kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۲۵۶۹
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۶
چالش‌های آموزشی و ‌تربیتی خانواده‌ها در شرایط کرونایی- بخش نخست

تابستان کرونایی و پرهیز از غفلت آموزشی فرزندان




هدیه آقاپور
«کنار هم بودن» عبارتی که خیلی وقت بود در جامعه و خانواده رنگ باخته و مشغله‌های  زندگی و ‌ترافیک برنامه‌های مختلف و از همه بدتر مجازی شدن باعث شده بود در یک خانه زندگی کنیم اما کیلومترها از هم دور باشیم اما امروز، عدو شد سبب خیر و خانه‌نشینی کرونا بار دیگر کنار هم بودن را معنا کرد ولی چالش‌های جدید تربیتی و آموزشی را برای خانواده‌ها به همراه آورد.
کنار هم بودن و سپری کردن اوقات در کنار فرزندان و همه اعضای خانواده-  خصوصاً در ایام عید-  فرصت بسیار شیرینی بود ولی تداوم آن چالش تامین مایحتاج زندگی بر دوش پدران و چگونگی وضعیت تحصیلی، آموزشی، پرورشی فرزندان دغدغه و نگرانی مهمی ‌برای خانواده‌ها ایجاد کرد.
 تهدیدی که برای خانواده‌ها فرصت شد
هرساله با آغاز فصل گرم تابستان بازار انواع کلاس‌های تابستانه، تقویتی و جبرانی داغ می‌شد اما امسال به دلیل شرایط ویژه کرونایی این مراکز به حالت نیمه‌تعطیل درآمده و خانواده‌ها علاوه‌ بر سه ماه خانه‌نشینی به‌خاطر کرونا که از اواخر اسفند ماه شروع شد اکنون سه ماه دیگر را پیش رو دارند.
بدون شک این کنار هم بودن معایب و فوایدی دارد و نیاز است که خانواده‌ها در مواجهه با فرزندانشان مهارت‌هایی کسب کنند که در همین رابطه صبا سادات ضیایی پژوهشگر مسائل خانواده در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «کرونا، یک فرصت با هم بودن را نصیب خانواده‌ها کرد، به قول شهید عزیز ما حاج قاسم سلیمانی؛ «هنر ما این هست که تهدید‌ها را به فرصت تبدیل کنیم»، و واقعاً کرونا تهدیدی بود که در بخش مسائل خانوادگی تبدیل به فرصت شد.»
وی ادامه می‌دهد:«دور هم جمع شدن و انجام کارهای معوقه دقیقاً از فرصت‌هایی بود که در عصر کرونا رخ داد، البته معضلاتی هم  وجود داشت از جمله مشاجره‌های خانوادگی اما همه این خانه‌نشینی معضل نبود! باید از سیاه‌نمایی فاصله بگیریم و باید اتفاقات مبارکی که داخل ایران می‌افتد را ببینیم نه اینکه هر اتفاقی در خارج از کشور رخ داد مبارک بدانیم.»
ضیایی می‌افزاید:«ما خانواده‌هایی را داشتیم که می‌گفتند؛ ما تازه پسر یا دخترمان را شناختیم، متوجه علایق او شدیم، تازه فهمیدیم چقدر همسر ما در خانه زحمت می‌کشد! تازه فهمیدیم که چقدر پدرمان تحت فشار است، ما پدری را داشتیم که از جریان کنکور فرزندش خبر نداشت ولی در این ماجرای کرونا متوجه شد که چقدر فرزندش  روح و فکرش درگیر این موضوع است یا علایق او را متوجه شد.»
این پژوهشگر مسائل خانوادگی یادآور می‌شود:«چقدر فیلم‌هایی برای ما ارسال شد که خانواده‌ها در کنار هم وقت گذرانده و به اصطلاح بازی کردند در حالی که تا پیش از این سبک زندگی‌ها به این سمت و سو می‌رفت که بچه‌ها وقت زیادی را در اتاق و گوشی می‌گذراندند و خانه‌نشینی در کرونا باعث شد این رویه تغییر کند.»
وی تأکید می‌کند:«خانه‌نشینی در این مدت باعث شد تا خانواده‌ها نبودن‌هایشان را جبران کنند.»
