اخبار ویژه
بیبیسی: مقاومت فلسطین شکست استراتژیک را به اسرائیل تحمیل کرده است
یک تحلیلگر صهیونیست تأکید کرد اسرائیل مدعی پیروزی تاکتیکی در جنگ غزه است اما این حماس است که شکستی استراتژیک را به اسرائیل تحمیل میکند.
ایلان راث مدیر ارشد مؤسسه اسرائیل در وبسایت نشریه فارین پالیسی نوشت: اسرائیل در جنگ جاری ادعای پیروزی تاکتیکی خواهد کرد، اما حماس توانسته شکستی استراتژیک را به اسرائیل تحمیل کند.
به گزارش بیبیسی استدلال تحلیلگرانی مانند ایلان راث روی این پایه استوار است که با وجود همه سختیهایی که حماس با آنها مواجه است، اما توانسته حس مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل را در بین فلسطینیها تقویت کند. آنها میتوانند هزینههای زیادی به اسرائیل تحمیل کنند.
بیبیسی خاطرنشان کرد: از سال 2005 و زمانی که اسرائیل بالاخره تصمیم گرفت از نوار غزه خارج شود و شهرکهای یهودینشین را در آنجا جمع کند، هر چند وقت یکبار درگیری بین اسرائیل و فلسطینیهای ساکن غزه به یک درگیری تمام عیار تبدیل شده است. اما هزینه این کار برای اسرائیل همواره رو به افزایش بوده است. اسرائیل زمانی از غزه خارج شد که حدود یک هزار اسرائیلی در جریان انتفاضه دوم در خلال سالهای 2001 تا 2004 میلادی کشته شدند.
بیبیسی خاطرنشان کرد: استفاده از موانعی که نفوذ به درون شهرهای اسرائیل را برای مهاجمان فلسطینی عملاً غیر ممکن کرد، باعث شد تا فلسطینیها به سمت استفاده از راکت و موشک سوق پیدا کنند. در گذشته،پرتاب راکتها بیشتر مناطق جنوبی اسرائیل را در بر میگرفت. عمده راکتهایی که از سوی شاخه نظامی حماس و سایر گروههای فلسطینی از غزه پرتاب شدهاند، راکتهای کوتاه برد هستند که به قسام معروفند. راکتهای قسام و راکتهای ابتدایی گراد که از نسل راکتهای کاتیوشا هستند، حداکثر میتوانند اهدافی تا فاصله بیست کیلومتری را هدف قرار دهند. اما در نبرد جاری نقاطی در عمق اسرائیل با موشکهای ام 75 با 75 کیلومتر برد هدف قرار گرفت. برخی منابع از برخورد حماس از موشکهایی با برد بیش از 150 کیلومتر هم سخن گفتهاند.
شبکه دولتی انگلیس اذعان کرد: پس از اصابت یک فروند موشک حماس به نقطهای در نزدیکی فرودگاه بینالمللی بنگوریون، پرواز به مقصد فرودگاههای بن گوریون و تلآویو از سوی برخی شرکتهای هواپیمایی بینالمللی به حالت تعلیق درآمد. اسرائیل که بسیار از این اقدام عصبانی بود این تعلیق پروازها را «پاداشی برای حماس» توصیف کرد. اسرائیل متوجه این نکته بود که تعلیق پروازها به معنای کاهش ضریب امنیت در اسرائیل تلقی خواهد شد.
بیبیسی میگوید: با پیشرفت گروههای فلسطینی در آزمون نبردهای گاه و بیگاه، این امکان وجود دارد که ضریب موفقیت موشکهای فلسطینی در عبور از تور گنبد آهنین افزایش یابد.
بیبیسی اعتراف کرد: اسرائیل با وجود ادعای داشتن قویترین ارتش خاورمیانه،توان نابود کردن حماس را ندارد. حماس و گروههای فلسطینی در غزه برای دور زدن محاصره زمینی، هوایی و دریایی در هفت سال گذشته که اسرائیل بخاطر پیروزی حماس در انتخابات دست به محاصره تمام عیار فلسطینیها زد، از تونلهای زیرزمینی برای انتقال مواد مورد نیاز برای تولید راکت یا قاچاق موشکهای ساخت خارج به درون غزه استفاده کردهاند. در نبرد جاری، از این تونلها برای نفوذ به درون اسرائیل و ضربه زدن به اهداف اسرائیلی استفاده مؤثری شد. شماری از سی سرباز کشته شده اسرائیل در نبرد جاری زمانی از پای درآمدند که نیروهای فلسطینی توانستند از تونلها برای رخنه و حمله غافلگیرانه به اهداف اسرائیلی استفاده کنند. تلفات بالای ارتش اسرائیل در دور جاری نبردها امری نیست که جامعه ملتهب اسرائیل، چه در سطح سیاسی و چه در سطح مردمی، از کنار آن براحتی بگذرد.
