اخبار ویژه
اگر آمریکا دخالت نمیکرد
اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه نابود میشد
«اگر آمریکا در جنگ ۱۲ روزه دخالت نمیکرد، اسرائیل در اثر حملات ایران از دست رفته بود».
این تحلیل را کارشناس شبکه انگلیسی اسکای نیوز مطرح کرد و گفت: ایران کشوری پهناور، با گسترهای وسیع و مساحتی معادل یک میلیون و 650 هزار کیلومتر مربع است و توان تحمل ضربات را دارد اما اسرائیل، موجودیت کوچکی است با مساحتی که از 15 هزار کیلومتر مربع فراتر نمیرود؛ بنابراین زود آسیب میبیند.
این کارشناس افزود: نظام ایران، نظامی پیچیده است که هر نهادی، نهاد موازی دارد و بنابراین با ترور سران و فرماندهان(مانند آنچه اسرائیل کرد) از بین نمیرود. شما درباره کشوری پیچیده سخن میگویید؛ کشوری ایدئولوژیک، و بسیار پیچیده که پنج نسل را پرورش داده است. اما اسرائیل چه؟! اگر در 12 روز، نیم میلیون نفر از اسرائیل مهاجرت کردند، در صورتی که جنگ سه ماه ادامه پیدا میکرد، مردم یهودی [اتباع صهیونیست] کجا میرفتند؟
وی تصریح کرد: من شخصا طرفدار نظام سیاسی ایران نیستم. اما کوچک شمردن ایران بهعنوان کشوری که بیش از پنج هزار سال است سیاستورزی را بهصورت حرفهای دنبال میکند، سادهانگاری است، ایران کشوری ریشهدار به تمام معنای کلمه است.
در همین حال، «منیر شحاده» سرتیپ بازنشسته ارتش لبنانی گفت: در جنگ ۱۲ روزه، اسرائیل و آمریکا برای آتشبس به ایران التماس میکردند!
وی گفت: ایالات متحده اعلام کرده بود که اگر جنگ یک هفته دیگر ادامه یابد، اسرائیل نابود خواهد شد نه به معنای نابودی کامل، بلکه ویرانی عظیمی به بار خواهد آمد. هنگامی که ایران در روز نخست، شروع به پرتاب موشک کرد بعد از دوازده روز دیدیم که اسرائیل به چه مرحلهای رسید؛ مشخص شد که ایران از توانمندی موشکی بسیار ویرانگری برخوردار است.
از سوی دیگر، یونی بنمنخم کارشناس امور خاورمیانه و روزنامهنگار صهیونیست، در گفتوگو با رادیو کولحی گفت: ایران در مقابل تهدیدات اسرائیل، آرام نمینشیند.
وی با اشاره به منتفی شدن احتمال دخالت ایران در حادثه مرگبار سیدنی گفت: در ابتدا این ارزیابی وجود داشت که ایران یا حزبالله در پشت ماجرا هستند، شاید بهعنوان انتقام جنگ ۱۲روزه و ترور رئیس ستاد حزبالله. اما هرچه تحقیقات جلو میرود، این فرضیه از دستور کار خارج میشود. اکنون این ارزیابی تقویت شده که عاملان حمله یک هسته محلی داعش بودهاند. اما حتی اگر ایران پشت این حمله نباشد، از شدت تهدید راهبردی ناشی از آن کاسته نمیشود. او افزود: ایران با کمک چین، تولید موشکهای بالستیک را از سر گرفته است؛ چین تجهیزاتی را در اختیار ایران گذاشته که جایگزین تجهیزات نابودشده در جنگ 12 روزه شدهاند.
بنمنخم گفت: «برای اینکه اسرائیل بتواند علیه موشکهای بالستیک ایران اقدام کند، ابتدا باید ضربهای سنگین به حزبالله وارد شود، تا نتواند هنگام حمله به ایران به آن کمک کند.
او احتمال خلع سلاح حزبالله را توهم دانست و افزود: نه حزبالله و نه حماس سلاح خود را زمین نخواهند گذاشت. این یک ایدئولوژی جهادی است؛ کنار گذاشتن سلاح یعنی کنار گذاشتن ایمانشان. چنین چیزی رخ نخواهد داد. همچنین خیابانهای عربِ افراطی (مردم کشورهای عربی) خواهان نابودی اسرائیل هستند. ما شاهد یک انتفاضه جهانی هستیم.
