ضرورت افزایش کیفیت آموزش در مدارس دولتی و مراقبت از آسیب های آموزش مجازی- بخش دوم
مدارس لاکچری تهدیدی جدی برای عدالت آموزشی
شاید باورش برایمان سخت بود که روزی فاصله طبقاتی کودکان را نیز درگیر کند و دوران تحصیل و روزهای مدرسه نیز با طبقاتی شدن، به کام برخی افراد رقم بخورد.
طبقاتی شدن آموزش که نمود آن با تراکم بالای دانشآموزان در کلاسهای درس، سه دانشآموز دبستانی در یک نیمکت، افت کیفیت آموزش در مدارس دولتی و در مقابل کلاسهای خلوت، امکانات آموزشی متفاوت و فوق برنامههای عجیب در مدارس غیردولتی قابل مشاهده است؛ عمده این مدارس خاص را میتوان در مناطق یک تا سه پایتخت جستوجو کرد، مدارسی که مشتریانشان نیز خاص هستند یعنی افرادی از طبقات قدرت و ثروت. این مدارس لاکچری چگونه سر برآوردند و چگونه شد ناگهان در کنار مدارس دولتی، غیرانتفاعی و خصوصی و خیلی خصوصی هم دایر شد و رفته رفته کیفیت آموزش در مدارس دولتی پایین آمد و در عوض همه چیز در مدارس خصوصی خلاصه شد، از شیوههای تدریس عالی تا جذب بهترین معلمها با برترین شیوههای نوین آموزشی!
مدارس لاکچری و مشتریانی از طبقه قدرت و ثروت
مدارس لاکچری در تهران که شهریه را بهبهانههای مختلف افزایش میدهند زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست و آفت بزرگ کشور، حرکت در مسیراشرافیت توسط مسئولان است وقتی مسئولان مسیر خود و بچههای خود را از سایر مردم جدا میکنند و در مسیراشرافیت قرار میگیرند جامعه دوقطبی میشود.
در مقابل مدارس لاکچری، شاهد برخی مدارس دولتی هستیم که کارنامه بچهها را برای پرداخت کمکهای مردمی گرو نگه میدارند, به نقل از یکی از والدین که میگفت: «درآمد بسیار پایینی دارم اما 200 هزار تومان بابت کارنامه فرزندم از من مطالبه میکنند»، یک کارشناس آموزشی معتقد است مدارس دولتی به روزی افتادهاند که حتی طبقه متوسط جامعه فرزندانشان را در آنجا ثبتنام نمیکنند.
همانطور نظارتی روی این مدارس صورت نمیگیرد، روی محتوا و کارکرد آنها هم نظارتی نیست. بنابراین کاملا قابل درک است که بشنویم سند غربی 2030 در این مدارس اجرایی شود.
اما قابل باور نیست که در بدنه دولت و در فرامین اجرایی ما اجرای 2030 را شاهد باشیم در همین رابطه محمدمهدی زاهدی نماینده مردم کرمان و راور و عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند به صورت نقطهای در برخی مناطق سند 2030 اجرا میشود، به طور مثال در مقطع تحصیلی ابتدایی در کتابی که محفل خانوادگی را نشان میدهد که در کنارشان کتاب مقدس قرآن قرار داشت به جای آن اکنون گلدان قرار داده اند!.»
وی ادامه میدهد: «به جای اینکه از کودکی قرآن و جایگاه آن را در ذهن کودکان ترسیم کنیم آن را از تصاویر حذف میکنند،خب معلوم است که این یک حرکتی در جهت خلاف مبانی اسلامی است.»
زاهدی تاکید میکند: «این تنها یک نمونه بسیار کوچکی بود که اتفاق افتاده همچنین در سال گذشته در یکی از کتابهای درسی هنرستانی بحثی را مطرح کردند که اگر شما دچار ناراحتی هستید و استرس دارید موسیقی گوش دهید و تجربه نشان داده است که تا 70 درصد بر آرامش شما اثر دارد! در حالی که دعا و نیایش اثرش 30 درصد است و این دقیقا همان آثار اجرایی 2030 است.»
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس شورای اسلامی اضافه میکند: «در گزارشهایی که به کمیسیون رسیده است متوجه شدیم در برخی مدارس به جای تربیت و فرهنگ اسلامی فرهنگ غربی آموزش داده میشود که میطلبد مسئولین آموزشی حواسشان جمع باشد و نظارت دقیق تری داشته باشند.»
وی خاطر نشان میکند: «مطمئناً کمیسیون آموزش و تحقیقات با تاکیدات مقام معظم رهبری بیش از گذشته روی این مسائل حساستر شده تا خلاف شرعی صورت نگیرد و آموزش لیبرالی اتفاق نیفتند.»