در همین حال شمعون شفر در روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نوشت: حماس و جهاد اسلامی، مقاومت عجیبی از خود نشان داده و اکنون زمام امور را به دست گرفتهاند؛ این باعث میشود که خون ما به جوش بیاید و عملیات نظامی نیز تاکنون به هیچ کدام از اهداف خود نرسیده است.
این تحلیلگر صهیونیست از «شکست ارتش اسرائیل» در استفاده از آنچه که آن را «عنصر شگفتیساز از ابتدای جنگ با غزه تاکنون» مینامید بشدت انتقاد کرد و افزود: حالا این عنصر فقط در دایره واکنش میگنجد.
«رون بین یشای» تحلیلگر نظامی نیز به روزنامه یدیعوت آحارونوت میگوید: ارتش اسرائیل از ابتدای ورود به جنگ زمینی علیه غزه شماری از بهترین افسران بلند پایه خود را از دست داد؛ کسانی که با انواع تاکتیکهای جنگی آشنا بودند از جمله فرماندهان گردانها که ستون فقرات تفنگداران ارتش را تشکیل میدهند.
شبکه 10 تلویزیون رژیم اشغالگر صهیونیستی نیز گزارش داد که «ارتش اسرائیل در وضع رعب و وحشت در زمین غزه به سر میبرد.»
این شبکه افزود: بعضی سربازان میگویند هر روز با وضعی متفاوت از گذشته در جنگهای غزه روبرو میشوند.
روزنامه آمریکایی : حماس از تکنیک حزب الله بهره میگیرد
«حماس در جنگ اخیر به مراتب قدرتمندتر و سهمگینتر ظاهر شد و این تقویت مرهون حمایتهای حزبالله است که در تعامل با سپاه پاسداران ایران نقش کلیدی ایفا میکند.
روزنامه کریستینساینسمانیتور ضمن انتشار این ارزیابی نوشت: شبکههای گسترده تونلی، تاکتیکهای کمین و موشکهای ضدتانک حماس و تولید فزاینده راکت از مزیتهای نظامی حماس در مبارزه جاری علیه یورش نظامی اسرائیل به غزه است. سربازان مجرب اسرائيلی اذعان میدارند که حماس امروز حماس سال 2009 نیست.
روزنامه آمریکایی خاطرنشان کرد: حماس امروز یک نیروی بسیار سازمانیافتهتر است و از تاکتیکها و تسلیحاتی که «حزبالله» در نبرد سال 2006 با اسرائیل در لبنان آنها را به کار بست استفاده میکند. این استعداد چشمگیر حماس، اسرائیل را دچار چالشهای متعدد استراتژیک کرده است. از نگاه میدانی، بارزترین ویژگی نبرد جاری اسرائیل در غزه آمار تلفات سربازان اسرائیلی است که در مقایسه با جنگ غزه در سال 2009، آمار این تلفات سه برابر بیشتر است.
این روزنامه میافزاید: در نبرد زمینی «شجاعیه» که فاصله چندانی میان نیروهای دو طرف وجود نداشت، مبارزان «القسام» تلفات سختی بر سربازان اسرائیلی وارد کردند که عامل اصلی این موفقیت هم وجود شبکههای گسترده تونلها و سلاحهای ضدتانک حماس بود. این سلاحها که به طور سیستماتیک برای اولین بار در غزه مورد استفاده قرار میگیرد نمونه همان سلاحهایی است که سال 2006 میلادی 52 فروند تانک اسرائیلی را منهدم کرد. از نمونه این سلاحها اسلحههای مدل «کورنت و کونکورس» ساخت روسیه است که ظاهرا از طریق سوریه به دست حزبالله و حماس رسیده است.