در همین حال، نشریه گلوبال اینسایت درباره توان موشکی ایران پس از جنگ نوشت: اسرائیل تنها موفق به نابودی کمتر از ۳ درصد از سایتهای پرتاب موشک شده و قابلیتهای موشکی ایران همچنان بهطور کامل عملیاتی باقی مانده است. ایران توانمندیهای دفاعی و تهاجمی خود را حفظ کرده و هرگونه تشدید تنش با پاسخ متناسب و مناسب مواجه خواهد شد.
گزارش این نشریه در حالی است که به تازگی نشریه تایمز اسرائیل تصریح کرد: ایران تولید موشکهای بالستیک پس از جنگ را شدت بخشیده و تعداد موشکها را به همان میزان پیش از جنگ رسانده است.
معنای دیگر این روایت آن است که اگر ادعا میشد ایران یک چهارم موشکهایش را شلیک کرده (که ادعای نادرستی بود) توانسته ظرف پنج ماه به اندازه یک دهه گذشته موشک تولید کند. این شتاب تولید و تنوع بخشی آن پس از جنگ، کابوسی هولناک برای رژیم صهیونیستی است. در واقع خبط نتانیاهو به جهش در تولید موشک در ایران منتهی شده و ایران این بار میتواند حیفا و تلآویو را با تعداد مقهورکنندهتر و بیشتری از موشکها در هم بکوبد.
جالب اینکه همزمان، رسانه آلمانی دویچهوله در تحلیلی عنوان کرد: تاکنون هیچ سلاحی به اندازه پهپاد ایرانی شاهد، برای کارشناسان نظامی در سراسر جهان دردسر ایجاد نکرده است.
دولت نباید در دام نولیبرالها
برای گرانسازی بیفتد
کارشناس اقتصادی حامی دولت تاکید کرد گرانسازی، راهحل مشکلات نیست. مرتضی افقه به خبرآنلاین گفت: اقداماتی چون افزایش قیمت ارز ترجیحی و دیگر سیاستهایی که به گرانی منجر میشود، موجب تشدید بحران میشود. به گزارش خبرآنلاین، تورم به بیش از ۴۰درصد رسیده و رشد اقتصادی به سمت منفیشدن رفته است. همزمان به نظر میرسد دولت ابتکار عمل کافی را ندارد و حتی به وعدههای انتخاباتی هم عمل نمیکند. از جمله اینکه با وجود تاکید مکرر بر افزایش ندادن قیمت بنزین، آن را سهنرخی کردهاند و بدون خبررسانی اقدام به حذف ارز ترجیحی یکسری کالاهای اساسی از جمله برنج کردهاند. مرتضی افقه در اینباره گفت: نولیبرالها و طرفداران اقتصاد بازار، همواره بر طبل گرانسازی، به عنوان راهحل نهائی مشکلات اقتصادی کشور میکوبند و برایشان فرقی ندارد کدام دولت، از کدام جناح روی کار است، یا اقتصاد در چه وضعیتی قرار دارد؛ نسخه آنها در همه حال یکسان است و تنها در پی گرانسازی هستند. عضو هیئت علمی دانشگاه اهواز گفت: این طیف، تنها قیمت را به عنوان یک متغیر میشناسند و هرجا مشکلی پیش بیاید، آنها افزایش قیمت را چارهساز میدانند. این در حالی است که کشور ما درگیر تورم، آن هم از طرف عرضه است. یعنی این افزایش تقاضا نیست که موجب تورم میشود بلکه تورم تولیدکننده است که تبدیل به تورم مصرفکننده شده است. برای چنین وضعیتی راهکارهای قیمتی نهتنها راهگشا نیستند بلکه بر میزان بحران میافزایند. وی با بیان اینکه اگر ارز ترجیحی نقشی در گرانیها نداشت، حذف آن نباید به افزایش دو تا سه برابری قیمتها منجر شود، تاکید کرد: اینکه امروز قیمتها مانند سه سال پیش نیست را نباید دلیل بیاثری ارز ترجیحی دانست بلکه باید دید اگر این ارز نباشد، قیمتها به کجا خواهند رسید. وی در پاسخ به کسانی که به دولت توصیه تکنرخیکردن ارز را دارند، گفت: این به نظر من از خطرناکترین و غیرعقلانیترین پیشنهاداتی است که میتوان داشت. ارز در کشور ما امکان تکنرخیشدن را ندارد زیرا تحریم هستیم و عرضه ارز به مراتب کمتر از نیازهای کشور است و باید برای تخصیص بهتر، آن را اولویتبندی کنیم. تکنرخیشدن امروز عملی نیست و این حرفها را باید جزو حرفهای بیپایه بدانیم. دولت نباید اقدامات با ریسک بالا مانند گرانسازی ارز را انجام دهد.
