نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
ارگان حزب کارگزاران: ریشه مشکلات اقتصادی سیاستهای اقتصادی دولت است نه تحریمها
سرویس سیاسی ـ
روزنامه سازندگی در صفحه اقتصادی شماره پنج شنبه خود طی یادداشتی نوشت: «این روزها اقتصاد ایران درگیر مشکلات جدی است و هنوز از وعده گشایش اقتصادی دولت، گشایشی حاصل نشده است... مسائل و مشکلات اقتصادی ما بیش از اینکه به پارامترهای خارجی بستگی داشته باشد، به پارامترهای سیاستگذاریهای داخلی بستگی دارد.»
سازندگی نوشت: «مهمترین پارامتری که وجود دارد، به نظرم نوع سیاستگذاری داخلی، مخصوصاً سیاستگذاران اقتصادی است. وقتی نگاه میکنیم، چه قبل از تحریمها، چه بعد از تحریمها، چه بعد از برجام و چه دوره تحریمهای مجدد، ما خیلی کم توانستیم رشد قابل توجهی داشته باشیم که متناسب با جایگاه ایران باشد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «ریشه مشکلات اقتصاد ایران در سیاستهای اقتصادی ما نهفته است از مصرف نادرست منابع بودجه و منافع ملی گرفته تا فسادها و رانتها و اتفاقاتی که حول این مصرف نادرست رخ میدهد. اینها ریشه اصلی نابسامانی اقتصاد ما هستند.»
گفتنی است، طی دو سال گذشته یکی از راهکارهای سیاسی اصلاحطلبان برای فرار از پاسخگویی در مورد مشکلات کشور، این بوده است که هر از گاهی بگویند تحریمها علت اصلی مشکلات کشور بوده است!
با ترساندن از دلار 5 هزارتومانی رای مردم را دزدیدند
امروز برای دلار 28 هزار تومانی بهانهتراشی میکنند!
روزنامه حامی دولت اعتماد روز پنجشنبه در گزارش اقتصادی خود با عنوان «رشد 75 درصدي نرخ دلار در 6 ماه» به رکورد شکنی تازه قیمت دلار طی روزهای اخیر پرداخت و نوشت: «در هفته نخست مهر ماه، ركورد تازهاي براي قيمت دلار در صرافيهاي بازار آزاد ثبت شد؛ 28100 تومان. يك هفته پس از آنكه رييس كل بانك مركزي در پيامي براي چندصدمين بار وعده داد كه بازار ارز به روال درست خود بازميگردد، اما موج افزايشي قيمتها در دو بازار ارز و سكه، از ابتداي سال آغاز شده و حالا با گذشت 6 ماه از سالي كه اقتصاد ايران علاوهبر تحريمها، با مشكل بزرگتري به نام شيوع ويروس كرونا نيز درگير است؛ به ركوردهاي جديدي دست پيدا كرده است. قيمت دلار از 16 هزار تومان ابتداي امسال به 28 هزار تومان و قيمت سكه نيز از 6 ميليون تومان به بيش از 13 ميليون تومان رسيده و با اين حساب، نرخ دلار در پايان شهريور امسال 75درصد نسبت به فروردين ماه و شروع آغاز به كار بازارها رشد كرده است. در همين بازه زماني، قيمت سكه بهار آزادي به عنوان گزينه جايگزين سرمايهگذاري نيز 111درصد رشد كرده است. رشد قيمتها در بازار ارز موجب شده تا بازارهاي موازي نيز تحت تاثير قرار گيرند و قيمت انواع كالا و خدمات نيز به دنبال گراني دلار با شوك افزايش قيمت مواجه شدهاند. گفته ميشود بخش بزرگي از نوسانات بازار ارز به دليل مشكلات واردكنندگان در تامين ارز از سامانه نيما، كاهش درآمدهاي نفتي، ورود تقاضا از بازار بورس به بازار ارز و ادامه نگرانيهاي سياسي و فضاسازيهاي موجود درخصوص فعالسازي مكانيسم ماشه توسط دولت امريكاست.»
