نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
خودکار پرت کردن در مذاکرات هستهای نشانه جدیت و صلابت دیپلماتهاست!
سرویس سیاسی-
روزنامه دولتی ایران دیروز درباره تصویر منتشر شده از دیدار ترامپ و رئیسجمهور صربستان که نمای دیگری از خوی پلشت استکباری آمریکاست، نوشت: «ارتباط دادن این مسئله با تحولات سیاسی داخلی ایران و اینکه تلاش شود با شبیهسازیهای القایی و بیتوجه به واقعیتهای موجود ماهی جناحی خود را صید کرد به دور از انصاف است. به نظر میرسد آنچه در گزارشهای رسانههای یاد شده مستتر است برجسته کردن نوعی مذاکره هراسی بدون توجه دادن به تفاوتهای جایگاه کشورها و شخصیت دیپلماتها است. اینکه رئیسجمهوری کشوری به هر دلیلی تن به این تحقیر داده، آیا به معنای آن است که هر مذاکرهای با آمریکاییها انجام شده یا در آینده انجام خواهد گرفت لزوما چنین کیفیتی خواهد داشت؟ آیا حکم دادن به اینکه مذاکره با آمریکا توام با تحقیر خواهد بود، مربوط به دوره دونالد ترامپ است یا برای قبل و بعد او هم چنین حکمی قابل تعمیم است؟ و اساسا این هشدار دادنهای داخلی و دعوت به عبرت گیری ناظر بر کدام واقعیات داخلی در جمهوری اسلامی ایران است؟» ناظر به مذاکره مبتنی بر اعتماد به آمریکای عهدشکن و این واقعیت که هستهای رفت تحریمها ماند. در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «روایتهای خود آمریکاییها از جدیت و صلابت دیپلماتهای ایرانی در ماجرای گفتوگوهای هستهای- موضع «هرگز یک ایرانی را تهدید نکن» محمدجواد ظریف و خودکار پرت کردن سید عباس عراقچی بیشتر شنیده شده است- هم از جمله واقعیتهایی است که بیانگر تفاوت جایگاه کشورها و دیپلماتها در موارد مشابه است و اینکه نمیتوان به هر مذاکرهای با آمریکا حکم تحقیر داد. چنانکه در گفتوگوها و قدم زدنهای ظریف و جانکری در ژنو هم نشانی از تحقیر وجود نداشت.»
دیپلماتی که با جان کری قدم زد، میگفت به شما اطمینان میدهم که آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود! دیپلماتی هم که ارگان دولت میگوید در مذاکره با آمریکا خودکار پرت کرده است، امضای کری را تضمین دانسته بود! به نوشته ارگان دولت هیچ نشانی هم از تحقیر در اینها نیست!
اصلاحات مثل گذشته، محبوب نیست
روزنامه ابتکار در گزارشی نوشت: «اصلاحطلبان با توجه به قلع و قمع بسیاری از کاندیداهایشان در انتخابات مجلس یازدهم، تعطیلی فعالیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با استعفای رئیسو نایبرئیسآن و عدم انتخاب سازوکار جایگزین، رویگردانی بدنه اجتماعی طرفدارشان در انتخابات اسفند 98 که منجر به کاهش مشارکت کلی و شکست کاندیداهای باقی مانده آنها شد، گره خوردن نامشان به حمایت از حسن روحانی به عنوان رئیسجمهوری که دولت دومش با توجه به چالشهای فراوان و عملکرد پرانتقاد، دیگر مانند بازه 92 تا 96 محبوب نیست، وجود شبههها و پراکندگیهای در تعریف اصلاحطلبی و سازوکارهایش، شانس پایین بسیاری از چهرههای شاخص این جریان برای تأیید صلاحیت، تزلزل جایگاه رهبران اصلی این جریان همراه با فقدان آیتاللههاشمی رفسنجانی و دلایلی از این دست، هنوز در راه انتخاب استراتژی حضور در انتخابات 1400 ماندهاند، چه برسد به اینکه بخواهند کاندیدایی را هم معرفی کنند.»
برخلاف ادعای این روزنامه زنجیرهای، طیف مدعی اصلاحات در انتخابات مجلس یازدهم قلع و قمع نشد. برای مثال در حوزه انتخابیه تهران، مدعیان اصلاحات برای 30 کرسی، حداقل 43 کاندیدا داشتند.
