شبهروشنفکرها به خودشان هم رحم نکردند!(اخبار ادبي و هنري)
تازهترين سند «ديکتاتوري شبهروشنفکري» اين بار در حياطخلوت شبهروشنفکران يعني تئاتر رونمايي شده است؛ جايي که «پيام دهکردي» بازيگر تئاتر اجرا نشده «گاليله» درست مثل خود «گاليله» در دادگاه تفتيش عقايد ديکتاتورها، مجبور به پس گرفتن حرف خويش شد.
رجانيوز نوشت: ماجرا از اين قرار است که چندي پيش در نشست رسانهاي مدير مرکز هنرهاي نمايشي، نکتهاي از سوي «پيام دهکردي»- دبير بيستو يکمين جشنواره تئاتر کودک، بازيگر تئاتر و يکي از شاگردان «حميد سمندريان»- درباره چرايي اجرا نشدن تئاتر «گاليله» در زمان اصلاحات مطرح شد که خيلي سريع اقليت شبهروشنفکر را به تکاپو انداخت. «دهکردي» در اين نشست گفته بود: «به عنوان يک بازيگر تئاتر صحبت ميکنم. دوستان عزيز! خواستن يا نتوانستن، مسئله اين است. در آستانه سالروز درگذشت استاد «حميد سمندريان» هستيم، بايد بگويم بسياري که پس از درگذشت اين هميشه استاد من، بر سر زدند و «شاهآبادي» و «احمدينژاد» را مانع اجراي نمايش «گاليله» ميدانستند؛ اما بنده به عنوان بازيگر اين نمايش ميگويم که فراموش کردند که در زمان وزارت «عطاالله مهاجراني» جلوي اجراي اين نمايش گرفته شد.»
اما همين انتقاد ساده از «عطاءالله مهاجراني» بيبيسينشين کافي بود تا موجي از تکفير و فشار بر «دهکردي» آغاز شود. به طور مثال «احمد ساعتچيان» بازيگر تئاتر در گفتگو با ايسنا و در اعتراض به اين صحبتها ميگويد: «اينکه عدهاي ادعا کردهاند که رئيسجمهور و معاونت هنري ارشاد دولت اسبق جلوي اجراي «گاليله» را گرفتند، اينجانب براي اولينبار چنين چيزي شنيدم؛ حتي اگر برخي اين حرفها را زده باشند، اصلا آدمهايي نيستند که آنها را جدي بگيريم؛ چون حرفشان سنديتي ندارد.» البته اين فقط يکي از واکنشهايي است که رسانهاي شد. چنانچه خود ايسنا در ابتداي همين گزارش مينويسد: «بچههاي تئاتري در گفتگوهاي شفاهي از طرح اين سخنان اعلام شگفتي کردند! آنان معتقد بودند مخصوصا در شرايطي که مدير آن دوره در دسترس نيست، ما نبايد در واقعيت دست ببريم. در اين ميان، «احمد ساعتچيان» ديگر بازيگر تئاتر و شاگرد سمندريان ترجيح داد گفتههايش از حالت دوستانه فراتر برود و با يک گفتگوي رسانهاي، آنچه را درباره دليل اجرا نشدن «گاليله» ميداند با ارايه اسناد تاريخي بازگو کند. به عبارت بهتر، واکنشهاي اصلي را که «ايسنا» اصرار دارد آن را دوستانه جلوه دهد، نه در خروجي رسانهها که بايد در جاي ديگري جستجو کرد. اما طولي نکشيد که «دهکردي» وادار به عذرخواهي شد و از بيان جملات خود در اين نشست اظهار تأسف و توضيحاتي دراينباره ارايه کرد.
اما همين انتقاد ساده از «عطاءالله مهاجراني» بيبيسينشين کافي بود تا موجي از تکفير و فشار بر «دهکردي» آغاز شود. به طور مثال «احمد ساعتچيان» بازيگر تئاتر در گفتگو با ايسنا و در اعتراض به اين صحبتها ميگويد: «اينکه عدهاي ادعا کردهاند که رئيسجمهور و معاونت هنري ارشاد دولت اسبق جلوي اجراي «گاليله» را گرفتند، اينجانب براي اولينبار چنين چيزي شنيدم؛ حتي اگر برخي اين حرفها را زده باشند، اصلا آدمهايي نيستند که آنها را جدي بگيريم؛ چون حرفشان سنديتي ندارد.» البته اين فقط يکي از واکنشهايي است که رسانهاي شد. چنانچه خود ايسنا در ابتداي همين گزارش مينويسد: «بچههاي تئاتري در گفتگوهاي شفاهي از طرح اين سخنان اعلام شگفتي کردند! آنان معتقد بودند مخصوصا در شرايطي که مدير آن دوره در دسترس نيست، ما نبايد در واقعيت دست ببريم. در اين ميان، «احمد ساعتچيان» ديگر بازيگر تئاتر و شاگرد سمندريان ترجيح داد گفتههايش از حالت دوستانه فراتر برود و با يک گفتگوي رسانهاي، آنچه را درباره دليل اجرا نشدن «گاليله» ميداند با ارايه اسناد تاريخي بازگو کند. به عبارت بهتر، واکنشهاي اصلي را که «ايسنا» اصرار دارد آن را دوستانه جلوه دهد، نه در خروجي رسانهها که بايد در جاي ديگري جستجو کرد. اما طولي نکشيد که «دهکردي» وادار به عذرخواهي شد و از بيان جملات خود در اين نشست اظهار تأسف و توضيحاتي دراينباره ارايه کرد.