گفتنی است، دلار همچنان روند صعودی خود را حفظ کرده و حالا به کانال 28 هزار تومان رسیده است. این خبر برای هر ایرانی خبری ناخوشایند است نه برای اینکه مردم دلار مصرف میکنند بلکه به این دلیل که متاسفانه با گران شدن دلار قیمت کالاها نیز گران میشود و امروز مردم در سختترین شرایط معیشتی قرار دارند. هنوز خاطرمان هست دولت تدبیر و امید با برجام جو روانی به راهانداخته بود که اگر این توافق امضا شود، مردم وضعیت زندگیشان بهتر میشود.
جریان اصلاحطلب در سال 96 نیز با رقیب هراسی در رسانههای خود اعلام میکرد که اگر رئیسی یا قالیباف رئیسجمهور شوند، دلار 5 تا 10 هزار تومان خواهد شد. عکسهای یک دلاری در کنار 1000 تومانی پس از توافق برجام و سر و صدایی در رسانههای جریان اصلاحطلب به پا شده بود و اینطور وانمود میکردند که تمام مشکلات اقتصادی حل میشود حالا اما میبینیم دلار به کانال 28 هزار تومان رسیده و این حاصل مدیریت جریان اصلاحطلب و اعتدالی است.
جالب اینجاست که رسانههای اصلاحطلب امروز وقیحانه برای دلار 28 هزارتومانی بهانه تراشی میکنند و با فرافکنی قصد دارند روی بیتدبیری دولت برآمده از خود سرپوش بگذارند اما مردم به خوبی از کارنامه جریان اصلاحطلبی و اعتدالی مطلع هستند و امروز مشکلات معیشتی به دلیل همان نگاه غربگرایان است.
کلمه «مردم» بیشتر از مردم برای اصلاحطلبان مهم است
روزنامه شرق در شماره روز پنج شنبه خود نوشت: «فراکسیونی که کلمه «مردم» را از عنوان خود حذف کرده بود، قالیباف را به ریاست برگزید. حالا باید پرسید وقتی نامزد فراکسیون انقلاب اسلامی برای ریاست مجلس به ریاست این فراکسیون میرسد، یعنی جبهه پایداری و محمدباقر به وحدت و تفاهم رسیدهاند؟»
در ادامه این نوشتار آمده: «نشانههای این همدلی و رضایت البته مدتها پیش آغاز شده است، نهتنها در انتخاب قالیباف به ریاست مجلس بلکه بعدا در تقسیم مناصبی که صورت گرفت هم هویدا شد؛ وقتی زاکانی به ریاست مرکز پژوهشها و بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات رسید. مجتبی توانگر، نماینده مجلس و عضو این فراکسیون گفته که محمدباقر قالیباف بهعنوان رئیساین فراکسیون انتخاب شده و حجتالاسلام نصرالله پژمانفر و حجتالاسلام میرتاجالدینی بهعنوان نواب رئیسفراکسیون نیروهای انقلاب اسلامی انتخاب شدند.»
این یادداشت افزوده: «27 شهریور این فراکسیون در نشستی، کلمه مردم را از عنوان فراکسیون حذف و آن را صرفا به فراکسیون «جبهه انقلاب اسلامی» تغییر داده بود. این خبر را ولی اسماعیلی، عضو شورای مرکزی فراکسیون داده بود.»
نکته نخست آنکه، شرق انتخاب افرادی مانند زاکانی، نصرالله پژمانفر، میرتاجالدینی و... را نشانه همدلی عنوان کرده است. در اینکه همدلی چیز بدی نیست شک نداریم اما آیا اصلاحطلبان انتظار داشتند رئیسمجلس مثلا رئیسمرکز پژوهشها را از فراکسیون امید (اصلاحطلبان مجلس قبل) انتخاب کند؟!
نکته قابل تامل این است که برای طیف موسوم به اصلاحطلب شعارهای ویترینی و عنوانها بیشتر اهمیت دارد. چنانکه خواندید این روزنامه اصلاحطلب به حذف کلمه مردم واکنش نشان دادهاما اصلاحطلبان در چهارسال گذشته که در مجلس حضور داشتند، قدمی در مسیر مردم و بهبود معیشت آنها برنداشتند.