بی مهری به مدارس دولتی از سوی مسئولین
سحرخیز معاون اسبق آموزش و پرورش دو سال پیش نکته قابل تاملی را بیان کرد که اکنون نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
وی در گفتوگویی اظهار داشت: «زمانی که در وزارتخانه بودم بررسی کردیم تعداد قابل توجهی از مدیرانکل آموزشوپرورش مجوزهایی را در بحث مدارس آموزش از راه دور دارند چگونه ممکن است فرد هم مسئول باشد و هم مدرسه داشته باشد و این یعنی رانت و شرایط بهگونهای میشود که به عوامل خود دستور میدهند دانشآموزان لازم را برای مدارسشان تأمین کنند.» برخی مدارس غیردولتی متعلق به وزرای آموزشوپرورش، معاونین وزرا و شخصیتهای سیاسی هستند که برای ردگمکنی مدرسه را به نام همسرشان زدهاند و مجتمعهای آموزشی ایجاد کردهاند و همچنان این مدارس بدون نظارت خاصی با شهریههای آنچنانی فعالیت میکنند. مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی برای حمایت از دانشآموزان مستعد طبقه متوسط و ضعیف جامعه فعالیت میکنند اما مورد بیمهری قرار گرفتهاند و این مسئلهای است که مسئولان باید نسبت به آن پاسخ دهند که در برابر مدارس لاکچری چرا نباید از مدارس تیزهوشان و مدارس دولتی حمایت کرد؟
محمدرضا احمدی نماینده مردم رشت و عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «واقعا باید از مقام معظم رهبری بابت درایتهای اندیشمندانه و دانشمندانه شان تشکر کرد که اینقدر هوشمندانه مسائل را رصد میکنند.»
وی ادامه میدهد: «ما جلسات مختلفی را تاکنون برگزار کردیم و برای اینکه فرموده رهبری روی زمین نماند پیشنهاد کردیم تا کارگروههایی تشکیل شود و بتوانیم به واقع عدالت آموزشی را در سطح کشور پیاده کنیم.» احمدی اضافه میکند: «در فرمایشات رهبری چند نکته وجود دارد که بسیار حائز اهمیت است، یکی از آنها اجرای سند 2030 است که ما به تمام نمایندهها و حتی جناب وزیر که تشریف آوردند مجلس گفتیم که باید دقت لازم به کار گرفته شود تا این سند اجرا نشود و هرکجا احساس شد که این سند خودسرانه اجرا میشود گزارش دهند.» عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس شورای اسلامی میافزاید: «نگرانی رهبری در مقاطع مهدکودک و دبستان را باید با جان و دل بپذیریم و برای آن اندیشه کنیم که در همین رابطه گفتوگوهایی با مقامات عالی آموزشی صورت گرفت.»
وی تاکید میکند: «برخی از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آگاهی ندارند یا آن را اجرا نمیکنند و اگر ما به دنبال پیشرفت آموزشی هستیم این سند نباید خاک بخورد و همان طور که حضرت آقا فرمودند سال هاست آن سند تصویب شده اما اجرا نمیشود.»
احمدی بااشاره به اینکه افرادی که مدرسه دولتی درس میخوانند نباید احساس ضعف کنند و نباید بر این باور باشند که هرچه معلم خوب است میرود برای مدارس غیردولتی، میگوید: «باید به گونهای عمل شود که اکثر افراد رغبت به مدارس دولتی داشته باشند نه غیردولتی.»
ایجاد پیاده نظام برای دشمن با اجرای ۲۰۳۰
بدون شک دشمن قصد دارد کاری را که به وسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، با نفوذ و از راههایی مانند سند ۲۰۳۰ دنبال و انسانهایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملتها فراهم شود. امین اسدی کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «سلطه جهانی از سالهای ۱۹۸۰ به بعد یک موج جهانیسازی و همگرایی همهجانبه کشورها با نظام لیبرال غربی را آغاز کرد. از لوازم و ملزومات اجرای این جهانیسازی هدفمند، یکسان سازیهایی در حوزههای گوناگون مانند مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است.»
وی ادامه میدهد: «در این میان موضوع فرهنگ و استفاده از ابزارهای فرهنگی در جهت استعمار دولتها از جمله اقدامات کلیدی و شاخص این نظام است و دست اندازی به نظامهای آموزشی و تربیتی کشورهای مختلف از اهداف راهبردی نظام سلطه است.»
اسدی تصریح میکند: «دلایل مخالفت با سند و برخی اهداف انحرافی سند ۲۰۳۰،تخریب فرهنگ اسلامی در پرتو معیارهای بینالمللی غربی، تساوی جنسیتی و حذف موانع جنسیتی، آموزش حقوق بشر غربی، آموزش شهروندی جهانی، بر اساس هنجارهای غربی، حذف فرهنگ ایثار و شهادت به بهانه «دور نگه داشتن مدارس از خشونت، تغییر سبک زندگی اسلامی- ایرانی به سمت زندگی و مدل غربی، خلاف فرهنگ متداول کشور و در قالب جهانی سازی و حرکت به سمت توسعه و پیشرفت، قبح زدایی و عادی جلوه دادن روابط دختر و پسر و به تبع آن زن و مرد، بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی و دینی.»
