ارزش اعمال (بخش دوم و پاياني)
تبديل کارنامه اعمال(زلال بصيرت)
برخي از اعمال قدرت و توان آن را دارد كه اعمال نيك انسان را از بين ببرد و آدم را به كفر بكشاند، با اينكه تصور ميشود آن عمل، كار ساده و غير حرامي است. به عنوان نمونه ميتوان به بيادبي نسبت به پيغمبر اكرم (ص) اشاره كرد. خداي متعال بزرگترين منت را بر بشريت گذاشته و وجود مقدس پيغمبر اسلام و ائمه اطهار(ع) را در ميان بشريت قرار داده است. در زيارت جامعه ميخوانيم «خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ حَتَّي مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ»؛ شما انواري در اطراف عرش الهي بوديد و خدا بر ما منت گذاشت و شما را در اين عالم نازل فرمود تا به وسيله شما هدايت شويم. اگر آنها نبودند هيچ كس از ايمان و اسلام و ارزشهاي اسلامي آگاهي نداشت. خدا عزيزترين بندگان خود را در اين عالم آورده و در مقابل، بشر بزرگترين جفاها را در مورد آنها مرتكب شده است. اين عزاداريها يادبودي است از جفاهايي كه ملت مسلمان و امت پيغمبر نسبت به پيغمبر (ص) و اهل بيت (ع) او انجام داده است.
رضايت به جنايت، شركت در آن است
قرآن درباره بنياسرائيل ميگويد: شما چرا پيغمبران را كشتيد؟ «فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللّهِ»؟(1) بدون شك يهودياني كه در زمان پيغمبر خدا(ص) ميزيستند همان يهوديان بنياسرائيل نبودند، كه پيامبران خدا را به شهادت رساندند، اما قرآن ميفرمايد«فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللّهِ؟»؛ پس چرا آنها را ميكشيد؟ سرّش همان است که اميرالمؤمنين(ع) در نهجالبلاغه ميفرمايند: «الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُم»(2). هنگامي كه به اعمال آنها راضي هستيد، شما نيز جزو آنها هستيد. ميفرمايد پاي ناقه صالح را يك نفر با شمشير قطع كرد، ولي خدا همه امت صالح را عذاب كرد براي اينکه آن يك شخص به نمايندگي از همه امت صالح آن جنايت را مرتكب شد و آنها نيز از اين كار راضي بودند. امت صالح اگر ميتوانستند بگويند كه ما ناقه را نكشتيم؛ پاسخ به آنان اين بود كه شما تابع مرتكبين به جنايت هستيد. اگر شما نيز جاي آنان بوديد همان جنايت را انجام ميداديد و اكنون نيز به اين عمل زشت راضي هستيد، پس شما نيز جزو آنها هستيد.
قدرداني از اولياي خدا، كمترين پاسداشت آنان
بزرگترين نعمتها در اين دنيا، وجود اولياي الهي است، بويژه چهارده معصوم(ع) كه گل سرسبد خلقت هستند. خدا براي قدرداني از وجود آنان و براي استفاده بيشتر انسان از بركات وجود آنان، امتيازاتي براي اين خانواده قرار داده است. از جمله امتيازات، مسئله خمس است. بخشي از خمس به فقراي سادات اختصاص دارد. در مقابل، زكات بر آنها حرام است. يك فلسفه آن اين است كه تصور مردم از زكات اين است كه با زكات قسمت آلوده اموال را جدا ميكنند. اگر از اين اموال به اهل بيت(ع) داده شود به آنها نيز مثل ساير فقرا، از چرك اموال كمك ميشود. از همين رو خدا نخواسته است تا چنين تصوري در اذهان مردم باشد. اين براي آن است تا ما از راه احترام به فرزندان پيغمبر(ص) و خاندان پيغمبر، به اهميت مقام پيغمبر(ص) پي ببريم و هميشه تلاش كنيم تا ياد پيغمبر(ص) را در جامعه زنده نگه داشته و به آنان احترام كنيم. از جمله امتيازاتي كه خدا براي پيغمبر(ص) قائل شده آن است كه مسلمانان در حضور پيغمبر(ص) بايد كمال ادب را رعايت كنند، نبايد بلند سخن بگويند و به ايشان بياحترامي كنند : «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ»(3)؛ در جايي كه پيغمبر(ص) حضور دارند كسي نبايد صدايش بلندتر از صداي پيغمبر باشد. اگر چنين ادبي را رعايت نكنند، و با پيغمبر(ص) نيز همچون ديگران رفتار كنند، اين کار، اعمال خوب آنها را نابود ميسازد. در روايات آمده است كه در زمان پيغمبر(ص) كساني به پشت در خانه پيغمبر(ص) آمده و ميايستادند و فرياد ميزدند: «يا محمد! خانه هستي؟ كارَت داريم! بيا بيرون!»؛ پيامبر خدا را آنگونه صدا ميكردند كه فردي عادي را صدا ميزدند. در سوره حجرات براي اين رفتار بيادبانه مردم، آياتي نازل و دستور داده شد اين رفتار بيادبانه را ترك كنيد، اگر اين ادب را رعايت نكنيد، اعمال شما نابود ميشود: «أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ»؛ رعايت نكردن ادب در حضور پيامبر(ص) در ظاهر كار حرامي نيست، امّا پيغمبر(ص) خدا بر مردم حقي دارد كه بايد او را احترام كنند و بياحترامي كردن نسبت به او اعمال انسان را نابود ميكند. اگر انسان نسبت به كسي احترام قائل بوده و او را دوست داشته باشد، هرگز بيادبانه و به دور از احترام با او سخن نميگويد.