ضیایی اضافه می‌کند:«اکنون که تعطیلات تابستان پیش روی ما قرار دارد و این چالش مهمی ‌پیش روی خانواده‌هاست که با وجود نیمه تعطیل بودن بسیاری از مراکز چگونه این شرایط را سپری کنند در همین راستا نباید فراموش کرد که یکی از بزرگ‌ترین  مهارت‌هایی  که انسان می‌تواند داشته باشد مهارت «هم‌ذات‌پنداری است» به این معنی که اگر شما کودک شش‌ساله دارید یا نوجوان کنکوری دارید عینک خود را برداشته و عینک او را به چشم زده و شرایط را از نگاه او ببینید، یعنی تبدیل به یک بچه 16 ساله، یک پدر 50 ساله یا یک مادر 40 ساله شوید.»
این پژوهشگر مسائل خانواده در ادامه می‌افزاید:«ما اگر در تنش‌های مختلف خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم چه‌بسا حق را هم به او بدهیم بنابراین در یک جمع‌بندی در مرحله اول باید یاد بگیریم همدیگر را درک کنیم و مسائل را از نگاه همدیگر ببینیم و در مرحله بعد کنار هم وقت بگذرانیم و تفریح کنیم.»
ضیایی خاطرنشان می‌کند:«امروز در عصر ارتباطات هستیم اما ارتباطاتمان دچار مشکل شده است، خانواده‌هایی را سراغ داریم که فرزند برای اینکه از مادرش بپرسد غذا کی حاضر می‌شود به او در  فضای مجازی پیامک می‌دهد، یعنی حاضر نیست از اتاق و آن چارچوب ذهنی غلطی که ساخته بیرون بیاید اما در شرایط کرونایی تا حدودی این چارچوب‌ها تغییر کرد.»
چالش‌های نوجوانان در ارتباط‌گیری با خانواده
در دنیای پرمشغله امروز خانه تنها محلی برای استراحت و اقامت شده، مادر مشغول کارهای منزل یا فعالیت‌های اجتماعی، پدر غرق در  اخبار و فضای مجازی یا کارهای عقب‌افتاده و فرزندان نیز در عالم تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای در محیطی به نام خانه در کنار هم حضور دارند در حالی که زندگی کردن به‌صورت کامل فراموششان شده است.
 یک آسیب‌شناس اجتماعی معتقد است شیوع ویروس کرونا شرایطی پیش آورده تا خانواده‌ سالم و سرزنده که درگیر این بیماری نبوده و در قرنطینه‌های بیمارستانی به سر نمی‌برند بار دیگر به یکدیگر نزدیک شده و اوقات خوشی را در کنار هم سپری کنند.
وی معتقد است: «خانواده‌ها باید رفتارهای خود را مورد آسیب‌شناسی قرار دهند،‌ در خیلی از خانواده‌ها به دلیل مشغله‌های کاری تعارضاتی وجود دارد که به دلایلی همچون بی‌حوصلگی به آنها پرداخته نمی‌شود؛ گاهی با خانواده‌هایی رو‌به‌رو هستیم که علی‌رغم ظاهرشان خانواده‌های ایده‌آلی نیستند و به خواسته فرزندان چندان توجهی ندارند که این موضوع ضربه روحی روانی خاصی به فرزندان وارد می‌کند.»
توجه به خواسته‌های نوجوانی و کودکی
 اغلب نیازهای کودکان زیر هفت سال با انواع بازی برطرف می‌شود و کافی است که والدین در این رابطه کمی‌ حوصله به خرج بدهند؛ اما در بحث نوجوانان قطعا پیچیدگی‌های بیشتری وجود دارد.
حجت‌الاسلام علیرضا عباسی، مشاور و کارشناس روانشناسی و امور ‌تربیتی در گفت‌وگو با تسنیم اظهار می‌دارد: «هنر والدین، ‌تربیت کودکان در خلال بازی و سرگرمی ‌است زیرا کودکان بازی را دوست دارند و در آن زندگی می‌کنند و در این شرایط کرونایی باید این به مسائل توجه کرد.»