آقای روحانی!
شما آینه عبرت هستید نه الگو
حسن روحانی ضمن بازخوانی وارونه عملکرد دولت خود، از مدیران آن دوره خواست دولت را کمک کنند تا حداقل یک کار بزرگ انجام دهد.
وی در دیدار معاونان وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم سخنانی گفته است که هر کدام جای نقد و ارزیابی دارد:
- من خودم ده، پانزده سال قبل با دوستان بحث میکردم که در چه شرایطی ممکن است آمریکا یا اسرائیل به ما حمله کند؟ دوستان صاحبنظری بودند که میگفتند امکان ندارد اسرائیل به ما حمله کند و اگر حمله کند، میداند که ظرف چند روز منهدم و نابود میشود. آمریکا هم به ما حمله نخواهد کرد به دلیل اینکه میداند ظرف چند روز یا چند هفته بعد صدهزار آمریکایی در منطقه از بین خواهند رفت. آن عزیزان افراد قابل اعتمادی بودند ولی من هیچوقت قانع نبودم و همیشه تصریح میکردم حرف شما درست نیست و ما باید خودمان را تقویت کنیم و به این محاسبات غیردقیق نباید خوشبین باشیم.
- گاهی برخی از فرصتها قابل تکرار نیست. مثلاً دوران اوباما و دوران ما. البته ما در دوره اوباما که با هم تلفنی صحبت کردیم در سه مورد با هم بحث کردیم و به توافق رسیدیم. یعنی دو طرف قبول کردیم که در مرحله اول مسئله هستهای حل شود و سپس دو مسئله دیگر. گرچه آقای اوباما میخواست هر سه مسئله را با هم پیش ببریم که من به او گفتم اگر اولی به خوبی انجام شود، میتوان دو مورد دیگر را در فرصت بعدی انجام داد که او در نهایت قبول کرد. بنا نبود که برجام اول و آخر داستان ما باشد، برجام آغازی بود که دنبالهاش میبایست طرحهای دیگری هم اجرا میکردیم.
- آیا از جمهوریت و اسلامیت به خوبی حفاظت و حراست میکنیم؟ یعنی اگر روزی ۷۰ درصد مردم پای صندوق آرا میآمدند ما کاری کردهایم که بشود ۷۵ یا ۸۰ درصد؟ کاری میکنیم که در انتخابات بعدی حضور مردم بیشتر شود؟
- متأسفانه امروز در جامعه ما بر سر هر مسئلهای شاهد دوقطبیسازی هستیم. در هر موضوعی فوراً با هم دعوا داریم. بر سر هر مسئله اجتماعی فوری جامعه دوقطبی میشود. مثل اینکه عدهای توجه به مشکلات اساسی کشور ندارند و نمیدانند ما در چه شرایطی هستیم.
- ما وقتی دولت را تشکیل دادیم مگر چه کار کرده بودیم. همان شعارها و برنامههایی که در انتخابات به مردم گفتیم، که اقتصادتان را احیا میکنیم، فناوری هستهای را هم حفظ میکنیم، گفتیم هر دو چرخ خواهند چرخید. مردم اعتماد کردند. من به محض اینکه رأی آوردم، قیمت دلار مرتب کاهشی شد. چرا؟ به دلیل امید. حسن روحانی کی بود؟ دلیل اصلی آن امید بود. ما یک قول دادیم، مردم هم اعتماد کردند به ما.
- در مسئله قیمت بنزین، در جلسات اقتصادی همه میگفتند تغییر قیمت بنزین بار تورمی شدیدی دارد. ما آمدیم اجرا کردیم، بنزین ۴۰۰ تومانی شد ۷۰۰ تومان، بنزین ۷۰۰ تومانی شد ۱۰۰۰ تومان. تورم چقدر رفت بالا؟ یک واحد درصد هم بالا نرفت. چرا؟ برای اینکه مردم به برنامه ما اطمینان کرده بودند.
- (خطاب به معاونان وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای خود): «همه شما کارشناس هستید، صاحبنظر و اهل فکر هستید، کمک کنید به این دولت تا یک کار مهم را حداقل بتواند انجام بدهد. حالا آن کار اقتصادی باشد، اجتماعی باشد یا مورد دیگر، خلاصه یک کار مهم باید انجام شود که مردم احساس کنند که یک تحول بزرگ در پیشروست».
