اخبار ویژه
وقتی صدای رادیو اسرائیل وعده تغییر سیاست آمریکا میدهد
در حالی که افراطیون حزب منحله مشارکت هنوز درباره وعدههای برگشت خورده قبلی بدهکار مردم هستند، یک عضو این حزب مدعی شد در صورت پیروزی بایدن، بطور حتم سیاست آمریکا نسبت به ایران تغییر خواهد کرد.(!)
احمد شیرزاد همان کسی است که در مجلس ششم از پشت تریبون رسمی مدعی شد ایران درباره برنامه هستهای به مدت 19 سال به دنیا دروغ گفته و حالا دم خروس بیرون افتاده است(!) این سخنان با اعتراض مهدی کروبی رئیس وقت مجلس روبرو شد که میگفت این سخنان، صدای رادیو اسرائیل است.
فردی با این سوابق به سایت جماران گفته است روی کار آمدن احتمالی بایدن با انتخاب مجدد ترامپ متفاوت است. اگر بایدن انتخاب شود به طور حتم سیاست آمریکا در قبال ایران تغییر خواهد کرد. آنقدر تضاد میان روشهای آقای ترامپ و بایدن وجود دارد که «ابلهانه» است اگر کسی فکر کند دعوای این دو «زرگری» است.
وی افزود: متأسفانه از گذشته تاکنون برخی کسانی که قصد موشکافی جزئیات را ندارند، یک نوع تنبلی در تحلیل وجود دارد. هر چند در این مورد خاص، تفاوتها جزئی نبوده و بسیار مشهود و بارز هستند. به کار بردن این عبارت که «سگ زرد برادر شغال است»، زیبنده یک تحلیلگر نیست و بیشتر از اینکه تحلیل باشد، گریز از تحلیل است.
او گفت: اگر آقای بایدن روی کار بیاید، قطعاً به برجام بازمیگردد اما این بدان معنا نیست که ما در دوره ریاست جمهوری او هیچ مشکلی نخواهیم داشت. به طور حتم در دوره بایدن نیز ما در بحثهای مربوط به سیاست منطقهای، توسعه موشکی و تسلیحاتی با آمریکا مشکل خواهیم داشت.
ادعای بازگشت بایدن به برجام در صورت پیروزی در انتخابات آمریکا در حالی است که وی و مشاورانش بارها بر ضرورت تمدید برخی بندهای تعلیقی برجام و همچنین توسعه محدودیتهای برجامی ایران به محدودیتهای نظامی و موشکی و منطقهای تأکید کردهاند؛ و بنابراین در اصل سیاست آمریکا در این سه حوزه هیچ تغییری رخ نخواهد داد و صرفاً بایدن با تحریمهای دوره ترامپ - بیآنکه هزینههای آن را بپردازد- به ایران فشار خواهد آورد و حال آنکه حتی اگر «صداقت برجامی»(!) هم داشته باشد، باید در عین، حال اعلام کند تحریمهای اعاده شده یا اعمال شده در دوره ترامپ را ملغی میداند.
ادعای دروغ قطعی بودن تغییر سیاست آمریکا نسبت به ایران در حالی مطرح میشود که افراطیون مدعی اصلاحات، از یک سو امضای جان کری (وزیر خارجه دموکراتها) پای برجام را تضمین میدانستند و از سوی دیگر، خود را تضمین وعدههای روحانی در انتخابات سال 96 معرفی میکردند اما اکنون از پذیرش مسئولیت هر دو تعهد شانه خالی میکنند. با این وجود معلوم نیست آنها چگونه تضمین میکنند بایدن سیاست احمقانه آمریکا را تغییر دهد؟
ادعای تدبیر اقتصادی و حواله دادن محض به نفرین و دعا
«آخرین یافتههای مکتب اقتصادی تدبیر و امید رونمایی شد: لعن به گرانی و دعا برای ارزانی!».
