نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران-۷۶
جَستن مهاجرانی از استیضاح با 14 رأی
سیدرضا تقوی به عنوان موافق استیضاح مجدداً صحبت کرد و نسبت به نوع برداشت و استفادة مهاجرانی از قرآن کریم و سیرة معصومین، اعتراض نمود و برخوردهای ایشان را شخصی دانست نه از موضع حکومت. وی مواردی را از سیرۀ ائمه مطرح کرد که درست در نقطة مقابل برداشتهای مهاجرانی بود و در پایان صحبتهای خود، جملهای از امام خمینی را خواند:
«شما نمیتوانید در مجلهای که دارید، افرادی را انتخاب کنید که سابقهشان انحراف بوده است به حساب اینکه حالا دیگر خوب شده است و آدم مسلمانی است و به این حساب او را در روزنامهتان وارد کنید. اینکه او خیلی خوب است، برای خودش، ما نمیگوییم بد است. اما نمیتوانیم مطلبی را که در تربیت یک ملتی و در سرنوشت یک ملتی دخالت دارد، به دست او بدهیم.»1
محمدرضا باهنر هم در سخنان خود در جهت موافقت با استیضاح به نکاتی اشاره کرد از جمله اینکه مهاجرانی به بسیاری از سؤالها و موارد مطرح شده در استیضاح و مصادیقی که ذکر شد پاسخ نداد. وی سپس تصریح کرد که: «خلاصة بحث ما این است که جناب آقای مهاجرانی لزوم داشتن سیاست و استراتژی و مدیریت کلان برای امور فرهنگی را با بعضی استنباطات شخصی و احساسی در بعضی از مقررات تاریخی خلط کردند و یا مسئولیتهای مشخص یک وزیر را با اصول صریح قانون اساسی و وظایفی که در قانون شرح وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده یک مقداری مخلوط کردند. ما در هر صورت معتقدیم که مطابق بند (2و3) قانون اساسی ایشان موظفند که برای تعمیق نظام اسلامی و دفاع از آن، دفاع از مبانی اسلام و احکام اسلام برنامهریزی کنند و استراتژی داشته باشند.»2
مهاجرانی مجدداً به طرح دیدگاههای خود و دفاع از اقداماتش پرداخت و در نهایت با اختلاف 14 رأی در مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تثبیت گردید.3
نکتة حائز اهمیت، بسیج همة وزراء از سوی رئیسجمهور برای حضور در جلسة استیضاح مهاجرانی و رایزنی با نمایندگان برای توجیه و کسب آراء مخالف استیضاح آنان است. عزتاله ضرغامی که در آن زمان معاون پارلمانی وزارت دفاع دورۀ علی شمخانی را به عهده داشت، در گفتوگو با هفتهنامۀ مثلث به این موضوع اشاره کرده و میگوید: «وقتی بحث استیضاح آقای مهاجرانی مطرح بود، دولت به وزرا فشار آورده بود که باید همگی به مجلس بروید و فعال باشید و از وزیر ارشاد دفاع کنید. وقتی من در صحن بودم آقای شمخانی با من تماس گرفت و گفت فشار زیادی روی من است. حتی آقای ابطحی به من فشار آورد که شما وزیر کابینه هستید و حتماً باید بروید. من به آقای شمخانی گفتم شما به عنوان سردار سپاه با این همه عقبة سیاسی و حزباللهی نباید مؤید این فضای فرهنگی و سیاسی باشید. آقای شمخانی هم قبول کرد و گفت من بیایم و در مجلس حضور پیدا کنم، از یکی از دربها وارد مجلس شوم چند دقیقه در راهروها با برخی از افراد صحبت کنم و از در دیگر خارج شوم. گفتم کار پسندیدهای است. یک شوخی هم کردم؛ حضور در مجلس را با فرد دارای عذر شرعی و مسجد مقایسه کردم که از یک در بیاید و از یک در دیگر خارج شود!»4