برای درک این مطلب کافی است، موضوع استعفای محمد شریعتمداری از وزارت صمت را یادآور شویم. پیش از اینکه وی استعفا دهد، فراکسیون امید (اصلاحطلبان مجلس دهم) گفته بود که قصد دارد وی را به دلیل ضعف عملکرد، عدم نظارت بر بازار، آشفتگی و افزایش بیحساب و کتاب قیمتها استیضاح کند. شریعتمداری اما چند روز بعد از این استعفا داد و سپس از جانب رئیسجمهور برای وزارت کار به مجلس معرفی شد!
صبح روزی که قرار بود صلاحیت شریعتمداری به عنوان وزیر کار در مجلس بررسی شود، فراکسیون اصلاحطلبان (فراکسیون امید) که چند روز پیش از آن ظاهرا میخواست او را استیضاح کند، گفت که از او برای تصدی پست وزارت کار حمایت میکند! تنها فراکسیون اصولگرایان مجلس بود که به دلیل ضعف عملکرد شریعتمداری در وزارت صمت گفت که از وی حمایت نخواهد کرد. در پایان آن روز او وزیر کار شد چون در مجلس دهم اکثریت از آن اصلاحطلبان و حامیان دولت بود.
مدعیان اصلاحات همچنان مشغول بزک اروپای بدعهد!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «فرانسه و کشورهاي اروپايي بهدنبال حفظ برجام هستند و براي تحقق اين امر در مقابل شريک استراتژيک خود نيز ايستادهاند زيرا معتقد هستند اين توافق يک دستاورد بزرگ براي صلح و امنيت جهاني است و مانع ايجاد تنش ميشود. اروپا نيز بر اين باور است که يک اتفاقي به ناحق در قبال ايران رقم خورده است. اين يک اقدام کمسابقه است که رئيسجمهور يک کشور يک توافق موردقبول همگان را بههم بزند. اروپا امروز به اين باور رسيده است که بايد در مقابل اين اقدامات ايستاد. از سوي ديگر بهدنبال تشويق ايران هستند تا ايران با فشارهاي آمريکا از برجام عقب نکشد.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «آنها ميدانند برخي در داخل ايران نظرشان اين است که از برجام خارج شويم و از پروتکل الحاقي نيز انصراف دهيم. عملا فرانسه و کشورهاي اروپايي در راستاي تضعيف ترامپ به دنبال اين هستند تا او هيچ پيروزي در عرصه بينالمللي در ماههاي آتي کسب نکند تا بتواند در انتخابات از آن استفاده کند و عملا اروپا ديگر تمايلي به انتخاب شدن ترامپ ندارد. امروزه بهدرستي ايران از دولت ترامپ بيشترين آسيبها را ديده اما اين يک مسئله جهاني است و غالب کشورها تحتتاثير سياستهاي غيرمنطق ترامپ قرار گرفتهاند و عملا بريتانيا نيز آمريکا را رها کرده است.»
مدعیان اصلاحات همچنان مشغول بزک اروپای بدعهد هستند. این در حالی است که در هفتههای گذشته تروئیکای اروپا علیرغم اطمینان از رأی منفی چین و روسیه، به قطعنامه ضدایرانی آمریکا درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران رای ممتنع دادند.
تروئیکای اروپا همچنین در ماههای گذشته در شورای حکام آژانس قطعنامهای علیه ایران تصویب کرد. سه کشور اروپایی با اقدام اخیر و رای ممتنع به قطعنامه ضدایرانی، ثابت کردند که حاضر نیستند حداقل حقوق ایران را به رسمیت بشناسند.
در حال حاضر برخلاف ادعای برخی دولتمردان و رسانههای زنجیرهای، در موضوع ایران شکافی میان اروپا و آمریکا ایجاد نشده، بلکه این دو برای یک هدف مشترک، وظایف مختلفی برای خود تعریف کردهاند. اروپا بارها تأکید کرده که در پی حفظ برجام است. منظور طرف اروپایی از حفظ برجام، نظارت بر اجرای یکطرفه تعهدات از سوی ایران است. در حقیقت اروپا در رویکردی سلطهگرانه خود را در جایگاه ناظر برجام میبیند و این ایران است که باید تعهدات را انجام دهد. مأموریت اصلی اروپا در برجام، نگه داشتن ایران در توافق است.