کریستینساینسمانیتور میافزاید: در 4 روز نخست نبرد زمینی 28 سرباز اسرائیلی کشته شدند که در مقایسه با آمار تلفات 10 نفری سربازان اسرائیلی در نبرد سال 2009 غزه که دو هفته به طول انجامید قابل تامل است. در خصوص قوت بنیه نظامی حماس یک افسر اسرائیلی به هاآرتص گفت: «تجهیزات و تاکتیکی که حماس در شجاعیه به کار گرفت نظیر همین ابزارهایی است که حزبالله در جنگ با اسرائیل مورد استفاده قرار میدهد. از نمونه این تاکتیکها دامهای موشکی و IEDS است که در سراسر میدان رزم غزه مشاهده میشود.
این افسر اسرائیلی میگوید: نیروهای حماس در میدان رزم میایستند و به جنگیدن ادامه میدهند و مانند گذشته پا به فرار نمیگذارند.
«پیتر لرنر» سخنگوی نیروهای دفاعی اسرائیل میگوید: حماس در مقایسه با سال 2009 که جمع کثیری نیروی تفنگ به دوش داشت در نبرد جاری غزه از جوخههای سازمان یافته بهره میبرد و به وفور از موشکهای ضدتانک استفاده میکند که قابل مقایسه با جنگ غزه در سال 2009 نیست.
در سال 2007 «یووال دیسکین» رئیس شینبت هم از اعزام نیروهای عملیاتی حماس به ایران خبر داد و این اقدام را «یک خطر استراتژیک بسیار خطرناکتر از قاچاق سلاح برای غزه» نام برد.
«موشه یعالون» وزیر جنگ اسرائیل هم در سال 2011 اعلام کرد که «حزبالله» یک واحد ویژه به نام «1800» دارد که به فلسطینیان آموزش رزمی میدهد و حتی مربیانی را هم برای این امر به غزه گسیل داشته است.
کجفهمی آمریکا از ملت و حاکمیت ایران موجب بنبست مذاکرات است
دو عضو اسبق امنیت ملی آمریکا تصریح کردند؛ کاخ سفید دچار سوء تفاهم درباره ملت و حاکمیت ایران است اما نه جمهوری اسلامی از حقوق ملی خود کوتاه میآید و نه مردم ایران پشت جمهوری اسلامی را خالی میکنند.
فلینت لورت و هیلاری من لورت در یادداشتی که از سوی وبسایت آمریکایی کنسرسیوم نیوز منتشر شده، مینویسد: تندروها در آمریکا هنوز خواب تغییر نظام در ایران را میبینند و میخواهند تحریمهای بیشتری علیه این کشور تصویب شود نه اینکه به توافقی با این کشور برسند که بر اساس آن برنامه هستهای ایران نظارت شود. آیا آمریکا از مذاکره با ایران درس لازم را گرفته است و اگر خیر چه نکاتی را باید برای تحقق توافق جامع در نظر بگیرد؟ یک نکته که واشنگتن دریافته این است که جمهوری اسلامی به شدت خود را به حفظ استقلالش متعهد میداند.
در ادامه این تحلیل آمده است: در موضوع هستهای، تعهد جمهوری اسلامی برای حفاظت از استقلال ایران بیشتر بر این اصل استوار است که ایران به موجب معاهده عدم تکثیر هستهای 1968 (انپیتی) از حق اصولی برای غنیسازی در داخل کشور با در نظر گرفتن پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برخوردار است. ایران بر سر حق غنیسازی حتی با وجود فشارها تسلیم نخواهد شد. سیاستگذاران ایرانی معتقدند تسلیم در برابر واشنگتن در یک موضوع، به مطالبات و فشار مضاعف آمریکا در دیگر موضوعات منجر خواهد شد و این فراتر از نیاز ایران به فناوری اتمی است.
کنسرسیوم نیوز میافزاید: «واشنگتن برای بیش از یک دهه اصرار داشت که ایران حق غنیسازی ندارد. حتی امروز نیز آمریکا از پذیرش این امر که این حق شامل غنیسازی بر اساس پادمانهای آژانس است طفره میرود. مقامات آمریکایی به اهمیت احترام به استقلال ایران واقف نیستند. آمریکا و متحدان غربیاش هنوز از ایران میخواهند تاسیسات غنیسازی خود را از کار بیندازد، خواستهای که بر اساس انپیتی یا هر متن حقوقی دیگری مبنایی ندارد و به اهداف ادعایی غرب در زمینه عدم تکثیر کمکی نمیکند.»
