نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
ارگان کارگزاران: مسئولیت صدر تا ذیل دولت روحانی با اصلاحطلبان است
سرویس سیاسی ـ
روزنامه سازندگی در مطلبی به نقل از یدالله طاهرنژاد، عضو حزب کارگزاران نوشت: «اصلاحطلبان تحت هیچ شرایطی نمیتوانند خود را از مسئولیت عملکرد دولت آقای روحانی جدا کنند. البته نمیتوان منکر این شد که عملکرد دولت اول آقای روحانی کاملاً قابل دفاع و قابل قبولی بوده است ولی به هر حال ایشان در دولت دومش بدشانسی آورد و به پست آدم عجیب و غریب و غیرقابل پیشبینی که -حتی دوستان نزدیک او نیز بر غیرقابل پیشبینی بودنش تاکید میکنند- خورد و شاهد بودیم که ترامپ سختگیریهای بسیار شدید و بیسابقهای که در طول تاریخ بر هیچ کشوری اعمال نشده بر ایران اعمال کرد. بنابراین بخشی از این ناکارآمدی دولت به دلیل فشار زیادی است که از بیرون به ما وارد شد. البته دولت نیز در برابر این فشارها منفعل شد و نتوانست از قابلیتها و ظرفیتهای درونی که در دسترس بود استفاده کرده و از تحمیل فشار مضاعف بر گرده مردم جلوگیری کند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «اما همه این مسائل نیز موجب آن نمیشود که اصلاحطلبان مسئولیت حمایت از دولت آقای روحانی را نپذیرند چرا که به هر ترتیب این دولت مورد حمایت اصلاحطلبان بوده و مسئول صدر تا ذیل عملکرد او است ولی باید بپذیریم که همه ابزارها در اختیار دولت نیست و با همان ابزارها و امکاناتی که در اختیار داشته توانسته تا ایناندازه نقشآفرین باشد.»
مدعیان اصلاحات با اینکه اعتراف میکنند «اصلاحطلبان تحت هیچ شرایطی نمیتوانند خود را از مسئولیت عملکرد دولت آقای روحانی جدا کنند» اما باز هم در تلاشند تا با طرح گزارههایی مانند «بدشانسی» و «نداشتن اختیارات» به افکار عمومی آدرس غلط بدهند و حمایتشان از دولت تدبیر و امید را توجیه کنند و برای خود راه فرار از مسئولیت باز کنند. آنها دولت را رحم اجارهای، روحانی را نامزد اجارهای و خود را تضمین روحانی اعلام کردند.
دستاورد برجام؛ اظهار تأسف اروپا در برابر آمریکا!
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود نوشت: «با پیروزی بایدن بهعنوان رئیسجمهور دموکرات آمریکا این سؤال مطرح است که این رویداد چه تأثیری میتواند در شرایط سیاسی و اقتصادی ایران بگذارد. از نظر سیاسی برجام مهمترین متغیری است که بازگشت به آن ممکن است توسط بایدن انجام شود.»
آنقدر که طیف موسوم به اصلاحطلب در ایران از پیروزی جو بایدن به شور و شعف آمده، خود دموکراتهای آمریکا چنین نشدهاند. این جماعت در حالی از هم اکنون رویای بازگشت بیچونوچرای بایدن را به برجام در سر میپرورانند که خود بایدن به صراحت تأکید کرده که راه هوشمندانهتری برای فشار بر ایران وجود دارد.
