واقعیات تلخ و شیرین یک موفقیت (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
بار دیگر «استعداد»، «اراده» و «غیرت» جوان ایرانی کاری کرد کارستان و در میان باشگاههای متمول آسیایی که برای رسیدن به موفقیت از هیچ اهرمی – حتی ناجوانمردانه- نمیگذرند، یک تیم ایرانی جواز حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا را کسب کرد؛ اتفاقی که گویای جمله: «اگر ورزش را جدی بگیریم، فتح قلههای بلند توسط ورزشکارانمان دور از دسترس نخواهد بود» است.
یادمان نمیرود که در گذشتههای دور و نزدیک نیز بسیاری از ورزشکاران ایرانی با وجود موانع و تنگناهای پیش روی خود و به رغم وجود سوء مدیریت در بخشهایی که در آن فعالیت میکردند، برای بالا بردن پرچم کشور و شادی مردمشان حماسه خلق کردند.
موفقیت اخیر تیم فوتبال پرسپولیس نیز یادآوری دو حقیقت را در پی داشت که امیدواریم در میان مسئولان ورزش حداقل برای یک بار هم که شده، گوشی شنوا پیدا شود و آن حقایق را به مثابه پلههایی برای اصلاح اوضاع و احوال کنونی قرار دهد.
حقیقت شیرین و غرورآفرین این موفقیت، آنجایی است که میبینیم بازیکنان با غیرت پرسپولیس، با ارادهای آهنین فعل خواستن را صرف میکنند و با تکیه بر دانش مربیانی که آنها نیز ایرانی هستند، بر رقبای خود غلبه کرده و مجوز فینالیست شدن را به دست میآورند. این حقیقت شیرین وقتی به واقعیتی تلخ پیوند میخورد که؛ یادمان میآید این تیم از دل ورزشی بیرون آمده که نه ساختار درستی دارد و نه مدیریتی اصولی و با برنامه و آشنا به امور ورزشی در راس آن قرار گرفته است. تلخی ماجرا از این باب است که؛ چند دهه میشود که مدیران منصوب شده در ورزش و حتی دولتمردانی که این افراد را به سمت و سوی ورزش، فدراسیونها و باشگاههای مردمی آن سوق میدهند، توان و استعداد و اراده جوان ایرانی و ورزشکاران غیور کشورمان را جدی نگرفتهاند و اگر غیر از این بود و برای تقویت این جوانان گامی بلند برداشته بودند، امروز در تمام رشتهها در سطح جهانی حرفهای زیادی برای گفتن داشتیم.
جدی نگرفتن ورزش و ورزشکار ایرانی، آسیبهای فراوانی را
درپی داشته است. همین نگاه بیتفاوت و غیر مسئولانه به مقوله ورزش که ناشی از سر جای خود قرار نداشتن برخی از مدیران است، ترمز پیشرفت و موفقیتهای مستمر بوده است. فقدان ساختار درست سبب شده تا
علاقهمندان به ورزش تنها به اراده خود ورزشکاران و مربیان آنها امیدوار باشند و طبیعی است که موفقیت با چنین فرمول عجیبی- همه بار را روی دوش مربی و ورزشکار قراردادن- ماندگار نیست و میبینیم که گاهی میشود-مثل صعود اخیر سرخپوشان به فینال آسیا- و گاهی نیز نمیشود.
موفقیتهای جوانان ایرانی در عرصههای مختلف ورزشی، هنری، علمی و... دنیا را متوجه استعدادهای ناب فرزندان این سرزمین نموده است اما آنان که مسئولیتهایی مهم –به ویژه در ورزش- دارند هنوز از خواب بیدار نشده و باور نکردهاند که اگر برای این ورزش کارهایی زیربنایی انجام دهند، تاثیرات موفقیتهای پیش رو و محصول همان کارها به زیبایی در جامعه هویدا خواهد شد.
اواخر هفته گذشته شاهد بودیم که کام شیرین دوستداران پرسپولیس از باب موفقیت در لیگ قهرمانان آسیا، جای خود را به نگرانی داد؛ نگرانی از اینکه مبادا اعتراض باشگاه النصر عربستان- که در زمین مسابقه حریف جوانهای ایرانی نشده بودند- به حذف تیمشان منجر شود (هرچند اعتراض نماینده عربستان دیروز رد شد). البته نگرانی آنها بیشتر ریشه در این مسئله داشت که؛ برخی از کشورهای منطقه با نفوذ خود بر کار و بار کنفدراسیون فوتبال آسیا، در برخی از بزنگاههای حساس، آرا و تصمیماتی ناجوانمردانه را موجب میشوند. اما این تنها یک بخش ماجرا است و بخش دیگرش به ورزش خودمان و ضعفهای ساختاری و مدیریتیاش مربوط میشود؛ جایی که باید در داخل قوی شویم و با اشتباهات خود مجال سوءاستفاده به رقبا را ندهیم ولی برعکس عمل میکنیم! نمونه اش ماجرای پرداخت نشدن مطالبات برانکو ایوانکوویچ، سرمربی سابق پرسپولیس و تبعات آنکه بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی این باشگاه را نیز شامل میشود. این داستان در دیگر باشگاه مردمی کشورمان یعنی استقلال نمود دارد و اوضاع در آن مجموعه به مراتب بدتر نیز هست.
با در نظر گرفتن تمام این موارد که تازگی ندارند اما یادآوری هر روزهشان لازم است، امیدواریم ورزش ایران به مرحلهای برسد که دیگر به موفقیتهای مقطعی و جرقهای دلخوش نباشد و مدیرانی در رأس آن قرار بگیرند که به توانایی ورزشکاران ایرانی باور داشته باشند. از آن مهمتر اینکه خودشان با آگاهی و تخصص کامل قبول مسئولیت نمایند و اینگونه نباشد که چون در دیگر بخشهای دولتی جایی برای نشستن آنها نبوده آویزان ورزش شده باشند.