kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۱۸۳۴
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۹
آسیب‌شناسی سریال‌های شبکه نمایش خانگی- بخش پایانی

پولشویی در فیلم‌سازی؛ سرمایه کثیف در خدمت آثار سخیف!



 آرش فهیم
 سریال را نباید سرسری و ساده پنداشت. 18 سال قبل در یک کنفرانس، بنیامین نتانیاهو، یکی از سرکردگان رژیم جعلی صهیونیستی گفته بود: «به رؤسای سازمان سیا گفتم برای ایرانی‌ها سریال‌های‌هالیوودی پخش کنید، خودشان نظام‌شان را تغییر می‌دهند!»(به نقل از منابع خبری) محتوای حرفش این بود که سریال‌های پرزرق و برق و مبتذل، می‌توانند روی ذهنیت، سلیقه و سبک زندگی مردم تأثیر بگذارند و این دگردیسی ذهنی و فرهنگی، در نهایت حتی می‌تواند به تغییر نظام سیاسی کشور بینجامد! هر چند که نتانیاهو مثل همیشه حرف مفت‌زده بود و در خواب، پنبه دانه دیده بود! اما به هر حال، در لابلای حرف‌های او، می‌توان نقش راهبردی و حتی امنیتی ابزار سرگرم‌کننده‌ای چون «سریال» را دید.
 در داخل کشورمان نیز برخی از جریان‌های سیاسی و مافیاهای اقتصادی، در کنار خیلی فعالیت‌های دیگر، به تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی نیز مشغول هستند! چه سِرّی در سریال‌ها نهفته است که یک سری، ریال‌های هنگفت خود را به آن بسته‌اند؟!
حتی برخی از سرمایه‌گذاران این سریال‌ها به اختلاس و فساد مالی محکوم شده و در زندان هستند. شنیده می‌شود که یکی از این افراد با اینکه خودش در زندان است اما نیروهایش با پول‌های وی در حال تولید سریال هستند! اما سؤال اساسی این است که چرا صاحبان سرمایه‌های مشکوک و برخی از مفسدان اقتصادی (یا نزدیکان و اطرافیان آن‌ها) در سال‌های اخیر به تولید فیلم و سریال رو آورده‌اند؟
اختلاسگرهای قصه‌گو!
حتما نام شهرزاد قصه‌گو را شنیده‌اید و ممکن است برخی از قصه‌های او که به «هزار و یک شب» مشهور هستند را هم شنیده یا خوانده باشید. ماجرای قصه‌های شهرزاد با برخی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی شباهت دارد. شهرزاد برای پادشاه زمانه‌اش که قصد قتل او را داشت قصه می‌گفت تا او را سرگرم کند. قصه‌هایش آن‌قدر دنباله‌دار بودند و ادامه پیدا می‌کردند تا از خنجر پادشاه در امان بماند. سال‌هاست که برخی از سرمایه‌دارهای مشکل‌دار و اختلاسگرها و مدیران حامی ‌اشرافیت، مثل شهرزاد، قصه‌هایی پی‌در‌پی اما بی‌ در و پیکر می‌بافند و به تصویر می‌کشند تا خودشان، در پس این قصه‌ها در امان بمانند. با این تفاوت که شهرزاد، هزاران سال قبل، قصه‌های جذاب و خارق‌العاده‌ای تعریف می‌کرد، اما سازندگان سریال‌های شبکه نمایش خانگی، با داستان‌هایی آبکی و آب‌بندی شده، سر مردم را شیره می‌مالند!
برخی از اتفاقات را مرور کنیم: با آغاز به کار دولت یازدهم و روی کار آمدن یک مدیر جوان به‌عنوان رئیس شبکه نمایش خانگی، تولید سریالی پرحاشیه نیز در بخش خصوصی آغاز شد. سرمایه‌گذار این سریال، عامل اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان بود. همین مدیر، بعدا دبیر یک جشنواره فیلم کوتاه شد. اتفاقا در اختتامیه یک دوره از این جشنواره نیز این مدیر از یک متهم به فساد اقتصادی دعوت کرد تا در آن مراسم، جایزه «حقوق شهروندی» بدهد! اما ماجرا به همین جا ختم نشد؛ بعد از این مدیر جوان، یک کارگردان تئاتر به‌عنوان مدیر شبکه نمایش خانگی، جایگزین وی شد. این مدیر تئاتری، زمینه را برای ساخت فصل‌های دوم و سوم همان سریال (که با پول اختلاس ساخته شد) فراهم نمود. در زمان او، چند سریال دیگر هم که شائبه استفاده از پول‌های آلوده درباره آنها مطرح شده بود نیز به تولید رسیدند. یکی از این سریال‌ها، به‌خاطر استفاده غیرمعمول از نشانه‌ها و عناصر غیراخلاقی، مدتی توقیف شد، اما با حمایت مدیر مربوطه به کار خودش ادامه داد. اتفاقا همین مدیر، جریان نمایش‌های‌اشرافی (موسوم به تئاتر لاکچری) را در ایران راه انداخت و یکی از نمایش‌های خود را با سرمایه‌گذاری متهم اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان روی صحنه برد!