در ادامه سرمقاله شرق آمده: «برجام برخلاف دیدگاههای مخالفان، مهمترین توافقنامه بینالمللی است که ایرانیان پس از حداقل یک قرن گذشته در مذاکرهای با شرایط مساوی[!!] و با اقتدار ملی انجام دادهاند. برجام محصول مذاکره تنها یک دولت نبوده بلکه با توافق همه ارکان نظام[!!] انجام پذیرفته است. اگرچه دولتهای اروپایی در مقابل هژمونی آمریکا تاب نیاوردند ولی در مقابل آن حداقل ناخرسندی[!!] خود را ابراز کردهاند. اگر برجام حتی در مذاکراتی جدید پابرجا شود، مزایای آن تداوم لغو بعضی از مهمترین تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران خواهد بود که میتواند دستاوردی مهم برای جمهوری اسلامی ایران تلقی شود. برجام برای ایران حقانیت و مشروعیت رفتاری مهمی در چارچوب قوانین بینالمللی و بر اساس راستیآزماییهای آژانس بینالمللی انرژی به ارمغان آورده و راه جنگ[!!] و رویارویی با قدرتهای بزرگ را برای جمهوری اسلامی ایران مسدود کرده است.»
مذاکره در شرایط مساوی در حالی از سوی این روزنامه زنجیرهای مطرح میشود که ایران به تمام تعهداتش عمل کرد و اروپا و آمریکا نه. دومین نکته ادعای موافقت همه ارکان نظام است؛ که در این باره باید گفت در همان زمان، مجلس وقت، شورای عالی امنیت ملی و نیز رهبر معظم انقلاب هر کدام شروطی را برای برجام مطرح کردند که متاسفانه بدون عمل به آنها اکنون این طیف ادعای موافقت همه ارکان نظام را مطرح میکنند.
دلیل خرسندی اروپا و آمریکا از طیف موسوم به اصلاحطلب چیست؟ دلیل آن را باید در عبارات «حداقل ناخرسندی» دید. در مقابل آن همه تعهد نقدی که ایران داد، این طیف به همین اندازه هم از اروپا خشنود است که در برابر آمریکا در یک ظاهرسازی به اظهار تاسف پرداخته است!
واقعا این جماعت میتوانند حقوق یک ملت بزرگ را از کشورهای گرگصفت و روباهکرداری مانند آمریکا و اروپا بگیرند؟!
اروپاییها به تعبیر ظریف یازده تعهد خود را زیر پا گذاشتند. آنها طبق تعهد باید در مقابل تحریمهای مالی و بانکی و نفتی آمریکا میایستادند اما تعهدات خود را پایمال کردند. پس از آن وعده کانال SPV و سپس INSTEX را دادند که مدل تحقیرآمیز مبادله نفت در برابر غذا و دارو بود اما به همین وعده هم عمل نکردند بلکه از ایران طلبکاری هم نمودند.
نکته دیگر اینکه، برجام را دموکراتهای آمریکایی در دولت اوباما که بایدن معاونش بود، در روز نخست اجرا، با وضع تحریم نقض و کاغذ پاره کردند. تقلای توافق دوباره با عهدشکنان از سوی مدعیان اصلاحات، با وجود تجربه خسارتبار برجام، نمیتواند از روی سادهلوحی باشد و بوی خیانت میدهد.
تکرار وعدههای اقتصادی برجام؛
توهین به شعور مردم
حسین موسویان، از اعضای تیم مذاکرهکننده سعدآباد در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «من مطمئنم اگر در قالب چندجانبهگرایی بازگشت بایدن به برجام را تسهیل و برجام را دوباره احیا کنیم، رشد شاخصهای منفی در اقتصاد ایران متوقف میشود. همچنین شاخصها مثبت میشود، اما بهتدریج.» (!)
موسویان در ادامه گفت: «اگر ایران بتواند با همکاری قدرتهای جهانی مثل روسیه، چین و اروپا اراده بایدن برای بازگشت به برجام را تسهیل کند، فکر میکنم ممکن است به دلار ۳۵۰۰ تومانی برنگردیم، اما رشد کاهش ارزش پول ملی ایران و رشد بیکاری و رشد تورم توقف پیدا میکند. چون وضعیت افسارگسیخته شده بود، قیمتها روزانه افزایش مییافت.»
دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحطلبی در سال 94 تاکید کردند که هدف از برجام لغو یکباره تحریمها و گشایش عظیم اقتصادی است. همین طیف وقتی تشت رسوایی برجام از بام افتاد، به جای عذرخواهی و تغییر ریلگذاری خود و جبران خسارتها، مدعی شدند که هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود!