نکتة مهم دیگر را آقای محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) در خاطرات خود اشاره میکند و آن نکته این است که: «در روزاستيضاح، تيمي از متخصصان و آشنايان با حوزههاي مختلف هنر و ادبيات و چاپ و نشر و مسائل فرهنگي، در كتابخانه و آرشيوهاي خاص در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مستقر شده بودند. اين عده، ضمن شنيدن همزمان جريان استيضاح از راديو، آماده بودند تا در ارتباط با شبههها و سؤالات مطروحه توسط نمايندگان استيضاح كننده، بلافاصله به منابع و مراجع لازم مراجعه كنند، و نتيجة كار را، به وسيلة تلفن همراه، به اطلاع آقاي مهاجراني و تيم همراهش برسانند. اين عده، غير از ديگر افرادي بودند كه به همراه مشاراليه در مجلس حضور يافته بودند، تا در صورت لزوم، به وسيلة يادداشت و مانند آن، به كمك وي بشتابند. به عبارت ديگر، آنچه در آن روز توسط آقاي مهاجراني گفته شد، جدا از متن از پيش تهيه شده توسط وي در پاسخ اعتراضها و انتقادهاي نمايندگان، حاصل كار يك تيم ورزيده و اهل فن، به اضافه فضاسازي حاشيهاي در مجلس توسط آن عده از ديگر وزراي حاضر در صحن مجلس، براي جلب و جذب آراي سرگردان، خاصّه طيف سوم از نمايندگان مجلس بود.
وی سپس به طرف مقابل [موافقان استیضاح] اشاره کرده و آنان را بعضاً ناآشنا به مسائل فرهنگی که هیچ کدام هنرمند، شاعر، نویسنده یا منتقد ادبی هنری نبوده و تنها به اطلاعات از قبل تدارک دیده شدة خود بسنده کرده و در روز استیضاح نیز زمینة هیچگونه مشاوره یا اطلاعگیری دربارة برخی مدعیات جدید وزیر، با خبرگان و اهلفن همسو با خود، فراهم نکرده بودند.
وی همچنین به موردی از خود که در مجلس توسط مهاجرانی از او نام برده و گزینش نادرست از مطالب و نوشتههای او کرده بودند اشاره کرد که بعد از دشواریهای زیاد حقیقت موضوع را به نمایندگان استیضاحکننده رساند اما متأسفانه طرح نشد.»5
مهاجرانی فلسفة گرایش به سیاست خود را این طور توضیح میدهد: «سیاست در کام من در این میانسالی طعم شیر درازگوش میدهد! که جرعههایی از آن را در دهه اوّل عمر نوشیدهام و پیرزنی کولی و طالعبین در جام جهاننمای چشمان کبودش انگار مثل پیرزنی که نقش خشت خام را میخواند از پیشانیام خواند که وکیل و وزیر میشوم!»
دربارۀ موضعگیریهای مختلف مهاجرانی، ابراهیم نبوی، طنزنویس پناهنده به غرب، میگوید: «مهاجراني يك سياستمدار واقعي است، با همة خوبيها و بديهاي يك سياستمدار. او بازي ميكند، تغيير موضع ميدهد، گاهي اوقات به حدي باورنكردني شجاع ميشود، تا آنجا كه همگان گمان ميكنند او بهترين گزينه براي رياست جمهوري بعدي است و گاهي چنان محتاط و با محافظهكاري رفتار ميكند كه همه او را پيروانديشههاي ماكياولي ميپندارند، مردي كه بدون داشتن اصول اخلاقي در سياست تنها به قدرت ميانديشد.»6
پانوشتها:
1- صحیفه امام، ج 13، ص 477.
2- روزنامة رسمی، مذاکرات جلسه علنی مجلس شورای اسلامی جلسه 273.
3- برای کسب اطلاعات بیشتر درخصوص استیضاح و دیدگاههای طرح شده، به کتاب «نقد استیضاح و تفکرات دکتر مهاجرانی» رجوع شود.
4- سایت تحلیلی خبری عصر ایران،
24 اسفند 1383.
5- خبرگزاری فارس، 11/2/1378.
6- روزنامة کیهان، 22/1/1389.