ساخت سریال برای پولشویی
قوه قضائیه ورود کند!
اما باز هم سؤال اصلی پا برجاست؛ اختلاسگرها و سرمایه‌دارهای زالو‌صفت، چرا به تولید فیلم سینمایی و سریال در شبکه نمایش خانگی رو آورده‌اند؟
محمد محمدی، کارشناس فرهنگ و هنر در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «خاطرم هست که سرمایه‌گذار یکی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی که بعدا به اختلاس محکوم و زندانی شد، گفته بود سرمایه‌ای که از این سریال به او بازگشته، اندازه یکی از فعالیت‌های اقتصادی کوچک وی نیز سود نداشته؛ کاملاً بدیهی است که برای یک فعال اقتصادی، بازگشت سرمایه مهم است؛ اما چه شده که افرادی پا به عرصه تولید فیلم و سریال برای شبکه نمایش خانگی گذاشته‌اند که بازگشت سرمایه برای آنها اهمیت چندانی ندارد.مشخص است که علت حضور صاحبان پول‌های آلوده و مشکوک در پشت برخی از فیلم‌ها و سریال‌ها، منفعتی غیراز سود مالی است. ازجمله این منافع، پولشویی است. پولشویی در این عرصه به ‌اشکال مختلفی صورت می‌گیرد. اما یکی از روش‌ها این است که یک سرمایه‌دار، پول آلوده‌ای را در تولید یک فیلم و سریال هزینه می‌کند و با جذب اسپانسر یا حامی‌مالی، این پول به طور پاکیزه به وی بر می‌گردد!»
این فعال فرهنگی، یکی از اهداف ورود پول‌های آلوده به سینما، تئاتر، سریال‌های شبکه نمایش خانگی، موسیقی و... را نفوذ فرهنگی می‌داند و بیان می‌کند: «اساساً همراه هر فرد نفوذی، یک کیف انگیسی هم هست. در جریان ورود پول‌های آلوده به فرهنگ و هنر و به‌ویژه سریال‌های شبکه نمایش خانگی نیز، اصل برنامه، نفوذ فرهنگی است. بسیاری از سرمایه‌دارهای آلوده، تحت برنامه نفوذ فرهنگی وارد عرصه فرهنگ و هنر می‌شوند و حتی بعضی از آنها از برخی سفارتخانه‌های غربی دستور می‌گیرند؛ امر اقتصادی برای آنها یک اهرم برای نفوذ فرهنگی است. آنها حتی برای پیشبرد برنامه‌هایشان آدم می‌خرند و برخی از مدیران و خبرنگاران و... را خریده‌اند.»
وی با تأکید بر رسیدگی حضور قوه قضائیه، ادامه می‌دهد: «مسئولان وزارت ارشاد در دولت‌های یازدهم و دوازدهم باید از سوی دستگاه قضایی فراخوانده شده و پاسخ دهند که چرا زمینه را برای حضور صاحبان سرمایه‌های آلوده در تولید فیلم و سریال فراهم کردند؟! چون همه مسائل و اتفاقاتی که شرح داده شد، با مجوز صادر شده از سوی وزارت ارشاد انجام شدند. اما باید بررسی شود که چرا این مجوزها از سوی وزارت ارشاد صادر شد؟!»
فیلم‌سازی یا برج‌سازی؟
سریال‌های شبکه نمایش خانگی، یک ویژگی مثبت هم داشتند. اینکه معلوم شد اگر شبکه تلویزیونی خصوصی راه‌اندازی شود، سراغ چه محتوایی خواهد رفت! همچنان که یکی از مدیران اسبق شبکه نمایش خانگی، به صراحت گفته بود که یکی از اهداف تولید گسترده سریال در این بخش، رو دست زدن به صداوسیماست!
کیوان امجدیان، نویسنده و منتقد سینما به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «اگر خاطرتان باشد در مجلس ششم که حاشیه‌های بسیاری داشت، بحث شبکه‌های تلویزیونی خصوصی مطرح شد که به‌خاطر موانع قانونی امکان‌پذیر نبود. اما آمدند و با استفاده از فضاهای دیگری مثل شبکه نمایش خانگی، فضای مجازی و بعدها vod‌ها برای صداوسیما رقیب ایجاد کردند. هدف اصلی راه‌اندازی این فضاها سیاسی بود. بعدا فهمیدند که سود اقتصادی‌اش هم بد نیست و می‌توانند با زیر پا گذاشتن خط قرمزها، سود اقتصادی هم به دست آورند. به همین دلیل هم در اغلب سریال‌های شبکه نمایش خانگی، خط قرمزها به بازی گرفته می‌شوند و خطر برخی از آنها با ماهواره برابر است! این درحالی است که مردم با اطمینان این سریال‌ها را خریداری می‌کنند و همراه فرزندان و خانواده‌شان می‌بینند.»