حالا همان طیف علیرغم اینکه بیش از هفت سال است که تمام ظرفیتهای کشور را معطل مذاکره و توافق و اجرای توافق گذاشتند، مجددا با توهین به شعور مردم وعده گشایش عظیم اقتصادی را مطرح کردهاند.
این در حالی است که اولا جو بایدن صراحتا اعلام کرده که روشهای سختگیرانه تری نسبت به ترامپ درباره ایران به کار خواهد گرفت و ثانیا بایدن در دولت اوباما معاون اول رئیسجمهور بوده و این دولت رکورددار تحریمهای ضدایرانی در 40 سال اخیر است.
آدرس غلط ارگان دولت درباره موانع ورود ارز به کشور
روزنامه دولتی ایران دیروز در گزارشی نوشت: «تحریمهای آمریکا تنها عاملی نیست که اجازه نمیدهد منابع مالی بلوکه شده کشور آزاد شود. مسئله سیستم مالی و نپیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (در پولشویی) یا به اختصار افای تی اف (FATF) مسئله به مراتب مهمتر از تحریمهاست.»
برخلاف ادعای مطرح شده در نوشته فوق، علت مشکل تبادلات بانکی، تحریمهای ثانویه آمریکا است. اجرای FATF عاملی بود که به خودتحریمی منجر شد. صرافیهای که با ایران کار میکردند را ابلاغ دستورالعملهای این کارگروه به بانکهای عامل از سوی بانک مرکزی و همکاری با FATF لو داد. بانک کشاورزی خرداد 96 طی ابلاغیهای، در راستای عمل به توصیههای FATF، کلیه شعب خود را از همکاری مالی با برخی ارگانهای داخلی که در تحریم بدخواهان ملت بودند، منع کرد. همین رویه را بانک ملت و سپه نیز اجرا کردند. همکاری با FATF از آنجا که منجر به افشای اطلاعات مالی میشود، در ورود ارز نیز دشواری ایجاد میکند.
روزنامه تعادل، ماه قبل از قول یک اقتصاددان نوشت: «افزایش قیمت ارز ارتباطی به FATF و لیست مقابلهای آن ندارد. اتفاقاً اجرای کامل دستورات FATF منجر به کاهش دسترسی دولت به منابع ارزی در کشور خواهد شد. ما سال 95 توافقی 41 بندی با FATF داشتیم که بخش مهمی از آن راجع به انتقال اطلاعات مالی کشور به خارج از کشور است. در شرایط جنگ اقتصادی، انتقال اطلاعات میتواند باعث لو رفتن مبادی ورود ارز به کشور شود. مقاطعی لو رفته و هزینه آن را هم دادهایم. زمستان 96 با یک اشتباه، اطلاعات چند صرافی توسط دولت لو رفت و بهار 97 شاهد تحریم صرافیها بودیم. توافق 41 بندی ایران و FATF علاوهبر لو رفتن اطلاعات، ورود ارز نقد را نیز دشوارتر میکند. بخشی از مقررات FATF به سختگیری در ورود ارز نقد به داخل کشور مربوط است که این مقررات در ایران اجرا هم شده و بخشی از اتفاقات ارزی سال 97 ناشی از این مسئله بود؛ بنابراین اجرای دستورات FATF منجر به دشوارتر شدن ورود ارز به کشور و بالاتر رفتن قیمت دلار میشود. اظهارات اسفند 98 آقای همتی مدیرکل بانک مرکزی مبنی عدم بروز مشکل در صورت بازگشت ایران به لیست FATF نشانه دیگری است که بیارتباط بودن افزایش قیمت دلار با مسئله FATF را نشان میدهد.»
گفتنی است، عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی –دوم اسفند 98- بعد از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF صریحا اعلام کرد: «قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF مشکلی برای تجارت خارجی ایران و ثبات نرخ ارز ایجاد نخواهد کرد.»