وی می‌افزاید: «هر که شرایط بازی را برای کودکان فراهم کند در نزدشان محبوب می‌شود، این در حالی است که والدین باید در قالب بازی‌ها رفتار دینی را نیز به فرزندان آموزش دهند.»
عباسی با بیان اینکه فرد موفق فرصت‌ها را از دل سختی‌ها و لحظات ناب و طلایی شکار می‌کند، می‌گوید: «زندگی همیشه‌ ترکیبی از تهدیدها و فرصت‌ها است و ما نیز باید از شرایط فعلی بهترین استفاده را ببریم.»
این روانشناس با تأکید بر اینکه فرصت‌هایی که در دل تهدیدها نهفته است در شرایط عادی وجود ندارد، عنوان می‌کند: «شیوع ویروس کرونا جامعه را با معضلاتی همچون قرنطینه خانگی، دوری از جمع، مشکلات آموزشی و سختی تأمین برخی از نیازها رو‌به‌رو کرده ‌اما در کنار آن، همدردی، همدلی، کمک به همنوع و یکپارچگی را نیز در جامعه بالا برده است.»
وی تأکید می‌کند: «مشکلات امروز برخی از والدین، فرصت نداشتن برای همسر و همچنین کمبود وقت برای هم‌نشینی، هم‌صحبتی و بازی با فرزندان است، در حالی که بر اساس روایات، نشستن در کنار سفره و بودن با خانواده ثوابی بیش از اعتکاف در خانه خدا دارد.»
 عباسی با بیان اینکه مدیریت فرصت‌ها می‌تواند ارتباط خوب و صمیمی ‌را با اهل خانه رقم زده و همچنین از معضلات احتمالی که خانواده را تهدید می‌کند نیز پیشگیری نماید، خاطرنشان می‌کند:«مدیریت این فرصت می‌تواند نوجوانانی که به سبب عدم برقراری ارتباط صحیح با والدین، فضای خانوادگی را کسل‌کننده و محیط دوستانه را مطلوب می‌پندارند، دوباره به آغوش خانواده بازگرداند.»
جای خالی کلاس‌های تابستانه را
با چه چیزی پر کنیم؟
با توجه به سپری شدن سه ماهِ نیمه قرنطینه فصل بهار اکنون نیز خانواده‌ها می‌توانند تجربه‌های موفق این سه ماه گذشته را در سه ماه تابستان پیاده کنند و جای خالی کلاس‌های تابستانه را خودشان با همراهی یکدیگر پر کنند که در اینجا به چگونگی گذراندن اوقات فراغت می‌پردازیم.
یکی از راه‌های خوبی که این روزها مفید خواهد بود داستان‌گویی و مشاعره است؛ این موارد با گسترش گوشی‌های مدرن مغفول مانده‌اند، حذف داستان‌گویی از فرهنگ ما تبادل کلامی ‌بین اعضای خانواده را کم کرده است در حالی که «مَتَل گفتن» و مشاعره در تاریخ ما باسابقه است؛ در روزگار قدیم ما ‌اشتیاق داشتیم که شب از راه برسد و پدربزرگ و مادربزرگ‌ها برایمان قصه بگویند، در حال حاضر تبادل کلامی ‌میان خانواده‌ها تقریباً قطع شده ‌است و به عقیده من در دورهمی‌های خانوادگی بازگو کردن قصه، مشاعره یا مسابقه شعر حفظی در تقویت این اصل کاربردی موثر است، متأسفانه شاهدیم که در حال حاضر حتی بر سر سفره نهار و شام نیز هر کس یک گوشی موبایل در دست دارد.
ترغیب کودکان به بازی و سرگرمی
این روزها برای حفظ سلامتی مجبوریم در خانه بمانیم یا از بسیاری از خدماتی که در گذشته از آنها استفاده می‌کردیم از جمله مهدکودک محروم هستیم، از این رو می‌توانیم کودکان را به فعالیت‌های فیزیکی مثل انواع بازی‌ها‌ ترغیب کنیم اما باید توجه کنیم که اقتضائاتی همچون آپارتمان‌نشینی اجازه نمی‌دهد، آن‌طور که باید و شاید هیجانات کودکان و نوجوانان تخلیه شود اما قصه این کارکرد را دارد. خدای متعال نیز در قرآن‌کریم برای انتقال حکمت‌ها و مفاهیم از قصه استفاده می‌کند زیرا قصه‌گویی از اساس با طبع بشر سازگار است؛ قصه با برداشتن اجبار، تخیل انسان را برانگیخته می‌کند و وارد قلب می‌شود؛ بهترین مفاهیم و عمیق‌ترین حرف‌ها با ابزار قصه قابل انتقال‌ هستند.