وی مسئله «پولشویی» در تولید فیلم و سریال‌های شبکه نمایش خانگی را جدی می‌داند و توضیح می‌دهد: «برخی افراد مدعی هستند که پولشویی در سینما یا سریال‌های شبکه نمایش خانگی، اهمیتی ندارد چون سرمایه‌گذارها اگر همین بودجه را برای ساخت برج هزینه کنند، چند برابر بیشتر به سود می‌رسند؛ اما این یک نظر ساده‌انگارانه است! چون اولا اگر یک فرد پول آلوده‌ای را به برج‌سازی اختصاص دهد، خیلی زود ردیابی خواهد شد. اما اگر این فرد وارد تولید فیلم و سریال شود نه تنها می‌تواند بودجه‌ای نامحدود را در اختیار تعداد زیادی فیلمساز قرار دهد و از این طریق پول آلوده خودش را بدون پرداخت یک ریال مالیات و بدون خوردن برچسب اختلاس بشوید، بلکه می‌تواند مورد حمایت هنرمندان و سلبریتی‌ها قرار بگیرد و جایگاه و اعتبار پیدا کند! برخی نیز مدعی هستند که چه بهتر که این پول‌ها وارد فیلم و سریال‌سازی شوند تا سینمای فقیر ایران توان تولید بیشتری پیدا کند! این نگاه هم به شدت سطحی است؛ پول‌های آلوده تنها یک مُسَکِن هستند که باعث می‌شوند سینمای ایران رو به زوال برود؛ بسیاری از افراد در این عرصه بیکار می‌شوند، رقم دستمزدها خراب می‌شود و تنها چند فرد خاص به طور مافیایی و در مسیر شست وشوی پول‌های آلوده امکان فعالیت پیدا خواهند کرد!»
ساخت سریال با 80 میلیارد تومان؟!
حمید صنیعی‌منش، فعال رسانه‌ای نیز در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی بدون شک محل مناسبی برای ورود پول‌های مشکوک است. نمی‌خواهم سریال‌هایی که در این حوزه در حال تولید است را محکوم کنم اما چگونه یک سریال می‌تواند با مبلغی بالغ بر 80 میلیارد تومان ساخته شود؟ آیا برای یک سریال این مقدار پول لازم است؟ از این عجیب‌تر اینکه این سریال در حال حاضر در سایت خود اقدام به پیش‌فروش کرده است و تا چند قسمت ابتدایی را برای فروش گذاشته است.»
وی می‌افزاید: «البته اقتصاد سینمای ما آن‌قدر ضعیف است که برای جبران خود از پذیرش پول‌های سنگین خودداری نکرده است اگر اقتصاد آن سالم و از توازن مناسبی بین خود و دولت برخوردار بود، امروز شاهد ورود پول‌های کثیف به سینما نمی‌بودیم.»
قراردادهای عجیب و حجیم!
یکی از عواقب حضور متهمان اقتصادی و صاحبان پول‌های آلوده در سینما و شبکه نمایش خانگی، بهره‌بری تبلیغاتی است. طوری که چندی پیش، بسیاری از سینماگرانی که از پول‌های آلوده منتفع شده بودند با انتشار نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه، از یک اختلاسگر که سابقه سرمایه‌گذاری در سینما و سریال‌های نمایش خانگی را دارد حمایت کردند!
علیرضا ملوندی، فعال رسانه‌ای در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «با توجه به تجربه تلخ یکی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی که هزینه‌اش از اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان فراهم شده بود تا پوششی برای گم کردن رد پول و ایجاد اعتبار فرهنگی و هنری برای عوامل فاسد باشد، این موضوع اهمیت زیادی دارد.»
وی می‌افزاید: «در شبکه نمایش خانگی ما شاهد بسته شدن قرارداد‌های عجیب و غریب هستیم یعنی پول‌های حجیمی ‌وارد این شبکه می‌شود و با این پول‌ها قرارداد‌های سنگین با عوامل و به‌خصوص سلبریتی‌ها بسته می‌شود که این پول‌ها کل فضای هنری ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یعنی اینکه ما از همان سریال که منشاء پول آن از فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان بود دیدیم که قراردادهای خیلی درشت و عجیبی بسته شد و یک بازیگر که با آن قرارداد کار کرده نرخ خودش را همان رقم معرفی می‌کند و طبیعتاً در سایر پروژه‌ها هم نرخ دستمزد را بالا می‌برد و درغیر این صورت بازی نمی‌کند! از طرفی در کارهایی که اخیرا هم در حال پخش هستند عدد و رقم‌هایی که شنیده می‌شود بسیار عجیب است.»
این روزنامه‌نگار تصریح می‌کند: «نهادهای نظارتی در زمینه‌های مختلفی مانند ورزش، سینما و به‌ویژه شبکه نمایش خانگی که در سال‌های اخیر رشد چشمگیری پیدا کرده است باید با دقت به دنبال ردیابی منشاء پول‌ها باشند. یعنی وقتی فردی در یک سریال نمایش خانگی چند میلیارد هزینه می‌کند، باید سؤال شود که این پول از کجا آمده است! اگر مطمئن شدند و منشاء پول سالم بود، مجوز تولید و فعالیت صادر شود. اما اگر دقت لازم صورت نگیرد ممکن است باعث آفات بسیار زیادی شود و هنر را به پول‌های کثیف آلوده
کند.»