قدرت يك قطره اشك در عزاي فرزند پيامبر(ص)
هنگامي كه كوچكترين بيادبي و جسارت به ساحت بالاترين و شريفترين انسانها يعني وجود پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله ميتواند همه اعمال انسان را نابود سازد، آيا نميشود احتمال داد كه در مقابل آن نيز بعضي از اعمال که در ظاهر خيلي كوچك است اعمال بد را نابود سازد؟ يك قطره اشك در عزاي فرزند پيغمبر (ص) آيا نميتواند چنين كاري كند؟ آن هم اشكي كه نشانه محبت و ارتباط قلبي و احترام به ايشان باشد؟ همانگونه كه اثر ويرانگر و منفي جسارت و بيادبي به عزيزان خدا و اولياي او بسيار زياد است، اثر سازنده و مثبت احترام و محبت به آنان، نيز زياد و فوقالعاده است. از اينجا ميتوان فهميد كه ملاك ما در ارزشيابي اعمال، خيلي واقعي نيست. مقياسهاي ديگري نيز در كار است كه بايد از پيامبر خدا (ص) و خاندان او ياد گرفته و بفهميم.
نماز بهترين عمل براي بازسازي اعمال زشت
يك سلسله اعمال است كه آثار خوب اعمال ديگر را از بين ميبرد. اما اينگونه نيست كه هر عمل بدي هر عمل خوبي را از بين ببرد، بايد ديد آيات و روايات چه نشان ميدهند. قرآن ميفرمايد: «أَقِمِ الصَّلاهًَْ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»(4)؛ در دو طرف روز و پاسي از شب، نماز را بجا بياور. سپس قاعده کلي را ميفرمايد: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»؛ كارهاي خوب، كارهاي بد را از بين ميبرد. مسلم است كه يكي از كارهاي خوبي كه اعمال بد را از بين ميبرد، نماز است. در روايتي از امام معصوم (ع) آمده است اگر به گناهي مبتلا شديد، تلاش كنيد پس از آن، دو ركعت نماز بخوانيد(5)، براي آنكه نور نماز دل تاريك انسان را روشن نموده و زمينه توبه را فراهم كرده و او را از عمل زشت در حضور خداوند، پشيمان و شرمگين ميگرداند. اين پشيماني باعث پذيرش توبه ميشود: «كَفَي بِالنَّدَمِ تَوْبَهًًْ»(6).
در جايي ديگر قرآن ميفرمايد: «أُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»؛ كساني كه توبه کرده و ايمان داشته و عمل صالح انجام دهند و دست از كارهاي زشت كشيده و ايمان خود را نگه دارند، خداوند كار بد آنان را تبديل به عمل خوب ميكند. كمترين چيزي كه مفسرين در ذيل اين آيه گفتهاند اين است كه معناي تبديل سيئات به حسنات آن است كه نامه اعمالي كه پر از گناه بوده، از گناهان پاك ميشود، سپس توبه از گناه به عنوان عمل صالح نوشته شده و بدينترتيب بديها رفته و به جاي آن خوبيها ميآيد. اين سادهترين تفسير است. برخي مفسرين تفسيرهاي ديگري بيان کرده و گفتهاند لطف خدا تا آنجاست كه اگر انسان در مقابل خداي متعال سر تسليم فرود بياورد و بفهمد كه بنده است و بنا داشته باشد كه بندگي كند، آنقدر عزيز ميشود كه خدا اشتباهات و لغزشهاي او را تبديل به خوبيها ميكند. اين نيز يك نوع تأثيرگذاري و تأثيرپذيري در ميان اعمال است.
سخنراني آيتاللّه مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر رهبر معظم انقلاب؛ قم ؛ 28/06/87
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بقره / 91. 2. نهجالبلاغه، ص 499، حكمت 154.
3. حجرات / 2. 4. هود / 114.
5. ر.ك: بحارالانوار، ج 88، ص 382، باب «نوادر الصلاهًْ»؛
6. الكافي، ج 2، ص 426، باب «الاعتراف بالذنوب و الندم عليها».
زلال بصيرت روزهاي پنجشنبه منتشر ميشود.