دو عضو سابق امنیت آمریکا در دولت بوش یادآور شدند: «متاسفانه مطالبات غربیها برای از کار انداختن تاسیسات غنیسازی توسط ایران در این خواسته ریشه دارد که تهران باید در توافق نهایی تسلیم شود و توانایی غنیسازی بومی را نداشته باشد و در عوض به تامینکنندگان سوخت خارجی متکی باشد، اگر قدرتهای غربی اصرار کنند که ایران حقوق حاکمیتی خود را واگذار کند، توافق نهایی به هیچ وجه حاصل نخواهد شد، هر اندازه هم که مذاکرات به طول بیانجامد. آمریکا هنوز این نکته را نفهمیده که جمهوری اسلامی در حقیقت برای اغلب ایرانیهای داخل کشور نظامی مشروع است. انقلاب غیر از اینکه استقلال ایران را احیا کرد، به ایرانیها وعده داد که استبداد شدید را جایگزین نظامی کند که در حکومت اسلامی ریشه دارد و بومی است.
فلینت و هیلاری من لورت در ادامه این تحلیل نوشتند: جمهوری اسلامی با همه ضعفها به شیوههای مهمی از جمله توسعهها در زمینه محو فقر، دستاوردهای آموزشی، خدمات بهداشت و درمان، دستاوردهای علمی و فناوری و بهبود وضعیت زنان به رغم چند دهه جنگ، تهدید و تشدید تحریمها توانسته است به مردمش خدمترسانی کند. با وجود این هنوز بسیاری از آمریکاییها اصرار دارند که جمهوری اسلامی را نظامی غیرمردمی بدانند. همین موضوع به رویای آمریکا برای براندازی منجر شده است اما این برداشت به کلی نادرست است و کجفهمی از واقعیت در مورد ایران رویکرد غرب نسبت به دیپلماسی هستهای ایران را به نادرستی شکل داده است.
کنسرسیوم نیوز در پایان نوشت: قدرتهای غربی با اصرار بر توافق نهایی که بیش از 10 سال بازه زمانی را دربر بگیرد، اینگونه برآورد میکنند زمانی که توافق نهایی پایان پذیرد نظامی سیاسی در ایران روی کار خواهد بود که تعهد کمتری به استقلال راهبردی خود خواهد داشت. این گمانهزنی به شدت نادرست و غیردقیق است. نه جمهوری اسلامی و نه هیچ حکومت مشروع دیگری در مورد آنچه بیشتر ایرانیها به عنوان حق مشروع خود میشناسند سازش نمیکند. زمانی که آمریکا به طور کامل این موضوع را درک کند، مسئله هستهای به خودی خود حل خواهد شد.
همصدایی آرمان با کری!
در حالیکه جهانیان نسبت به جنایات رژیم غاصب صهیونیستی به ابراز انزجار و خشم پرداخته و در سراسر جهان راهپیماییهای اعتراضآمیز به پا شده است، روزنامه آرمان با درج کاریکاتوری عجیب، به همزبانی با بیبیسی و رسانههای صهیونیستی پرداخت!
یک روز پس از روز قدس و خروش میلیونی مردم کشورمان و آزادگان جهان، آرمان کاریکاتوری را منتشر کرد که براساس آن، مردم غزه در جنگ بین حماس و اسرائیل، بیپناه و سرگردان تصویر شدهاند! این تصویر افزون بر اینکه دو طرف ماجرا را به یک اندازه مسئول و درگیر ماجرا میداند، رژیم صهیونیستی را در تحمیل این همه خسارت و کشته و زخمی کردن هزاران تن از مردم غزه، مسئول ندانسته و مسئولیت نیروی مقاومت را با جنایات صهیونیستها یکسان دانسته است!
جای تأمل است که در حالیکه «مقاومت» تنها راه نجات مردم بیدفاع غزه است و سالها مذاکره و حرافی مدعیان سیاسی، رژیم اسرائیل را گستاختر و جریتر کرده و تنها در سالهای اخیر است که با قدرت گرفتن مقاومت و همراهی همه جانبه مردم غزه، رژیم صهیونیستی شکستهای مفتضحانه و خفتباری را تحمل کرده است، آرمان، آرمانها و در اصل اوهام خودش را که در معنا نسخهبرداری شده از دست رسانهها و مقامات سیاسی غرب در مقصر معرفی کردن جبهه مقاومت است، در روزهایی که مردم غزه زیر بارش بمبهای تقدیمی ابرقدرتها هستند، به این شکل منتشر میکند و در همزبانی با وزیر خارجه آمریکا که حماس را مقصر ماجرا میداند، گوی سبقت را حتی از رسانههای خارجی که به خاطر حفظ پرستیژ حرفهای روایت منصفانهتری از ماجرا ارائه میدهند، میرباید.