درباره این اظهارات گفتنی است:
1) بنای آقای روحانی و اطرافیانش چه در دولت خود و چه در دولت فعلی این بود که مذاکره را موجب دورشدن سایه جنگ وانمود کند و حال آن که در همان دوره وی، دولت اوباما، سرطان داعش را به پشت مرزهای ایران کشانده بود و اگر هوشیاری شهید سلیمانی نبود، در همان مقطع، آتش جنگ به درون خاک ما سرازیر میشد. در دوره اخیر هم که دیدیم دولت آمریکا چگونه از مذاکره برای عملیات فریب غافلگیری استفاده کرد.
2) برخلاف این واقعیت مسلم، روحانی و حامیان اصلیاش، میدان و سرداران نظامی و قدرت دفاعی کشور را در مقابل دیپلماسی و اقتصاد و توسعه و پیشرفت کشور میگذاشتند، خلع سلاح ژاپن و آلمان را به عنوان الگوی توسعه و پیشرفت وانمود میکردند و خواستار مذاکره درباره قدرت دفاعی ایران در برجام 2 بودند که به معنای واگذاری ارکان آن (همانند واگذاری یا تعطیلی 95درصد برنامه هستهای کشورمان در برجام یک) بود. سخنان اخیر روحانی، محکومیت وی و حامیان سیاسی اصلیاش مثل مرحوم هاشمی است که روزگار آینده را روزگار مذاکره و گفتوگو و نه موشک میدانستند.
3) روحانی قبل از برجام وعده و تعهد صریح داد که با برجام، همه تحریمهای مالی و بانکی و اقتصادی بالمره و یکجا و به شکل برگشتناپذیر لغو- و نه تعلیق- خواهد شد. اما بعدا وقتی منافع ملی را با برجام، گروگان غرب کرد، سراغ ملحقات اعلامنشده برجام مانند واگذاری امتیازات و تعهدات جدید در موضوع FATF (و 41 تعهد مندرج در برنامه اقدام)، توافق آب و هوائی پاریس (کاهش استفاده از سوخت فسیلی)، و سند 2030 رفت و برای برجام نظامی و منطقهای هم خیز برداشته بود که با بدعهدیها و خیانتهای پیاپی اوباما و تروئیکای اروپایی، معلوم شد سرش کلاه رفته و به ملت ایران دروغ گفته است.
4) او حتی در دوره ماه عسل مذاکراتی یکطرفه با اوباما، معاون سیاسی دفترش را به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل به نیویورک بفرستد. برجام به قدری خسارتبار و یکطرفه تدوین (دیکته) شده بود که طرف غربی هر عهدشکنی را میتوانست مرتکب شود اما دولت روحانی جرئت اقدام متقابل حتی دو سال و نه ماه پس از خروج رسمی آمریکا از توافق را نداشت و تلختر اینکه به اروپای عهدشکن این اجازه را داده بود در پایان تعهدات برجامی دهساله ایران، مکانیسم ماشه را برای بازگشت خودکار تحریمها به اجرا بگذارد!
5) آقای روحانی، همواره اثر تخدیری و شیرینی آدامسی دو سه سال اول دولت خود را روایت میکند اما هرگز درباره پنج شش سال بعدی و سرانجام خسارتبار میراث خود سخن نمیگوید و با این همه دائما از خودش هم متشکر است که؛ این منم طاووس علیین شده! میراث او دلار هفتصد درصد گران شده، رکورد تورم 45درصد، تعطیلی هشت هزار کارخانه به موازات تعطیلی 95درصد برنامه هستهای، معدل رشد اقتصادی شش دهم درصد، و خزانه خالی ارزی و ریالی (در کنار حراج رانتی 60 تن طلا و 30 میلیارد دلار ارز) است که هرگز بازگو نمیشود. این میراث موجب شد مقبولیت مردمی وی در نظرسنجیهای دولتش به زیر هفت درصد برسد؛ همچنان که با شبیخون بنزینی (سه برابر کردن قیمت) موجب آشوب خیابانی و موجسواری مزدوران آمریکا و اسرائیل در سال 1398 شد؛ سوءتدبیر فاجعهباری که به تعبیر آقای علی مطهری، موجب سوءمحاسبه آمریکا و ترور سردار سلیمانی شد.
6) آقای روحانی متخصص تولید دوقطبیهای جعلی است و اذعان به بد بودن این کار، محکومکردن رویکرد مزمن خویش است.
7) هر طور که به عملکرد آقای روحانی و شاکله دولتش نگاه کنیم، چیزی بیش از آینه عبرت بودن دستگیر مخاطب نمیشود. بنابراین دولت آقای پزشکیان اگر میخواهد به چاه و چاله نیفتد، حتما باید از مسیر به بنبست خورده آقای روحانی پرهیز کند.