جرعه های معرفت - شرح حدیث معصومین(ع) در کلام رهبر انقلاب
نحوه تلاوت قرآن
از زبان رسول اکرم (ص)
عن جعفرالصادق(ع) عن ابیه عن جده علی بنالحسین عن ابیه عن علی(ص) قال: سئل رسولالله(ص) عن قوله تعالی «و رتل القرآن ترتیلا» قال(ع) بینه تبیانا و لاتنثره نثر البقل و لاتهذه هذ الشعر. قفوا عند عجائبه، حرکوا به القلوب و لایکون هم احدکم آخر السورهًْ.(1)
«امام صادق (ع) به نقل از پدرانشان از امیرالمومنین(ع) روایت میکنند که فرمود: از پیامبر (ص) درباره سخن خدا- و رتل القرآن ترتیلا- سؤال شد؛ پیامبر فرمود: یعنی قرآن را به شکل واضح و آشکار تلاوت کنید و کلمات را خیلی با فاصله از هم نخوانید و نیز مانند شعر پشت سرهم و پیدرپی نخوانید؛ در موارد عجائب قرآن و نکات مهمش تامل کنید و دلها را با آن تکان بدهید و همتتان این نباشد که به آخر سوره برسید.»
- سئل رسولالله (ع) عن قوله تعالی «و رتل القرآن ترتیلا»؛
[امام صادق(ع) از قول پدرانش نقل میکند که از پیامبر (ص)] سؤال کردند که معنای ترتیل در تلاوت قرآن چیست؟
- قال(ع) بینه تبیانا؛
[فرمودند:] یعنی در تلاوت، آن را آشکارا تلاوت کن؛ «بینه تبیانا»
[یعنی]: آن را واضح کن، واضحکردنی؛ وقتی که قرآن را تلاوت میکنید، به شکل واضح، با کلمات واضح، با نحوه قرائت واضحی آن را قرائت کنید.
- و لا تنثره نثر البقل؛
مثل «بقل» یعنی سبزیای که پهن میکنند، پخش میکنند، میریزند، آن را پخش مکن.«نثر» یعنی پخش کردن و از هم جدا گذاشتن؛ یعنی این جور تلاوت نکن که یک کلمه را بگویی، یک کلمه را بعد از مدتی (بگویی)؛ مثل بعضی از تلاوتهایی که خیلی جداجدا کلمات را از هم بیان میکنند.
- ولا تهذه هذ الشعر؛
آن را مثل شعر هم پیدرپی و پشتسرهم نخوان. آدم شعر که میخواهد بخواند، همینطور تندتند میخواند؛ (میفرمایند) این جوری قرآن را نخوان. وقتی که قرآن را تلاوت میکنید، کلمهکلمه، جملهجمله، نه چنان گسسته از هم، نه چنان پیچیده و فرو رفته درهم، بلکه مبین و واضح بخوانید.
- قفوا عند عجائبه؛
در موارد عجایب قرآن توقف کنید. وقتی یک معنای مهمی، یک نکتهای در قرآن به نظرتان میرسد، توقف کنید و در آن تامل کنید و تدبر کنید؛ مثل کسی که یک نسخهای را یا یک سخن مهمی را که برای او یادداشتی نوشتهاند با دقت میخواند که ببیند چه در این هست و چه کار باید بکند؛ قرآن را این جور بخوانید. صرف اینکه ما یک امواج صوتیای در فضا ایجاد کنیم، مطلوب نیست. مطلوب این است که انسان قرآن را بخواند تا بفهمد.
- حرکوا به القلوب؛
دلها را با آن به حرکت در بیاورید؛ دل را تکان بدهید اول دل خودتان را، بعد دل دیگران را. تا دل خود انسان تکان نخورد، نمیتواند دل دیگران را تکان بدهد.
- و لایکون هم احدکم آخر السورهًْ؛
یک سورهای را که شروع میکنید، همتتان این نباشد که به آخر سوره برسید و تمامش کنید. یا آنهایی که حالا مثلا روزی یک جزء میخوانند یا نیم جزء میخوانند، همتشان این باشد که تا آن آخر- تا آن محلی که مقرر هست - برسند. حالا بعضی یا روزی پنج صفحه، ده صفحه، سه صفحه یا یک جزء یا نیم جزء قرآن برای خودشان مقرر کردهاند که بخوانند؛ اینجور نباشد که وقتی قرآن را میخوانید، بخواهید سر آن مقطع برسید؛ نه، در قرآن تامل کنید، تدبر کنید، بفهمید، از قرآن استفاده کنید. واقع قضیه هم همین است؛ انسان وقتی در قرآن تامل میکند، وقتی انسان سورههایی را که صدها بار این سوره را خوانده، با دقت، با تامل، با استفهام و استفسار میخواند، کأنه نکته تازهای در آن پیدا میکند - حالا یا نکته علمی یا اجتماعی یا غیره - که میتواند آن را بردارد بنویسد؛ گاهی هم انسان نکاتی در آن پیدا میکند که نوشتنی و ثبتکردنی نیست بلکه لمسکردنی است، حسکردنی است. انسان در خود یک حالتی مشاهده میکند، یک فتوحی (گشایش روحی) از خواندن قرآن به دست میآورد؛ تلاوت قرآن اینجور باید باشد؛ همان که فرمودند: حرکوا به القلوب؛ دلتان را تکان بدهید با قرآن.
به نقل از کتاب: نسیم سحر.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج؛ 1384/3/23
____________
1- نوادر راوندی، ص164