و قانونها بخواهد، زیرا فیض الهی از مجرای نظام علل و اسباب جاری و ساری است.
2- عدم توجه به جایگاه و موقعیت انسان
ریشه دوم این اشتباه عدم توجه به مقام و موقعیت انسان به عنوان یک موجود مسئول و تلاشگر برای بهتر کردن زندگی خود و مبارزه با عوامل طبیعت از یک طرف، و مبارزه با عوامل سوءاجتماعی و بدکرداریها و ستمگریهای افراد انسان، از طرف دیگر است. بنابراین اگر در جامعهها برخی نابرابریها و بیعدالتیها هست، این قضای الهی نیست که مسئول آن است، بلکه این انسان آزاد و مختار و مسئول است که مسئولیت این نابرابریها و بیعدالتیها را برعهده دارد و باید بر مبنای آموزههای وحیانی و عقلانی تلاش کند تا چنین ناهنجاریها و ظلمها و بیعدالتیها را از بین ببرد.