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان فوق، به نقد اظهارات معاون اول رئیسجمهور پرداخت. اسحاق جهانگیری اخیراً در پاسخ به خبرنگاران درباره اینکه آیا راهی برای ارزانی هست، گفت: «دعا کنید»! به طور معمول برخی منتقدان از آغاز کار دولتی که جهانگیری معاون اول آن بود، درباره رفتار و گفتار برخی دولتمردان که موجب ایجاد ناامیدی در مردم میشود، هشدار داده بودند، اما این نوع گفتار در دولتمردان تمامی نداشت و این بار نوعی تمسخر آیین دعا هم به آن اضافه شد! برخی مسئولان متهمند که در حواله کردن مشکلات کشور به غیر علت اصلی که مدیریتی است، دنبال زمینهسازی برای مذاکرات با خارجی و معاملات سیاسی داخلی هستند؛ بنابراین یک مسئول اجرایی کشور، نباید ژست پیشنماز یک مسجد را به خود بگیرد و به مردم بگوید دعا کنید. همین شخص در دولت قبلی به رهبری نامه نوشت و گفت باید همه مردان اقتصادی دولت برکنار شوند. در فرصتهای فراوان در دولت مستقر نیز با هجمه به دولت قبلی، افزایش نرخ ارز و تورم در آن دولت را به بیکفایتی مدیریتی نسبت داد. در زمان انتخابات ۹۶ در جامه یک نامزد غیرواقعی، بدترین خاطرهها را از مجموع وعدههای پوچ و سخنان متباین و متناقض و متضاد و ادعاهای متورم شده در خاطره جمعی ملت باقی گذاشت، به طوری که مردم حرفهای او را مثل ضربالمثل درباره اوضاع نابسامان به کار میبرند. هیچ وقت در آن زمانها نگفت دعا کنید اوضاع خوب شود! برای آن مقاطع برنامه و اصل و اصول ارائه میداد، اما حالا که در قدرت است، میگوید دعا کنید.
تنها امید باقیمانده در فصول پایانی مکتب تدبیر برای حل مشکلات اقتصادی این است که به گفته رئیسجمهور در سختیهای ناشی از افزایش قیمتها مردم باید کاخ سفید را لعنت کنند و به گفته معاون اول رئیسجمهور نیز برای کاهش قیمتها باید دعا کنیم، هر چند از منظر معنوی راهکارهای فوق محترم است، اما وقتی سخنان رئیسجمهور و معاون اول رئیسجمهور در زمان کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری در ذهن متبادر میشود، این مقامات محترم بر حسب وعدههایی که به مردم میدادند، معتقد بودند حل مشکلات اقتصادی راهکارهای عالمانه اقتصادی دارد.
امروز که در ماههای پایانی دولت تدبیر و امید قرار داریم و فشارهای بیسابقه اقتصادی به جامعه وارد شده است، انتظار میرود دولت محترم در اظهارات خود حداقل علاوه بر توصیه به دعا، و نفرین و کمی هم از راهکارهای اقتصادی برای حل مشکلات بهره ببرند یا اینکه وقتی مجلس به کمک دولت میآید و راهکارهایی را برای حمایت از مردم و حل مشکلات اقتصادی ارائه میدهد، پذیرای این راهکارها باشند تا از طریق همافزایی مجلس و دولت و سایر قوا شاهد گشایش اقتصادی در داخل کشور باشیم.
در همین حال روزنامه وطن امروز نیز در یادداشتی انتقادی تأکید کرده است: راهکارهای مدیریتی دولت روحانی این روزها بیش از هر زمان دیگری با ماوراءالطبیعه، نسبت پیدا کرده است. گویا دولتی که روزگاری نهچندان دور شیوه حکمرانی خود را مبتنی بر روشهای نوین مدیریتی میدانست و رقبای سیاسی خود را متهم میکرد، حالا خود در واکنش به هر ضعف و بحرانی تنها نسخه دعا و نفرین میپیچد.
تنها 9 ماه از عمر دولت دوم روحانی گذشته بود که جهانگیری از مهمترین طرح مدیریتی خود در مواجهه با نوسانات بازار ارز رونمایی کرد و خبر از تثبیت نرخ ارز روی 4200 تومان داد. دلار 4200 تومانی که در افواه عمومی از آن به عنوان «دلار جهانگیری» یاد میشد، نقطه آغازی بر یکی از بزرگترین میدانهای مدیریتی جهانگیری و سیاستهای فسادآفرین بود.
شبکه رانتی که حول «دلار جهانگیری» شکل گرفت تا جایی اعتراضات همگان را برانگیخت که حتی اکبر ترکان نیز این طرح را زمینهساز به تاراج رفتن 20 میلیارد دلار از منابع ارزی کشور خواند و روزنامه سازندگی به عنوان ارگان مطبوعاتی حزبی که جهانگیری عضو آن است هم تنها دستاورد این طرح را رانت و تورم دانست.
تجویز نسخه دعا برای کاهش نرخ اجناس از سوی جهانگیری در حالی است که روحانی نیز در ماههای اخیر تنها نسخه خود برای مواجهه با وضعیت نامطلوب فعلی را «نفرین واشنگتندیسی» یافته و در اظهاراتی عجیب گفته بود: «مردم اگر میخواهند برای کمبود و مشکلات لعن و نفرین کنند، آدرس آن کاخ سفید در واشنگتن است».