یک تحلیلگر صهیونیست تأکید کرد اسرائیل مدعی پیروزی تاکتیکی در جنگ غزه است اما این حماس است که شکستی استراتژیک را به اسرائیل تحمیل میکند.
ایلان راث مدیر ارشد مؤسسه اسرائیل در وبسایت نشریه فارین پالیسی نوشت: اسرائیل در جنگ جاری ادعای پیروزی تاکتیکی خواهد کرد، اما حماس توانسته شکستی استراتژیک را به اسرائیل تحمیل کند.
به گزارش بیبیسی استدلال تحلیلگرانی مانند ایلان راث روی این پایه استوار است که با وجود همه سختیهایی که حماس با آنها مواجه است، اما توانسته حس مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل را در بین فلسطینیها تقویت کند. آنها میتوانند هزینههای زیادی به اسرائیل تحمیل کنند.
بیبیسی خاطرنشان کرد: از سال 2005 و زمانی که اسرائیل بالاخره تصمیم گرفت از نوار غزه خارج شود و شهرکهای یهودینشین را در آنجا جمع کند، هر چند وقت یکبار درگیری بین اسرائیل و فلسطینیهای ساکن غزه به یک درگیری تمام عیار تبدیل شده است. اما هزینه این کار برای اسرائیل همواره رو به افزایش بوده است. اسرائیل زمانی از غزه خارج شد که حدود یک هزار اسرائیلی در جریان انتفاضه دوم در خلال سالهای 2001 تا 2004 میلادی کشته شدند.
بیبیسی خاطرنشان کرد: استفاده از موانعی که نفوذ به درون شهرهای اسرائیل را برای مهاجمان فلسطینی عملاً غیر ممکن کرد، باعث شد تا فلسطینیها به سمت استفاده از راکت و موشک سوق پیدا کنند. در گذشته،پرتاب راکتها بیشتر مناطق جنوبی اسرائیل را در بر میگرفت. عمده راکتهایی که از سوی شاخه نظامی حماس و سایر گروههای فلسطینی از غزه پرتاب شدهاند، راکتهای کوتاه برد هستند که به قسام معروفند. راکتهای قسام و راکتهای ابتدایی گراد که از نسل راکتهای کاتیوشا هستند، حداکثر میتوانند اهدافی تا فاصله بیست کیلومتری را هدف قرار دهند. اما در نبرد جاری نقاطی در عمق اسرائیل با موشکهای ام 75 با 75 کیلومتر برد هدف قرار گرفت. برخی منابع از برخورد حماس از موشکهایی با برد بیش از 150 کیلومتر هم سخن گفتهاند.
شبکه دولتی انگلیس اذعان کرد: پس از اصابت یک فروند موشک حماس به نقطهای در نزدیکی فرودگاه بینالمللی بنگوریون، پرواز به مقصد فرودگاههای بن گوریون و تلآویو از سوی برخی شرکتهای هواپیمایی بینالمللی به حالت تعلیق درآمد. اسرائیل که بسیار از این اقدام عصبانی بود این تعلیق پروازها را «پاداشی برای حماس» توصیف کرد. اسرائیل متوجه این نکته بود که تعلیق پروازها به معنای کاهش ضریب امنیت در اسرائیل تلقی خواهد شد.
بیبیسی میگوید: با پیشرفت گروههای فلسطینی در آزمون نبردهای گاه و بیگاه، این امکان وجود دارد که ضریب موفقیت موشکهای فلسطینی در عبور از تور گنبد آهنین افزایش یابد.
بیبیسی اعتراف کرد: اسرائیل با وجود ادعای داشتن قویترین ارتش خاورمیانه،توان نابود کردن حماس را ندارد. حماس و گروههای فلسطینی در غزه برای دور زدن محاصره زمینی، هوایی و دریایی در هفت سال گذشته که اسرائیل بخاطر پیروزی حماس در انتخابات دست به محاصره تمام عیار فلسطینیها زد، از تونلهای زیرزمینی برای انتقال مواد مورد نیاز برای تولید راکت یا قاچاق موشکهای ساخت خارج به درون غزه استفاده کردهاند. در نبرد جاری، از این تونلها برای نفوذ به درون اسرائیل و ضربه زدن به اهداف اسرائیلی استفاده مؤثری شد. شماری از سی سرباز کشته شده اسرائیل در نبرد جاری زمانی از پای درآمدند که نیروهای فلسطینی توانستند از تونلها برای رخنه و حمله غافلگیرانه به اهداف اسرائیلی استفاده کنند. تلفات بالای ارتش اسرائیل در دور جاری نبردها امری نیست که جامعه ملتهب اسرائیل، چه در سطح سیاسی و چه در سطح مردمی، از کنار آن براحتی بگذرد.
