راویان مقتل «ابومخنف»(پرسش و پاسخ)
پرسش:
«ابومخنف» که نزدیکترین فرد به حادثه عاشورا بوده است، مقتل خود را از طریق کدام راویان به رشته تحریر درآورده است؟
پاسخ:
غنای نقلهای معتبر در حادثه کربلا
در میان وقایع تاریخی کمتر واقعهای است که از نظر نقلهای معتبر به اندازه حادثه کربلا غنی باشد، هیچ قضیهای در تاریخهای دوردست سیزده یا چهارده قرن پیش، به اندازه حادثه کربلا تاریخ معتبر ندارد. معتبرترین مورخین اسلامی از همان قرن اول و دوم قضایا را با سندهای معتبر نقل کردهاند و این نقلها با یکدیگر انطباق دارد و به هم نزدیک است.
مشوه کردن این تاریخ روشن و افتخارآمیز
قضایای کربلا، قضایای روشنی است، و سراسر این قضایا هم افتخارآمیز است. ولی ما آمدهایم چهره این حادثه تابناک تاریخی را تا این مقدار مشوه کردهایم! بزرگترین خیانتها را ما به امام حسین(ع) کردهایم.
اگر امامحسین(ع) در عالم ظاهر هم بیاید (و این تحریفها را) ببیند به ما چه میگوید؟ میگوید: من آن امام حسینی که شما در خیال خودتان رسم کردهاید نیستم! آن قاسم ابن الحسنی که شما در خیال خودتان رسم کردهاید که آن برادرزاده من نیست!
بنابراین نقل وقایع کربلا و حماسه عاشورا باید بر اساس منابع معتبر و دست اول باشد تا شبهه جعل و تحریف آنها مطرح نشود.
معتبرترین منبع تاریخ وقایع کربلا و حماسه عاشورا مقتل ابومخنف است که نزدیکترین فرد به زمان وقوع این حماسه بوده است.
منابع نقل روایات مقتل «ابومخنف»
«ابومخنف» بخش عمدهای از مجموعه 110 روایت خویش از واقعه کربلا را به روش و سنت محدثین از طریق راویان متعددی نقل کرده است. از آنجا که این راویان از نظر جایگاه و تعلقات سیاسی، فکری و چگونگی زمان و مکان ارتباط با واقعه کربلا گوناگون و متفاوتند، بنابراین ضمن دستهبندی آنان از همین حیث به بررسی محتوا و خصایص و ارزش گزارشهای هرکدام به نحو اجمال میپردازیم:
الف) راویان حاضر در صحنه
این راویان در قالب چهار دسته زیر طبقهبندی و تفکیک میشوند:
گروه نخست: شامل اعضایی از خاندان امام حسین(ع) که در کربلا حاضر و ناظر بودند. اینان عبارتند از: امام سجاد(ع) و فاطمه دختر علی(ع) و خواهر امام حسین(ع) و محمدبن علیابنالحسین(ع)، امام باقر(ع) اگرچه در زمان واقعه کربلا حدود چهار سال بیشتر نداشت، امام علاوه بر حضور در صحنه کربلا، با شاهدان مختلف هم پیوند و ارتباط مستقیم داشت.
گروه دوم: دو دسته از یاران و همراهان امامحسین(ع) که هر کدام به دلایلی زنده ماندند، مانند:
1- بازماندگانی که به امام حسین(ع) وفادار بودند. مانند: عقبه ابن سمعان، همسر زهیر ابن قین، مرقع ابن ثمامه اسدی که اسیر شد، مولی عبدالرحمن عبدربه، طرماح ابن عدی، عبدالله ابن حازم و عباس جدلی.
2- ضحاک ابن عبدالله مشرقی که تا روز عاشورا در کنار امام ماند، اما با مشاهده غلبه دشمن و پی بردن به شهادت قریبالوقوع امام حسین(ع) آن حضرت را ترک کرد و از صحنه پیکار خارج شد.
گروه سوم: شاهدان بیطرف و ناظر بر وقایع؛ دو تن از افراد قبیله بنیسعد به نامهای عبدالله ابن سلیم و مذریابن مشمعل که همانند زهیرابن قین همزمان با عزیمت امامحسین(ع) از مکه به سوی کوفه به سوی این شهر روانه شدند. اما آنان برخلاف زهیر که سرانجام به کاروان امام پیوست،نه به امام ملحق شدند و نه به سپاه کوفه.
گروه چهارم: شاهدانی از سپاه ابن سعد:
1- افرادی از سپاه ابنسعد، یعنی کثیر ابن عبدالله شعبی وهانی ابن ثبیت الحضرمی که در کشتن یاران امامحسین(ع) دست داشتند.
2- افرادی که به دلایل مختلف بر کشتن امام و یاران آن حضرت حریص نبودند و حتی از آن امتناع داشتند که عبارتند از: حمید ابنمسلم، قره ابن قیس تمیمی از خویشاوندان قبیلهای ابومخنف و مسروق ابن وائل و عفیف ابن زهیر و هانی ابن ثبیت حضرمی و ایوب ابن مشروح و ربیع ابن تیم و یحیی ابن مانی ابن عروه که پس از شهادت پدرش در کوفه، به دلیل هراس از ابن زیاد در شمار سپاهیان ابن سعد درآمد و به کربلا آمده بود.
ابومخنف روایات غالب این راویان را با واسطه و روایات برخی را بیواسطه گزارش کرده است.
ب) راویان دور از صحنه و معاصر واقعه کربلا
ابومخنف روایات این گروه را گاه از طریق یک تا سه واسطه به دست آورده و نقل کرده است.
این دسته از راویان نیز از نظر تعلقات سیاسی و اعتقادی متفاوت و در گروههای ذیل قابل دستهبندی هستند.
گروه نخست: روایان دوستدار امامحسین(ع) و ائمه شیعه مانند: علی ابن حنظله ابن اسعد الشبامی که پدرش حنظله از شهدای کربلا است. قدامه ابنسعید، داود ابن علیابن عبدالله ابن عیاش، مجالدابن سعید، محمدابن قبس، ابوخالدکاهلی و عمروابن لوذان، پسر حرابن یزید ریاحی و دلهم همسر زهیر ابن قین.
گروه دوم: راویان وابسته یا متمایل به امویان و خویشاوندان آنان از قبیل: قاسمابن عبدالرحمن و ابیجناب ابن ابیحیه.
گروه سوم: راویان طرفدار زبیریان مانند: عمرابن عبدالرحمن ابن حارث مخزومی وحسان ابن قائد.
گروه چهارم: محدثین بیطرف و علمای اخبار نظیر: محمد ابن یشر همدانی (پدر محمدابن هشامکلبی)
گروه پنجم: مشایخ حدیث و خویشاوندان ابومخنف همچون: عبدالرحمن ابن جندب ازدی، صقعب ابن زهیر و کسانی که ابومخنف از آنان به عنوان بعضی از اصحاب خویش یاد کرده است.