اکونومیست: آشوب محتمل است ترامپ زیربار شکست نمیرود
یک روزنامه انگلیسی پیشبینی کرد آمریکا به خاطر بیاعتمادی و تنش پدید آمده در انتخابات، دچار آشوب و هرج و مرج بیسابقه شود.
ایندیپندنت نوشت: مشکلاتی که ترامپ رئیسجمهور آمریکا و نامزد حزب جمهوریخواه به وجود آورده است، حتی در صورت کنارهگیری وی از قدرت نیز همچنان تاثیر خود را خواهند گذاشت و اگر او در همان شب برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با شکست روبرو شود، این احتمال وجود دارد که نتایج را نپذیرد و مدعی شود که تقلب صورت گرفته است.
هر اتفاقی در انتخابات رخ دهد، شبح ترامپ برای نسلهای بعدی آمریکا هم مایه نگرانی و ناراحتی خواهد بود. احتمال دارد ترامپ در این انتخابات پیروز شود. این احتمال هم هست که وی با اختلاف اندکی بازنده شود، اما بعد از شکایت به دیوان عالی پیروز انتخابات معرفی شود.
احتمال دیگری که مطرح است این است که ترامپ در انتخابات بازنده قطعی اعلام شود، اما از پذیرش این شکست خودداری ورزیده و همچنان از قدرت کنارهگیری نکند.
در این میان چند موضوع نگرانکننده وجود دارد. یکی از نگرانیها این است که «در شب انتخابات» مشخص شود ترامپ در آرایی که در همان روز اخذ شدهاند برنده است و وی مدعی شود که در انتخابات پیروز شده است و طرفداران جمهوریخواه ترامپ در داخل و دولتهای دوست وی در خارج از آمریکا نیز از وی حمایت کنند، اما با شمارش آراء پستی نتیجه وارونه شود.
با توجه به آنکه ترامپ بارها صحت انتخابات پستی را زیر سؤال برده، چنین وضعیتی میتواند جمهوریخواهان را یکصدا به سوی طرح ادعای تقلب در انتخابات سوق دهد. دولتهای خارجی در چنین شرایطی تنها به ناظرانی منفعل تبدیل خواهند شد. اگر اسرائیل و کشورهایی مانند انگلیس، روسیه و هند پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به رسمیت بشناسند، تصمیم وی برای ماندن در قدرت جدیتر خواهد شد.
حتی اگر ترامپ در انتخابات شکست فاحشی متحمل شود، این احتمال وجود دارد که وی نظر برگزار کنندگان انتخابات را نپذیرد و مدعی شود در انتخابات تقلب صورت گرفته است. در آن صورت، ترامپ میتواند با اقدامی مانند اعلام حالت فوقالعاده در کشور مدعی شود که آمریکا با یک بحران مواجه است. ترامپ میلیونها طرفدار متعصب دارد که مغز آنها را با حکایتهای زیادی درباره اردوگاههای کار اجباری که طرفداران «رادیکال» بایدن، یعنی کمونیستها، تشکیل دادهاند، شستشو دادهاند.
همچنین، گزارشهای زیادی درباره رونق گرفتن بازار خرید و فروش اسلحه در آمریکا منتشر شده است. خریداران اسلحه خود را برای رویاروییهای مسلحانه احتمالی آماده میکنند. به راحتی میتوان درک کرد که ترامپ میتواند وقوع شورشهای گسترده خیابانی را به عنوان ابزار یا بهانهای جهت تعطیل کردن روند دموکراتیک مورد استفاده قرار دهد.
حتی اگر هیچ یک از این احتمالات حادث نشود و ترامپ در انتخابات شکست بخورد، باز هم نفوذ وی باقی خواهد ماند. افرادی را که وی در دیوان عالی منصوب کرده و نیز هزاران قاضی همسو با این افراد در دادگاههای مختلف برای سالهای طولانی از نفوذی گسترده برخوردار خواهند بود. مشکلاتی که ترامپ به وجود آورده، بعد از کنارهگیری وی از قدرت نیز همچنان تاثیر خود را خواهند
گذاشت.
رد پای حسین فریدون اینبار در فساد بانک سرمایه
نام حسین فریدون که در پروندههای کلان فساد اقتصادی از حقوقهای نجومی گرفته تا ارتباط با باند طبری به گوش میرسید، اکنون با دو پرونده جدید یعنی «بانک سرمایه» و «منطقه آزاد قشم» نیز گره خورده است.