در همین حال شمعون شفر در روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نوشت: حماس و جهاد اسلامی، مقاومت عجیبی از خود نشان داده و اکنون زمام امور را به دست گرفتهاند؛ این باعث میشود که خون ما به جوش بیاید و عملیات نظامی نیز تاکنون به هیچ کدام از اهداف خود نرسیده است.
این تحلیلگر صهیونیست از «شکست ارتش اسرائیل» در استفاده از آنچه که آن را «عنصر شگفتیساز از ابتدای جنگ با غزه تاکنون» مینامید بشدت انتقاد کرد و افزود: حالا این عنصر فقط در دایره واکنش میگنجد.
«رون بین یشای» تحلیلگر نظامی نیز به روزنامه یدیعوت آحارونوت میگوید: ارتش اسرائیل از ابتدای ورود به جنگ زمینی علیه غزه شماری از بهترین افسران بلند پایه خود را از دست داد؛ کسانی که با انواع تاکتیکهای جنگی آشنا بودند از جمله فرماندهان گردانها که ستون فقرات تفنگداران ارتش را تشکیل میدهند.
شبکه 10 تلویزیون رژیم اشغالگر صهیونیستی نیز گزارش داد که «ارتش اسرائیل در وضع رعب و وحشت در زمین غزه به سر میبرد.»
این شبکه افزود: بعضی سربازان میگویند هر روز با وضعی متفاوت از گذشته در جنگهای غزه روبرو میشوند.
روزنامه آمریکایی : حماس از تکنیک حزب الله بهره میگیرد
«حماس در جنگ اخیر به مراتب قدرتمندتر و سهمگینتر ظاهر شد و این تقویت مرهون حمایتهای حزبالله است که در تعامل با سپاه پاسداران ایران نقش کلیدی ایفا میکند.
روزنامه کریستینساینسمانیتور ضمن انتشار این ارزیابی نوشت: شبکههای گسترده تونلی، تاکتیکهای کمین و موشکهای ضدتانک حماس و تولید فزاینده راکت از مزیتهای نظامی حماس در مبارزه جاری علیه یورش نظامی اسرائیل به غزه است. سربازان مجرب اسرائيلی اذعان میدارند که حماس امروز حماس سال 2009 نیست.
روزنامه آمریکایی خاطرنشان کرد: حماس امروز یک نیروی بسیار سازمانیافتهتر است و از تاکتیکها و تسلیحاتی که «حزبالله» در نبرد سال 2006 با اسرائیل در لبنان آنها را به کار بست استفاده میکند. این استعداد چشمگیر حماس، اسرائیل را دچار چالشهای متعدد استراتژیک کرده است. از نگاه میدانی، بارزترین ویژگی نبرد جاری اسرائیل در غزه آمار تلفات سربازان اسرائیلی است که در مقایسه با جنگ غزه در سال 2009، آمار این تلفات سه برابر بیشتر است.
این روزنامه میافزاید: در نبرد زمینی «شجاعیه» که فاصله چندانی میان نیروهای دو طرف وجود نداشت، مبارزان «القسام» تلفات سختی بر سربازان اسرائیلی وارد کردند که عامل اصلی این موفقیت هم وجود شبکههای گسترده تونلها و سلاحهای ضدتانک حماس بود. این سلاحها که به طور سیستماتیک برای اولین بار در غزه مورد استفاده قرار میگیرد نمونه همان سلاحهایی است که سال 2006 میلادی 52 فروند تانک اسرائیلی را منهدم کرد. از نمونه این سلاحها اسلحههای مدل «کورنت و کونکورس» ساخت روسیه است که ظاهرا از طریق سوریه به دست حزبالله و حماس رسیده است.
کریستینساینسمانیتور میافزاید: در 4 روز نخست نبرد زمینی 28 سرباز اسرائیلی کشته شدند که در مقایسه با آمار تلفات 10 نفری سربازان اسرائیلی در نبرد سال 2009 غزه که دو هفته به طول انجامید قابل تامل است. در خصوص قوت بنیه نظامی حماس یک افسر اسرائیلی به هاآرتص گفت: «تجهیزات و تاکتیکی که حماس در شجاعیه به کار گرفت نظیر همین ابزارهایی است که حزبالله در جنگ با اسرائیل مورد استفاده قرار میدهد. از نمونه این تاکتیکها دامهای موشکی و IEDS است که در سراسر میدان رزم غزه مشاهده میشود.