نکته مهم دیگر این است که روانشناسی روز دنیا به این نتیجه رسیده که قهرمان‌پروری و داستان قهرمانان بهترین سبک پرورش است؛ با یک سرچ ساده در گوگل متوجه می‌شویم که کشورهای غربی حتی برای انتقال مفاهیم ساده از قهرمان‌پروری بهره می‌برند؛ حتی در کارتون‌های 20 سال پیش قهرمان محوریت داشت اما متأسفانه امروزه برای بچه‌ها قهرمانان به تصورات و تجسمات دیجیتالی تبدیل شده‌اند!
خانواده‌ها با خواندن‌ کتاب‌های تاریخی یا حتی زندگینامه شهیدان و شناسایی قهرمان‌هایی که در فرهنگ ما وجود دارند می‌توانند برای بچه‌ها الگوسازی کنند زیرا سرشت انسان به داشتن الگو علاقه‌مند است، مطرح کردن داستان میزان پذیرش را بالا می‌برد.
کارشناسان معتقدند داستان‌گویی در هر دو حیطه کودکان و نوجوانان کاربرد دارد، باید دقت کنیم که نوع داستان به تناسب سن و فرهنگ کودک یا نوجوان انتخاب شود؛ منظور از فرهنگ این است که در انتخاب قصه به علایق و فضای ذهنی آنها نیز توجه کنیم، علاوه ‌بر این برای شروع ارتباط نیز توجه به علایق این گروه سنی ضروری است؛ در این صورت کودک یا نوجوان گام به گام با ما همراه شده و ارتباط کلامی ‌شکل می‌گیرد تا جایی که بخواهیم مثلاً برای شب‌های بعد آنها قصه بگویند.
در این روزها بچه‌ها خبرهای خوبی از شیوع بیماری نمی‌شوند، برای اینکه امیدشان کم نشود، یک راهکار برای رفع این مشکل برنامه‌ریزی برای آینده است.
 مثلا از بچه‌ها بخواهیم که به جای برنامه مسافرت امسال که امکان آن وجود ندارد، برنامه‌های تازه‌ای را پیشنهاد بدهند؛ این باعث می‌شود که بچه فکر نکند که ما قرار است تا همیشه در این دوره بمانیم.
 نظرخواهی از بچه‌ها امید به آینده را در آنها افزایش می‌دهد به این معنی که بعد از این بحران فرصت‌های دیگری پیش رو داریم؛ بحرانی که به‌خاطر شیوع کرونا در کشور ایجاد شده چه جنبه‌های مثبتی را مقابل ما قرار می‌دهد؟ این موارد ممکن است انجام آموزش‌های هنری و علمی ‌عقب‌افتاده یا مطالعه کتاب‌های نخوانده‌ باشد، بحران‌ها همیشه با فرصت‌ها همراه هستند؛ در آینده حتما بحران‌های دیگری در زندگی کودکان و نوجوانان پیش می‌آید، نحوه برخورد والدین در روزهای قرنطینه تأثیر ‌بسزایی در میزان مقاومت آنها دارد.
خانواده‌ها باید یاد بگیرند در وجود فرزندانشان سرمایه‌گذاری عاطفی کنند، والدین به طور یک‌طرفه از فرزندانشان توقع انجام یکسری از وظایف دارند، در حالی که در درجه نخست ما باید به فرزندانمان نگاه انسانی داشته باشیم؛ آنها امانتی هستند که از طرف خدا به ما واگذار شده‌اند و ما باید به دنبال راهکارهایی باشیم که به آن وسیله قلب فرزندانمان را تسخیر کنیم. در این صورت است که بدون اجبار، فرزندان تعارضاتشان را با والدین در میان می‌گذارند؛ این مورد یک نوع سبک ‌تربیت اسلامی است.