به گزارش رجانیوز، حضور حسین فریدون در کنار حسن روحانی از روزهای ابتدایی ریاستجمهوری او برای همگان تعجببرانگیز بود. شخصی که بدون هیچگونه مسئولیت و تخصص مشخصی در کنار عالیترین مقام اجرایی کشور قرار گرفته بود و در بیشتر جلسات و همایشها او را همراهی میکرد. حضوری که البته به ناگاه و پس از درز اخبار قطرهچکانی از ارتباطات و مراودات مشکوک وی با برخی پروندههای مفاسد اقتصادی کمرنگ شد و تقریبا به صفر رسید!
شاید اولینباری که نام حسین فریدون در ارتباط با پروندههای فساد اقتصادی مطرح شد در ماجرای حقوقهای نجومی و دخالت او در انتصاب مدیران عامل برخی بانکهای بزرگ دولتی بود. بعدتر نیز با دستگیری یک شبکه بزرگ بانکی و همچنین استرداد رسول دانیالزاده به کشور، مجدداً نام وی به صدر اخبار رسانهها آمد.
موسی غضنفرآبادی، رئیس دادگاه انقلاب تهران، درباره بازداشت عوامل شبکه فساد بانکی توسط سازمان اطلاعات سپاه گفته بود: «اخباری وجود دارد که حاکی از ارتباط حسین فریدون با این شبکه فساد بانکی است.»
تیرماه سال ۹۵ نیز علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس نهم شورای اسلامی در نشست خبری با نام بردن از دو بدهکار بانکی به نامهای «مالامیری» و «دانیالزاده» افشا کرد که این دو نفر با حسین فریدون در ارتباط هستند. بانک ملت ۴۰۰ میلیون درهم با کارمزد صفر درصد به آنها داده و این دو نفر این پول را به داخل کشور آوردهاند و از طریق صرافیها آن را تبدیل و مجدداًً با کارمزد صفر درصد از بانک دریافت کردهاند و با سرمایهگذاری مجدد در بانک ملت سالانه ۲۴ درصد سود گرفتند.
ماجرای فیشهای نجومی و عزل مدیران بانکی در همان ایام منجر به کشف یک شبکه فساد بانکی و دستگیری اعضای این ستاد شد. علاوه بر «علی صدقی» مدیرعامل معزول بانک رفاه، «علی رستگار سرخهای» هم یکی از مدیران عامل بانکها بود که در ماجرای فیشهای نجومی عزل شد. رستگار سرخهای چندی بعد در ماجرای کشف یک شبکه فساد بانکی دستگیر شد.
در آن زمان عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران از جابهجایی ۸۰۰ میلیارد تومان در بانک ملت، بازداشت ۴ متهم و به سر بردن چند متهم دیگر در خارج از کشور خبر داده و گفته بود: «درباره نحوه اقدامات متهمان از وزیر اقتصاد و رئیسکل بانک مرکزی درخواست گزارش شد. نکتهای که در اینباره مطرح شده بود، نقش فریدون در نصب این دو مدیرعامل بود.»
همچنین ناصر سراج رئیس وقت سازمان بازرسی کل کشور در تاریخ ۸ تیر ۹۵ در حاشیه همایش سراسری قوه قضائیه درباره تخلفات مدیرعامل بانک رفاه اظهار کرد: «علی صدقی مدیرعامل بانک رفاه بهخاطر تخلفات بزرگی که قبلاًً در بانک ملی داشته، فاقد صلاحیت برای مدیرعاملی بانک رفاه کارگران بود اما با فشار حسین فریدون و لابیگری وی، مدیرعامل بانک رفاه کارگران شد.»
اما بهتازگی سرنخهای جدیدی از ارتباط برادر رئیسجمهور با شبکههای فساد مطرح شده است. روز گذشته و در هشتمین جلسه از دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان بانک سرمایه که مربوط به بررسی اتهامات «محمد امامی» بود، قاضی مسعودی مقام در اظهاراتی خطاب به متهم گفت: آقای امامی! شما در پیامکهای خود به فرزان گفتید که وقتی میخواهید پیش «عمو فِری» بروید باید دست پر بروید! این عمو فری کیست که باید دست پر پیش او بروید؟ ما که میدانیم کیست و در کیفرخواست هم به او اشاره شده است.
طبق گفته قاضی مسعودی مقام، نام حسین فریدون بهعنوان فرد مرتبط با امامی و فرزان، از متهمان بانک سرمایه وجود دارد. همچنین میلاد گودرزی، خبرنگار حاضر در جلسه دادگاه این موضع قاضی را با تصویری از حسین فریدون منتشر کرده و بهطور تلویحی خبر از ارتباط محمد امامی با حسین فریدون داده است.