دولت بستر سوداگری را فراهم میکند
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گزارشی را در مورد بورس و افزایش درآمد مالیاتی دولت با عنوان «موج سواری روی بورس» منتشر کرد. در این گزارش آمده: «...در سه ماهه بهار سال جاری دولت در مجموع سههزار و ۳۴۸ میلیارد تومان درآمد مالیاتی از معاملات سهام در بورس و فرابورس کشور داشته که این میزان هفت درصد از کل درآمد مالیاتی معاملات سهام در سال ۱۳۹۸ بیشتر بوده و نزدیک به ۱۱ برابر درآمد مالیاتی کل سال ۱۳۹۷ است. بر این اساس، درآمد مالیاتی دولت از این معاملات با رشد ۹۰درصدی از ۳۳۱ میلیارد تومان در سال ۹۷ به سههزار و ۳۱۵ میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۸ رسیده بود که این میزان در سال جاری نیز در حال تجربه یک رشد اساسی چشمگیر است...»
در ادامه این گزارش میخوانیم: «محمدتقی فیاضی، كارشناس اقتصادی، در گفتوگو با «شرق» نیز دراینباره میگوید:...هرچقدر دولت بتواند شفافیت ایجاد كرده و از فعالیتهای اقتصادی، درآمد مالیاتی دریافت كند، اتفاق خوبی است اما باید بتواند این شفافیت را به تمامی بخشهای اقتصادی تسری دهد و از بنگاههای بزرگمقیاس یا فعالیتهای سوداگرانه مالیات دریافت كند.» در ادامه این گزارش آمده: «این كارشناس اقتصادی ادامه میدهد: وقتی مسئله بغرنج میشود كه دولت فقط در شرایطی كه در مضیقه مالی قرار میگیرد، اقدام به دریافت مالیات میكند كه این شائبه را ایجاد میكند كه دولت در حال موجسواری بر شاخصهای بازار سرمایه است و از طریق حمایت از بورس، بدهی خود به برخی سازمانها مانند سازمان تأمین اجتماعی را به بازار سرمایه احاله میدهد. به گفته او، این اتهام به دولت وارد است كه در حال موجسواری بر امواج خروشان بورس در شرایط مضیقه مالی است كه عمدتا به سهامداران خرد ضربه وارد میكند. بهویژه در شرایطی كه بازار سرمایه دچار نوسان یا افت میشود.»
در بخش پایانی این گزارش به نکته مهمی اشاره شده است: «این كارشناس اقتصادی با اشاره به اینكه دریافت مالیات از فعالیتهای سوداگرانه مطلوب است، میگوید: بااینحال، یك نكته در این میان مغفول میماند. عایدیای كه در بازارهای مختلف ایجاد میشود، خود معلول علت اساسی تورم است. درواقع مسبب واقعی وقوع این وضعیت و فعالیتهای سوداگرانه، تورم است كه بستر اصلی آن از سوی دولت ایجاد شده است. حال در چنین شرایطی دولت سوار بر موج شده و اقدام به دریافت مالیات از این فعالیتها میكند كه این اقدام، از اساس زیر سؤال است. بنابراین انتقاد اصلی بازهم متوجه دولت است كه چنین بستری را برای سوداگری فراهم میكند و جلوی كاهش ارزش پول ملی و حفظ قدرت خرید مردم را نمیگیرد.»
نوع مشارکت مردم در انتخابات مجلس به خاطر کارنامه اصلاحطلبان بود
فائزههاشمی، فعال سیاسی مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «شرایطی که در کشور پیش آمده، بخشی به خود آقای روحانی و سوءمدیریتهایش مرتبط است و بخشی هم دست دولت نیست. مشکلات مدیریتی که توضیح دادم در مورد مدیران آقای روحانی نیز تا حدودی صادق است که نتایج آنها را میبینیم. نهتنها آقای روحانی که اصلاحطلبها، بهخصوص چپهای اصلاحطلب نیز عملکرد و خاطره خوبی از خود بهجا نگذاشتند. ما در 3 انتخابات تقریبا برنده شدیم، در شوراهای شهر، مجلس و ریاستجمهوری. فرصتسوزی عظیمی توسط خود اصلاحطلبها صورت گرفت و شرایط را به اینجا رساند که دیگر کسی حاضر نشد بیاید و رأی بدهد. به نظر من رأی ندادن در دوره اخیر انتخابات فقط اعتراض به اصولگراها نبود، اول اعتراض به اصلاحطلبها بود».
علت اصلی کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم، کارنامه بسیار ضعیف و غیرقابل قبول مدعیان اصلاحات در دولت، مجلس، شورای شهر و شهرداری تهران بود. «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاحطلب چندی پیش گفته بود: «انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان رسمی اصلاحطلبان بود. نه به واسطه آنکه بخش قابلتوجهی از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر به واسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی اصلاحطلبان آن بود که بیش از دو سال میشد بدنه اجتماعیشان را از دست داده بودند، اما نمیخواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاحطلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».