این کارشناس مسائل سیاسی بااشاره به دیگر دلایل نبایدهای سند ۲۰۳۰ میگوید: برابری زن و مرد در آموزش، علیرغم اینکه این مسئله در فرهنگ و اسناد و برنامههای آموزشی ایران وجود دارد، اما در سند ۲۰۳۰ به مواردی مانند تغییر کتب درسی با حذف نقشهای مادری، همسری و مشابه نشان دادن زن و مرد در تمام عرصههااشاره شده است.
نفوذ خزنده جریانهای غیردینی در مدارس
نفوذ افکار و جریانهای غیردینی از موارد دیگر مورد انتقاد در سند2030 است، غیراسلامی و غیردینی شدن آموزش در ایران و صریحاً در کتابچههای راهنمایی یونسکو با عنوان «آموزش همگانی جهانی» بیان شده است و در واقع در چارچوب فرهنگ غربی مبانی مطلوب اسلامی و ارزشی در کتب و آموزههای آموزشی نباید بگنجد. وی یادآور میشود: «منتقدان سند میگویند نظارت بر انجام سند را مستشاران خارجی بر آموزش و پرورش تعبیر میکنند. نکته بسیار مهم این است که در سند ۲۰۳۰ رسیدن به برابری جنسیتی و آزادی جنسی مدنظراست؛ در حالی که سیاستها و برنامهها و قوانین اسلامی کشور این نیست و در دستورات اسلامی بر عدالت جنسیتی تأکید شده است نه برابری جنسیتی؛ ضمن اینکه باید از تعجیل و شتاب زدگی متولیان تعلیم و تربیت در امضای این سند گلایهمندی وجود دارد؛ چرا که در اصل ۷۷ قانون اساسی آمده است: «عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس برسد، حال سؤال این است که آیا این برنامه در مجرای قانونی مجلس قرار گرفته است.»
اسدی تاکید میکند: «آنچه از محتوا و نیّات طراحان سند آموزش ۲۰۳۰ به خوبی قابل برداشت است، این موضوع است که نظام لیبرال غربی به شکل کاملاً حساب شده و زیرکانهای سعی در اجرای پروژه نفوذ در ممالک مختلف، خاصه نظامهای آموزشی و تربیتی اسلامی دارد تا به بهانه یکسان سازی فرهنگی و رفع تبعیضهای جنسی، استعماری نو ایجاد کرده و کشورها را به سلطه در آورد.» وی با بیان اینکه باید بدانیم در دورهای هستیم که دیگر جنگ میان کشورها از حالت فیزیکی و گرم، به میدان تقابل فرهنگی و اقتصادی مبدل شده است، متذکر میشود: «نظام سلطه جهانی استحاله فرهنگی از درون و تغییر باورهای اعتقادی با استفاده از بعضی مهرههای همسو با تفکران مادی گرایانه و به اصطلاح آن طرف آبی و فریب خورده داخلی را وجهه همت خود قرار داده است، تا به بهانه و سودای جهانی سازی، خواستهها و اغراض سلطه طلبانه خود را محقق سازد.»
این کارشناس مسائل سیاسی اضافه میکند: «البته در این میان نمیتوان از کنار وادادگی فرهنگی جماعتی از متولیان تعلیم و تربیت این سرزمین به سادگی گذشت؛ آنهایی که به بهانه توسعه و پیشرفت نظام آموزشی و بیتوجه به آموزهها و اقتضائات فرهنگی و دینی و آرمانهای مقدس این نظام که در راه اعتلای آن، صدهاهزار جان مقدس تقدیم شده است، به دیوار لرزان و پناهگاه غیر مطمئن نظریه پردازان تعلیم و تربیت غربی پناه بردهاند و گویی شفای نظام بیمار آموزشی کشور را در نسخههایاشتباه طبیبان غربی دنبال میکنند.»
اسدی تصریح میکند: «این درحالی است که همگان به ویژه متولیان امر تعلیم و تربیت میدانند که نظام آموزشی ما نسخه شفابخش و درمانگر مطلوبی به نام سند تحول بنیادین را همراه خود دارد که حاصل سالها پژوهش و مطالعه اهالی و متخصصان تعلیم تربیت است.»
وی خاطرنشان میکند: «البته قصدمان تطهیر و تأیید همه شئون و مراتب این سند از هرگونه خطا واشتباهی نیست، اما همواره تأکید داریم که مسئولان مرتبط با امر آموزش و پرورش به جای توجه بیحد و اندازه، تأکید و تصریح فراوان بر اجرای سند ۲۰۳۰، کمی وقت و انرژی خود را بر اجرای صحیح و همراه با دقت همه ارکان سند تحول آموزش و پرورش بگذارند و این سند آموزشی که متناسب با فضای فرهنگی و تربیتی کشورمان تهیه و تنظیم شده است را به اجرا
در آورند.»