kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۳۰۱۸
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۵

پایان جنگ قره‌باغ و ضرورت‌های یک صلح دائمی (نگاه)



  سبحان محقق
جنگ قره‌باغ ابتدا در سال 1988‌، یعنی چهار سال قبل از استقلال جمهوری آذربایجان از اتحاد جماهیر شوروی سابق، آغاز شده بود و تا سال 1994 ادامه یافت. طی 26 سال گذشته نیز این جنگ گاه‌گاهی درمی‌گرفت و پس از مدتی هم بدون هیچ دستاوردی، خاموش می‌شد. نبرد اخیر نیز، که اوایل مهر آغاز شده بود، پس از گذشت 44 روز، ساعت صفر شب سه‌شنبه گذشته رسما پایان یافت.
در شرایط کنونی به طور طبیعی، این سؤال مهم پیش می‌آید که آیا صلح کنونی ادامه خواهد یافت؟ و آیا این صلح، زمینه‌ساز یک صلح پایدار و دائمی خواهد شد؟
در مورد شرایط میدانی‌، چیزی که از پایتخت‌های ارمنستان و جمهوری آذربایجان گزارش شده، این است که ساکنان ایروان توافق میان «‌نیکول پاشینیان» نخست‌وزیر ارمنستان، و «الهام علی‌اف» رئیس‌جمهور آذربایجان را که با وساطت رئیس‌جمهور روسیه و از طریق ویدئوکنفرانس حاصل شد، یک شکست بزرگ و خوار‌کننده برای خود می‌دانند و به همین خاطر، به پارلمان و ساختمان نخست‌وزیری حمله کردند و خواستار استعفای نخست‌وزیر شدند. از شهر باکو نیز گزارش شد که مردم این شهر توافق فوق را برای خود دانسته و شادمانی کرده‌اند. با توجه به این جریان‌ها، کاملا پیداست که جامعه آذربایجان و جامعه ارمنستان جنگ قره‌باغ را نه جنگ میان دولت‌های خود، بلکه جنگ میان خود می‌دانسته‌اند. لذا، نمی‌توان جنبه فرهنگی جنگ قره‌باغ را نادیده گرفت و در ادامه، پس از ‌اشاره به وجه سیاسی بحران قره‌باغ، به آن نیز خواهیم پرداخت.
از لحاظ سیاسی، به نظر می‌رسد چیزی که جنگ قره‌باغ را این‌گونه به پایان رساند، عامل خارجی بود؛ این جنگ با آمادگی قبلی جمهوری آذربایجان و در مقابل، غفلت ارمنستان، آغاز شد و از همان روزهای نخست که مقامات جمهوری خودخوانده قره‌باغ از تلفات خود می‌گفته‌اند، مشخص بود که اگر جنگ ادامه یابد، تلفات آنها نیز افزایش می‌یابد و به قول نخست‌وزیر جمهوری ارمنستان، پذیرش صلح، یک اجبار بود، تا تلفات جبهه ارمنی بیش از این افزایش نیابد. نکته سیاسی دیگر، که موضع ایروان و جمهوری خودخوانده قره‌باغ را بیش از پیش تضعیف می‌کرد،‌ اشغالگر بودن آنها از نگاه جامعه جهانی بود؛ کشورهای مهمی مثل روسیه، ترکیه و ایران، و همه کشورهای جهان ، قره‌باغ را متعلق به جمهوری آذربایجان می‌دانند و این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد. بنابراین، شرایط منطقه‌ای و جهانی هیچ جای مانوری برای جبهه ایروان باقی نمی‌گذاشت.
علاوه ‌بر موارد بالا، نکته دیگری که از لحاظ سیاسی به ضرر ایروان تمام شد، روابط نسبتا خوب میان ترکیه و روسیه بود؛ در پی سقوط «سوخو- 24» روسیه توسط ترکیه‌، که سوم آذر 1394 رخ داده بود، روابط میان دو کشور، بسیار تیره شده بود. اما این تیرگی زیاد طول نکشید و در 6 تیر 1305 با عذرخواهی ترکیه و مذاکرات بعدی، این روابط ترمیم شد.
پس از آن، ترکیه دست به خرید نظامی کلان و بی‌سابقه سامانه دفاع هوایی «اس- 400» از روسیه زد و اقتصاد دو کشور، بیش از پیش به‌هم گره خورد. پیامد این نزدیکی را در جنگ قره‌باغ می‌توان در شکل اغماض روسیه نسبت به اقدامات ترکیه مشاهده کرد؛ ترکیه علاوه‌بر اینکه در جنگ قره‌باغ حضور پررنگی داشته، گزارش‌ها حاکی است که شمار زیادی از شبه‌نظامیان را از لیبی و سوریه به قره‌باغ اعزام کرده است. این دو مورد برای مسکو سنگین و غیر قابل پذیرش بوده است، ولی همان‌طور که طی روزهای گذشته شاهد بوده‌ایم، مسکو به طور غیر مستقیم و در شکل دیپلماتیک به این سیاست آنکارا واکنش نشان داده است.
در مجموع، نهایت مداخله روسیه در جنگ قره‌باغ، این بود که اعلام کند اگر خاک جمهوری ارمنستان مورد تعرض قرار گیرد، مسکو جانب ایروان را خواهد گرفت. این در حالی بود که نیروهای ارمنی در منطقه قره‌باغ کوهستانی ضربات را از جانب دشمن خود متحمل می‌شده‌اند.
از لحاظ فرهنگی، دو موضوع را باید مد نظر قرار داد؛ اول اینکه رسانه‌ها و ادبیات مکتوب دو جمهوری به شدت علیه یکدیگر تبلیغ می‌کنند. این روند هم در قره‌باغ، هم در ارمنستان و هم در جمهوری آذربایجان جریان داشته و دارد. سران دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان باید این نکته را مد نظر قرار دهند که بالاخره دو کشور همسایه هستند و باید به این دروغ‌پردازی‌ها علیه همدیگر پایان دهند. اهانت به نهادها و نمادهای مذهبی و قومی هم، متاسفانه از شاخصه‌های ادبیات مکتوب دوکشور است.
موضوع دیگر، مالکیت جمهوری آذربایجان بر منطقه قره‌باغ است. این واقعیت سیاسی را که سازمان ملل هم بر آن صحه می‌گذارد، نباید از لحاظ تاریخی تحریف گردد و به شیوه‌ای وارونه، در مدارس و دانشگاه‌های قره‌باغ و ارمنستان تدریس شود. امروز اگر می‌بینیم که در خیابان‌های ایروان خیلی‌ها به خشم آمده‌اند، اینها واقعا گمان می‌کنند که بخشی از خاک ارمنستان را از دست داده‌اند، در صورتی که تاریخ و سیاست چیز دیگری را می‌گوید. از دولت باکو نیز انتظار می‌رود با ارامنه ساکن قره‌باغ، برخورد انسانی داشته باشد و آنها را شهروند جمهوری آذربایجان با حقوق کامل، بداند.