نامزدهای انتخابات 1400 انتقاد نکنند!
روزنامه ابتکار در یادداشتی نوشت: «آنچه اکنون در رفتار زیر پوستی ـ و رفتهرفته عریان ـ برخی طیفهای سیاسی و داوطلبان احتمالی قابل درک است، بهرهگیری سوداگرانه از کلافگی مردمی است که با انواع مشکلات دست و پنجه نرم میکنند. مردم از بیثباتی هزینههای زیست، بهداشت، شغل، مسکن، سرمایههای داشته و نداشته و آینده نامطمئن خود رنجورند. آنان ایدهای را میطلبند که به برون رفت از این وضع بینجامد. مدعیان انتخاباتی نمیتوانند تنها به سوداگری دراینباره دلخوش کنند. گوشها و چشمها پر از خودنماییهایی است که پیش از اینها تجربه شده است. از این رو مدعیان انتخابات آینده اگر به مشارکت حداکثری مردم امید بستهاند باید راهکارهای واقعی ارائه کنند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «اگر قرار به جلب مشارکت حداکثری مردم است باید داوطلبان این امر درنظر داشته باشند که چگونه خواهند توانست به این هدف دست یابند و اصولاً قرار است مردم را برای انتخاب چه گزینهای پای صندوقهای رأی حاضر کرد؟ آیا داوطلبان احتمالی دارای قدرت و جذابیت لازم در کلام، پیشینه و ایدههای خود هستند؟ آیا تنها با انتقاد از وضع جاری میتوان حرارت و هیجان انتخاباتی ایجاد کرد؟»
«تکرار میکنمِ» خاتمی هم دیگر کارساز نیست
محمد صادق جوادیحصار فعال سیاسی اصلاحطلب روز گذشته در گفتوگو با روزنامه اعتماد درخصوص کنشگری رئیسدولت اصلاحات در انتخابات گفت: «آقاي خاتمي ميگويد اگر كار به همين روال پيش برود و فضا همينگونه باشد، ديگر بعيد است كه دعوت من و «تكرار ميكنم» بتواند مردم را براي مشاركت در انتخابات مجاب كند... تصور ميكنم با امارات و اشاراتي كه ديدهام و سابقهاي كه از بزرگان اصلاحطلبان ميشناسم، شرايط انتخابات سال ۱۴۰۰ مشابه شرايط انتخابات اسفند ماه ۹۸ باشد و اوضاع به همانگونه پيش برود. احتمال اينكه قاطبه اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري از يك فرد خاص حمايت كند، بسيار كم است در اين صورت آقاي خاتمي هم از كانديداي مشخصي حمايت نميكند. اگر خاتمي اين كار را نكند، اين برداشت درست است كه او به اراده اكثريت اصلاحطلبان توجه و عنايتي نداشته و مردم هم تصميم خودشان را براي ادامه همراهي با آقاي خاتمي و ساير اصلاحطلبان به اين شكل و روش خواهند گرفت. » گفتنی است دولت روحانی، فراکسیون امید مجلس دهم و شورای شهر و شهرداری پایتخت، همگی محصول «تَکرار میکنم» سران اصلاحات است. اما هیچکدام نتوانست رضایت افکارعمومی را کسب کند. در دولت روحانی سفره مردم کوچک شد. در شهرداری و شورای شهر اصلاحطلب تهران در طول سه سال حتی یک کیلومتر مترو هم ساخته نشد و صرفا نام برخی خیابانها عوض شد! اعضای لیست امید در مجلس هم یا مشغول کمیته رفع حصر بودند یا گرفتن سلفی با موگرینی یا برگزاری جشن تولد صفحه اینستاگرامی! جالب آنکه طی روزهای گذشته روزنامه شرق درباره عملکرد اصلاحطلبان نوشته بود: «اصلاحطلبان حتی در حد و اندازه ظاهری هم نتوانستهاند تغییر و تحولی در ادبیات و گفتمان سیاسیشان ایجاد کنند. نه در تغییر چهرهها و نه در فرآیند نوسازی گفتمان سیاسی، آنان نتوانستهاند دستکم بهاندازه اصولگرایان خودی نشان دهند...ضرورت پوستاندازی اصلاحطلبان نه یک مانور تبلیغاتی است و نه یک ژست سیاسی بلکه تنها شانس بقای سیاسیشان است. آنان در قبال عملکرد «فراکسیون امید» در مجلس دهم سکوت کردند. در قبال عملکرد دولت دوم آقای روحانی با وجود نقششان در ترغیب مردم به شرکت در انتخابات اردیبهشت ۹۶ همچنان به سکوتشان ادامه دادند».