این افسر اسرائیلی میگوید: نیروهای حماس در میدان رزم میایستند و به جنگیدن ادامه میدهند و مانند گذشته پا به فرار نمیگذارند.
«پیتر لرنر» سخنگوی نیروهای دفاعی اسرائیل میگوید: حماس در مقایسه با سال 2009 که جمع کثیری نیروی تفنگ به دوش داشت در نبرد جاری غزه از جوخههای سازمان یافته بهره میبرد و به وفور از موشکهای ضدتانک استفاده میکند که قابل مقایسه با جنگ غزه در سال 2009 نیست.
در سال 2007 «یووال دیسکین» رئیس شینبت هم از اعزام نیروهای عملیاتی حماس به ایران خبر داد و این اقدام را «یک خطر استراتژیک بسیار خطرناکتر از قاچاق سلاح برای غزه» نام برد.
«موشه یعالون» وزیر جنگ اسرائیل هم در سال 2011 اعلام کرد که «حزبالله» یک واحد ویژه به نام «1800» دارد که به فلسطینیان آموزش رزمی میدهد و حتی مربیانی را هم برای این امر به غزه گسیل داشته است.
کجفهمی آمریکا از ملت و حاکمیت ایران موجب بنبست مذاکرات است
دو عضو اسبق امنیت ملی آمریکا تصریح کردند؛ کاخ سفید دچار سوء تفاهم درباره ملت و حاکمیت ایران است اما نه جمهوری اسلامی از حقوق ملی خود کوتاه میآید و نه مردم ایران پشت جمهوری اسلامی را خالی میکنند.
فلینت لورت و هیلاری من لورت در یادداشتی که از سوی وبسایت آمریکایی کنسرسیوم نیوز منتشر شده، مینویسد: تندروها در آمریکا هنوز خواب تغییر نظام در ایران را میبینند و میخواهند تحریمهای بیشتری علیه این کشور تصویب شود نه اینکه به توافقی با این کشور برسند که بر اساس آن برنامه هستهای ایران نظارت شود. آیا آمریکا از مذاکره با ایران درس لازم را گرفته است و اگر خیر چه نکاتی را باید برای تحقق توافق جامع در نظر بگیرد؟ یک نکته که واشنگتن دریافته این است که جمهوری اسلامی به شدت خود را به حفظ استقلالش متعهد میداند.
در ادامه این تحلیل آمده است: در موضوع هستهای، تعهد جمهوری اسلامی برای حفاظت از استقلال ایران بیشتر بر این اصل استوار است که ایران به موجب معاهده عدم تکثیر هستهای 1968 (انپیتی) از حق اصولی برای غنیسازی در داخل کشور با در نظر گرفتن پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برخوردار است. ایران بر سر حق غنیسازی حتی با وجود فشارها تسلیم نخواهد شد. سیاستگذاران ایرانی معتقدند تسلیم در برابر واشنگتن در یک موضوع، به مطالبات و فشار مضاعف آمریکا در دیگر موضوعات منجر خواهد شد و این فراتر از نیاز ایران به فناوری اتمی است.
کنسرسیوم نیوز میافزاید: «واشنگتن برای بیش از یک دهه اصرار داشت که ایران حق غنیسازی ندارد. حتی امروز نیز آمریکا از پذیرش این امر که این حق شامل غنیسازی بر اساس پادمانهای آژانس است طفره میرود. مقامات آمریکایی به اهمیت احترام به استقلال ایران واقف نیستند. آمریکا و متحدان غربیاش هنوز از ایران میخواهند تاسیسات غنیسازی خود را از کار بیندازد، خواستهای که بر اساس انپیتی یا هر متن حقوقی دیگری مبنایی ندارد و به اهداف ادعایی غرب در زمینه عدم تکثیر کمکی نمیکند.»
دو عضو سابق امنیت آمریکا در دولت بوش یادآور شدند: «متاسفانه مطالبات غربیها برای از کار انداختن تاسیسات غنیسازی توسط ایران در این خواسته ریشه دارد که تهران باید در توافق نهایی تسلیم شود و توانایی غنیسازی بومی را نداشته باشد و در عوض به تامینکنندگان سوخت خارجی متکی باشد، اگر قدرتهای غربی اصرار کنند که ایران حقوق حاکمیتی خود را واگذار کند، توافق نهایی به هیچ وجه حاصل نخواهد شد، هر اندازه هم که مذاکرات به طول بیانجامد. آمریکا هنوز این نکته را نفهمیده که جمهوری اسلامی در حقیقت برای اغلب ایرانیهای داخل کشور نظامی مشروع است. انقلاب غیر از اینکه استقلال ایران را احیا کرد، به ایرانیها وعده داد که استبداد شدید را جایگزین نظامی کند که در حکومت اسلامی ریشه دارد و بومی است.
فلینت و هیلاری من لورت در ادامه این تحلیل نوشتند: جمهوری اسلامی با همه ضعفها به شیوههای مهمی از جمله توسعهها در زمینه محو فقر، دستاوردهای آموزشی، خدمات بهداشت و درمان، دستاوردهای علمی و فناوری و بهبود وضعیت زنان به رغم چند دهه جنگ، تهدید و تشدید تحریمها توانسته است به مردمش خدمترسانی کند. با وجود این هنوز بسیاری از آمریکاییها اصرار دارند که جمهوری اسلامی را نظامی غیرمردمی بدانند. همین موضوع به رویای آمریکا برای براندازی منجر شده است اما این برداشت به کلی نادرست است و کجفهمی از واقعیت در مورد ایران رویکرد غرب نسبت به دیپلماسی هستهای ایران را به نادرستی شکل داده است.
کنسرسیوم نیوز در پایان نوشت: قدرتهای غربی با اصرار بر توافق نهایی که بیش از 10 سال بازه زمانی را دربر بگیرد، اینگونه برآورد میکنند زمانی که توافق نهایی پایان پذیرد نظامی سیاسی در ایران روی کار خواهد بود که تعهد کمتری به استقلال راهبردی خود خواهد داشت. این گمانهزنی به شدت نادرست و غیردقیق است. نه جمهوری اسلامی و نه هیچ حکومت مشروع دیگری در مورد آنچه بیشتر ایرانیها به عنوان حق مشروع خود میشناسند سازش نمیکند. زمانی که آمریکا به طور کامل این موضوع را درک کند، مسئله هستهای به خودی خود حل خواهد شد.
همصدایی آرمان با کری!
در حالیکه جهانیان نسبت به جنایات رژیم غاصب صهیونیستی به ابراز انزجار و خشم پرداخته و در سراسر جهان راهپیماییهای اعتراضآمیز به پا شده است، روزنامه آرمان با درج کاریکاتوری عجیب، به همزبانی با بیبیسی و رسانههای صهیونیستی پرداخت!
یک روز پس از روز قدس و خروش میلیونی مردم کشورمان و آزادگان جهان، آرمان کاریکاتوری را منتشر کرد که براساس آن، مردم غزه در جنگ بین حماس و اسرائیل، بیپناه و سرگردان تصویر شدهاند! این تصویر افزون بر اینکه دو طرف ماجرا را به یک اندازه مسئول و درگیر ماجرا میداند، رژیم صهیونیستی را در تحمیل این همه خسارت و کشته و زخمی کردن هزاران تن از مردم غزه، مسئول ندانسته و مسئولیت نیروی مقاومت را با جنایات صهیونیستها یکسان دانسته است!
جای تأمل است که در حالیکه «مقاومت» تنها راه نجات مردم بیدفاع غزه است و سالها مذاکره و حرافی مدعیان سیاسی، رژیم اسرائیل را گستاختر و جریتر کرده و تنها در سالهای اخیر است که با قدرت گرفتن مقاومت و همراهی همه جانبه مردم غزه، رژیم صهیونیستی شکستهای مفتضحانه و خفتباری را تحمل کرده است، آرمان، آرمانها و در اصل اوهام خودش را که در معنا نسخهبرداری شده از دست رسانهها و مقامات سیاسی غرب در مقصر معرفی کردن جبهه مقاومت است، در روزهایی که مردم غزه زیر بارش بمبهای تقدیمی ابرقدرتها هستند، به این شکل منتشر میکند و در همزبانی با وزیر خارجه آمریکا که حماس را مقصر ماجرا میداند، گوی سبقت را حتی از رسانههای خارجی که به خاطر حفظ پرستیژ حرفهای روایت منصفانهتری از ماجرا ارائه میدهند، میرباید.